گروه پژوهش هاي خبري ـ اگر تفتيش عقايد را به تلاش براي حذف دگر انديشي با هدف القاي يك تفكر خاص به جامعه تعبيركنيم، مي توان افسانه هولوكاست و اعمال مجازات براي انكاركنندگان آن را نيز از زير شاخه هاي تفتيش عقايد قرون وسطايي اما از جنسي(نوعي) جديد دانست.

مخالفت با اندیشه ورزی حقیقی همواره در طول تاریخ ابزاری بوده در اختیار صاحبان قدرت و ثروت كه با بهره گیری از این ابزار، تلاشی حداكثری صورت گرفته تا از گسترش آن جلوگیری شود چراكه نخستین تهدید در مسیر بهره برداری ناصواب از قدرت و ثروت، اندیشه ورزی و سرایت آن به گروه های مختلف جامعه می باشد كه البته تفتیش عقاید در این فرایند، متغیری كلیدی به شمار می رود.

ممانعت از نقد هولوكاست به عنوان یك پدیده تشكیك بردار و قابل بررسی تاریخی، با توجه به نفوذ صهیونیست ها در تصمیم سازی های قدرت های جهانی و همچنین در راستای حمایت از رژیم اشغالگر صهیونیستی، نمونه بارز استفاده ابزاری از این موضوع تاریخی برای پیشبرد سیاست ها با ابزارهای قدرت و ثروت است.



** موتورهای جست و جو گر در خدمت اربابان حصر اندیشه

------------------------------------------------------------

در جست و جوی معنای واژه هولوكاست در سایت هایی نظیر 'ویكیپدیا' و یا منابع لاتین به ویژه فرانسوی، تنها با تعابیری از جمله «همه‌سوزی»، كشتار دسته‌جمعی و نسل‌كشی نزدیك به یازده میلیون نفر به ویژه 6 میلیون یهودی بر پایه نژاد، مذهب و ملیت در طی جنگ جهانی دوم در اردوگاه‌های مرگ آلمان نازی، مواجه می شویم. در این منابع، توضیحاتی از این دست به چشم می خورند: دو سوم جمعیت یهودیان اروپا، در جریان هولوكاست كشته شدند. در ابتدا در سال ۱۹۳۳ كمپ‌هایی برای شكنجه و كشتن مخالفان سیاسی از جمله كمونیست ها و سوسیال دمكرات ها توسط نازی‌ها تشكیل شد. پس از مدتی از این كمپ ها به عنوان اردوگاه كار اجباری یهودیان استفاده می‌شد. درسال ۱۹۴۲ دولت آلمان تصمیم به اجرای طرحی موسوم به 'راه حل نهایی' گرفت كه به موجب آن كمپ هایی برای كشتار دسته جمعی یهودیان تاسیس شد. هلوكاست، كشتاری بین المللی بود كه هنوز نام تعدادی از عاملان آن فاش نشده است. مثلا در اروپا در اردوگاه ها حدود دویست هزار یهودی توسط بریتانیا كشته شدند و حدود هشتاد هزار نفر از یهودیان در فرانسه قتل عام شدند.



** صاحبان قدرت؛ اربابان اندیشه

---------------------------------

سردمداران یهود كوشیدند تا با القای تفكر كشتار یهودیان به جهانیان و ممنوعیت و جرم دانستن دگر اندیشی در این باره، مسیر جدیدی را در تاریخ بشر رقم بزنند. شاید باور این موضوع كه در قرن بیستم و بیست و یكم حتی برجسته ترین مورخان و منتقدان نیز حق صحبت درباره هولوكاست را ندارند، كمی عجیب به نظر برسد و یادآور بایكوت اندیشه ها در دوران تفتیش عقایدی قرون وسطی باشد، اما در اول نوامبر سال ۲۰۰۵، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ای كه به پیشنهاد آمریكا، استرالیا، اسراییل، كانادا و روسیه، حمایت ۱۰۴ كشور و با اجماع تصویب شد، انكار هولوكاست را قابل پذیرش ندانست و بیست و هفتم ژانویه را برای یادبود قربانیان آن فاجعه، روز جهانی یادمان هولوكاست نامگذاری كرد. ایران تنها كشوری بود كه با این قطعنامه مخالفت كرد و بررسی مساله هولوكاست در مجمع عمومی سازمان ملل را اقدامی در راستای اهداف واشنگتن و متحدانش عنوان كرد.

