تهران - سهراب سپهري يكي از اثر گذارترين شاعران ايران در جريان شعر معاصر است و سرودهاي وي به لحاظ محتوايي ريشه در سنت ايرانيان دارد.

سپهری از شاعرانی است كه در جریانهای شعر معاصر تاثیر بسزایی گذاشته و از بارزترین ویژگی های شعر او تفكر همراه با احساس و عاطفه است كه در جای جای شعر او موج می زند.

از آنجایی كه او با آثار 'بیدل دهلوی' آشنایی نزدیك داشت توانست به لایه های زیرین شعر نفوذ كرده و به جوهره شعر نزدیك شود و رابطه خود با انسان، جهان ، زندگی و مرگ را روشن سازد.

این روشنی به حدی بود كه وقتی به بیماری سرطان مبتلا شد اینگونه سرود :

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم

دیده ام گاهی در شب ماه می آید پایین

می رسد دست به سقف ملكوت

گاه در بستر بیماری من حجم گل چند برابر شده است

سپهری روح شاعرانه و طبعی لطیف داشت و برای هر چیز معنایی خاص قائل بود. تخیل وی در همه اشیاء وجود داشت و از آنها تصویری زنده می ساخت، خیالات ظریف و تصاویر زیبا در اشعار وی به خوبی دیده می شود.

'سعید یوسف نیا 'شاعر معاصر و مدیر گروه ادب شبكه فرهنگ 'سهراب 'را یكی از عمیق ترین و صمیمی ترین شاعران معاصر می داند و می گوید: او شاعری با احساس و عاطفه است و این حس را می توان در بیشتر سروده های وی مشاهده كرد.

وی می افزاید: سهراب در رهگذر آشنایی با ادیان و فلسفه های مطرح جهان به خود آگاهی دینی رسید و آثاری مانا و جاودان از خود برجای گذارد.

مدیر گروه رادیو فرهنگ یكی از مهمترین ویژگی های سهراب سپهری را خلق تصاویر انتزاعی و در عین حال موثر او عنوان می كند و یادآور می شود كه این تصویر سازی ریشه در هنر نقاشی او دارد زیرا كه سهراب بیش از آنكه شاعر باشد نقاشی اصیل و حرفه ای است كه تاثیر این هنر را نمی توان بر شعر او نادیده گرفت .

این شاعر معاصر با بیان اینكه سهراب متكلف نبود ادامه می دهد: بر خلاف گفته های برخی استادان ادبیات او بر اثر شگردهای از پیش تعیین شده شعر نمی سرود بلكه شعر او خاستگاه باطنی و درونی داشت و بی تردید اشعار او جوششی است .

وی خطاب به كسانی كه می خواهند همچون سهراب شعر بگویند و از شگردهای او پیروی كنند، می گوید:این شاعران به طور یقیین شكست خواهند خورد زیرا ویژگی شعر سهراب در این شاعران درونی نشده و آثار خلق شده بیانگر تاثیر پذیری سطحی آنان از زبان و ساختار شعرهای سهراب سپهری است .

به گفته یوسف نیا، سپهری در مجموعه 'صدای پای آب' و 'مسافر' خود نشان داد كه یكی از بزرگترین و اثر گذارترین شاعران معاصر ایران است و شعر او به لحاظ محتوایی ریشه در سنت شعر ایرانیان دارد.

وی او را انسانی مهربان ، صمیمی ، بدون تكلف ، بی ریا ، پراز شور وهیجان و عشق و عاطفه معرفی می كند و می گوید: تمامی این ویژگی ها در اشعار وی نمود عینی دارد .

یوسف نیا یادآور می شود: فراموش نكنیم شاعر بودن یعنی انسان بودن و سهراب سپهری انسانی شایسته است كه نام او تا هنگامی كه انسان بر روی كره خاكی است مانا خواهد بود.



* زندگی نامه

'سهراب سپهری 'در پانزدهم مهر ماه سال 1307 در كاشان متولد شد . پدر او اسدالله سپهری كارمند اداره پست و تلگراف و مادرش ماه جبین نام داشت ، هردو اهل شعر و ادب بودند.

سهراب پدرش را در دوران نوجوانی از دست داد و در یكی از سروده هایش با عنوان 'خیال پدر ' از او به خوبی یاد كرد :

در عالم خیال به چشم آمدم پدر

كز رنج چون كمان قد سروش خمیده بود

دستی كشیده بر سر رویم به لطف و مهر

یك سال می گذشت، پسر را ندیده بود

او در همان شهر كاشان دوران تحصیلات خود را گذراند و به ادبیات و هنر خوشنویسی علاقه زیادی داشت . او از دوران كودكی شعر می گفت، یك روز كه براثر بیماری به مدرسه نرفته بود با ذهن كودكانه اش نوشت:

ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان

نكردم هیچ یادی از دبستان

ز درد دل شب و روزم گرفتار

ندارم من دمی از درد آرام

پس از دوران دبیرستان از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و پس از پایان دوره به استخدام اداره فرهنگ كاشان -اداره آموزش و پرورش- در آمد و تا شهریور 1327 در این اداره ماند.

