در اين مقاله، پس از معرفي عوامل شيميايي و سابقه استفاده از سلاح هاي شيميايي، به توافق نامه ها و پيمان هاي بين المللي پرداخته مي شود و موضوع سلاح هاي شيميايي در رژيم صهيونيستي مورد توجه قرار مي گيرد.
** عامل شيميايي
عوامل شيميايي را مي توان به دو دسته تقسيم كرد: موادي كه بر اثر تماس با بدن اثر مي گذارند و موادي كه تاثيرشان روي دستگاه عصبي بدن است. «گاز فسژن» (Phosgene)، «گاز كلرين»، «سيانيد هيدروژن» و «گاز خردل»، عوامل سطحي هستند. تاثير اصلي فسژن، كلرين و سيانيد هيدروژن زماني است كه با تنفس وارد بدن مي شوند. فسژن، گازي خفه كننده است كه ريه ها را پر از آب مي كند. كلرين سلول هاي دستگاه تنفسي را از بين مي برد. سيانيد هيدروژن هم از رسيدن اكسيژن به خون جلوگيري مي كند. خردل، عاملي تاول زا است و به هر سطحي از بدن، از جمله پوست، چشم و شش ها كه برخورد كند، آسيب مي رساند. گاز خردل ممكن است بر اثر اخلال در تنفس، موجب مرگ شود.
عوامل عصبي، با مسدود كردن مسير انتقال داده هاي عصبي در بدن، عمل مي كنند. «سارين»، «سومان»، «تابون» و «وي اكس» (VX)، عوامل شيميايي عصبي هستند. همه اين عوامل، در كار يك فرارسان عصبي به نام «استيل كولين» اخلال ايجاد مي كنند. حتي يك قطره عامل شيميايي عصبي، چه از طريق تنفس و چه از طريق جذب توسط پوست، مي تواند باعث از كار افتادن دستگاه عصبي بدن شود. «وي اكس» قوي ترين عامل عصبي است، اما بقيه عوامل يادشده نيز مي توانند در عرض تنها چند دقيقه باعث مرگ انسان شوند.
گياكش ها (كشندگان گياه)، چنانكه از نامشان پيداست، براي از بين بردن گياهان استفاده مي شوند. عامل نارنجي، معروف ترين و خطرناك ترين عامل شيميايي گياكش است كه ايالات متحده آمريكا از آن در جنگ ويتنام (1975 - 1959) استفاده كرد. آمريكايي ها مدعي اند كه از اين ماده برگريز، براي لخت كردن جنگل هايي كه محل اختفاي دشمنان بود استفاده مي كردند و چون عامل گياكش عليه انسان استفاده نمي شود، يك سلاح شيميايي نيست. با اين حال، حتي برخي سربازان آمريكايي جنگ ويتنام، پس از جنگ دچار عوارضي شدند كه احتمالا ناشي از تماس با عامل شيميايي گياكش بوده است. دولت ويتنام نيز گزارش هايي از بيماري شهروندان غيرنظامي بر اثر تماس با عامل شيميايي گياكش منتشر كرد.
** سابقه استفاده از سلاح شيميايي
استفاده انبوه از سلاح شيميايي، نخستين بار در سال 1915 و در جنگ جهاني اول رخ داد. در آن زمان، آلماني ها هنگامي كه باد به سوي سربازان فرانسوي مي وزيد، گاز كلرين را از فاصله چند صد متري رها كردند كه اين كار باعث خفگي برخي سربازان فرانسوي و وحشت ساير سربازان شد.
زماني كه جنگ جهاني اول در سال 1918 پايان يافت، بيشتر ابرقدرت هاي آن روز، از سلاح هاي شيميايي مانند فسژن عليه يكديگر استفاده كرده بودند. گاز خردل نيز در سال 1917 توسط آلماني ها توليد و به كار برده شد.