همچنین بر اساس قانوني كه پیش نویس آن در اوایل دهه 80 قرن نوزدهم، توسط تعدادي از اعضاي آژانس بین المللي صهیونیسم، تحت سرپرستي 'رنه ساموئل سپرات'، خاخام فرانسوی تهیه و در ژوئیه سال 1990 در فرانسه به تصویب رسید، هرگونه تردید درباره هولوكاست، اعم از تردید درباره كشتار مورد ادعاي یهودیان در جنگ جهاني دوم، وجود اتاق هاي گاز و حتي كمترین تردید در رقم 6 میلیوني یهودیان كشته شده، جرم تلقي مي شود و هركس در فرانسه از این قانون تخلف و در سه موضوع یاد شده تردید كند، به یك ماه تا یك سال زندان و پرداخت 2 هزار تا 300 هزار فرانك جریمه محكوم مي شود.

بعدها با فشار آمریكا، انگلیس، فرانسه و آژانس صهیونیستي، این قانون در اكثر كشورهاي اروپایي نیز به تصویب رسید، به طوري كه امروزه هرگونه تردید درباره هولوكاست مورد ادعا و ابعاد و اجزاي آن، در اروپا جرم تلقي مي شود. جورج بوش، قانون مبارزه با «آنتي سیمیتیزم» را براي به اصطلاح كنترل این پدیده در جهان امضا كرد. هدف از قانون یهود ستیزي دولت بوش، این بود كه تمام انتقادها علیه رژیم اسراییل را از بین ببرد.

در بهره برداری های سیاسی (جلوگیری از خیزش جهانی علیه صهیونیسم) و اقتصادی(دریافت غرامت از كشورهای درگیر این پرونده*) صهیونیسم و دولت هاي غربي از طرح هولوكاست تردیدی نیست، زیرا به زعم سران صهیونیست، برپایي اسراییل، نتیجه منطقي ظلم بر یهودیان در هولوكاست و به گفته 'آبراهام هشل' فیلسوف معروف یهودیان، 'دولت اسراییل، پاسخ خدا به آشویتس است'.

'هاینتس هوهنه' روزنامه نگار آلماني نیز بر این باور است كه 'صهیونیست ها، استقرار فاشیسم در آلمان را نه به مثابه یك مصیبت ملي، بلكه به عنوان فرصتي تاریخي و بي مانند در وصول به هدف هاي صهیونیستي خویش مي دیدند.'



** منكران هولوكاست

---------------------

با وجود تمام تدابیر، امكانات و حجم عظیم تبلیغات جهاني به كار گرفته شده جهت اثبات این واقعه، تاكنون ده ها مورخ برجسته اروپایي و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده بررسي اسناد تاریخي، با ارائه اسنادي كه هیچ صاحب نظري نمي تواند در صحت آنها كمترین تردیدي روا دارد، به روشي كاملا علمي اثبات كرده اند كه ماجراي هولوكاست و كوره هاي آدم سوزي، اتاق هاي گاز قتل عام 6 میلیون یهودي و هر آن چه صهیونیست ها در این باره ادعا مي كنند، یك داستان ساختگي است كه واقعیت آن یقینا با اسناد موجود، زیر سوال رفته، مدارك و شواهد ادعایي یهودیان بدون اعتبار و ابطال پذیر است.

