به گزارش ایرنا دكتر 'محمد عجم ' مولف كتاب 'اسناد نام خلیج فارس میراث كهن و جاودان ' روز دوشنبه در دهلی نو در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در خصوص تحولات اخیر مربوط به ابوموسی و روز ملی خلیج فارس افزود: این سفر هیچگونه مغایرتی با یادداشت تفاهم سال 1971 ندارد.
این عضو هیات علمی دانشگاه گفت:یادداشت تفاهم مذكور را 'ویلیام لوس به درخواست امیر شارجه تنظیم كرد كه به عربی« مذكرة التفاهم» و انگلیسی « Memorandum of Understanding»از نظر ماهیت حقوقی با قرارداد و عهدنامه (Treaty- contract ) متفاوت است و یادداشت مذكور ترتیبات چگونگی برگشت جزیره ابوموسی به ایران است .
وی گفت : در واقع متنی كه ایران تنظیم كرده بود متن پنج ماده ای بود كه این ترتیبات را موقتی و دو ساله در نظر می گرفت اما متن ویلیام لوس شش ماده داشت و اعتبار دو ساله حذف شده بود زیرا شارجه ضمانت های لازم برای شهروندان اندك عرب آنجا می خواست اما با این وجود روز 9 آذر 1350 نخست وزیر در مجلس بیانیه ای را قرائت كرد: ' جزایر سه گانه امروز بطور كامل به مام میهن برگشت و ما به هیچ چیز كمتر از حاكمیت كامل ایران بر سه جزیره رضایت ندادیم'.
دكتر عجم گفت : با این جمله در واقع نخست وزیر وقت ایران تفاهم نامه 1971را الزام آور ندانست و عباسعلی خلعتبری نیز از طرف دولت ایران طی یادداشت رسمی به بریتانیا اعلام كرد تفاهم نامه و ترتیبات را می پذیرد اما در تفاهم نامه هیچگونه محدودیتی را برای اعمال حاكمیت كامل ایران را نمی پذیرد.
وی گفت:بریتانیا هیچگونه اعتراضی به این یادداشت نكرد و بطور تلویحی آن را پذیرفت،البته درعرف بین المللی نیز یادداشت تفاهم بارموقت دارد ایران نیز مفاهیم یادداشت تفاهم را براساس روح و الزامات خود تفسیر كرد.
عجم گفت : از طرفی باید دانست كه امر واقع این است كه ' بیشتر از 40 سال است كه ابوموسی در حاكمیت كامل ایران قرار دارد و ایران در ابوموسی مستقر است' و این امر واقع را هیچ قاعده و اصلی نمی تواند خدشه دار كند.
عجم ادامه داد : امارات با بازی با الفاظ نمی تواند این اختلاف یا سوء تفاهم را بین المللی كند. هرچقدر هم كه شرایط بین المللی به نفع امارات باشد جامعه بین المللی و شورای امنیت هرگز نمی تواند این امر واقع را تغییر دهد زیرا اگر چنین كند پرونده های بین المللی زیادی را باید بگشاید و این یعنی چوب در لانه زنبوركردن و ایجاد رویه ای كه بازنده آن اعضای اتحادیه عرب و غرب خواهد بود.
مولف كتاب 'اسناد نام خلیج فارس میراث كهن و جاودان ' یكی از این پرونده ها پرونده صحرای باختری است كه سرزمینی به وسعت فرانسه است و بیشتر از 120 قطعنامه در شورای امنیت و مجمع عمومی دارد و طبق قطعنامه های شورای امنیت سرزمین اشغالی است و در اشغال یك عضو اتحادیه عرب قرار دارد.
