شادی های گمشده زندگی کودکان آزرده ..................................................
خبرگزاری جمهوری اسلامی 90/02/06 اجتماعی.کودک آزاری.خانواده سمنان - بیمارستان ها چه جای عجیبی هستند در یک اتاقش جمعی با شادی به نوزاد ظریفی که تازه به دنیا آمده نگاه می کنند که شادی یک زندگی است و در یک اتاق دیگر جمعی بالای تختی ایستاده اند و با تاسف به جسم ظریف و شکنجه شده کودکی نگاه می کنند که شادی اش را گم کرده است.
در هفته های اخیر خبر تاسف بار شکنجه دختر بچه هشت ساله و تصاویر دلخراش این رویداد تلخ در سایت های خبری و سایر رسانه ها احساسات عمومی را جریحه دار کرد و یک بار دیگر نشان داد که در هزار توی زندگی، بزرگترها چه تلخ، شیرینی کودکی را از بین می برند.
سازمان بهداشت جهانی ( WHO ( کودک آزاری را آسیب یا تهدید به سلامت جسم یا روان و سعادت، رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسوول هستند، تعریف می کند.
کودک آزاری دارای گستره وسیعی بوده و ممکن است در هر فرهنگ و اجتماعی که دارای ارزش های اخلاقی خاص خود هستند، اتفاق بیفتد.
آزار رساندن به کودکان در رده های جسمی، عاطفی، لفظی و جنسی طبقه بندی می شود و این آزارها می تواند صدمه ای جدی به کودکان وارد کند یا حتی باعث مرگشان شود.
طبق کنوانسیون حقوق کودک، کودک کسی است که هنوز سن 18 سالگی را تمام نکرده باشد، در این قانون افراد زیر شش سال را خردسال، 6 تا 12 سال را کودک و 12 تا 18 سال را نوجوان می دانند و براساس این طبقه بندی نوع آزار و شکنجه در رده های مختلف سنی و جنسی متفاوت است.
پژوهش ها حاکی از آن است که کودکان زیر 6 سال بیشتر مورد آزار قرار می گیرند به دلیل این که کودک هرچه کوچکتر باشد آسیب پذیرتر و قدرت دفاعی کمتری دارد، در مرحله بعد کودکان 6 تا 12 سال و درنهایت نوجوانان هستند که مورد خشونت واقع می شوند.
ضمن اینکه کودکان بیشتر مورد کودک آزاری از نوع جسمی قرار می گیرند درحالی که نوجوانان در معرض کودک آزاری از نوع سوء استفاده های جنسی، غفلت و بی توجهی هستند.
همچنین نوع آزار در دختران و پسران در برخی موارد متفاوت است مثلا در سوء استفاده جنسی و آزارهای روانی دختران بیشتر آسیب می بینند درحالیکه در آزارهای جسمی و استثمار کاری پسران تحت فشار بیشتری هستند.
ملیحه ساجدی روانشناس کودک و کارشناس مشاور خانواده معتقد است کودک آزاری اغلب در خانواده هایی اتفاق می افتد که از نظر اجتماعی بسیار منزوی بوده، دوستی نداشته و با دیگران ارتباطی ندارند.
ساجدی افزود: والدینی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند ، آنهایی که زیاد انتقاد می کنند و در روش های تربیتی خود خشن هستند، والدین پر استرس و آنهایی که خیلی کم یا خیلی زیاد برای فرزندانشان احساس نگرانی می کنند می توانند در دسته والدین کودک آزار قرار بگیرند.
وی با بیان اینکه استفاده والدین از مواد مخدر در افزایش کودک آزاری آنها موثر است گفت: هرچه خانواده از نظر اقتصادی در تنگنا باشد کودکان بیشتر در معرض آسیب قرار دارند به علاوه در خانواده هایی که تعداد آنها زیاد است و مشکلات خانوادگی مانند طلاق، ازدواج های مجدد در آنها وجود دارد، کودک آزاری بیشتری رخ می دهد.
این روان شناس درعین حال اعتقاد دارد والدین کودک آزار اغلب قصد صدمه زدن به کودکان خود را ندارند. معمولا آنها در هنگام عصبانیت کودکان خود را مورد ضرب و شتم قرار می دهند بنابراین چنین والدینی نیاز به کمک حرفه ای روان شناسی دارند.
نمونه این والدین پدر پیمان 9 ساله است، او اجازه داد در یکی از جلسه های روان شناسی اش حضور داشته باشم این پدر 38 ساله مدتی معتاد بوده و در زمان اعتیادش چند بار دست و پای پیمان را سوزانده، او اکنون اعتیادش را ترک کرده اما آثار آن هنوز در زندگیش دیده می شود پسرش بشدت از او واهمه دارد و خودش هم هر وقت عصبانی می شود پیمان را کتک می زند.
او از کاری که می کند راضی نیست ولی انگار به قول معروف دست بزن با شخصیت او عجین شده است دو سه سوال در مورد احساسش وقتی پیمان را کتک می زند یا وقتی اجازه نمی دهد شام و ناهار بخورد کافی بود که با تحکم از من بخواهد اتاق مشاوره را ترک کنم.