افرادي همچون مارك وبر، روبرت فوریسون، فردریك توبن، روژه گارودي، دیوید ایروینگ، آرمان امادروس، داریوژ راتایژاك و... از این گروه متخصصان هستند كه اغلب به 'تجدیدنظر طلبان' مشهور هستند.

مقام معظم رهبري در تحلیلي جامع و شیوا از نحوه شگردهاي تبلیغاتي صهیونیست ها و اهدافي كه آنان از مظلوم نمایي یهود و طرح كوره هاي آدم سوزي دنبال مي كنند، در این باره خاطرنشان كردند: 'صهیونیست ها از اول كار، یك شگرد تبلیغي را انتخاب كردند كه عبارت است از مظلوم نمایي. براي مظلوم نمایي، داستان ها و افسانه هاي فراواني جعل شد؛ خبرهایي ساخته شد و تلاش هاي بي وقفه اي انجام گرفت. اینها مساله نگراني رواني یهودیان را مطرح كردند و گفتند چون یهودي ها در طول قرن هاي متمادي زیر فشار بودند، از لحاظ رواني دچار نگراني اند و به امنیت رواني احتیاج دارند....'



ـ‌ «پل فرام»، مدیر انجمن كانادایي آزادي بیان مي گوید: «من با رییس جمهور ایران موافقم و معتقدم اشتباه است كه فلسطینیان تاوان گناه اروپایي ها را بپردازند و كشور خود را از دست بدهند.'



ـ پروفسور «روبر فوریسون»، نویسنده و محقق برجسته فرانسوي، متخصص و كارشناس عالي رتبه اسناد و مدارك تاریخي، مي گوید: 'من تا سال 1960 به واقعیت كشتار بزرگ در اتاق هاي گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه شخصي و آن گاه چهارسال تحقیق بي وقفه و خستگي ناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان 'رویزیونیست' (تجدیدنظرطلب) تاریخي، اطمینان یافتم كه با یك دروغ بزرگ تاریخي مواجه هستم. از اردوگاه هاي 'آشویتس' و 'بیركناو'، چندین مرتبه بازدید كردم. در اردوگاه هاي 'اشتروتهوف' (در آلزاس فرانسه) و 'مایدانك' (در لهستان)، مكان هایي را كه به عنوان 'اتاق گاز' معرفي مي شدند، بررسي كردم. در مركز اطلاع رساني یهود در پاریس، آرشیوها، دست نویس ها، شهادت هاي كتبي، اسناد مربوط به بازجویي محكومان جنگ جهاني دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرك دیگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه كردم. براي یافتن پاسخ سؤال هاي خود، بي وقفه از متخصصان و تاریخ دانان پرسش كرده ام. سال ها، اما بیهوده به دنبال فقط یك بازمانده از بازماندگان جنگ بودم كه به چشم خود اتاق هاي گاز را دیده باشد، به حتي یك مدرك، فقط یك مدرك راضي بودم، اما همین یك مدرك را هم نیافتم. در مقابل، آن چه یافتم، تعداد بي شماري مدارك مجعول بود. پس از آن، با سكوت، مزاحمت، دشمني، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاكمه مواجه شدم'.



ـ‌ پروفسور 'روژه گارودي'، محقق مسلمان فرانسوي نیز با تحقیقات خود در این زمینه دریافت كه از یك سو گاز HCN قیمت و هزینه زیادي داشته، در نتیجه گران ترین شیوه اعدام محسوب مي شود و از سوي دیگر، مكان هایي كه یهودیان از آن به عنوان اتاق گاز نام مي برند، اصلا قابلیت چنین كاري را ندارند، زیرا این گاز باید در پوششي از فولاد اكسیدنشدني باشد و درب ها نیز باید مجهز به لولاهایي از پنبه نسوز كائوچویي مخصوص یا تفلون باشد. متخصصان پزشكي قانوني پس از بازدید از این مكان ها اظهار داشتند كه استفاده این تاسیسات از گاز HCN، فوق العاده خطرناك است و در این مكان ها هیچ تجهیزاتي براي مهار این گاز در نظر گرفته نشده است.