عجم گفت:بنابراین ایران نباید كوچكترین هراسی از جامعه بین الملل داشته باشد و نفع جامعه بین الملل درحفظ وضع موجود و پذیرش امر واقع است ، 16 سرزمین دیگر وضعیت مشابهی دارند و پرونده آنها در شورای امنیت است و علاوه بر اینها دهها پرونده راكد مانند شهر سبته و ملیله و اسكندرون و ... وجود دارد. بنا بر این شورای امنیت و غرب بدنبال دردسر نمی گردد و امارات هم بر این واقعیت و مشكلات حقوقی و قضایی و مشكلات نظامی كه با آن روبروست آگاه است.
این پژوهشگر ایرانی گفت:اما سوابق تاریخی موضوع و حقانیت ایران را همه می دانند ؛ نماینده ایران در شورای امنیت در دسامبر 1971 اسناد و مدارك محكمی در ایرانی بودن جزایر را به اعضای شورای امنیت ارایه كرد و شكایت 4 كشور عربی برای همیشه از دستور كار خارج شد.
نماینده ایران گفت: 'این جزایر همواره از گذشتههای بسیار دور بخشی از قلمرو ایران بودهاند و در قرنهای 18 و 19 میلادی جزء حوزهٔ صلاحیت و حكمرانی لنگه به حساب میآمدهاندكه خود یك بخش اداری از استان فارس بودهاست و حاكمیت ایران بر این جزایر در كتابها، اسناد تاریخی، نقشههای جغرافیایی و به خصوص در اسناد رسمی، گزارشهای اداری و یادداشتهای وزارت خارجه و دفتر امور هندوستان در انگلیس در خلال قرنهای 17 و 18 و بخش اعظم قرن 19 و در اسناد و نقشههای روسیه و آمریكا منعكس و مستند شدهاست.
دكتر عجم ادامه داد:از میان نقشههای رسمی و نیمه رسمی میتوان به چند نمونه زیراشاره كرد،در نقشهها و كتابها وزارت دریاداری انگلستان تحت عنوان 'راهنمای دریایی خلیج فارس' ، در 'نقشه اداره جنگ' انگلستان سال 1887 ، نقشه شرح وضعیت دریانوردی در خلیج فارس كه در سال 1786 توسط جان مك كلئور تهیه شد.
وی گفت : یادداشتهای جغرافیایی مربوط به امپراطوری ایران كه جی. ام. كیز مشاور سیاسی سرجام ملكم سال 1813 به چاپ رساند،
نقشه وزیر مختار بریتانیا در هند،كاپیتان سی. بی. اس. سنت جان در سال 1876 ،نقشه وزارت جنگ بریتانیا (مورخ 1886) درباره ایران
و نقشه لرد كروزن سال 1892 - نقشه سال 1897 رنگی ایران توسط دفتر نقشه برداری اداره امور خارجی هند(بریتانیا) در همه این نقشهها جزایر تنب و ابوموسی به رنگ قلمرو اصلی ایران است.
وی گفت:علاوه بر دورههای مختلف تاریخی از سال 1346 تا 1500 تمامی جزایر و سواحل خلیج فارس تحت حكومت سلطان هرمز بود كه خود تابع حكّام فارس یا كرمان محسوب میشد.
البته سه جزیره بدلیل اینكه در آن دوره اهمیت اقتصادی چندانی نداشت ایران ضرورتی بر ارسال نیرو و قوای نظامی به آنجا نداشته است اما آن سه جزیره هرگز در اختیار دولتی عیر از ایران نبوده و در دوره استعمار گران پرتغالی و انگلیسی مدت كوتاهی حاكمیت موثر ایران بر جزایر تحت الشعاع قرار گرفت اما ایران هرگز حاكمیت خود بر این جزایر را به دولتی تفویض نكرده است.
این پژوهشگر ایرانی گفت : ماموران ایرانی در طول سالهای 1935 تا 1971 بارها بصورت علنی و یا مخفی به جزایر سركشی میكردند و تحركات انگلیسیها را گزارش میكردند بخصوص در مورد معدن خاك سرخ ابوموسی و از چراغهای دریایی. دردورۀ 22 نوامبر 1954 تا 20 ژانویه 1955 سواحل ایران در خلیج فارس بصورت فرمانداری كل بنادر و جزایر خلیج فارس سازماندهی شد.ابوموسی در تابستان 1958 در بخش كیش ادغام شد. در این موارد ، دولت بریتانیا هیچ اعتراضی نكرد.
