چشم هات را داری پنهان می كنی تا چراغ دل خویش را پیشكش كرده باشی، آنچنان كه، هر كه چراغ بر افروخت به انتهای چشم های تو رسید.
این روزها، انگشتانت به زبان اشیاء چقدر قشنگ حرف می زنند، انگشتانی كه دوست چشم های مردم شده اند، چشم هایی كه به باران شك نمی كنند.
از كنار خط انگشتان جادویی ات روی صحفه ای سپید،دارد هزاران چشم می بارد كه آنچه تو می بینی ما شنیده ایم.
استاد همیشه سر كلاس روزنامه نگاری تاكید می كرد كه خبرنگاران باید چشم تیزبین جامعه باشند و چشم های تمام باز تو ، اداركی از معرفت شنیداری است.
اصلا كدام شاعر در كدام عصر گفته است كه شنیدن كی بود مانند دیدن ،اگر این گونه بود كه باید به چشم های دریایی تو شك می كردیم ،دختر.
داری از حرفه ات حرف می زنی،از نوشتن با خط برجسته بریل، كه صادقانه رخدادها را آن گونه كه هستند بیان می كنی ،نه یك كلمه كمتر و نه كلمه بیشتر.
داری خودت را بین واژه ها تقسیم می كند،توزیع تربیون در صحفه ای سپید با واژگانی برآمده از سوزن بریل كه سخت عاشق انگشت های لطیف توست.
'گلناز شمسیان ' متولد 1365اصفهان است كه خوب می بیند تا خوب بنویسد ،اگر چه به اكراه حرف می زند و دل به مصاحبه
می دهد.
داری ضرب المثل كوزه گر را پیش می كشی و از این كه سوژه شده ای می خندی ، چرا كه حالا كوزه گر خودش در كوزه افتاده است.
ارشد ادبیات خوانده است، عاشق مولاناست ،آنقدر كه هر چه واژه در مثنوی هفتاد من هم باشد را می تواند حفظ كند.
از مولانا می گویی و گمان می بری كه همه باید مانند تو مولانا شناس باشند تا با واژه ها مولانا زندگی كنند.
شمسیان، این روزها برای دختران نابینا در مقطع كارشناسی ارشد متن و منابع درسی به خط بریل می نویسد و گاهنامه ای خبری دارد برای دانشجویان، كه اگر چشم عادی توان قرائت آن را داشت، به پختگی متن هایش پی می برد.
اسم گاهنامه خبری دانشجویی اش را گذاشته است ' روبروی دریا ' و متن های خبری خط به خط، رخدادهای جهان را با تشریح و تفسیر می كند و به خط بریل پیش روی چشم های مخاطب خاص می گذارد.
تلویزیون و رادیو تنها منبع شنیداری او در كسب خبر است اما تاكید می كند كه گاهی ماهیت برنامه های تلویزیون و رادیو بیش از اندازه تبلیغی است.
'گلناز شمسیان ' می گوید:رادیو بهترین و دل انگیزترین منبع خبری برای نابینایان است ولی تلویزیون گاهی در نیاز خبری نابینایان اقنا كننده نیست.
این كارشناس ارشد ادبیات محض ادامه می دهد:شغل خبرنگاری اگر چه سخت و طاقت فرساست اما در حوزه تفسیر و تحلیل های خبری ، نابینایان می توانند توانایی های زیادی داشته باشند.
وی،در نقد كارشناسانه برنامه های تلویزیونی نوشته است: هدف سازندگان تلویزیون پرداختن به مباحث آموزش و پرورش بود، ولی این امر محقق نشد و دهكده جهانی نیز شكل نگرفت و اگر شكل گرفته است، كدخدا و دهخدایی ندارد.
گلناز شمسیان اعتقاد دارد:بدون شك بخشی از برنامه های تلویزیونی ، مخاطب نابینا را نادیده می گیرد، اما برنامه های رادیویی می تواند این خلا را پر كند.
وی ، نشریه ایران سپید را یكی از منابع مهم كسب خبر برای نابینایان می داند و می گوید:این نشر توانست نیاز مخاطبان نابینا را به خوبی درك كند و برای نابینایان یك منبع قابل اعتماد بود.
یكی از محققان جامعه شناسی رسانه می گوید:نابینایان اگر چه از نعمت چشم محرومند اما قدرت حواس دیگرشان حتی گاهی نسبت به افراد دیگر جامعه بیشتر است.
'منصوره جعفریان ' در گفت وگو با ایرنا افزود:برخی از نابینایان حافظه بسیار قوی دارند به گونه ای كه یكی از این نابینایان در روستایی در چهارمحال و بختیاری نزدیك به دو هزار شماره تلفن را حفظ كرده بود.
به گفته وی،یكی از ابزار ارتباطی نابینایان با جهان پیرامون، رسانه های شنیداری و مكتوب است و رسانه ها باید جامعه نابینایان را به عنوان بخشی از مخاطبان خود در نظر بگیرند.
جعفریان می گوید: ارائه نرم های گویا باعث ترغیب نابینایان به سمت شبكه جهانی اینترنت شده است اما شبكه جهانی اینترنت با توجه به مشكلات سخت افزاری و بالا بودن هزینه های ارتباطی نمی تواند همه نیاز مخاطب نابینایان را در امر آگاهی بخشی تامین كند.
وی گفت:تلویزیون نابینایان یكی از نیازهای ارتباط گیری این جامعه است و طرح تلویزیون نابینایان برای نخستین بار در سال 1975از سوی مارگارت فانشتال مطرح شد.
به گفته وی،تلویزیون نابینایان همان رادیو است اما با تصویف و صف خاص یك برنامه به گونه ای كه افكت ها و صداها و دیالوگ ها، به شكل خاص بای مخاطب نابینا ایماژ سازی (تصویری سازی) می كند.
جعفریان یادآور شد:حجم توصیفهای تصویری و محل قرار گرفتن آن در یك برنامه به همراه تراك صداها و مكیس افكت ها باعث تصویر سازی ذهنی برای نابینایان می شود.
به گفته وی،انتظار می رود در بخشی از ساعات روز،برنامه های رادیویی و تلویزیونی بتواند نیاز خبری مخاطبان نابینا را مرتفع كند.
به گزارش ایرنا،پانزدهم اكتبر روز جهانی نابینایان است و این روز از سال 1950از سوی یونسكو برای معرفی خلاقیت های نابینا به عنوان روز عصای سفید نامگذاری شده است.
از محمود رییسی
7359
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۹
شهركرد- چراغی پیش رو گرفته ای، تا انگار مثل عصر مولانا گرد شهر بگردی با همه آروز هایت.