تبريز- قيام 29 بهمن سال 56 مردم تبريز نقطه عطفي در تاريخ انقلاب اسلامي ايران محسوب مي شود.

آذربایجان در طول تاریخ ایران همواره نقش و اهمیت خاصی داشته است، چه در دوران پیش از اسلام و چه ایران دوران اسلامی، اما نقشی كه این منطقه در تاریخ معاصر ایران بر عهده داشته است، بسیار مهم و قابل توجه است.

با آغاز نهضت امام خمینی (ره) یك ارتباط آشكار میان دو شهر قم و تبریز به نظر می رسد، به عنوان نمونه همان روزی كه مدرسه فیضیه قم به خاك و خون كشیده شد، مدرسه طالبیه تبریز مورد هجوم نیروهای نظامی شاه واقع شد.

شهر تبریز در میان چند شهر مهم ایران در حركت های انقلابی از جایگاه ویژه ای برخوردار است كه تبلور عینی آن قیام شورانگیز 29 بهمن سال 56 است.

سال 1356 سال شتاب حركت اسلامی مردم ایران بود، روی كار آمدن كارتر و فشار دمكرات ها برای ایجاد رفرم هایی در فضای سیاسی ایران تأثیرات خود را در نیمه دوم سال 56 نشان داد.

با نفوذی كه آمریكایی ها بر رژیم پهلوی داشتند، شاه را وادار كردند كه سیاست خارجی آنها را بپذیرد.

سیاست فریبنده كارتر ایجاد فضای باز سیاسی در كشورهای زیر نفوذ آنها بود.

در شرایطی كه فضای باز سیاسی زمینه برخی اعتراضات را فراهم آورده بود، شهادت حاج آقا مصطفی خمینی اوضاع را برای ابراز خشم و انزجار عمومی مهیا ساخت.

كمتر از دو ماه بعد، روز هفدهم دی ماه سال 1356، روزنامه اطلاعات به دستور شاه مقاله توهین آمیزی را علیه امام، روحانیت و مقدسات اسلامی منتشر كرد كه قیام 19 دی مردم قم را در پی داشت.

* جرقه های قیام 29 بهمن تبریز *

چهل روز پس از قیام 19 دی مردم قم، در اربعین شهدای آن قیام در برخی از شهرها عزای عمومی اعلام شد.

شهرهای قم و تبریز یكپارچه تعطیل شد.

در تبریز، دانشگاه، بازار و مدارس تعطیل شد و دهها هزار نفر از مردم برای شركت در مجلس ختمی كه قرار بود در مسجد قزللی (میرزا یوسف آقا) تشكیل شود به سمت آن مسجد روی آوردند.

آن روز اعلامیه مراجع با عنوان دعوت مردم به برگزاری مراسم چهلم شهدای قم به در و دیوار زده شده بود.

زمانی كه عده ای مقابل مسجد گرد آمده و اعلامیه را مطالعه می كردند، سرگرد حق شناس (یكی از فرماندهان شهربانی) با جمعی از مأمورین سر می رسند و به مردم اعلام می كنند متفرق شوند ولی مردم متفرق نمی شوند.

سرگرد اعلامیه را پاره می كند و با عبارات ركیك، مردم، مسجد و مقدسات اسلامی را مورد اهانت قرار داده و دستور می دهد درب مسجد را ببندند.

از همین رو بین مردم خشمگین و نیروهای شهربانی زد و خوردی صورت می گیرد كه بر اثر آن تعدادی از مردم بی گناه تبریز شهید می شوند.

مأموران كه با سیل جمعیت انقلابی مواجه می شوند لحظاتی پس از آغاز درگیری عقب نشینی می كنند.

مردم نیز با سردادن شعار 'مرگ بر شاه' در خیابان ها راهپیمایی كرده و سر راه خود مشروب فروشی ها و ساختمان مركزی حزب رستاخیز و مجسمه شاه در میدان خاقانی را به آتش كشیدند.

مضمون شعارهایی كه مردم در آن روز سر می دادند طرفداری از نهضت امام خمینی، سرنگونی رژیم طاغوت، برقراری عدالت اسلامی و رفع ظلم و ستمی بود كه توسط پلیس و ساواك بر مردم حاكم شده بود.