وی گفت : از سوی دیگر اسناد تاریخی و كتیبه های باستانی و حتی كتابهای جغرافیایی عربی همگی بر ایرانی بودن جزایر تاكید دارند،عهدنامه مجمل و مفصل و داستان معروف اقامت شیخ سعدی نزد حاكم كیش و همچنین كتیبه هخامنشی بندرخارك نمونه های كوچكی از فارسی بودن قلمرو جزایر خلیج فارس است.
عجم گفت : همانطور كه معروف است'بدنبال شكست جنگ سالاران ساحل دزدان دریایی(Pirate Coast) از بریتانیا (دهكده های شارجه،عجمان و راس خیمه) به تصرف انگلیس درآمد.و بر اساس قرارداد 1819 بریتانیا برای روسای آنها پرچم و علامت ملی و مهر درست كردو آنها را تحت حمایت (مستعمره)قرارداد.
وی گفت : امابا تضعیف دولت مركزی ایران پس از جنگهای ایران و روس و جنگ هرات و مرو، نیروهای بریتانیا بتدریج بسوی سواحل فارسی نیز چشم طمع دوخت.و جزایر كیش و خارك و بوشهر را مورد تهدید قرار دادند كه ایران نیز مكررا اعتراض خود را اعلام كرده است . اسناد و مداركی كه ایران در سالهای 1887 تا 1903 مبنی بر اعتراض به اشغال جزایر خلیج فارس به بریتانیا ارایه می كرد عبارت بودند از: اول در یادداشت اعتراضی سال 1840 صدر اعظم ایران و ممالك محروسه حاجی میرزا آقاسی چنین گفته است :' همه جزایر خلیج فارس متعلق به ایران است و انگلیس حق دخل و تصرف در آن ندارد' دوم عهدنامه مجمل 1809 میلادی- عهدنامه مفصل 1812 میلادی دو قرارداد میان ایران و انگلیس دریای خلیج فارس(بحر عجم )را دریایی ایرانی دانسته و بیان شده انگلیس قبل از استقرار درهر نقطه از این دریا باید از ایران اجازه بگیرد.سوم همه دنیا دریا را بنام خلیج فارس میشناسند این یعنی اینكه جزایر آن متعلق به مملكت فارس است كما اینكه در قدیم الایام هم ایرانی بودهاست.
وی ادامه داد:پاسخ بریتانیا این چنین بود كه جزایر هنگام اشغال توسط بریتانیا بدون صاحب بوده و مطابق قاعده حقوقی تقدم در مالكیت سرزمین بدون صاحب،(قاعده عرفی دوره استعمارگری) متعلق به كشوری است كه آن را تصرف كند و پاسخ ایران جزایر مسكونی بوده اتباع آن ایرانی هستند آنها برای خرید و معاملات و رفع دعاوی و ارسال شكایتهای بین قبیلهای به نماینده فارس در بندر لنگه و بوشهر مراجعه میكردهاند و میكنند.
و رعیت(شهروند) ایران هستند(در آن زمان شناسنامه فرا گیر نبود). نقشههای رسمی و مكاتبات شیوخ موید این موضوع است. اعتراضات ایران همواره ادامه داشت به طوریكه پرچم ایران از سال 1903 و بطور متناوب در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم و بطور مشخص سال 1933 و 1940 گاهی برای مدت طولانی در جزایر بر افراشته می شد كه این موضوع در اسناد بریتانیا و كتاب جزایر سه گانه حمدی العراقی كه اینجانب آن را از عربی ترجمه كرده ام نیز منعكس شده است.
