'مقام شهادت اوج بندگی و سیر و سلوك در عالم معنی است و ما خاكیان محجوب چه می دانیم كه این ارتزاق عند رب الشهدا چه است؟' امام خمینی(ره)
هرازگاهی چند از آنانی بنویسیم كه عشق را در مسیر رسیدن به معبود یافتند و این راه را به سبكی بال پرندگان طی كردند. آنان كه روشنی اندیشه پاك شان در دل تاریكی های زمان، مسیر هدایت و سخن شان پاسخ همه سوالات بی جواب است. دفتر پژوهش و بررسی های خبری به منظور پاسداشت مقام شهید با ارائه سلسله گزارشهای یادنامه سخن عشق همراه می شود با عاشقان حقیقی كه معرفت الهی را به حق درك كردند.
و امروز همراه با شهید غلامرضا صالحی
در سال 1337 در خانواده ای مذهبی، در شهرستان نجف آباد در استان اصفهان دیده به جهان گشود. او كه از دوران كودكی دارای هوش و ذكاوت سرشاری بود، همزمان با تحصیل در دوره شبانه، به علت وضعیت اقتصادی خانواده در كنار پدرش بنایی می كرد. علی رغم مشغول بودن به كار و فعالیت خارج از مدرسه جدیت و پشتكارش در كسب دانش سبب شد تا در مراحل مختلف تحصیل شاگرد ممتاز باشد.
شركت فعالانه وی در جلسات قرائت قرآن باعث شد، چند سالی در حوزیه علمیه شهرستان نجف آباد در محضر علمایی چون آیت الله ایزدی شاگردی كند.
وی به منظور فراگیری آموزش های نظامی و چریكی به كشورهای سوریه، لبنان و لیبی سفر كرد و پس از بازگشت به میهن اسلامی همراه شهید محمد منتظری با سازمانهای آزادیبخش همكاری می كرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از عناصر اصلی و فعال حزب الله نجف آباد بود كه در مبارزه با ضد انقلاب و گروهكها نقش بسزایی داشته است.
در سال 1358 به عضویت افتخاری سپاه نجف آباد در آمد و در قسمت تبلیغات، سپاه به فعالیت پرداخت. با شروع جنگ تحمیلی به همراه گروه 100 نفری كه سرپرستی آنها را به عهده داشت به میدان های جنگ اعزام شد. بعد از سه ماه نبرد پیاپی در جبهه سرپل ذهاب، پیروزمندانه به شهر نجف آباد برگشت. تمایل شهید غلامرضا صالحی به حضور در جبهه های حق علیه باطل باعث شده بود كه هر زمان عملیاتی در غرب یا جنوب كشور درحال انجام بود بلافاصله او خود را به آنجا می رساند.
هنگامی كه فرماندهی گردان عملیات فتح المبین را بر عهده داشت، از ناحیه پا به شدت مصدوم و پس از چند ماه بستری در بیمارستان تهران، به اصفهان منتقل شد. در حالی كه تا پایان عمراین جراحت با او بود و در راه رفتن مشكل داشت، اما در همه صحنه ها حضور داشت و علی رغم جانبازی، حدود یك ماه در كوهستانهای صعب العبور و پربرف منطقه شمال عراق به شناسایی منطقه پرداخت. وی همواره حفظ و صیانت از انقلاب اسلامی را به همرزمانش سفارش می كرد.
در سال 1362 در قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع)، مسوولیت هماهنگی واحدهای عملیاتی قرارگاه را بر عهده داشت.
این شهید بزرگوار به عنوان نماینده رسمی سپاه در قرارگاه ارتش در عملیات قادر، با كوشش و جدیت فراوان توانست در ایجاد هماهنگی های بین این دو نیرو نقش مهمی را ایفا كند.
در سالهای 1365 تا اواسط 1366 در قرارگاه نجف و عملیاتهای مختلف از جمله والفجر9، تدافعی حاج عمران، كربلای1، كربلای2، كربلای4 و كربلای5 نقش فعالی داشت.
در سال 1366 به لشكر محمدرسول الله(ص) منتقل و در عملیات كربلای8 سمت قائم مقام فرماندهی لشكر را به عهده گرفت.
