تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۸:۱۰

تهران - حضرت امام رضا (ع) در يازدهم ذيقعده الحرام سال 148 هجري در مدينه منوره ديده به جهان گشود و در سن 35 سالگي عهده دار مسووليت امامت و رهبري شيعيان شد.

امام علي بن موسي الرضا (ع)، هشتمين امام از سلاله پاك رسول خدا (ص) در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجري قمري به شهادت رسيد. ايشان در دوره خويش سرآمد عالمان بوده است.

نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت، ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان رضا به معناي خشنودي است. امام محمدتقي (ع)، امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل مي فرمايند: خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بوده اند. به طوري كه خلق و خوي نيكوي امام، موجب رضايت و خشنودي دوستان، نزديكان و حتي دشمنان مي شد.

يكي از القاب مشهور حضرت، عالم آل محمد و نشانگر علم و دانش ايشان است، جلسات مناظره متعدد امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش بويژه علماي اديان مختلف همواره با سربلندي همراه و دليلي بر توانايي و برتري امام در تسلط بر علوم بود.

هنگامي كه حضرت امام رضا (ع) بعد از پدر، مسووليت رهبري و امامت را به عهده گرفت، براي آگاهي و پاسخ به پرسش هاي مردم درباره معارف اسلامي، سفرهاي متعددي انجام داد. امام سفر خود را از مدينه به بصره آغاز كرد تا بتواند به طور مستقيم با مردم ديدار كند و درباره همه كارها به گفت و گو بپردازد دوران حيات و امامت امام رضا (ع)، اوج گيري گرايش مردم به اهل بيت و دوران گسترش پايگاه هاي مردمي اين خاندان است.

امام همه توانايي خود را در توسعه پايگاه هاي مردمي صرف كرد. پيوند مردم با امام، پيوند فكري بود و از قهرماني عاطفي نشان داشت. اما اين پايگاه ها نمي توانست راه را براي حكومت و در دست گرفتن قدرت سياسي هموار سازد. از اين روي، بيشتر قيام هايي كه مسلمانان و پيروان با اخلاص، با نظر امام رضا (ع) برپا كردند، در تناقض ها و اختلاف هاي داخلي از يكديگر جدا مي شدند و احيانا با يكديگر در جنگ و ستيز بودند.

امام رضا (ع) در اين مرحله خود را آماده مي كرد تا مهار حكومت را به دست گيرد، اما به نحوي كه خود مي خواست نه آنگونه كه مامون اراده مي كرد. اين تصويري از دوران امام است كه در تفسير دو رخداد مهم يعني مساله ولايتعهدي و نيز مساله پيشنهاد خلافت به امام از سوي مامون راهگشا شد.

در اين دوران خاندان عباسي از نام آل محمد (ص) سوء استفاده كرده و وانمود مي كردند كه پيرو همان خط آل علي هستند. حتي لباس سياه بر تن مي كردند و مي گفتند: اين پوشش سياه، لباس ماتم شهيدان كربلا و زيد و يحيي است و عده اي از سرانشان، مدعي بودند كه براي آل علي كار مي كنند.

خلفاي خاندان عباسي از همان روزهاي نخست سلطه خود، ميزان نفوذ علويان را مي دانستند و از آن بيم داشتند و سخت گيري هايي كه از همان دوران آغازين حكومت عباسي عليه امام رضا (ع) به عمل آمد، گواهي بر اين بيم و وحشت عباسيان از اهل بيت (ع) و علاقه مردم به آنان است.

اين نگراني تا دوران مامون ادامه يافت. او مي ديد كه چگونه سرنوشت خلافتش در معرض تندبادهايي قرار گرفته كه از هر سو بر آن مي تازد.

مامون در كنار اين نگراني، از هوش و جديتي راهگشا برخوردار بود، بنابراين دست به ابتكاري تازه زد و موضوع ولايتعهدي را پيش كشيد. هرچند در اين زمينه نيز، تدبير امام (ع ) او را ناكام ساخت.

امام در گفتگويي با مامون درباره ولايتعهدي فرمود: همانا ولايتعهدي هيچ امتيازي را بر من نيفزود. هنگامي كه من در مدينه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از كوچه هاي شهر مدينه عبور مي كردم، عزيزتر از من كسي نبود. مردم پيوسته حاجاتشان را نزد من مي آوردند و كسي نبود كه بتوانم نياز او را برآورده سازم مگر اينكه اين كار را انجام مي دادم و مردم به چشم عزيز و بزرگ خويش، به من مي نگريستند.

مدتي از روزگار زندگاني امام رضا (ع) همزمان با خلافت هارون الرشيد بود. در اين زمان است كه مامون براي عملي كردن هدف خود، به يكي از خدمتكاران خويش دستور داد تا امام را با زهر مسموم كند.

دستور مامون اجابت شد و بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر كرد و حال حضرت دگرگون شد و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجري قمري اين امام بزرگوار در سن 55 سالگي به شهادت رسيدند.

به قدرت و اراده الهي، امام جواد (ع) فرزند امام به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ايشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پيكر پاك ايشان با مشايعت بسياري از شيعيان و دوستداران آن حضرت در مشهد مقدس دفن شد و قرن هاست كه مزار اين امام بزرگوار مايه بركت و مباهات ايرانيان است.

فراهنگ (2)**1883 ** 1418