تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۱

گروه اسناد و اطلاع رساني- بيست و هشتم ارديبهشت ماه، روز بزرگداشت بزرگ مردي است كه با خلق آثاري جاودانه لقب حجه الحق را از آن خود كرد. 'حكيم عمر خيام'، فيلسوف، رياضي‌دان، ستاره‌شناس و رباعي سراي ايراني كه شهرت او در دنياي علم و ادب فراتر از مرزها ماندگار شد.

'غیاث‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری'، ملقب به حكیم، حجه الحق در بیست و هشتم اردیبهشت سال 427 هجری خورشیدی در شهر نیشابور پای بر این دنیای فانی نهاد.

وی در دوره ای متولد شد كه تركان سلجوقی بر خراسان و شرق كشور تسلط داشتند. او دوران كودكی خود را در نزد اساتید برجسته آن دوران از جمله 'امام موفق نیشابوری' برای آموزش علوم رایج آن روزگار در زادگاه خویش سپری كرد و در دوران جوانی توانست در زمینه علوم فلسفه و ریاضیات تبحر بسیاری كسب كند.

اما گذشت ایام سبب شد تا وی به قصد تكمیل آموزش متون رایج آن عصر راهی سمرقند شود و در آنجا بتواند تحت حمایت 'ابوطاهر عبدالرحمن بن احمد' قاضی القضات سمرقند، اثر برجسته خود را در جبر تالیف كند.

گذشت ایام سبب شد تا وی گام های محكم خود را برای ایجاد اثری ماندگار در شهرهای دیگر بردارد. بنابراین خیام از دیار سمرقند راهی اصفهان شد و به مدت هجده سال با اقامت در آن شهر اثری مانا آفرید.

او در اصفهان تحت حمایت ملك شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملك قرار گرفت و توانست در دورانی كه عمر گهربار خود را در این شهر سپری می كرد، به همراه جمعی از دانشمندان و ریاضیدانان معروف زمانه خود، در رصد خانه ای كه به دستور ملكشاه تاسیس شده بود، به انجام تحقیقات نجومی بپردازد و سرانجام بتواند با اصلاح تقویم رایج در آن زمان تقویم جلالی(لقب سلطان ملكشاه سلجوقی) را تنظیم كند.

در محاسبه تقویم جلالی، سال شمسی تقریبا برابر با 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 45 ثانیه است. سال دوازده ماه دارد 6 ماه نخست هر ماه 31 روز و 5 ماه بعد هر ماه 30 روز و ماه آخر 29 روز است. هر چهارسال، یكسال را كبیسه می خوانند كه ماه آخر آن 30 روز است و آن سال 366 روز می شود. در تقویم جلالی هر پنج هزار سال یك روز اختلاف زمان وجود دارد.

در این اثنی، خیام به دلیل كشته شدن نظام الملك و سپس ملكشاه، آشوب ها و درگیری های ناشی از این امر، فراموشی مسائل علمی و فرهنگی و عدم توجه به امور علمی و دانشمندان و رصدخانه، اصفهان را به قصد خراسان ترك كرد.

وی باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان به ویژه نیشابور و مرو كه پایتخت فرمانروایی سنجر (پسر سوم ملكشاه) بود، سپری كرد. در آن زمان مرو یكی از مراكز مهم علمی و فرهنگی دنیا به شمار می رفت و دانشمندان زیادی در آن حضور داشتند. بیشتر كارهای علمی خیام پس از مراجعت از اصفهان در این شهر جامه عمل به خود گرفت.

خیام در این دوران توانست دستاوردهای علمی متعدد و بسیار ارزنده ای را برای جامعه بشری به ارمغان آورد. او برای اولین بار توانست به روشی عالی، معادله های درجه اول تا سوم را در تاریخ ریاضی دسته بندی كند و سپس با استفاده از ترسیمات هندسی مبتنی بر مقاطع مخروطی برای تمامی آنها راه حلی كلی ارائه دهد.

