تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۱
کودکان خیابانی معضلی که مقابله با آن نیازمند برنامه ریزی مناسب است # خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/02/22 اجتماعی.کودکان.خیابانی زنجان- پدیده کودکان خیابانی، یکی از معضلات اجتماعی رو به گسترش بوده و مقابله با آن نیازمند برنامه ریزی مناسب است. این کودکان، بدلیل مشکلات مالی و اقتصادی، نداشتن سرپرست و سرپناه ، از کار افتادگی پدر و کفاف نبودن حقوق نهادهای حمایتی، ناچار هستند بهترین دوران عمر خودرا با پرداختن به مشاغلی نظیر آدامس و شکلات فروشی و یا تکدی گری، به بطالت سپری کنند. امید به زندگی بهتر ، رویای کودکانی است که در خیابانها و معابر عمومی با دستهای کوچک خود از مردم درخواست مساعدت دارند. این کودکان نیز دوست دارند مانند سایر کودکان هم سن وسال خود به مدرسه بروند، اسباب بازی داشته باشند و مطابق با شرایط سنی خود زندگی کنند ولی آنها با در دست داشتن بسته های آدامس، شکلات و فال حافظ، بر شیشه اتومبیل ها می کوبند و یا لباس رهگذران را می گیرند تا درآمدی داشته باشند. کودکان خیابانی از نظر کارشناسان به سه دسته تقسیم می شوند، گروهی که در خیابانها کار می کنند و در پایان روز به خانه بر میگردند، گروه دوم آنهایی که خانواده را محیط مناسبی برای زندگی نمی دانند و به خاطر مشکلات و وضعیت معیشتی از کانون گرم خانواده متواری شده و شبانه روز در خیابانها به سر می برند. دسته سوم نیز کودکان مطرودی هستند که والدین و خانواده ی مشخصی ندارند و برای بقا و تامین معاش خود کاملا به خیابانها متکی هستند. یک پژوهشگر مسایل اجتماعی، پدیده کودکان خیابانی را معلول فقر و تهیدستی خانواده ها بیان کرد و گفت: کودکان خیابانی امروز، جزیی از مجریان بالفعل آینده جامعه هستند. علی حیدری با بیان اینکه کودکان خیابانی مولود نابسامانی و اختلالات فردی، خانوادگی و اجتماعی هستند ، افزود: پدیده های اجتماعی ، تاثیر مستقیمی بر خانواده ها داشته و مسایلی همچون فقر زمینه ساز افزایش آمار کودکان خیابانی در جامعه است. وی، با اشاره به اینکه زندگی خیابانی، زمینه ای برای یادگیری بزهکاری است ، یادآورشد: یادگیری رفتارهای خلاف، اثرپایداری در زندگی آینده این دسته از کودکان خواهد داشت. این پژوهشگر، ارتقای سطح آگاهی خانواده ها در خصوص فراهم آوردن محیط عاطفی مناسب برای زندگی فرزندان و توجه به نیازهای روحی و روانی آنان را از جمله راههای پیشگیری از بروز این پدیده ی زشت اجتماعی بیان کرد. یک استاد دانشگاه نیز، استفاده ابزاری و غیرمتعارف از کودکان را یکی از شیوه های زشت پدیده تکدی گری عنوان کرد. عباس قنبری افزود: این امر بیانگر آسیب پذیری خانواده، بی سرپرستی و یا بدسرپرستی کودکان است که ابزار دست متکدیان و سودجویان حرفه ای می شوند. وی گفت: کودکان خیابانی تابع عوامل گوناگونی از جمله فقر فرهنگی و اقتصادی، بیسوادی، مهاجرت، بیکاری، فاصله و شکاف طبقاتی، بی سرپرستی ، بدسرپرستی، سوء استفاده از عواطف مذهبی و انسانی است. به گفته ی وی، متاثر و مکدر شدن خاطر مردم از صحنه های مشمئزکننده ، ناهنجاری اجتماعی، سوء استفاده ی باندهای حرفه ای از کودکان، ارایه ی تصویری آسیب پذیر و زشت از جامعه، ترویج و اشاعه ی مفاسد اجتماعی، بزهکاری ، جرایم اجتماعی و در نهایت اسیر شدن این کودکان در دام باندهای خطرناک، از اثرات پدیده تکدی گری کودکان خیابانی است. یک دانشجوی حقوق نیز ریشه بزهکاری اطفال را فقر، فقدان تعلیم و تربیت صحیح، اختلاف بین والدین، بی سوادی، بیکاری و محیط اطراف عنوان کرد. مجتبی محمدی افزود: نداشتن درک و شناخت از رفتار کودکان در سنین مختلف را باید محصول اختلافات بین والدین و فرزندان دانست که کودکان طلاق و کودکان اعتیاد از مصادیق بارز آن هستند. وی، یادآورشد: آینده ی کودک تحت الشعاع حوادث دوران کودکی و روند تکاملی در نخستین سالهای زندگی او قرار دارد. محمدی، افزود: کودک به شدت تحت تاثیر محیط پرورشی خود قرار می گیرد و از هر گونه اختلاف و نارسایی محیطی که چه بسا بر بزرگسالان نفوذ چندانی ندارد، متاثر می شود. به گفته ی وی، اگر چه به لحاظ قانونی تکدی گری و بزهکاری جرم محسوب می شود، اما برای پیشگیری و درمان بزهکاری اطفال، نباید فقط متکی به مجازات و ارایه ابزارهای قانونی و حقوقی بود. 522/595/587