از جمله 'خمینی رهبر ماست'، 'قیام، قیام خدائیست'، 'ما مردم تبریز پیرو خط امام، پیرو خط پیامبر'، 'بیز بو شاهی ایستمیروخ والسلام!' ( ما این شاه را نمی خواهیم ).

روزنامه رستاخیز تعداد شهدای این قیام را 9 نفر و مجروحان را 250 نفر اعلام كرد، اما ناظران بی طرف در تبریز گزارش دادند كه بیش از 100 نفر به شهادت رسیده اند.

امام خمینی در 29 بهمن 1356 طی یك سخنرانی ضمن تجلیل از قیام 19 دی قم شدیداً به دولت های آمریكا، انگلیس و دیگر دولت هایی كه اعلامیه حقوق بشر را امضا كرده و اینك جنایات شاه را تایید می كنند، حمله كرده و منشأ سیه روزی ملت ایران را دخالت های آمریكا دانستند.

امام در بیانات خود شخص شاه را مقصر كشتار 19 دی و 29 بهمن تبریز معرفی كردند و خطر تفكر جدایی دین از سیاست و وظیفه خطیر روحانیون در پرداختن به مسائل سیاسی جامعه را گوشزد نموده و با تشریح دخالت های ائمه(ع) و پیشوایان دینی در امور سیاسی، شدیداً به بینش كسانی كه انتظار و سكوت در مقابل جباران را پیشه ساخته اند، حمله كردند.

امام در بخشی دیگر از بیانات خود با اشاره به اوضاع نابسامان اقتصادی ایران غارت منابع ملی به دست شاه و به نفع آمریكا و رژیم صهیونیستی را محكوم كرده و همراهی با مردم بپاخاسته را وظیفه تمام آزادگان دانستند.

حوادث قم و تبریز نشان داد كه اگر حكومت قانونی وجود داشت به جای توجه به اعتراضات منطقی و صحیح و احترام به احساسات مردم با سلاح به آنها پاسخ داده نمی شد.

روحانیت و ملت مسلمان این روش های ضدانسانی را محكوم كردند و هرگز تسلیم برنامه های ضداسلامی نشدند.

* واكنش رژیم به حوادث 29 بهمن تبریز *

اولین واكنشی كه حكومت پس از اعلام حكومت نظامی در تبریز داشت آغاز موج دستگیری افراد مظنون به شركت در قیام بود.

پس از پایان روز 29 بهمن فقط در مدت 48 ساعت 621 نفر از دانشجویان روانه زندان شدند.

اقدام دیگر رژیم تعویض و تنبیه قاصرین واقعه قیام مردم تبریز بود.

شاه برای تنبیه قاصرین واقعه تبریز یك هیأت بازرسی به این شهر اعزام و دستور داد مأمورانی كه در پیش بینی و جلوگیری از واقعه تبریز قصور كرده اند تنبیه شوند.

سپهبد آزموده كه در زمان وقایع بهمن ماه تبریز، استاندار آذربایجان شرقی بود به تهران احضار و سپهبد شفقت به جای وی منصوب شد.

رییس شهربانی آذربایجان نیز تسلیم كمیسیون بررسی واقعه شد.

پس از قیام تبریز، دولت كوشید با كنترل مطبوعات و رادیو و تلویزیون تا حد مقدور آن را یك مسئله بی اهمیت جلوه دهد.

هلاكو رامبد وزیر مشاور دولت آموزگار در مجلس گفت: 'در شهر تبریز، عده ای اوباش و مزدوران خارجی كه معلوم نیست در كدام تاریخ و از كدام مرز برای اینگونه تحریكات وارد ایران شده اند، عملی شبیه به آنچه قشون مغول در برنامه داشت، با تمام حقارت و فضاحت در حد اوباش محلی، فجایعی در شهر تبریز به وجود آوردند و به مراكز فرهنگی و مراكز عمومی صدمه زدند.'

جعفریان یكی از اعضای حزب رستاخیز چند روز بعد از قیام اعلام كرد: 'آشوبگران كه تبریز را به آتش كشیدند تبریزی نبودند.' كلماتی نظیر ' كمونیست های شناخته شده، مزدوران خارجی، ماركسیست ها، ماركسیستهای اسلامی' به طور خسته كننده از سوی دبیران حزب رستاخیز در مطبوعات و رادیو و تلویزیون تكرار می شد.