خیام توانست تقریبا چهار قرن قبل از دكارت به یكی از مهمترین دستاوردهای بشری در تاریخ جبر بلكه علوم دست یابد و راه حلی را كه دكارت بعدها (به صورت كاملتر) بیان كرد، ارائه كند.

وی توانست ضمن جستجوی راهی برای اثبات 'اصل توازی' (اصل پنجم مقاله اول اصول اقلیدس) در كتاب شرح ما اشكل من مصادرات كتاب اقلیدس (شرح اصول مشكل آفرین كتاب اقلیدس)، مبتكر مفهوم عمیقی در هندسه شود.

خیام علاوه بر علم ریاضی، نجوم و هندسه استعداد شگرف خود را در زمینه دانش های دیگر آن عصر نشان داد كه از آن جمله می توان به رساله های كوتاهی در زمینه هایی چون مكانیك، هیدرواستاتیك، هواشناسی، نظریه موسیقی و غیره نیز اشاره كرد.

اما حكیم خیام علاوه بر این دروس، توانست استعداد شگرف خود را در علم فلسفه نشان دهد، تا آنجا كه گاه وی را حكیم دوران و ابن سینای زمان شمرده اند. آثار فلسفی موجود خیام به چند رساله كوتاه اما عمیق و پربار محدود می شود.

اما آن چیزی كه خیام را در میان مبتكران، ادیبان و مورخان جهان مشهور كرده، رباعیات وی است كه نخستین بار توسط فیتزجرالد به انگلیسی ترجمه و در دسترس جهانیان قرار گرفت و نام او را در ردیف چهار شاعر بزرگ جهان یعنی هومر، شكسپیر، دانته و گوته قرار داد.

رباعیات خیام، كوتاه، ساده و بدون هنرنمایی های فضل فروشانه و در عین حال حاوی معانی عمیق فلسفی و حاصل اندیشه آگاهانه متفكری بزرگ در مقابل اسرار عظیم آفرینش است.

خیام آثار علمی و ادبی بسیار تالیف كرد كه معروفترین آنها 17 رساله و كتاب است كه از آن جمله می توان به 'رساله فی براهین‌الجبر و المقابله، رساله كون و تكلیف، رساله‌ای در شرح مشكلات كتاب مصادرات اقلیدس، رساله روضة‌القلوب در كلیات وجود، رساله ضیاء العلی، رساله میزان‌الحكمه، رساله‌ای در صورت و تضاد، ترجمه خطبه ابن سینا، رساله‌ای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و كعب، رساله مشكلات ایجاب، رساله‌ای در طبیعیات، رساله‌ای در بیان زیگ ملكشهاهی، رساله نظام الملك در بیان حكومت، رساله لوازم‌الاكمنه، اشعار عربی خیام، در حدود 19 رباعی، نوروزنامه، رباعیات فارسی خیام كه در حدود 200 رباعی است، عیون الحكمه، رساله معراجیه، رساله در علم كلیات و رساله در تحقیق معنی وجود و...'اشاره كرد.

سرانجام فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره ‌شناس و رباعی سرای ایرانی، حكیم عمر خیام، پس از سپری كردن عمری پربار و بر جای گذاشتن آثاری بسیار ارزشمند در سال 510 هجری خورشیدی در سن هشتاد و سه سالگی در شهر نیشابور از این دنیای فانی رخت بربست و به دیدار حق شتافت و با مرگ او یكی از درخشان ترین صفحات تاریخ اندیشه در ایران بسته شد. این دانشمند دانا و شاعر توانا و شیرین سخن با گنجینه اشعار خود درس های فراوانی به انسانها آموخت:

ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم ** وین یكدم عمر را غنیمت شمریم

فردا كه ازین دیر فنا درگذریم ** با هفت هزار سالگان سر بسریم

***

این قافله ی عمر عجب می گذرد** دریاب دمی كه با طرب می گذرد

***

ای چرخ فلك خرابی از كینه توست** بیدادگری شیـوه دیرینه توست

ای خاك اگر سینه تو بشكافند **بس گوهر قیمتی در سینه توسـت

اطلاع**9128**1717