تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۱
طالبان:چالش مشترک افغانستان و پاکستان (2) # خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/01/05 سیاسی.پاکستان.افغانستان.طالبان اسلام آباد- برخی از ناظران با اشاره به ویژگی های ایدئولوژیک و هویت به شدت مذهبی طالبان و تجارب ناکام گذشته در مذاکره با این گروه، امکان کنار آمدن با طالبان را بعید می دانند. طالبان معتقدند که جهاد تا روز قیامت ادامه دارد و دراین راه، چه کشته شوند یا بکشند، خود را پیروز حساب می کنند. آنها معتقدند که دولتهای ملی در جهان اسلام، از صلاحیت و اختیار در نظام کنونی جهان، برخوردار نیستند. بنابراین، آنها فراتر از مرزها ملی می اندیشند، آنها بیشتر هوای تغییر نظام جهانی را در سر می پرورانند،تا اینکه به فکر تغییر رژیم آقای کرزی باشند. حسن عگسری تحلیلگر پاکستان دراین خصوص می گوید:اگر طالبان به مذاکره تن دهند،این به معنای نابودی آنها است و ازهمین روست که علاقه ای به گفت و گو با دولت افغانستان نخواهند داشت. احمد رشید فعال سیاسی پاکستان نیز معتقد است:طالبان ساختار پیچیده ای دارند و نمی توان به عنوان یک گروه واحد ومنسجم به آن نگاه کرد. به نظر وی دستیابی به توافق با رهبری اصلی طالبان که از جناح تندرو این گروه است، ناممکن است. رشید می افزاید : این امکان وجود دارد که از راه گفت و گو با طالبان میانه رو، آنها را از جناح تندرو طالبان و همچنین القاعده، جدا کرد و در روند سیاسی افغانستان جای داد. آن عده از فرماندهان طالبان که در داخل افغانستان هستند از وضعیت کنونی، یعنی قرار داشتن طالبان در گرو القاعده و اسلامگرایان افراطی آسیای میانه راضی نیستند و شاید علاقمند گفت و گو با دولت افغانستان باشند، آنها همان طالبانی هستند که به ایدئولوژی القاعده و رهبری آن وفادار و متعهد نیستند اگر گفت و گو با آنها، به ایجاد شکاف در داخل صفوف طالبان بیانجامد و برخی از رهبران برجسته طالبان به دولت بپیوندند، این یک موفقیت خواهد بود به باور ناظران،درحالی که جناح میانهرو طالبان، در این گفت و گوها ازخود نرمش نشان می دادند و حتی یک سلسله توافق ها را می پذیرفتند اما جناح تندرو که از نفوذ بیشتری برخور بودند،این گفت و گوها را جدی نمی گرفتند و همین امر،منجر به شکست گفت و گوها می شد. عایشه صدیق تحلیلگر پاکستان معتقد است:آن عده از طالبان که در داخل افغانستان مستقر هستند و بیشترهویت افغانی دارند، نسبت به آنهایی که در خارج اند ملایم تر و با کشتار و سربریدن افراد مخالف اند. وی می گوید :این دسته از طالبان شاید خواهان آشتی با دولت باشند،عمق نفوذ القاعده در داخل صفوف طالبان به حدی است که توان اقدام مستقلانه و تصمیم گفت و گو با دولت را از هر دو جناح این گروه گرفته است. صدیق اظهار می دارد :القاعده طالبان را حمایت مالی می کند، به جنگجویان طالبان آموزش می دهند، تجهیزات نظامی و مواد منفجره برای آنها فراهم می کنند و حتی برای آنها راهبرد تعیین می کنند. وی تاکید می کند: تازمانی که آمریکاییها و انگلیسیها مساله وزیرستان را حل نکرده اند،هیچ گروهی از طالبان قادربه گفت و گو نخواهد بود،چه در عربستان سعودی یا افغانستان. *تشدید حملات موشکی آمریکا علیه مناطق قبایلی پاکستان با وجود مخالفت پاکستان حمله با هواپیماهای بدون سرنشین به اهداف طالبان افزایش قابل ملاحظه ای خواهد داشت . اوباما اذعان کرده ارتش آمریکا سعی درمذاکره با طالبان دارد اما مقام های رسمی که با آنها درباره این طرحها مشورت شده تاکید کرده اند قبل از آنکه امکان شروع مذاکرات فراهم شود نزاع نظامی شدت خواهد یافت. آمریکا امیدوار است ارتش پاکستان با مشارکت در محاصره طالبان بمباران پناهگاه های تروریستی را گسترش دهد. مسوولان اطلاعاتی پاکستان تاکید دارند حملات موشکی آمریکا خطر جهانی القاعده را کاهش داده اما تهدید آن برای این کشور افزایش یافته زیرا این گروه برای مقاومت دربرابر حملات هوایی،کانون های تمرکز خود را در سطح این کشور متفرق