گروه تحقيق و تفسير خبر- سفر يك هفته اي "لئون پانتا" وزير دفاع آمريكا، به منطقه آسيا- اقيانوسيه نشان مي دهد كه آمريكا در مسير سياست خارجي و "راهبرد دفاعي جديد" خود به دنبال عملياتي سازي فرايند مهار چين است.

هنگامی که "هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا، در نوامبر2011(آبان 1390) در نشریه "سیاست خارجی" (Foreign Policy) در مقاله‌ای با عنوان "آمریکا سده خود در اقیانونس آرام را پیش رو دارد" صحبت از تقویت حضور راهبردی این کشور در منطقه آسیا و به ویژه شرق این قاره کهن کرد، شاید بسیاری از کارشناسان حوزه سیاست خارجی این تقویت حضور راهبردی را هم مسیر با حوزه نظامی فرض نمی کردند، اما دولت باراک اوباما در اسفند ماه1391 خبر از "راهبرد جدید دفاعی" خود داد که موازی با راهبرد سیاست خارجی به دنبال افزایش حضور در این منطقه و اجرای سیاست "مهار و یا دربرگیری" چین است. در این قالب رفتاری، آمریکایی ها که دارای پایگاه های متعدد نظامی در ژاپن (ساسبو، اکیناوا، میتساوا، توکوتا و اواکانی هیروشیما)، کره جنوبی (اوسان) و در کشورهای استرالیا، سنگاپور، فیلیپین و تایلند دارای پایگاه و یا نیروی نظامی هستند، تلاش های خود را برای تقویت حضور در منطقه شرق آسیا گسترش داده اند. در این زمینه "لئون پانتا" وزیر دفاع آمریکا، در یک سفر یک هفته ای از روز یکشنبه بیست و یکم آبان با هدف حمایت از راهبرد آسیا- اقیانوسیه به کشورهای استرالیا، تایلند و کامبوج سفر کرده است. پانتا را در این سفر ژنرال "مارتین دمپسی" رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا، و "ساموئل لوکلیر" فرمانده نیروهای آمریکایی در آسیا و اقیانوسیه، همراهی کرده اند. همچنین، به گزارش خبرگزاری رویترز، پس از سفر پانتا به این منطقه، "باراک اوباما" پس از انتخاب برای دور دوم و در اولین سفر خارجی خود از کشورهای میانمار، تایلند و کامبوج دیدار خواهد کرد. اهمیت این سفرها هنگامی آشکارتر می گردد که آمریکا و متحدانش در منطقه در ماههای اخیر چالش های بسیاری را بر سر حضور در مناطق راهبردی این منطقه با چین تجربه کرده اند.



** آمریکا و رویکرد نگاه به شرق

----------------------------------

نگاه راهبردی آمریکا در دهه های مختلف به ویژه در فردای سقوط اتحاد جماهیر شوروی، گسترش حضور نظام مند در مناطق راهبردی و داشتن قابلیت موازنه سازی بوده است. در قالب چنین رویکردی مناطق مختلفی از منظر استراتژیست های آمریکایی وزن ژئوپلتیکی و راهبردی ویژه ای پیدا کرده است. یکی از این مناطقی که حتی در دوران پیش از جنگ جهانی دوم برای آمریکا اهمیت داشته، منطقه شرق آسیا و مناطق پیرامونی آن بوده است. آمریکا پیش از جنگ جهانی دوم تنها در بندر "پرل هاربر" و در منطقه هاوایی دارای نیروهای راهبردی بود که پس از جنگ جهانی دوم و تسلیم ژاپن (با بکارگیری بمب اتمی) پایگاه های خود را در ژاپن و کره جنوبی گسترش داد که این گسترش در سال های 1955 تا 1975 (1334- 1354) به دلیل حمله آمریکا به ویتنام در کشورهای تایلند، سنگاپور و فیلیپین نیز ادامه یافت. در زمان حاضر نیز آمریکایی ها علاوه بر حضور در این کشورها فرماندهی پاسفیک خود را در ایالت هاوایی و مشرف به منطقه متمرکز کرده اند. اما در دو دهه اخیر و با رشد اقتصادی و نظامی چین، بسیاری از استراتژیست ها و دولتمردان آمریکایی با اظهار نگرانی از روند قدرت زایی و قدرت افکنی چین در نظام بین الملل، بر مهار آن تاکید دارند. در این چارچوب، آمریکایی ها سرانجام در اسفند1390 با ارایه "سند راهبرد دفاعی جدید" بطور نانوشته اما عملیاتی، مهار چین را از اولویت های خود اعلام کردند. بر این اساس، دولت اوباما و به ویژه پنتاگون در قالب این سند جدید تلاش می کند تا علاوه بر ادامه سیاست کوچک‌سازی نیروهای خود در این منطقه، به دنبال چابک سازی و هوشمندسازی از طریق ایجاد سامانه های دفاع راهبردی نیز باشد. در این زمینه، لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا، پیش از سفر یک هفته ای خود به منطقه شرق آسیا اعلام کرد که "حضور نیروهای نظامی ایالات متحده در ژاپن 36 درصد و در کره جنوبی 18 درصد کاهش خواهد یافت". و در ادامه وی اعلام کرد که "حضور ایالات متحده در آسیا و اقیانوس آرام و مناطق اقیانوس هند، بر پایه عملیات هوایی و دریایی انجام خواهد شد، ار اینرو، احتیاج کمتری به حضور گسترده نیروهای زمینی ارتش آمریکا خواهد بود". چنین رویکردی نشان می دهد که آمریکایی ها پس از خروج از افغانستان در سال 2014(1393) تلاش خواهند داشت تا وزن راهبردی خود را بر روی این منطقه قرار دهند تا علاوه بر مهار چین، توانایی خود را در چانه زنی با چینی ها بر سر موضوعات اقتصادی نیز بالا ببرند.



** جمع بندی

--------------

سفر وزیر دفاع آمریکا و جمعی از فرماندهان بلندپایه این کشور به منطقه شرق آسیا در مسیر سیاست خارجی و راهبرد دفاعی جدید این کشور، نشان می دهد که دولتمردان آمریکایی برای مهار چین و کره شمالی دو مسیر مکمل و هم افزا را برگزیده اند. اول، با تقویت حضور نظامی و ایجاد مجاورت جغرافیایی تلاش می کنند تا فرایند "دربرگیری" را آغاز کنند. در این قالب، آمریکا با ایجاد زنجیره ای از متحدان، منافع امنیتی و اقتصادی خود را به مناطق همجوار چین گسترش خواهد داد که نتیجه اولیه چنین اقدامی مهار خواهد بود و دوم، آمریکایی ها با ایجاد سامانه های دفاع موشکی در "جغرافیای مجاور" (ژاپن و کره جنوبی) تلاش می کنند تا قابلیت "ضربه اول" را از چینی ها گرفته و امکان دفاع گسترده را برای خود فراهم سازند. در نهایت، آنچه دولت اوباما در دوران دوم در قالب راهبرد دفاعی جدید و سیاست خارجی خود در شرق آسیا دنبال خواهد کرد، جلوگیری از "خیزش آرام" چین و دستیابی به موقعیت "دست بالا" در تعاملات سیاسی-امنیتی و اقتصادی است.

برون مرزي **‌1064 **