وی گفت : 80 مورد شكایت ، یادداشت ، مكاتبه و نامه اعتراضی دولت ایران بر علیه اشغال جزایر تا سال 1971 ، شكایت به جامعه ملل (سازمان ملل آن دوره) ، تهدیدایران به شكایت به كمیته استعمارزدایی سازمان ملل برای استعمار زدایی از جزایر ایرانی سال 1966
كه بریتانیا به ایران اعلام كرد: نیاز به شكایت و یا به توسل به زور نیست و امكان رسیدن به توافق با رضایت طرفین است .
رضایت انگلیس بر خروج از مستعمرات در خلیج فارس و برگرداندن جزایر به ایران، وساطت بریتانیا برای جلب رضایت ایران درمورد محترم شمردن استقلال شیخ نشینان خلیج فارس و همكاری و مساعدت ایران با آنها، مخالفت شدید ایران با تشكیل امارات عربی متحده قبل از برگشت كامل سه جزیره ، وساطت بریتانیا برای انعقاد توافق نامه برای انجام ترتیبات برگشت جزایر به ایران و تشكیل دولت جدید درخلیح فارس،سفر شیخ خالد رئیس شارجه و شیخ صقر رئیس راس الخیمه به ایران و تقاضای كمك مالی در قبال دادن جزایر سه گانه،ایران تقاضای شیخ صقر(ناصریست بود) در مورد فروش تنب بزرگ و تنب كوچك به ایران و دریافت پول را با قاطعیت رد كرداز جمله این واقعیات است.
رضایت ایران برای دادن كمك مالی سالانه یك و نیم میلیون پوندی به امیر شارجه برای توسعه و عمران شیخ نشین شارجه،اعطای سه فقره چك به همین مبلغ برای سال 1971 از سوی وزارت خارجه ایران به امیر شارجه پس از امضای توافقنامه همكاری و ترتیبات برگشت جزایر به ایران میان نماینده ایران و ویلیام لوس میانجیگر بریتانیایی. قرار بود این كمك تا زمانی كه شارجه برای ایجاد زیر ساختارها نیاز مالی دارد، ادامه پیدا كند.
وی گفت:درمورد جزایر تنب كوچك و بزرگ كه ایران آنها را ملك مسلم خود میدانست،حاضر به هیچگونه همكاری و یا تفاهم نامه ای با شیخ رأسالخیمه نشدو اعلام كردكه بطور قانونی و یا با شیوه دیگر جزایر به حاكمیت ایران بر خواهد گشت.صرف نظر از سوابق تاریخی انگلیس و سر ویلیام لوس و دنیس رایت پذیرفته بودكه این دو جزیره طبق حقوق بین الملل دریاها در داخل حوزه قلمرو و صلاحیت دریایی ایران قرار داشت.
این پژوهشگر ایرانی گفت:اما در رابطه با روز ملی خلیج فارس باید گفت این نام گذاری یك ضرورت فرهنگی و ملی بود و یك سند افتخار آمیز برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
عجم افزود می دانید تا سال 1958 هیج نوشته ، سند و مكتوبی به زبان عربی وجود ندارد كه عبارت خلیج عربی را برای خلیج فارس بكار برده باشد اما عكس موضوع صادق است یعنی در مكتوبات عربی بسیار زیادی' دریای عرب' امروزی با نام بحر فارس و بحر محیط العجم و یا بحر مكران نام برده شده است
لذا نظر به تحریفی كه از سوی رسانههای عربی و بخصوص بخشهای انگلیسی آنها درمورد نام خلیج فارس میشدو باتوجه به حقانیت و كاربرد مستمر تاریخی این نام در همه زبانها و زمانها و در جهت مقابله با تحریف گران و یادآوری اهمیت پاسداری و صیانت از این میراث كهن طرفداران این میراث فرهنگی و ایرانی اقدامات خود را از سال 1380 در دفاع از آن یكپارچه تر و منسجم تر كردندو راهكارهای حفاظت از نام خلیج فارس را در جلسات و سمینارهای متعدد به اطلاع مقامات رساندند.