بارها شنیده ایم که زخم جسم بهبود می یابد و فراموش می شود ولی آنچه تا ابد در ذهن آدمی باقی می ماند لطمات روحی است که انسان از وقایع مختلف زندگی می خورد، وقتی صحبت از کودک آزاری می شود همه نگاه ها روی جسم بچه ها دنبال دست و پای شکسته، چشم کبود، پوست سوزانده شده و جای کمربند می گردد درحالیکه کودک آزاری دیگری هم وجود دارد که هیچ یک از این نشانه ها را ندارد.
به این نوع کودک آزاری غفلت از کودکان می گویند که مفهوم آن فراهم نشدن شرایط مراقبت و محافظت کافی از کودکان است، یعنی والدین به صورت ناآگاهانه یا از روی آگاهی نیازهای عاطفی، فیزیکی یا تحصیلی فرزند خود را برآورده نکنند یا آنها را درمقابل خطر حفظ نکنند.
ابوالقاسم صمیمی کارشناس آسیب شناس اجتماعی در این مورد گفت: القای این مطالب به کودک که بی ارزش است، دوست داشتنی نیست، بچه بدی است، بی تربیت است ، ناخواسته بوده و مواردی از این قبیل نوع گفتاری کودک آزاری غفلت است .
این کارشناس معتقد است بسیاری اوقات مشت زدن، گاز گرفتن از روی عشق و محبت یا شوخی هم که در فرهنگ ما زیاد است، آسیب فیزیکی می رساند اما کودک آزاری نمی شود. در نوع لفظی هم همین مساله مطرح است. مسخره کردن به خاطر رنگ پوست و مو و چاقی و لاغری و ...، لقب گذاشتن یا نامیدن فرد با واژه ای نامناسب ازجمله مصداق های کودک آزاری لفظی هستند.
مهشید یکی از کودکانی است که مورد این نوع کودک آزاری قرار دارد والدین این کودک سه ساله دانشجوی پزشکی هستند، اگر از آنها سوال کنی می گویند مهشید را بسیار دوست دارند ولی بارها و بارها مقابل چشمان فرزندشان در بحث و جدل های زناشویی یکدیگر را متهم کرده اند که باعث تولد این کودک ناخواسته بوده اند طوری که مهشید حالا کاملا می تواند لغت ناخواسته را تلفظ کند در حالیکه هنوز نمی تواند اسم پدرش را به صورت کامل بگوید.
این درحالی است که والدین مهشید در شهری دیگر درس می خوانند و فرزندشان نزد پدر بزرگ و مادربزرگش بزرگ می شود، مهشید صبحها به مهدکودک می رود و به گفته مربی مهدش بسیار خجالتی ، منزوی و در عین حال لجباز است.
چنین کودکانی هرگز مورد حمایت فرد یا ارگانی قرار نمی گیرند با اینکه از نظر روحی آزرده می شوند اما نام کودک آزرده بر روی آنها قرار نمی گیرد چون نه شکنجه جسمی می شوند، نه بد غذا می خورند و نه سر و وضعشان تاسف بار است.
با اینکه ایران در 14 مهر 1372 به پیمان نامه جهانی حقوق کودک پیوست و در ماده 633 قانون مجازات اسلامی ایران هم آمده است اگر کسی کودکی را که قادر به دفاع از خود نیست در محلی نامناسب رها کند مرتکب جرم شده است، باز هم خلاء های قانونی برای مقابله با پدیده کودک آزاری دیده می شود.
سارا معتمدی وکیل دادگستری معتقد است: مجازات های مربوط به کودک آزاری مجازات های سنگینی نیست و کودک آزاران با پرداخت جریمه های نقدی و حداکثر تحمل حبس های یک ساله دوباره به جامعه باز می گردند درحالیکه آثار جرم آنها در کودکان همیشگی است.
وی با تاکید بر لزوم بازنگری و تکمیل قانون حمایت از کودکان و نوجوانان به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: وقتی قانون حمایت از کودک جامع شود باید آموزش های خانواده درمورد کودک آزاری نیز گسترش داد به عنوان مثال حتی تحت فشار گذاشتن کودک برای مسائل درسی هم نوعی کودک آزاری است درحالیکه نه والدین و نه حتی اولیای مدرسه این موضوع را نمی دانند.
در هر حال با پر شدن صفحه حوادث روزنامه ها و سایت ها از عکس های هانیه هشت ساله یک بار دیگر به یادمان آمد بعضی ها خواسته یا ناخواسته شادی زندگی کودکان را می دزدند ، شادی که با اعلام شماره تلفن ها برای کسب گزارش های مردمی از کودک آزاری و با هزاران نوع احساسات بازدیدکنندگان سایت ها و خوانندگان روزنامه ها به زندگی بچه ها برنمی گردد شادی که جای خالی نبودش مثل جای میخ روی دیوار تا آخر عمر باقی خواهد ماند.ک/4 7340/599/608/506 شماره 018 ساعت 09:43 تمام
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۱