فرزندشهید اندرزگو: پدرم سه بار طرح ترور شاه را برنامه ریزی کرد ..................................................
خبرگزاری جمهوری اسلامی 87/11/22 سیاسی.فجر30.شهداء.جادوانگی قم - در بهار آزادی جای شهدا خالی زمزمه ای ملکوتی که هرسال در چنین ایامی بویژه در روز 22 بهمن بر دل میلیون ها انقلابی مسلمان طنین انداز می شود، خبرنگار ایرنا در سالگرد پیروزی انقلاب به سراغ یکی از هزاران ستاره پرفروغ آسمان شهادت رفته و یاد و خاطره او وهمرزمانش را گرامی می دارد.
شهید سید علی اندرزگو مردی که در طول سال های 1342 تا 1357 از پرکارترین و فعالترین مبارزان ضد رژیم پهلوی بود، در ماه های پایانی حکومت پهلوی وپنج ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی توسط ماموران ساواک به شهادت رسید و هرگز در جشن و شادمانی ملت ایران در بهار آزادی سهیم نشد.
رژیم پهلوی که از یافتن وی در طول سال های سیاه دیکتاتوری شاه مایوس شده بود، او را غیابا محاکمه و به اعدام محکوم کرد چرا که او توانسته بود چندین بار از دست ماموران ساواک فرار کند و خود را مخفیانه به عراق رساند و با امام راحل (ره ) از نزدیک دیدار کند.
شهید اندرزگو، روزها با لباس مبدل وبا نام های مستعار به شهرستان های مختلف مسافرت کرد وبه فعالیت های تبلیغی مشغول می شد و شب ها نیز در نزد ادیب نیشابوری به توسعه معلومات می پرداخت و هم زمان، طلاب دیگر را نیز ازاطلاعات علمی و مبارزاتی اش بهره مند می کرد. او در مشهد چندین خانه عوض کرد و نیز پنهانی به سفر حج مشرف شد. سپس خود را به نجف اشرف و به سوریه و لبنان سفر کرد و بر تجربه های مبارزاتی خویش افزود.
* آرمان های شهید اندرزگو علوی بود حجت الاسلام محمود اندرزگو فرزند شهید اندرزگو در گفت وگو با خبرنگار ایرنا درباره آرمان های مبارزاتی پدرش چنین می گوید : آرمان های این شهید ، آرمان های علوی بودچون وی از امیرالمومنین (ع) درس گرفته است .
شهید اندرزگو به ایتام وافراد مستمند بسیار کمک می کرد و برای خدمت رسانی به مردم بسیار پیگیری بود تا مشکلات آنان را حل نماید، در آن ایام که جامعه تحت هدایت حکومت اسلامی نبود ،او سعی می کرد سیره امیر المومنین (ع ) را زنده نگه دارد.
محمود اندرزگو که هم اکنون استاد دانشگاه است ، در ادامه می گوید: نظام جمهوری اسلامی ایران دست آوردهای بزرگی در زمینه های سیاسی فرهنگی ، اقتصادی محقق کرده است اما با جامعه آرمانی همچنان فاصله داریم و در برخی حوزه ها همچون حوزه فرهنگی متاسفانه کندی حرکت مشهود است .
وی در خصوص خصلت های پدر شهیدش می گوید : شهید اندرزگو تاکید می کرد که ما مسلمانان نیازمند نظم و انضباط اجتماعی توصیه شده در اسلام ، هستیم یعنی همان کلام گوهربار اوصیکم بتقوی الله ونظم امرکم .
فرزند شهید، شکوفایی تمدن شیعی را یکی از آرزوهای شهدای انقلاب اسلامی دانست و گفت: طبیعت مکتب شیعی جذب کننده است چون فطرت ها را مورد خطاب قرار می دهد ما اهل گفت وگو هستیم چرا اگر مکتبی ، سخن از گفت و گو به میان نیاورد ، تکفیر جای آن را می گیرد .
سید محمود اندرزگو ضمن هشدار به متولیان فرهنگی کشور خواستار هوشیاری نسبت به توطئه های نرم دشمنان است ومی گوید: شبیخون فرهنگی دشمنان نظام اسلامی اکنون بسیار آ رام در حال انجام است وباید مسئولان برای مقابله با آن برنامه ریزی کنند وحتی باید برنامه ریزی 100سال دیگر انقلاب را داشته باشیم، حوزه امنیت باید در خدمت حوزه فرهنگی کشور باشد وبجای محدویت صرف مصونیت ایجاد کنیم .
وی با اشاره به اهمیت پاسداشت آثار انقلاب و شهداء آن در استراتژی مقابله با شبیخون فرهنگی دشمنان ، گفت : عملکرد برخی نهادهای مسوول حفظ اثار انقلاب و شهدای مطلوب نیست ، بطور مثال محل شهادت شهدا بویژه شهدایی مانند شهید علی اندرزگو برغم وجود صدها گلوه بر در ودیوار محل شهادتش که می توانست برای جوانان سمبلی از مقاومت باشد ، هم اکنون محو شده است.