وی گفت : ایده ضرورت دفاع ازنام خلیج فارس و راهكارهای عملی در مورد نام خلیج فارس،نخست در سال 1381 در یگ گفتار 10 شماره ای روزنامه همشهری و در وسایت آنلاین آن تحت عنوان خلیج ایرانی 16 تا 27 مهر 1381 وسپس در جلسه كمیته یكسان سازی نامهای جغرافیایی در سازمان نقشه برداری مطرح و همچنین در دومین همایش ملی ژئوماتیك ایران اردیبهشت 1382 درسخنرانی تحت عنوان' اسامی جغرافیایی باستانی میراث بشریت صفحه-36- 37 راهكارها و پیشنهاد نام گذاری روز ملی خلیج فارس ارایه گردید و این مقاله به عنوان مقاله برتر آن همایش مورد تقدیر رئیس وقت سازمان نقشه برداری و كمیته یكسان سازی نامهای جفرافیایی قرار گرفت وسپس در وب سایت پرشن گلف آنلاین( شهریور1382) 09/06/2003 و همچنین دراولین همایش بینالمللی كارتوگرافی خلیج فارس قرن 16-18 در دانشگاه تهران دوم خرداد 1383 با حضور اساتید برجسته ایرانی و خارجی جغرافیایی درمردادوشهریور 1383 پیشنهادسه گانه بصورت آنلاین در وب سایت (پرشن گلف آنلاین)و از طریق ایمیل به رای گیری عمومی طرفداران نام خلیج فارس گذاشته شد اكثریت رای دهنگان به ترتیب 1- به روز 9 آذر برگشت سه جزیره به میهن 2- روز ملی شدن نفت 29 اسفند 3- روزاخراج پرتغالیها توسط ارتش ایران از خلیج فارس رای دادند.
عجم گفت:نتیجه رای گیری در تاریخ 10 شهریور 1383 بصورت آنلاین منتشر و سپس توسط شورای مدیران سازمان خلیج فارس طی نامه سوم بهمن 1383 رسما برای رئیس جمهور وقت و برای وزارت خارجه و نمایندگی ایران در نیویورك نمابر شد .
دفتر رئیس جمهور وقت طی نامهای پیشنهاد را موكول به نظر مثبت وزارتخارجه كرد كه در دومین جلسه كارگروه(كمیته) حقوقی نام خلیج فارس در وزارتخارجه (متشكل از نمایندگان وزارتخارجه (سه اداره- حقوقی - اسناد- خلیج فارس) – ریاست جمهوری ،سازمان جغرافیایی ارتش - سازمان نقشه برداری...) در بهمن 1383 ضمن موافقت با نام گذاری(روز ملی خلیج فارس)روز شكست پرتغالی هارا برای نام گذاری مقبول تر دانست.
وی گفت:با توجه به اختلاف در مورد روز دقیق شكست پرتغالی ها تعیین دقیق آن روز به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی موكول شد و در نهایت مشخص شد كه روز دهم اردیبهشت ماه سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز است، و لذا این روز به نام “روز ملی خلیج فارس” نامگذاری و در تقویم خورشیدی ایران به ثبت رسید این اقدام در واقع حاصل و نتیجه خواسته و اراده مردمی و سپس تائید رسمی دولتی بودكه به یك امر ملی تبدیل شد و در كل این روز را مدیون خون شهدای عزیز و مظلوم جنگ و دفاع 8 ساله هستیم.
آساق ** 589**
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۹:۳۹
دهلي نو - پژوهشگر و محقق سرشناس ايراني سفر اخير رييس جمهوري اسلامي را به ابوموسي اقدامي بجا،مناسب،قانوني و امري داخلي توصيف كرد و گفت امارات و يا كشورهاي اتحاديه عرب و يا هيچ كشور ديگري حق هيچگونه اعتراضي ندارند.