تهران-مذاكرات ايران با كشورهاي گروه 1+5 در حالي روز به روز به سمت تعامل بيشتري مي رود كه با عصبانيت آشكار برخي از كشورهاي منطقه همراه شده است.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي، برخي از سردمداران كشورهاي منطقه با نگراني از شرايط به وجود آمده سعي در يافتن راه حلي براي عبور از وضعيت بغرنجي بودند كه بتوانند علاوه بر حفظ اريكه زمامداري خويش با بهره گيري از شرايط جديد خاورميانه بيش از گذشته به اركان قدرت سياسي و اقتصادي بيافزايند.

آنان بخوبي آگاه بودند كه جمهوري اسلامي ايران به سبب پشتوانه غني مادي اعم از ذخاير نفتي، گاز، طلا و غيره و خزانه ارزي ارزشمند اگر با تئوري ولايت فقيه در يك مسير قرار گيرد به عنوان كشوري پيشرفته بشمار خواهد رفت كه الگوي مناسب براي تمامي آزادخواهان جهان خواهد شد.

ايران قدرتمندي كه اگر با تئوري مكتب اسلامي وارد عرصه جهاني مي شد؛ مي توانست ضمن آگاه بخشي افكار عمومي اغلب مسلمانان منطقه را به سوي خويش جذب كند و در نهايت نيز منجر به فروپاشي سلسله هاي دست نشانده عرب منطقه شود.

آنان بر اين باور بودند كه مناسبترين اقدام مهار صدور انقلاب اسلامي مي تواند ايجاد جنگي فرسايشي و ترويج ايران هراسي در منطقه باشد تا علاوه بر زمين گير كردن اين «انفجار نور» بتواند سودهاي سرشاري نيز در قبال خروج بازيگر اصلي از خاورميانه كسب كنند.

سردمداران مرتجع و دست نشانده عرب منطقه با وعده هاي پوچ و توخالي «صدام حسين» را به لشگركشي عليه ايران ترغيب كردند و سپس با انواع ترفندهاي سياسي و اقتصادي سعي در منزوي ساختن ايران در راستاي گوشه نشيني كردن آن در عرصه بين المللي انجام دادند.

هر چند كه اصل ظلم ستيزي از ابتداي انقلاب اسلامي تاكنون در سيره و منش مسوولان جمهوري اسلامي ايران بوده است اما بايد اذعان كرد كه سياست هاي خارجي جمهوري اسلامي ايران طي 34 سال گذشته فراز و فرودهايي بر اساس شرايط منطقه و جهان داشته و با روي كار آمدن دولت هاي مختلف تغييراتي نيز در اين عرصه بوجود آمده است.

پس از پيروزي دكتر حسن روحاني در يازدهمين انتخابات رياست جمهوري اين رويه نسبت به سياست هاي خارجي دولت هاي نهم و دهم تغيير عيني بيشتري داشت به گونه اي كه سياست خارجي كشور از حالت هيجاني به حالت سيستماتيك و علمي تغيير كرد.

سفر دكتر روحاني به نيويورك و مجموعه سخنراني ها و مصاحبه هاي وي و در نهايت گفت و گوي هر چند كوتاه مدت وزراي خارجه ايران و آمريكا و صحبت تلفني روساي جمهوري دو كشور مي توان به منزله پرده برداري از گفتمان جديد سياست خارجي جمهوري اسلامي و آغازي بر رويكرد جديد در مناسبات بين المللي ايران محسوب كرد.

اين همان «نرمش قهرمانانه اي» بود كه رهبر معظم انقلاب طي ماه هاي گذشته بدان اشاره كرده بودند و دولت اعتدال نيز بر همين اساس از روي عزت و اقتدار با يكي از كشورهاي تاثيرگذار در معادلات جهاني به مذاكرات براي رسيدن به نقطه نظراتي مشترك پرداخت.

«سيدرضا ميرطاهر» كارشناس مسايل سياسي در گفت و گو با خبرنگار ايرنا با اشاره به سياست هاي تنش زدايي دولت يازدهم مي گويد: ديپلماسي نوين جمهوري اسلامي ايران از ديدگاه جامعه بين المللي به منزله ارايه رويكردي جديد از سوي اين كشور در مورد مسايل مهم منطقه و شروع دور جديدي از تعاملات مثبت با جامعه جهاني تلقي مي شود.

وي يادآور مي شود: برخي از كشورهاي منطقه و رژيم صهيونيستي از هر گونه نزديكي و يا حل و فصل مسايل ايران و آمريكا به شدت ناراضي هستند چرا كه آنان طي ساليان گذشته بيشترين تلاش رابراي ايجاد اختلاف و شكاف را بين تهران و واشنگتن با توجه به منافع منطقه اي خويش انجام داده است.

اين پژوهشگر مسائل امنيت بين الملل تصريح كرد: سردمداران رژيم صهيونيستي و دست نشانده عرب منطقه هم اكنون با رويكرد جديد طرف ايراني كه مورد استقبال آمريكايي ها نيز قرار گرفته است؛ به شدت احساس نگراني مي كنند.

اين گفت و گو ها موجي از برخوردهاي منفي همراه با ابراز نگراني و نارضايتي از سوي مقامات رسمي و رسانه هاي برخي از كشور هاي منطقه و رژيم صهيونيستي را ايجاد كرد چرا كه سردمداران تلاويو تاكنون با مظلوم نمايي در عرصه بين المللي توانسته به حيات نامشروع خويش ادامه دهد.

