تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۴:۳۸

تهران - 'سيداحمد پلارك' شهيدي است كه از مزارش بوي خوش همچون گلاب به مشام مي رسد و برخي او را شهيد عطري مي نامند.

به گزارش ایرنا، شهید پلارك شهیدی از خطه آذربایجان شرقی است كه نماز شب و قرائت روزانه زیارت عاشورای او زبانزد عام و خاص بود.

پلارك در تاریخ 22 فروردین سال 66 در عملیات كربلای 8 زمانی كه 23 سال سن داشت به فیض شهادت نائل آمد و اكنون 26 سال از آسمانی شدن او می گذرد اما همچنان مزارش معطر و تر و تازه است بطوری كه این امر سبب حضور شمار زیادی از افرادی است كه روزانه برای مشاهده این مزار و استشمام بوی خوش آن از نزدیك به قطعه 26 بهشت زهرا مراجعه می كنند.

یكی از دوستان شهید پلارك می گوید: سیداحمد دائما در جبهه حضور داشت، من از سال 65به او ملحق شدم و از نزدیك همراه او بودم.

به گفته وی، سیداحمد فرمانده 'آر.پی.چی'زن های گردان عمار در لشكر 27 حضرت رسول (ص)بود و احترام به مادر، نماز اول وقت و نماز شب از مواردی بود كه وی به آنها توجه خاص داشت و قرائت سوره واقعه همواره بخشی از كارهای روزمره او بود.

وی می گوید: بعد از اصابت موشك به یكی از پایگاه ها در جبهه شهید پلارك در زیر آوار مدفون می شود اما وقتی امدادگران مشغول كمك به زخمی ها و جمع آوری پیكر شهدا می شوند، متوجه بوی شدید گلاب از زیر آوار می شوند.

با ردگیری آن بو، با پیكر پاك این شهید روبرو می شوند كه غرق در بوی گلاب بود.

علاوه بر معطر بودن مزار این شهید، سنگ قبر وی نیز همواره مرطوب است به گونه ای كه اگر سنگ قبر را خشك كنی مجددا خیس می شود.

بسیاری از مراجعین وقتی به این مزار می رسند با ذكر دعا و نذر و نیاز حاجات خود را از خدا و شفاعت این شهید را درخواست دارند.

در بخشی از وصیت نامه این شهید والامقام آمده است:

سـتایش خدای را كه ما را به دین خود هدایت نـمود و اگر مـا را هـــدایت نمی كرد، هـدایت نمی شــدیم، السلام علیك یا ثارالله ای چراغ هدایت و كشتی نجات، ای رهبر آزادگان، ای كه زنـــده كردی اسلام را با خونت و با خون انــصار و اصــحاب باوفایت.

یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم، با این نیت به جبهه می رویم كه انتقام سیلی نامردان بر روی مادر شیعیان و بازوی ورم كرده را از آنها بگیرم.

خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور كه شـــــهدا شناختند را به ما عطا فرما و آنها را از ما راضـی بفرمــا، ما را به آنها ملحق بفرما، خدایا عملی ندارم كه بخواهم به آن ببالم، جز معصیت چیزی ندارم والله اگر تو كمك نمی كردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را برمی داشــتی، می دانم كـه هیچ كدام از مردم پیش من نمی آمدند، بلكه از من فرار می كردند حتی پدر و مادرم. خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی را كه مانع از رسیدن بنده به تو می شود. الهی العفو...

اجتمام(2)1880**1558