گارودی اولین اقدام عملی خود را در مخالفت با اشغال فلسطین با مقاله‌ای تحت عنوان 'معنی خصومت اسراییل بعد از جنایت‌های لبنان' منتشر كرد و در آن با اشاره به جنایت‌های صبرا و شتیلا به مخالفت با مواضع رژیم صهیونیستی در قبال فلسطینیان پرداخت. وی در سال 1996 نیز در كتابی با عنوان افسانه‌های تشكیل دهنده سیاست اسراییل، مساله هولوكاست را به چالش كشید و اعلام كرد كه این مساله دروغ است، آمار و تعدادی كه یهودیان از قربانیان هولوكاست منتشر می‌كنند، صحیح نیست و بیشتر تحت تاثیر تبلیغات رسانه‌ای صهیونیسم است. این مساله باعث واكنش‌های شدید در میان جوامع یهودی و طرفداران صهیونیست‌ها شد. وی در 16 دسامبر 1998م. به جرم انكار هولوكاست در كتاب خود به نام «اسطوره‏های بنیان‌گذاران سیاست اسراییل» در دادگاه تجدید نظر پاریس محكوم شد.

در ۱۹۹۸، یك دادگاه فرانسوی گارودی را برای انكار هولوكاست و افترای نژادی مجرم شناخت و بخاطر كتاب' اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسراییل' (Mythes fondateurs de la politique israélienne)‏ كه در سال ۹۵ نوشته بود، ۱۲۰ هزار فرانك فرانسه، حدود 40 هزار دلار جریمه كرد. این كتاب با پذیرفتن دیدگاه‌های رابرت فاریسون، منكر هولوكاست، اظهار می‌كند كه یهودیان در اتاق‌های گاز كشته نشدند. این كتاب به سرعت به عربی و فارسی ترجمه شد. روژه گارودی سانسور كتابش را غیرعادلانه و 'توطئه صهیونیستی' می‌دانست. پس از آن، این كتاب به 29 زبان زنده دنیا ترجمه شد و واكنش‌های زیادی در رابطه با محاكمه وی به خاطر این كتاب صورت به دنبال داشت كه همین نشان گر اهمیت كتاب است. خود گارودی معتقد بود: ترجمه این كتاب به زبان‌های مختلف دنیا نشان دهنده علاقه مردم به مبارزه با اسراییل است.

این اندیشمند آزاد اندیش، در سال 1982 به دین مبین اسلام گروید. برخی از سخنان و اندیشه‌های وی به شرح ذیل است:

'در كشورهای غربی كسی دوست ندارد تاریخ استعماری آنها را به آنان یادآوری ‌كند؛ همانند این ‌كه كسی در آمریكا دوست ندارد در مورد كشتار سرخ پوستان این كشور و یا در مورد كشتار مردم آفریقا كه به نظرم چیزی حدود یك‌ صد میلیون آفریقای كشته شدند، سخنی مطرح شود.'

'در مورد هولوكاست و آن رقم مقدس شش میلیون! كه من چیزی در این باره نمی‌دانم باید گفت كه آنها در صدد بهره‌برداری‌های سیاسی هستند. مشكل این‌جاست كه این امر در جنگی رخ داده كه در آن نقض حقوق تمامی انسان‌ها صورت گرفته است؛ نه فقط یهودیان... من معتقدم اگر هم یك انسانی كشته شده این یك جنایت علیه حقوق بشر به‌طور كل است. اما آنان با گزینش مرگ چند یهودی یك اسطوره‌ ابدی خلق كردند، اسطوره‌ی تجاوزكارانه‌ای كه در خدمت به سیاست‌های استعماری بی‌انتهای غرب و اسراییل درمورد تصاحب سرزمین كشوری دیگر است.'