سردمداران برخي از كشورهاي منطقه از اين برقراري احتمالي ارتباط بسيار نگران شده و كاخ هاي شيشه اي خودشان را در آستانه فروپاشي ديدند و بر همين اساس سراسيمه سعي در ايجاد جنجال و جريان سازي رسانه اي عليه ايران اسلامي كردند.

اين سردمداران دست نشانده طي ساليان گذشته با تبليغ ايران هراسي در رسانه هاي خويش سعي در افزايش تنش بين تهران با ديگر كشورهاي دنيا را داشتند تا علاوه بر تضعيف ايران اسلامي از اين منظر نيز سوء استفاده هاي اقتصادي كلاني را نيز انجام دهند.

آنان بخوبي آگاه بودند كه با افزايش دشمني ها و تحريم ها عليه ايران، بانك ها، پالايشگاه ها و بنادر شان فعال تر خواهد شد و بر همين اساس نيز به هر ميزاني كه بين تهران و واشنگتن اختلاف بيشتري وجود داشته باشد؛ آنان سود و بهره بيشتري خواهند برد.

نگاه اجمالي به تاريخچه اقتصادي اين كشورها در 34 سال گذشته نشان مي دهد كشورهاي حوزه خليج فارس به سبب تنش هاي ايران با برخي از كشورهاي قدرتمند جهاني به مناسبت ترين شكل ممكن سود برده و علاوه بر افزودن به منافع خويش، استفاده هاي كلاني نيز انجام داده اند.

اين كشورها هم اكنون نگران از آينده مذاكرات ايران با كشورهاي 1+5 هستند و بر همين اساس نيز شاهد رفتارهاي عجولانه سياسي در مسوولان آنها هستيم به گونه اي كه هم اكنون رسانه‌ها و مطبوعات محلي و منطقه‌اي و حتي بين‌المللي نيز اين نگراني و عصبانيت آنان را انعكاس مي ‌دهند.

رسانه هاي اين شيوخ منطقه كه برخي از آنها با پول هاي بادآورده تبديل به ابررسانه هاي قدرتمند شده اند هم اكنون با عصبانيتي آشكار غرب را به سبب تمايل مذاكره با تهران سرزنش مي كنند.

سردمداران مرتجع عرب منطقه مي دانند كه ايران اسلامي قدرتمند در صورت رفع تحريم ها و نمايان شدن چهره حقيقي آن كه همانا ترويج مكتب عدالت و انسان دوستي است؛ مي تواند بيش از گذشته پرنفوذ شده و سياست هاي دروغين آنها را بيشتر نمايان سازد.

آنان بخوبي آگاه هستند كه با وجود تمامي تحريم‌ها، توطئه‌ها و كارشكني‌هاي غرب عليه ايرانيان، اين كشور اسلامي روز به روز قوي‌ تر، مستحكم ‌تر و با نفوذتر در منطقه شده و اگر اين تنش ‌ها نيز در آينده نزديك از بين رفته و توطئه‌ها كاهش يابد؛ ديگر تاب و تواني در مقابل اين قدرت برتر منطقه نخواهند داشت.

همچنين اگر فشارهاي اقتصادي كاهش و درآمدزايي جمهوري اسلامي ايران از فروش نفت افزايش يابد و اموال و نقدينگي ‌هايش هم بين سيستم ‌هاي بانكي داخلي و خارجي رفت و آمد كند؛ ديگر پول هاي مفت 34 سال گذشته را اين شيوخ منطقه دريافت نخواهند كرد.

محقق شدن اقتدار اقتصادي جمهوري اسلامي ايران در چنين شرايطي سبب محبوبيت بيشتر ايرانيان در بين امت اسلامي خواهد شد؛ چرا كه مقاومت، عزت، اقتدار و ايستادگي ايرانيان در مقابل قدرت هاي زورگو و سلطه گر دنيا سبب شد تا در نهايت غرب خاضعانه به دنبال رابطه و برقراري تماس، جلسه و مذاكره شود.

«ابوالفضل صالحي نيا» در همين زمينه معتقد است كه گفت و گوهاي ايران و آمريكا موضوعي مهم، حساس و پيچيده است كه تمركز، تفكر، برنامه ريزي و دقت عمل بيشتري را مي طلبد و بدون ترديد نيرو و توان زيادي را از دستگاه ديپلماسي ايران به خود اختصاص مي دهد.

اين كارشناس مسائل سياسي مي گويد: اما توجه به حواشي اين موضوع كه در راس آن ها، عكس العمل جهان عرب به ويژه كشورهاي عربي منطقه قرار دارد كه از اهميت بالايي برخوردار است.

وي با تاكيد بر اينكه اين كشورها در حوزه امنيت ملي ايران قرار دارند، خاطرنشان مي سازد: نبايد از نقشي كه اين كشورها در اين زمينه ايفا مي كنند و يا مي توانند ايفا كنند؛ غفلت كرد.

صالحي نيا تصريح مي كند: بر همين اساس اين موضوع، مستلزم در پيش گرفتن يك ديپلماسي فعال و هوشمندانه در قبال كشورهاي عربي منطقه است.

گزارش از: حميد بازگشا

گزارميز**9187*564*