آثار گسترده استفاده از سلاح هاي شيميايي، به امضاي پروتكل ژنو در سال 1925 انجاميد. اين پروتكل، استفاده از سلاح شيميايي در جنگ ها را ممنوع مي كرد. هرچند، ايالات متحده آمريكا از پذيرش پيمان ژنو سر باز زد و تا سال 1975 حاضر نشد آن را امضا كند.
از زمان پايان جنگ جهاني اول به اين سو، سلاح هاي شيميايي تنها در موارد اندكي استفاده شده اند. از آن جمله مي توان به كاربرد محدود مواد شيميايي توسط ايتاليا عليه اتيوپي در دهه 1930 و استفاده از مواد شيميايي توسط مصر عليه يمن در دهه 1960 اشاره كرد. اما بزرگترين و شرم آورترين نوع كاربرد سلاح هاي شيميايي در تاريخ معاصر جهان، زماني رخ داد كه صدام حسين از اين سلاح در جنگ تحميلي عراق عليه ايران استفاده كرد. بازرسان سازمان ملل، بارها سربازان عراقي را در حال استفاده از سلاح شيميايي مشاهده كردند. عراق حتي از سلاح شيميايي عليه شهروندان كرد خود نيز استفاده كرد.
كارشناسان تخمين مي زنند كه 45 هزار ايراني و بين سه تا پنج هزار كرد عراقي بر اثر عوارض سلاح هاي شيميايي صدام، جان باخته اند. با اين همه، در زمان جنگ ايران و عراق، هيچ سازمان بين المللي و هيچ كشوري براي جلوگيري از كاربرد اين سلاح ها تلاشي نكرد.
تنها پس از پايان جنگ خليج فارس در سال 1991 بود كه يك قطعنامه سازمان ملل متحد از عراق خواست همه سلاح هاي شيميايي و ميكروبي اش را نابود كند. در سال 1995، يك فرقه ژاپني به نام «او مشينريكيو» با رها كردن گاز سارين در متروي توكيو، جان 12 مسافر را گرفت و بيش از پنج هزار نفر را دچار آسيب ديدگي كرد. رهبر اين فرقه، بعدها به مقام هاي قضايي ژاپن گفت كه در استفاده از گازهاي شيميايي، از حكومت عراق الهام گرفته بود!
** توافق نامه ها و پيمان هاي بين المللي
سه قرارداد بين المللي، به طور آشكار به موضوع سلاح هاي شيميايي و ميكروبي مي پردازد. نخست، توافق نامه ژنو در سال 1925 است كه استفاده از گازهاي سمي و سلاح هاي ميكروبي در جنگ ها را ممنوع مي كند. دومين قرارداد، پيمان سلاح هاي ميكروبي در سال 1972 است كه نه تنها كاربرد، بلكه توليد و انباشت سلاح هاي ميكروبي و بيولوژيكي را ممنوع مي كند. اما مهمترين پيمان در ارتباط با سلاح هاي شيميايي، «كنوانسيون سلاح هاي شيميايي» در سال 1993 است كه كاربرد، توليد و انباشت سلاح هاي شيميايي را منع مي كند. اين كنوانسيون، برخلاف پيمان هاي پيشين، روش هايي را نيز براي راستي آزمايي تبعيت كشورها تدوين و مجازات هايي را براي كشورهاي خاطي پيش بيني كرده است.
بسياري از كشورهاي جهان، از جمله ايران، اين پيمان را امضا و در پارلمان هايشان تصويب كرده اند.
روسيه و آمريكا به عنوان بزرگترين دارندگان سلاح هاي شيميايي نيز از زمان امضاي پيمان، در مسير نابودي سلاح هايشان قدم برداشته اند. ايالات متحده آمريكا در سال 2007 اعلام كرد كه 45% از سلاح هاي شيميايي خود را نابود كرده است. هرچند اين كشور نتوانست بر خلاف تعهد خود، تا سال 2012 همه سلاح هاي شيميايي اش را منهدم كند.