'آمریكا با بهره‌برداری از جنایات هیتلر به‌ویژه موضوع 'یهود كشی' از آن به‌عنوان ابزاری برای حضور خود در خاورمیانه و سیطره بر مستعمره‌های سابق فرانسه و انگلیس سود می‌برد. این امر البته از طریق دیگری صورت گرفت... تاسیس یك‌جانبه رژیمی بیگانه از منطقه كه هیچ ارتباطی به غرامت دادن جنایت هیتلر ندارد. این درست نیست .. متاسفانه تحریفی در تاریخ رخ داده است.'



** نماد تفتیش عقاید در فرانسه مدرن

-----------------------------------

پیش از جنگ جهانی دوم 300 هزار یهودی در فرانسه زندگی می كردند، سپس در سال 1940، آلمان ها بخش عظیمی از این كشور را به اشغال خود در آوردند، به استثنای بخشی كه 'ویشی' نام دارد. 'فرانسه ویشی' مربوط به دوره‌ای از تاریخ فرانسه است كه بسیاری از مورخین از آن به عنوان یكی از تاریك‌ترین و تاسف‌‌بارترین دوران‌های فرانسه یاد می‌كنند. سال‌های جنگ جهانی دوم بعد از نفوذ ژرمن‌ها به خاك فرانسه یك دولت فرانسوی به ظاهر مستقل در شهر ویشی در جنوب پاریس پا گرفت.

دولت ویشی از ژوییه ۱۹۴۰ تا زمان غلبه كامل ‌ژرمن‌ها بر فرانسه، یعنی نوامبر ۱۹۴۲، در راس كار بود. بسیاری از رهبران دولت ویشی بعد از تسلط ارتش هیتلر بر سراسر فرانسه، باز هم بر مسند قدرت باقی ماندند. تاریخ فرانسه نشان می‌دهد كه بعد از این دوران، حكومت دولت ویشی به نحو گسترده و شدیدی مورد انتقاد قرار گرفته است.

ریشه‌های 'فرانسه ویشی' را بایستی در هجوم اولیه آلمانی‌ها به فرانسه در ۱۹۴۰ جستجو كرد. فرانسه پی برد كه نمی‌تواند از پس ارتش آلمان بربیاید و خیلی زود عهدنامه صلحی بین دو كشور امضا شد. مطابق با عهدنامه، آلمان شمال فرانسه را اشغال كرد و اجازه داد تا یك دولت فرانسوی بر جنوب فرانسه حكمرانی كند.

در سال ۱۹۴۰، مجلس ملی فرانسه به پیشنهاد بی‌سابقه‌ای رای داد و آن تقدیم حاكمیت نواحی جنوبی به مارشال پتن (Marshal Petain) بود. شرایط این تصمیم خیلی هم قانونی نبود، اما آنچه مسلم است نتیجه نهایی عبارت بود از تاسیس 'فرانسه ویشی' كه فقط روی كاغذ از آلمانی‌ها مستقل بود. به گواهی تاریخ، دولت ویشی در موارد متعددی با هیتلر مصالحه كرد و در بسیاری از فعالیت‌های نازی‌ها چه در شمال و چه در جنوب فرانسه مشاركت داشت. واقعیت آن است كه دولت ویشی اختیار چندانی نداشت، پر واضح بود كه در صورت استنكاف، هیتلر جنوب فرانسه را هم در یك چشم بر هم زدن فتح می‌كرد.

'فرانسه ویشی' خود را 'L’Etat Francais' یا 'ایالت فرانسه' می‌نامید تا خود را از جمهوری سوم فرانسه مجزا كند. این دولت همچنین شعار آزادی‌گرایانه و عدالت‌جویانه انقلاب كبیر فرانسه، یعنی 'آزادی، برابری، برادری' (Liberte, Egalite, Fraternite) را هم به نفع شعار 'كار، خانواده، وطن' (Travail, Famille, Patrie) رها كرد. شعار جدید با تفكرات ناسیونالیستی اروپای دهه ۴۰ میلادی نزدیك‌تر بود. جالب است كه دولت ویشی دو اپوزیسیون متعارض داشت: یكی پارتیزان‌های افراطی كه در پی استقرار یك دولت فاشیستی بودند و دیگری افرادی چون شارل دو گل (Charles de Gaulle) كه می‌خواستند جمهوری را به فرانسه بازگرداند.

