آمدند با پای برهنه،با تاول های رنج، با تاول های تنهایی، با تاول های پر از تركش، با تركش های پر از خرده های تن، با تنی پر از مهر وطن و چقدر نیك كه نام همه پرندگان آزاد،اكنون وطن است.
آنها كبوترانه آمدند، با بعض ترك نخورده از رنج ارسات،با خاطراتی از سلول های انفرادی،با خاطراتی كه شاید شناسنامه همه
نسل ها باشد.
آمدند، اما با پایی كه روی مین های فكه جا گذاشته بودند، آمدند اما از آن سوی گریه و زمزمه های بارانی، آمدند اما از آن طرف
لا الا الله و بر سر پیوندشان ایستادند.
آنها كبوترانه آمدند،تا كسی اسارت در الرمادی را، تكریت را و ابوغریب را ، اردوگاه های عنبر ، موصل 1، 3 ، 4 ، رمادیه و تكریت 5،17،18 و نیز سلولهای انفرادی زندان های بغداد را، از یاد نبرد.
آنها آمدند، تا مردم بدانند كه این وطن در نبردهای تن به تن در ارسات نیز سربلند باقی ماند.
آنها روزها كه رفتند با لحن گریه مادران خویش با صوت قرآن و بازگشتند با همان صوت و لحنی كه مادر سالها در داغ دیدار فرزند پر كشیده بود.
آن روزهای آمده بود تا روزهای ندیدن مادر را ورق بزند روی ذهن تقویم، هشت سال كه نفس تقویم های برای شمارش روزهای آمدن آزادی ، به شمارش افتاده بود.
مادر با سالهای اشك و چشم های بارانی در خاك آرمیده بود و هشت سال ندیدن تنها پسرش را در گوشه ای از تقویم شاید نوشته بود.
واپسین روزهای گرم و داغ مردادماه بسیاری از شهیدان زنده هشت سال دفاع مقدس، بازگشتندبه دامن مام میهن چونان هزاران یوسف گم گشته ای كه در لا به لای گریه ها و اشك ها
گم می شدند.
هزاران تن از اسطوره های مقاومت در 26 مردادماه سال 1369 پس از سال ها رشادت و پایمردی در مقابل غربت، اسارت، گرسنگی، تشنگی و تازیانه های سهمگین بعثیان عراق قدم به چشم خاك وطن گذاشتند.
آنان در دوران پر رنج و شكنجه اسارتگاه های بعثی هیچگاه دست از مبارزه برنداشته و امیدوارانه در زندان های رژیم عراق، به تعلیم و تعلم و فراگیری علم و دانش نیز پرداختند.
تنها ذكر و یاد خدا ، همدم سختی ها، مرارت ها، رنج ها و تحمل شدیدترین شكنجه های روحی و جسمی آزادگان بود، اما سرانجام زنجیرهای اسارت ازهم گسست و چشم منتظران به چهره های نورانی این مردان منور شد.
بیست و ششم مرداد سال 1369 با رهایی كبوتران آزادی اسیران در بند رژیم بعثی صدام در دوران هشت ساله دفاع مقدس، برگ زرین دیگری بر تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی افزود و هنوز خاطره آن روز كه پرندگان عاشق به آغوش وطن بازگشتند و كبوترانی كه انتظار را وسیله ای برای رسیدن به خاك وطن كردند، زنده در هر گوشه تقویم است.
آزادگانی كه مسافت عاشقی را با پای امید طی كردند و با عظمت و معنویت خود تاریخ را زرین و افتخارآمیز ساختند تا غنچه های مام وطن چشم و چراغ ملت ایران باشند.
بیست و ششم مرداد، سالروز بازگشت هزاران پرستوی دور از وطن به آغوش پرمهر و محبت ملت بزرگ ایران است،روزی كه مادران، پدران، همسران، فرزندان، خواهران و برادران چشم انتظار، یعقوب وار به وصال عزیز خود رسیدند. در آن روز تك تك مردم در هر گوشه ایران با اشك شوق میزبان آزادگانی بودند.
آنان از دوران اسارت هشت ساله خود به عنوان تغییر وضعیت جنگی یاد می كنند كه تنها اتفاقی كه برای رزمندگان اسلام در دوران اسارت افتاد، تغییر منطقه عملیاتی بود به گونه ای كه در این منطقه با جای مبارزات سخت، صبر و پایداری راهكار اصلی مقاومت در برابر رژیم بعث عراق شد.
اسارت صحنه ای دیگر از مقاومت و پایداری بود و آزادگان با همان شجاعت خود در جبهه های جنگ، اسارت را به پایان رساندند و آزادگان فقط به اتكال امید به خدا و پشتوانه نظام جمهوری اسلامی قادر به تحمل تمام سختی ها شدند و در این راستا، محور تمام فعالیت های خود را بر پایه امید به انقلاب و بازگشت به آغوش كشور و خانواده برنامه ریزی كردند.
دفاع از حكومت ، اسلام و انقلاب عواملی بودند كه آزادگان را در حفظ نیروی مقاومت و پایداری یاری می داد چرا كه اگر انسان امید داشته باشد، می تواند تمام سختی ها را تحمل كند و همین امر باعث می شد تا آزادگان با توكل و امید به خدا روزهای سخت اسارت را تحمل كنند.
اسرای سرافراز كه استفاده از موقعیت و روحیه مدارا را سرلوحه سیاست های خود قرار داده بودند در برابر اقدامات مختلف منفعل نشدند و اسرای هشت سال دفاع مقدس، برای حفظ وتقویت بنیادهای فكری و جسمی خود اقدام به برگزاری نماز جماعت
می كردند.
در خاطرات آزادگان بعضی حوادث تلخ تر است و اسارت در دست بعثی ها نمی تواند بدون ذكر این بخش مطرح شود و هریك از اسیران ایرانی در دوران اسارت در چنگال بعثی ها ، طعم تلخ شكنجه های روحی و روانی این غاصبان را چشیده اند.
اسیران ایرانی در زندان های بعثی تحت انواع شكنجه جسمی و روحی قرار می گرفتند كه محبوس شدن در درون جعبه های فلزی زیر نور آفتاب ، حبس های طولانی مدت و شلاق خوردن با كابل سیمی را از جمله شكنجه های جسمی دوران اسارت بود.
بعثی ها برای تحت فشار قرار دادن اسیران ایرانی به آنها حتی لباس مناسب و كافی نمی دادند و سهمیه پوشاك آنها همیشه محدود می شد به یك زیر پیراهن، یك لباس نظامی سبز رنگ و یك عدد دمپایی و یك كفش و به خاطر طولانی شدن زمان تحویل سهمیه ، اسرا مجبور بودند تا با ابتكارهای شخصی و دور از چشم نگهبانان به ترمیم پوشاك خود اقدام كنند.
به گزارش ایرنا،اینك پس از سالها از آزادی آزادگان باید یادآور شد، كه 43 هزار آزاده كبوترانه آمدند، تا ایران اسلامی سرافزار باقی مانند و وطن پاره تن همه ملت ایران باشد.
7359
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۳
شهركرد-رنج آن همه سيم خاردار بماند براي بعد اگر فرصتي است،رنج آن هم زخم، شايد نسل هاي بعد روي اين زخم ها تاريخ خود را بسازند.