* آشنایی شهید اندرزگو با نهضت 15 خرداد سیدمحمود که هم اکنون به زی طلبگی در آمده است ،در خصوص چگونگی پیوستن پدرش به نهضت امام خمینی (ره ) می گوید: شهید اندرزگو در نوجوانی با نواب صفوی آشنا شد. منش و شخصیت این روحانی مبارز در ذهن و ضمیر او اثری ژرف گذاشت وفرایند این تاثیر روحی، آشنایی با تشکیلات فدائیان اسلام و راه مبارزاتی اوبود سر انجام با درک و لمس روح نهضت 15 خرداد به رهبری امام خمینی (ره ) در سن هیجده سالگی گام به عرصه مبارزه با رژیم پهلوی نهاد.
این فرزند شهید انقلاب اسلامی ، گفت : شهید اندرزگو در جریان قیام 15 خرداد خود یکی از عاملین تظاهرات پرشور مردم بود که همان شب با اهدای کتابی از امام مورد تقدیر قرار گرفت. پس از واقعه 15 خرداد، در همان رابطه دستگیر و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت، و با این که در زیر شکنجه بیهوش شده بود، به سبب عزم خدادادی کوچکترین کلامی که بتواند شکنجه گران را به مقصودشان رهنمون سازد بر زبان نیاورد.
*ماجرای ترور منصور فرزند شهید اندرزگو در بخش دیگری از شخنانش به ماجرای ترور منصور اشاره کرد وگفت: پدرم پس از رهایی از زندان با شهید حاج صادق امانی و دیگر دوستانی که از سابق می شناخت ارتباط برقرار کرد و وارد شاخه نظامی هیات موتلفه جمعیت های اسلامی شد. در همین زمان مساله ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت مطرح شد و او به همراه دیگر افراد شرکت کننده در این ترور، در مراسم تحلیف شرکت کرد و اولین نفری بود که دست روی قرآن گذاشت و سوگند یاد کرد که تا آخرین قطره خون خود نسبت به نهضت و آرمان های اسلامی آن وفادار بماند.
سید محمود اندرزگو افزود : پدرم با همکاری شهیدان محمد بخارایی، رضا صفار هرندی، مرتضی نیک نژاد و حاج صادق امانی جامعه عمل پوشید. شهید اندرزگو که 23 سال بیشتر نداشت، در این عملیات مسئولیت کند کردن اتومبیل منصور را در محدوده بهارستان بر عهده داشت، تا شهید بخارایی بتواند با دقت عمل او را از پای در آورد. وقتی که شهید اندرزگو با موفقیت وظیفه خود را انجام داد، منصور به ناچار در نزدیکی مجلس از اتومبیل پیاده و عازم مجلس شد و همین امر فرصتی فراهم آورد که شهید بخارایی از این موقعیت، استفاده کند و خشم و نفرت ملت مسلمان ایران را با گلوله ای که شلیک کرد و در گلوی او نشاند، ابراز نماید. پس از این حرکت، شهید اندرزگو برای اطمینان از مرگ منصور، خود را به او رساند و گلوله دیگری در مغزش خالی کرد و به سرعت متواری شد. از آن به بعد زندگی مخفی اختیار کرد، و مخفیانه در قم زندگی و تحصیل علوم حوزوی را ادامه داد.
*شهیداندرزگو چندین بار از دست ساواک گریخت این فرزند شهید که همچون سه بردارش سید مهدی ، محسن و مرتضی به کارهای فرهنگی پرداخته است، در این بخش از سخنانش به یکی دیگر از زوایای زندگی مخفی شهید اندرزگو اشاره کرد و گفت: در قم مجددا با نام مستعار و با ظاهری دیگر، اتاقی اجاره کرد و مشغول فعالیت شد و با گروه های مبارز مسلمان به برقراری ارتباط پرداخت و برای آنها پول و اسلحه و مهمات و امکانات فراهم ساخت. بار دیگر، ساواک محل زندگی او را شناسایی کرد و این بار نیز، وی از معرکه گریخت و با نامی دیگر و در لباسی مبدل، خودرا به مشهد رساند و در آن شهر با حجت الاسلام والمسلمین عباس واعظ طبسی تولیت فعلی آستانه قدس رضوی تماس گرفت و با کمک ایشان توانست همراه همسرش و به طور پنهانی از طریق زابل و زاهدان به افغانستان فرار کند. وی در افغانستان تنها یک ماه دوام آورد و نتوانست دور از مبارزه باشد، لذا مخفیانه خود را به مشهد رساند. در این دوران شهید اندرزگو، روزها بالباس مبدل و با نام های مستعار به شهرستانهای مختلف مسافرت می کرد و به فعالیت های تبلیغی مشغول می شد و شب ها نیز در نزد ادیب نیشابوری به توسعه معلومات می پرداخت و هم زمان، طلاب دیگر را نیز از اطلاعات علمی و مبارزاتی اش بهره مند می ساخت. او در مشهد چندین خانه عوض کرد و نیز پنهانی به سفر حج مشرف شد.
