به گزارش ایرنا از شرق استان تهران، پیش از آنكه تو بیایی، ابرها نام زیبایت را بر همگان باریده بودند. تو را همه می شناختند. تو شبیهترین غنچه به بهاری، تو شبیهترین شكوفههای ازل به پیامبر خدایی.
حماسه سازی و جوانمردی از چشم های معصوم و غیرتمند تو آغاز می شود. سفره تو در رشادت و مردانگی از عباس (ع) جدا است. زمانی كه همه دیدند چگونه در ركاب پدر، تار و پود حادثه را شمشیر زدی.
امروز، روز ولادت توست، مولای جوانمرد! روزی كه خداوند خواست تا چهرهات آیینه ای از خلق و خوی احمدی باشد. روزی كه خداوند خواست تا از لبخند نگاهت، آفتاب، ستارگان و تمام كائنات به شوق آیند. روزی كه خداوند خواست بعد از عمومیت، مشام مدینه از عطر حضورت همچنان آكنده گردد و چراغ امیدی برای مظلومان و مستضعفان باشد.
امروز، سروش آسمان، تهنیت گوی مولودی است كه جلوه زار هستی در شگفتن نقش و نگاری از توست؛ نقش و نگاری بدیع كه ایمان و حماسه را به هم پیوند می داد؛ همانگونه كه قامت دلآرایت، زیبایی نبوت و ولایت را به تماشا گذاشته بود.
علی جان، جوانمرد مولای جوان! اگر به میدان نمی آمدی، كربلا چه بی فروغ می شد! گام نخست از آن تو بود، آن زمان كه دشمن برای اهدافش شمشیر تیز می كرد.....
چهره عاشقانه ات در آغوش پدر آن زمان كه سرخی خون در شفق نگاهت نشسته بود، افلاك را سوگوار تبسم های دلنشینت كردی...
امروز، روز میلاد توست....
تو را می توان در این روز اینگونه توصیف كرد: تكه ای از بهشت در وجودت، علم عشق بر دوشت، آزادی و آزادگی دوستارت، مهتاب، امواج نگاهت و آیینه ات در جوانی و جوانمردی.
تو علی اكبری؛ علوی سیرت و محمدی صورت. صدایت، لرزه بر اندام دشمن انداخت. آنان كه هدفی جزء بریده بریده كردن نفسهای شیعه نداشتند. علی جان! تو آن مردی هستی كه روزی در آغوش باران زاده شدی و از سینه بهار، شیر نوشیدی. شاعرانهترین واژهها، شعر بلند حماسهات را سرودن نمیتوانند.
آه... لبهای ترك خوردهات، سالهاست فرات را سر در گریبان نگه داشته است. آن زمان كه سرخی خون تنها چیزی بود كه در صورتت خودنمایی می كرد...
هنوز میآید عطر حضورت، از حوالی خیمههای سوخته كربلا. هنوز میآید نوای عاشورایی ات از عمق میدان جنگ و جهاد. آن زمان كه فریادت را از بلندای آسمان بر سر دشمنان روانه ساختی و ترس را در اندام آنان افكندی.
ای آموزگار جوان! حق محوری، ادب و فروتنی، پاكدامنی و جوانمردی را تو به جوانان آموختی و ناز جوانی را با نیاز به پروردگارت همراه كردی؛ اینگونه شد كه امروز صورت زیبایت با سیرت دل ربایت همه را مجذوب ساخته است.
امام جمعه موقت دماوند درباره زندگی نامه این امام همام افزود: حضرت علی اكبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان، سال 43 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.
حجت الاسلام و المسلمین 'محسن كرمانی' ادامه داد: پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی است.
وی تصریح كرد: درباره شخصیت علی اكبر(ع) گفته شد، كه وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اكرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب(ع) به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود.
امام جمعه موقت دماوند با بیان اینكه آن حضرت در عصر خلافت عثمان بن عفان و در سال 33 ه. ق دیده به جهان گشود، خاطرنشان كرد: این قول مبنی بر آن است كه وی به هنگام شهادت 27 سال داشت اما در برخی روایات هم سن ایشان را 25،18 و 20 ساله نیز ذكر كرده اند.
این مقام مسئول گفت: امام حسین (ع) سه فرزند پسر داشت كه هر شش را 'علی' نامید و در روایتی آمده است كه آن حضرت فرمودند اگر 100 فرزند پسر نیز داشتم، برآنان نام 'علی' به یاد پدر مظلوم و بزرگوارم حضرت علی (ع) می نهادم.
كرمانی به بیان ویژگی های تربیتی و اخلاقی آن حضرت اشاره كرد و افزود: حضرت علی اكبر(ع) در مكتب جدش امام علی بن ابی طالب (ع) و در دامن مهرانگیز پدرش امام حسین(ع) در مدینه و كوفه با آموزش های قرآنی، معارف اسلامی، اطلاعات سیاسی و اجتماعی رشد، تربیت و كمال یافت.
وی با بیان اینكه جوان واقعه كربلا نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود، تصریح كرد: این حضرت در رشادت و شجاعت بی همتا بود آنچنان كه امام حسین (ع) تنها كسی را كه بدون هیچ گونه درنگ اجازه رفتن به میدان نبرد داد، حضرت علی اكبر (ع) بود.
تهرام/7246/8128/1497
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۵
استان تهران- دماوند- سرزمين بلا و مصيبت ديرزماني است قدم هايت را به انتظار نشسته، آن زمان كه عشق را تفسير كردي و چون موذن اذان سرخ شهادت در گستره ظهري شورانگيز، قدم به ميدان نبرد نهادي.