روسيه نيز كه در سال 1997 نزديك به 40 هزار تن سلاح شيميايي در اختيار داشت، در اكتبر 2011 اعلام كرد كه 57% از سلاح هايش را منهدم كرده است.
** سلاح هاي شيميايي رژيم صهيونيستي
ميانمار و رژيم صهيونيستي، اگرچه در سال 1993 پيمان سلاح هاي شيميايي را امضا كردند، اما از تصويب آن در پارلمان هايشان سر باز زده اند و بدين ترتيب، هيچ تعهدي نسبت به مفاد آن ندارند.
موضوع سلاح هاي شيميايي در رژيم صهيونيستي، نخستين بار در سال 1992 و زماني فاش شد كه هواپيماي بويينگ 747 رژيم صهيونيستي در خاك هلند سقوط كرد. اين هواپيما كه از فرودگاه بين المللي جان اف كندي در آمريكا به سوي تل آويو رهسپار بود، با زمين برخورد كرد. در جريان بررسي هاي پس از سقوط، مشخص شد هواپيما حامل 190 ليتر «دي متيل متيل فسفونات» بوده است كه از آن براي ساختن گاز اعصاب سارين استفاده مي شود.
اما بعدها روشن شد كه سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) از مدت ها پيش اطلاع داشت كه تل آويو در تلاش براي ساخت سلاح هاي شيميايي است. در گزارش سال 1983 اين سازمان، به وضوح درباره انگيزه هاي رژيم صهيونيستي براي توليد سلاح هاي شيميايي سخن گفته شده است.
بيل ريچاردسون، معاون وقت مديركل سلاح هاي شيميايي و ميكروبي در وزارت دفاع آمريكا، در سال 1998 صراحتا گفت: من هيچ شكي ندارم كه اسراييل از سال ها پيش، هم روي سلاح هاي شيميايي و هم روي سلاح هاي بيولژيكي كار كرده است. هيچ شكي نيست كه آنها سال ها است كه مواد شيميايي در اختيار دارند.
اما سكوت كشورهاي غربي و بي كنشي كشورهاي عرب خاورميانه سبب شده است كه تل آويو هيچ احساس مسووليتي در قبال توسعه سلاح هاي شيميايي نداشته باشد و از اين نظر، خود را زير فشار بين المللي نبيند. امير پرتز، وزير جنگ پيشين رژيم صهيونيستي، به تازگي در يك مصاحبه راديويي، از پاسخگويي درباره سلاح هاي شيميايي حكومت خود سر باز زد و در پاسخ به مجري برنامه، گفت: «نگاه جامعه بين الملل به اسراييل متفاوت از سوريه است!»
** فرجام سخن
اكنون كه سوريه داوطلبانه آماده همكاري با سازمان ملل شده و اعلام كرده است كه آمادگي دارد پيمان سلاح هاي شميايي را امضا كند، شايسته است كشورهاي جهان، آن دسته از حكومت هايي را كه هنوز حاضر به پذيرش پيمان نشده اند زير فشار سياسي بگذارند. رژيم صهيونيستي و مصر در خاورميانه، آنگولا و سودان جنوبي در آفريقا و ميانمار در آسيا، اگر نخواهند به اين پيمان تن دهند، دير يا زود خاورميانه، آفريقا و آسيا را با ناآرامي و تنش هاي جدي روبرو خواهند كرد.
تدبير و منافع جمعي در خاورميانه حكم مي كند كه كشورهاي منطقه اكنون توجه خود را روي مبارزه با سلاح هاي شيميايي رژيم صهيونيستي متمركز كنند.
ايرنا**9163
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۲
تهران – اكنون كه بيشتر كشورهاي جهان، پيمان مبارزه با سلاح هاي شيميايي به عنوان يكي از مرگبارترين سلاح هاي كشتار جمعي را پذيرفته اند، شايسته است كشورهاي متعهد در جهان آزاد براي واداشتن رژيم صهيونيستي، ميانمار و ديگر حكومت هاي سركش براي پيوستن به اين پيمان بكوشند.