تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۰

اصفهان- پرده نمايش آرام آرام كنار مي رود، صحنه اي ساده با حداقل دكور مانند يك ميز و صندلي وكمترين هنرپيشه فقط دومرد در جلوي چشمانت ظاهر مي شود.

یكی از مردان با لباس قرمز، صورت سیاه، داندان های سفید و كلاهی مخصوص كه سریع تماشاگران را به خنده وا می دارد و تا با لحن خاصی صحبت می كند خنده ها بیشتر وبیشتر می شود .

سیاه نمایش ما در نقش 'نوكر و غلام' در مقابل خود فردی با لباسهای فاخر كه نشان از متمول بودن اوست را در نقش ارباب وخان دارد، سیاه به نظر می رسد فردی ساده لوح باشد، اما او با همین ساده لوح بودنش همیشه ضمن خنداندن تماشاگران برای مبارزه با ارباب و خان كمر همت بسته است.

اما در ورای حركات غلام سیاه، معنایی بزرگی نهفته است، شاید مقصود سیاه فقط خنداندن ما نباشد.

طنز نیز شیوه ای نقد است كه در درون خود هزاران نكته دارد، طنز دردها را با خنده بیان می كند، 'سعدی افشار ' این واقعیت را بر ما می گوید كه گویی از آغاز تاریخ بشریت، جنگ و نزاع بین قوی و ضعیف، دارا و ندارا وسر انجام بین سیاه و سفید همیشه وجود داشته است، مانند قتل هابیل به دست برادرش قابیل در آغاز آفرینش.

سلطان سیاه ایران یعنی سعدی افشار در نمایش های سیاه بازی بی نظیر خود دست ما را می گرفت و ما را آرام آرام به گذشته تاریخی خود می برد و به ما یاد آوری می كرد كه هنوز این نزاع تاریخی وجود دارد.

مثلا به شكل جدید آن می توان به سلسله مراتب قدرت دربین كشورهای استعمارگر و استعمار شده نیز اشاره كرد .

سعدی افشار سرانجام در بازی هایش با پیروزیش بر ارباب وعده و امید پیروزی نوكر را در دل ما زنده می كرد.

'پرویز پرستویی' هنرمند مطرح عرصه سینما معتقد است بعید می دانم كسی بتواند جای سعدی را بگیرد.امیدوارم پیش بینی او درست نباشد، چون سعدی از معدود هنرمندانی است كه دارای یك سبك ویژه و منحصر بفرد است كه بیم آن می رود كه با مرگش سبكش نیز به فراموشی سپرده شود.

از میان این همه هنرمند، بعضی هنرمندان پدیده هستند یعنی سبك و روش و الگوی جدیدی را به مردم عرضه می كنند. كه متاسفانه تعداد آنها كم است مثل مرحوم 'حسین پناهی' در عرصه بازیگری سینما كه با مرگش سبك خاص و ویژه اش را هنوز كسی نتوانسته است پركند.

سعدی فقط تا ششم ابتدایی خوانده بود اما یك سبك هنری را با نام 'سیاه بازی' حدود 50سال برای ما حفظ كرد.

پرده نمایش آرام آرام درحال بسته شدن است غلام سیاه آخرین دیالوگ و دلتنگی های خود را با حسرت و دلتنگی از تئاتر 'تخت حوضی' یاد می كند':خانه های قدیمی خراب شده و دیگر حوضی وجود ندارد، دیگر چه تئاتر تخت حوضی؟ بریم روی پشت بام تئاتر تخت حوضی اجرا كنیم؟!' شاید او می دانست كه سبك ویژه اش به فراموشی خواهد رفت.

اما در شكل مبارزه سنت و مدرنتیه آن را بیان كرد،چون در دنیای مدرن كمتر به گونه هنرها توجه می شود.

سعدی افشار با نام كامل' سعدالله رحمت‌خواه' متولد 1313 در نمایش‌های موسوم به سیاه بازی و یا تخته حوضی به ایفای نقش می‌پرداخت.

وی بازمانده بازیگران نسل سیاه‌ بازی در نمایش‌های روحوضی در ایران بود و برای نخستین بار در سال 1330 به روی صحنه رفته بود.

در ایران بیشتر مردم افشار را با بازی در نقش سیاه در نمایش‌های سیاه بازی می‌شناسند.

ولی در آخر فروردین 1392 سعدی افشار با تمام خاطراتش با ما خداحافظی كرد .

این گزارش را برای این چند روزی پس از مرگش نوشتم كه معمولا با مرگ یك هنرمند احساسات ما فورا تحریك می شود به هیجان های مقطعی می افتیم و به شدت از او یاد می كنیم وسپس متاسفانه به شدت هم اورا به فراموشی می كنیم كه تو گویی اصلا چنین هنرمندی وجود نداشته است .

غ/1042