کرده است. آنها اعتقاد دارند عملیات ارتش پاکستان در مناطق قبایلی موثر واقع شده بطوریکه طی سال 2008 هشتاد جنگجوی القاعده در این مناطق کشته شدند اما حملات آمریکا به شدت موجب برهم خوردن ثبات این کشور شده است. مقام های امنیتی پاکستان تاکید می کنند ورود هفده هزار سرباز آمریکایی به افغانستان طی بهار و تابستان آینده نگران کننده است . از سویی دیگر استمرار حملات موشکی آمریکا به مناطق قبایلی پاکستان با وجود اعتراض های مکرر مقام های این کشور از پافشاری دولت اوباما به ادامه سیاست های جرج بوش در مبارزه با تروریسم فرامرزی حکایت دارد. حملات موشکی آمریکا به مناطق قبایلی پاکستان طی هشت ماه گذشته به کشته شدن بیش ازیک هزار و پانصد تن از جمله شماری زن و کودک منجر شده است . اعتراض های مکرر دولت اسلام آباد به آمریکا و تاکید بر اینکه حملات موشکی نقض حاکمیت پاکستان محسوب می شود، تاکنون در سیاست جاری کاخ سفید تاثیری نداشته است. دولت پاکستان با انحای مختلف توقف این حملات را خواستار شده اما آمریکا همواره تاکید کرده حملات مذکور علیه مواضع طالبان و القاعده ،در راستای مبارزه با تروریسم ادامه خواهد داشت. تاکید مقام های پاکستانی دردیدار با ریچارد هالبروک نماینده ویژه آمریکا این بود که حملات موشکی به مناطق قبایلی بدون در نظر گرفتن ماهیت شبه نظامیان انجام می شود. اسلام آباد معتقد است آمریکا در برخورد با شبه نظامیان تفاوتی بین آنها - افراطی و معتدل - قایل نمی شود. محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان بعد از دیدار با هالبروک به این نکته اشاره کرده بود: برخی عناصر سازش ناپذیر وجود دارند که نه پاکستان، افغانستان و نه آمریکا تعامل با آنها را خواستار نیست اما درعین حال برخی عناصر سازش پذیر نیز وجود دارند که نباید اهمیت آنها در مقابله با شبه نظامیان را نادیده گرفت. اسلام آباد استمرار حملات موشکی آمریکا به مناطق قبایلی پاکستان را نافی سیاست مبارزه با تروریسم می داند و تاکید دارد اینگونه حملات به جای مبارزه با شبه نظامیان ،به افزایش فعالیت های تروریستی منجر شده است . به نظر می رسد راهبرد دولت جرج بوش در مواجهه با طالبان و القاعده در دوره اوباما نیز به صورت جدی تری دنبال شود ،به ویژه آنکه دولت جدید آمریکا برقراری امنیت در افغانستان را با اعزام سی هزار سرباز ،در دستور کار خود قرار داده است. بسیاری از ناظران مسایل منطقه معتقدند با وجود تعیین نماینده جدید از سوی اوباما برای مدیریت مسایل پاکستان و افغانستان نمی توان انتظار داشت سیاست های آمریکا در دوره جدید با تغییراتی کلی همراه شود. البته آمریکایی ها برای موفقیت در مبارزه با آنچه که تروریسم فرامرزی می خوانند باید به ابزارها و محددیت هایی پیشرو نیز توجه کنند در غیر این صورت با مشکلات بسیار جدی مواجه می شوند. آنچه مسلم است اعمال سیاست های جدید کاخ سفید در افغانستان و پاکستان با توجه به پیچیدگی های امنیتی و سیاسی منطقه به آسانی میسر نخواهد بود. هدف دولت اوباما برقراری امنیت - حتی نسبی - در افغانستان است که طی چند سال گذشته با وجود حضور نظامیان آمریکایی هنوز از ناامنی مفرط رنج می برد آمریکایی ها به خوبی به این نکته واقف هستند که مسیر برقراری امنیت فقط از پاکستان عبور می کند. تحرک طالبان و القاعده و بطور کلی شبه نظامیانی که درمرزهای شمال غربی پاکستان (مناطق قبایلی ) ساکن ستند،امنیت سازی جاری آمریکا در افغانستان را با چالشی جدی مواجه کرده است . اوباما می داند که همکاری با پاکستان چالش های جاری و آتی آمریکا در افغانستان را تا حدودی رفع خواهد کرد . راهبرد جاری کاخ سفید در پاکستان اعمال سیاست معروف هویج و چماق است ، هرچند دولت اسلام آباد نیز به خوبی از این راهبرد مطلع و گرفتاری های دولت جدید آمریکا را به خوبی درک می کند . رهبران فعلی پاکستان مانند سلف خود (پرویز مشرف ) می دانند چگونه از فضای موجود به نفع اهداف راهبردی این کشور در منطقه بهره برداری کنند. آساق 235;215#;215#