وی پس از عزیمت به تهران به دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و در همان زمان نخستین دفتر شعر خود با نام 'مرگ رنگ' را كه به سبك نیما یوشیج سروده بود چاپ كرد.دومین مجموعه شعر وی 'زندگی خواب ها' نام داشت.

او در سال 1332 موفق به دریافت مدرك كارشناسی در رشته نقاشی از دانشكده هنرهای زیبا شد و پس از آن به مطالعه و تدریس در این رشته پرداخت، علاقه او به نقاشی به حدی بود كه برخی او را نقاشی شاعر و برخی شاعری نقاش تلقی كردند.

وی به فرهنگ مشرق زمین علاقه خاصی داشت و سفرهایی به هندوستان، پاكستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. مدتی در ژاپن زندگی كرد و هنر 'حكاكی رو چوب' را در آنجا فراگرفت. همچنین به شعر كهن سایر زبانها نیز علاقه داشت از این رو ترجمه‌هایی از شعرهای كهن چینی و ژاپنی را انجام داده‌است.

در سال 1337 دو كتاب 'آوار آفتاب' و 'شرق اندوه' را آماده چاپ كرد اما موفق به چاپ این آثار نشد و سرانجام در سال 1340 این آثار به همراه كتاب 'زندگی خواب ها' منتشر شد.

دو شعر بلند 'صدای پای آب' و 'مسافر' از دیگر سروده های سپهری به شمار می روند.

مشهورترین اثر وی همان 'صدای پای آب' است و كنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی دارد ،این شعر روز به روز بر محبوبیت وی افزود.این شعر برای نخستین بار در سال 1344 در مجله آرش به چاپ رسید ،او این شعر را نثار شب های خاموش مادرش كرده بود:

اهل كاشانم

روزگارم بد نیست

تكه نانی دارم ،خرده هوشی ،سرسوزن ذوقی

مادری دارم بهتر از برگ درخت

دوستانی بهتر از آب روان و خدایی كه در این نزدیكی است

لای این شب بوها ،پای آن كاج بلند

روی آگاهی آب ،روی قانون گیاه ..

اهل كاشانم

پیشه ام نقاشی است

گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ ،می فروشم به شما

تا به آواز شقایق كه در آن زندانی است

دل تنهایی تان تازه شود و...

صدای پای آب از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است. این شعر و برخی دیگر از سروده های سهراب را یكی از دوستان وی در زمان حیاتش به زبان انگلیسی ترجمه كرده‌است. بعدها نیز مترجمان دیگری شعرهای وی را به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه كردند. در سال 1371 شعرهای منتخبی از دو كتاب 'حجم سبز و شرق اندوه 'با نام 'ما هیچ، ما نگاه' نیز به زبان اسپانیایی ترجمه شد.

در سال 1375 منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی جاوید صدقیانی به زبان تركی استانبولی ترجمه و در كشور تركیه منتشر شد.

انتشار شعر بلند 'مسافر' از درخشان ترین شعرهای فارسی در سال 1345 بر شهرت وی افزود ،مسافر' تامل و سیر و سفر شاعر در فلسفه زندگی است .از دیگر آثار وی می توان به 'جحم سبز' اشاره كرد.

سپهری در سال 1355 تمام هشت دفتر و منظومه خود را در 'هشت كتاب' گرد آورد.این اثر از تاثیر گذارترین مچموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است.

وی در سال 1357 به بیماری سرطان خون مبتلا شد و برای درمان به انگلستان رفت، اما به دلیل پیشرفت بیماری در اول اردیبهشت سال 59 دار فانی را وداع گفت و در صحن 'امامزاده سلطان علی' در مشهد اردهال به خاك سپرده شد.

در ابتدا بر سر مزار وی كاشی فیروزه‌ای نصب‌شده بود اما پس از مدتی سنگی سفید رنگی جایگزین آن شد كه بر روی سروده ای از كتاب 'حجم سبز' حكاكی شده است :

به سراغ من اگر می‌آیید

نرم و آهسته بیایید

مبادا كه ترك بردارد

چینی نازك تنهایی من

گزارش از : مریم زباندان

فراهنگ **1630**