* شهید اندرزگو از برپایی نظام جمهوری اسلامی در ایران خبرداده بود فرزند شهید درباره پیش گویی های شهید اندرزگو در زمینه پیروزی انقلاب اسلامی ،گفت: شهید اندرزگو به مادرم گفته بود که روزی جمهوری اسلامی در ایران برپا می شود و در سال اول و دوم انقلاب مردم مورد امتحان الهی سختی قرار می گیرند و امام (ره ) به ایران می آ ید وسید علی نامی رئیس جمهور می شود و بعد از این دوران مقدمات ظهور امام زمان (عج ) فراهم می شود.
سید محمود افزود: این شهید والامقام از بعضی حوادث در عالم رویا مطلع می شد از جمله در رمضان سال 57 چند روز قبل از شهادتش وقتی از خواب بیدار می شود ، ذکر مبارک یا صاحب الزمان (ع) بر زبان جاری می کند و بعد از استحمام به همسرش می گوید که این آخرین باری است که مرا می بینی ، شهید اندرزگو برای اجرای طرح ترورشاه به تهران می آید وروز 19رمضان به قصدمنزل حاج اکبر صالحی واقع در خیابان ایران کوچه سقاباشی حرکت می کند که به شهادت می رسد.
* اخرین طرح ترور شاه توسط شهید اندرزگو فرزند شهید به نقل از همرزمان شهید اندرزگو می گوید : در سفر دیگری که وی عازم انجام حج عمره شده بود، شهید اندرزگو خودرا به نجف اشرف رساند و به زیارت امام (ره ) نایل آمد واز انفاس قدسی آن دریای بیکران فیض، نیرو گرفت. سپس به سوریه و لبنان سفر کرد و بر تجربه های مبارزاتی خویش افزود.
سید محمود افزود: شهید اندرزگو در لبنان ضمن دیدن تعلیمات نظامی، طرز استفاده از سلاحهای سنگین را فرا گرفت وپس از بازگشت به ایران همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی تصمیم به نابودی شاه گرفت لذا با یک برنامه 6 ماهه مراقبتی توانست رفت و آمدهای شاه را تحت نظر گیرد وبا وارد کردن مواد منفجره از فلسطین دست به کار شد، تا به کمک شخصی در داخل کاخ سلطنتی به این مهم دست یابد که با رویداد شهادتش توفیق اجرای آن را از دست داد.
فرزند شهید اندرزگو در ادامه به طرح دیگری از طرحهای پدرش برای ترور شاه اشاره کرد و گفت : پدرم یک بار با خریدن ساختمانی مشرف به فروردگاه آخرین نقشه طرح ترور شاه را در سر می پروراند ، ایشان در نظر داشت تا در هنگام استقبال شاه از میهمانانش محل جایگاه را با توپ روی دوش مورد حمله قرار دهد اما باشهادت ایشان این طرح اجرا نشد ، و شاه گریخت .
سید محمود اندرزگو در این بخش از سخنانش به بیان خاطره ای از خود پرداخت و گفت : امام خمینی ( ره ) در دیدار با خانواده ما در پاسخ به گفته مادرم و همسر شهید اندرزگو که گفتند آقا حیف شد سید علی شاه را ترور نکرد ؟ امام فرمود وضع کنونی شاه بسیار خفت بارتر است از مرگ او ست .
فرزند شهید اندرزگو با اشاره به مبارزات پدرش در خارج کشور خاطرنشان ساخت: شهید اندرزگو اعلامیه های امام خمینی (ره ) را در کشورهای لبنان ، عراق ،سوریه ،پاکستان ،افغانستان وعربستان سعودی ، توزیع می کرد ، وی در جعل اسناد وتغییر چهره مهارت خاصی برای گمراه کردن ساواک برخوردار بود بطوریکه ارتشبد نصیری گفته بود به این راحتی که آب می خورم اندرزگو از مرز اسلحه وارد می کند سران ساواک نیز جزو طرح ترور وی بودند .
* ساواک 15 سال به دنبال شهید اندرزگو بود سید محمود اندرزگو افزود : معمولا طول عمر یک چریک مسلح شش ماه تا یک سال است که بالاخره دستگیر می شود اما ساواک 15 سال به دنبال دستگیری شهید شماره 181 ساعت 14:15 تمام
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۰:۰۱