شهید غلامرضا صالحی حضور فعالی در عملیات بیت المقدس 4 داشت كه در تاریخ 15 فروردین ماه 1367 در منطقه عمومی دربندیخان عراق انجام گرفت. رزمندگان اسلام در این عملیات، ضمن تصرف ارتفاعات شاخ شمیران، كه به سد دربندیخان مشرف بود، حملات شدید دشمن را با دلاوری و از خودگذشتگی دفع كردند.
زمانی كه یگانهای شجاع سپاه در غرب كشور در حال پیشروی بودند و نیروهای عراقی مجددا به قسمتهایی از جبهه جنوب از جمله شلمچه وارد میهن اسلامی شدند. شهید غلامرضا صالحی برای دفاع از وطن به همراه رزمندگانی از لشكر 27 ، در عملیات بیت المقدس 7 شركت نمودند و دلاورانه با دشمن جنگیدند به طوری كه با ایثار و از خودگذشتگی امثال این شهید گرانقدر در خاك شلمچه، دشمن مجبور به فرار شد.
چند روز مانده به پذیرش قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی ایران، در آخرین راهبرد نیروهای عراقی به منظور تجاوز دوباره به خاك كشورمان در منطقه دشت عباس، شهید غلامرضا صالحی در حالی كه هدایت رزمنده گان را به عهده داشت در 23 تیر 1367 حوالی چاه های ابوغریب با اصابت تركش گلوله توپ به سختی مجروح شد.
شهید غلامرضا صالحی فردی بسیار مطیع و تابع ولایت فقیه بود و همواره همرزمانش را نیز به پیروی مخلصانه از رهبری سفارش می نمود. روحیه رزمندگی و سلحشوری بسیار بالایی داشت و در دوران مسوولیت خود در خطوط مقدم جنگ، به هدایت رزمندگان در نبرد با نیروهای بعثی می پرداخت. روحیه شهادت طلبی او در حدی بود كه همرزمانش می گفتند: مرگ از او فرار می كند.
وی همواره به خودسازی و عبادت مشغول بود و علیرغم فعالیت های بسیار، نسبت به نماز شب و خواندن مداوم قرآن كریم همت خاصی داشت.
آخرین كلام شهید غلامرضا صالحی، ذكر مقدس یاحسین(ع) بود، تا اینكه به ندای حق لبیك گفت و به لقای الهی نائل گردید.
خوش اخلاقی، صبر، استقامت در برابر مشكلات و مسئولیت پذیری از ویژگی های شاخص شهید غلامرضا صالحی به شمار می آید. وی هیچگاه دست از مطالعه و كسب دانش بر نداشت. مكتوبات و دست نوشته های روزانه او در دوران دفاع مقدس، سرمایه گرانقدری برای آیندگان محسوب می شود.
شهید غلامرضا صالحی پس از عملیات موفق قادر، كه گزارش كاملی از عملیات به محضر آیت الله خامنه ای (در زمان ریاست جمهوری معظم له) ارائه داد، آیت الله خامنه ای یك جلد كلام الله شخصی شان را به ایشان هدیه نمودند، كه وی با اشتیاق خاص آن را می خواند و همیشه به همراه داشت.
در بخشی از گل واژه های این شهید گرانقدر می خوانیم:
...فرزندانم! ...در این لحظات آخر، صورتتان را می بوسم، به شما سفارش می كنم كه با مادرتان مهربان باشید. ان شا الله كه باعث افتخار اسلام و قرآن و آبروی پدر و مادرتان در دنیا و آخرت باشید، برای شما آرزوی سعادت و خوشبختی می كنم و همیشه دوستدار شما عزیزان هستم.
...همسر عزیز به فرزندانمان بیاموز كه اگر روی پای خود بایستند و آزاد زندگی كنند باعث پاكی روح و روان و استقلال در راه و رسم زندگی طبق اصول و احكام اسلام خواهد شد.
اطلاع **1197**1717
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۱
گروه اسناد و اطلاع رساني - شهيد در اوج قله ادراك و فداكاري وجود خود را به خدا مي سپارد و شهيد صالحي يكي از اين فداكاران است كه فرزندان انقلاب را به آزادگي و استقلال در زندگي، كه باعث پاكي روح و روان مي شود و پيروي از احكام و دستورات اسلام و قرآن سفارش مي كرد.