همكاری‌های مابین آلمان نازی و رژیم ویشی بسیار گسترده بود. در سال ۱۹۴۲، به همراه تسلط فراگیر آلمان، فلسفه وجودی حكومت مجزا در ویشی از بین رفت و این رژیم منحل شد. با این حال، مقام‌های مخلوع در موقعیت‌های دیگری منصوب شدند و در قدرت باقی ماندند. بعد از آزادسازی در ۱۹۴۴، چندین سال خشم فرو خورده فرانسوی‌ها نسبت به 'هم‌دستان هیتلر' در آن رژیم وابسته، منفجر شد كه نتیجه آن اعدام‌های گسترده و آشوب‌های اجتماعی بود. به این ترتیب، یك دولت موقت به سرعت شكل گرفت كه بعد از تصفیه نیروهای رژیم ویشی، به دولتی جدید و باثبات در فرانسه تبدیل شد.

نیروهای 'گشتاپو' و 'اس اس' شروع به دستگیری یهودیان كردند. ابتدا یهودیان غیر فرانسوی و سپس یهودیان فرانسوی. بسیاری نیز به اردوگاه اسكروو (Escrouves) فرستاده شدند كه نوعی 'مركز ترانزیت' برای دیگر اردوگاه های كار و مرگ بود.

سپس دولت فرانسه برای حمله بزرگ در سال 1942 خود را آماده كرد كه دستگیری هزاران یهودی در فرانسه برای تبعید به اردوگاه های كار اجباری بود. این اردوگاه در شهر 'درانسی' در خلال جنگ جهانی دوم به طور موقت برای انتقال یهودیان فرانسوی به ارودگاه های كار اجباری همچون آشویتس استفاده می‌شد. چهار هزار مرد به اردوگاه های كار اجباری در درانسی و آشویتس فرستاده شدند.

در سال 2012 و در آغاز فعالیت فرانسوا اولاند به عنوان رییس جمهور فرانسه، مركز و بنای یادبودی به یاد یهودیانی كه حدود هفتاد سال پیش كشته شده بودند، در شهر درانسی واقع در شمال پاریس افتتاح شد. این اردوگاه در شهر درانسی در خلال جنگ جهانی دوم به طور موقت برای انتقال یهودیان فرانسوی به ارودگاه های كار اجباری همچون آشویتس استفاده می‌شد. اولاند در این مراسم، به یاد ماندن خاطره وقایع آن زمان و انتقال آن به نسل های آتی را مهم و دلیل افتتاح این مركز خواند. این درحالی است كه مردم سراسر جهان، به واقعیت هولوكاست و دروغ بزرگ یهودیان در این رابطه علم كافی دارند.

در همین حال، سمیناری به همت كمیسیون اروپا در چارچوب 'برنامه شهروندان اروپا' 27 تا 30 می 2013 (6 تا 9 خرداد) برگزار می شود. این سمینار كه یادبود هولوكاست پیرامون یهودیان بوسنی هرزگوین و سارایوو است، با همكاری وزیر آموزش این كشور، تحت نظارت شورای اروپا و به زبان فرانسه برگزار می شود.



--------------------------------------------

*آلمان ملزم شد از سال 1952 تا سال 2002 به روش هاي مختلف، به بازماندگان به اصطلاح قتل عام یهود غرامت بپردازد. بر اساس توافق هاي حاصله، دولت این كشور، زیر فشارهاي باج خواهانه صهیونیست ها، مجبور شد موافقت خود را با اعطاي سالانه 50 میلیون مارك تا سال 2002 به رژیم صهیونیستي اعلام نماید.

پژوهش**9277**9241