این ادعا چنان بی اساس بـود كه حتی برخی رسانه های خارجی، از قبیل «پیك ایران»، «بی.بی.سی» و رادیو عراق، آن را قبول نداشتند و برداشت سیاستمداران آنها این بود كه پایه های رژیم سلطنتی، متزلزل شده و در معرض فروپاشی است.

هر چند وسایل تبلیغاتی وابسته به رژیم تلاش می كردند وانمود كنند قیام مردم تبریز به هیچ وجه، جنبه ایرانی و مذهبی نداشته و از سوی نیروهایی كه در آن سوی مرزها به سر میبرند سازماندهی شده است و با برچسب ماركسیسم اسلامی و یا عباراتی نظیر اغتشاش سعی داشتند، اساس این حركت مذهبی را لكه دار كنند امّا قیام تبریز یك ماهیت اسلامی و مذهبی داشت و یك نقطه آغازین مردمی برای انقلاب اسلامی شد.

* تداوم نهضت *

تظاهرات تبریز و كشتار مردم بیدفاع آن شهر، بازتاب وسیعی در شهرهای ایران داشت. سایر علما و روحانیون قم، تهران و مشهد با صدور اعلامیه هایی چهلم شهدای تبریز را عزای عمومی اعلام كردند.

به همین مناسبت در شهرهای تهران، اصفهان، آبادان، آباده، قزوین، كاشان، بابل، تبریز، جهرم و یزد تظاهرات ضد شاه صورت گرفت.

در روز 10 فروردین 1357 در شهرهای یادشده بار دیگر میان پلیس و مأمورین مسلح درگیری هایی رخ داد و جمعی شهید و مجروح و بازداشت شدند.

شهر یزد در چهلم شهدای تبریز در این درگیری و حمله پلیس و مقاومت قهرمانانه سهم بیشتری داشت.

در واقع چهلم شهدای تبریز در یزد، فاجعه دیگری بود كه پس از فاجعه قم و قیام خونین مردم تبریز روی داد.

به دنبال اطلاع از حوادث ناگوار یزد و شهرهای دیگر در 20 فروردین زندانیان سیاسی قزل حصار اعتصاب غذا كردند و دانشجویان دانشگاه تهران، اصفهان، پلی تكنیك و ملی دست به تظاهرات زدند.

در 23 فروردین دانشجویان دانشگاه تبریز به عنوان همبستگی با دانشجویان تهران تظاهرات كردند كه طی آن یك دانشجو به شهادت رسید.

در سایر شهرستان ها نیز اوضاع متشنج و مردم در اضطراب به سر می بردند و بیش از پیش بر خشم آنها نسبت به رژیم می افزود.

امام خمینی كه نهضت فراگیر و یكپارچه مردم ایران را رهبـری می كردند با بیانات روشنگرانه در سخنرانی 23 اردیبهشت 1357 با حضور جمعی از طلاب، روحانیون و جمعی از ایرانیان مقیم عراق در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف، كشتار بیرحمانه اواخر سال 56 و اوایل سال 57 را بشدت محكوم كردند و بشارت دادند كه «...اینها مصیبت های ماست و بشارت ها؛ در همة اینها بشارت است: بشارت پیروزی ملت، بشارت قطع ایادی اجانب ان شاءالله، بشارت قطع این دودمان و رفتن اینها از این مملكت یا از این عالم. اینها همه بشارت است و مردم باید قوی، دلخوش و بی هراس باشند.»

امام خمینی با اشاره به ترفند جدید شاه كه در عین ادامه كشتار، اظهار ندامت می كند، می فرمایند: «توبه تو مرگ است؛ توبه گرگ، مرگ است.» و حمایت آمریكا را علت استمرار جنایات شاه معرفی می كنند و در پایان با تأكید بر پیشتازی حوزه علمیه قم و روحانیت در نهضت اخیر، و ضرورت وحدت تمام قشرها و پرهیز از حزب گرایی، همگان را به رفتن زیر لوای «حزب الله» فرا می خوانند.

به هر حال قیام 29 بهمن تبریز به عنوان یكی از حلقه های زنجیره انقلاب اسلامی ارتباط ناگسستنی با قیام مردم قم و قیام حماسه آفرینان یزد و جهرم دارد كه سرانجام باعث به ثمرنشستن حكومت جمهوری اسلامی و از بین رفتن ظلم و جور رژیم پهلوی شد.

7232/587/ 1645