تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۲ - ۲۱:۵۰

تهران-ايرنا- «رولي هلاهلا (نلسون) ماندلا» معروف به ماديبا، رييس جمهور پيشين آفريقاي جنوبي، در سن 95 سالگي بعد از سپري كردن يك دوره بيماري طولاني شامگاه پنجشنبه درگذشت.

رييس جمهوري آفريقاي جنوبي ژاكوب زوما شامگاه پنجشنبه چهاردهم آذر ماه، خبر درگذشت رهبر جنبش ضد آپارتايد و برنده جايزه صلح نوبل در سال ۱۹۹۳، را در منزلش واقع در ژوهانسبورگ اعلام كرد.

وضعيت جسماني نلسون ماندلا رهبر جنبش ضد آپارتايد و برنده جايزه صلح نوبل، از اواخر سال گذشته به رغم مراقبت هاي دقيق پزشكي و انتقال وي به بيمارستاني مجهز در پرتوريا، بدليل عود كردن بيماري ريه، رو به وخامت گذاشته بود.

حتي مراسم جشن نود و پنجمين سالگرد تولد ماندلا و روز جهاني ماندلا ، در حالي در هجدم جولاي گذشته( 27 تيرماه گذشته ) برگزار شد كه اين پيرمرد دوست داشتني آفريقا و مورد احترام تمامي جهانيان، بدليل عود بيماري ريه اش در بيمارستان 'ميدي كلينيك' قلب پرتوريا بسر مي برد.

نلسون ماندلا رهبر ضد نژادپرستي مردم آفريقاي جنوبي اولين رييس جمهوري سياه پوست اين كشور بعد از سقوط رژيم آپارتايد اين كشور در سال 1994 ميلادي است.

ماندلا پيش از آن ، از سال 1962 ميلادي تا سال 1990 ميلادي به دليل مبارزه با نظام تبعيض نژادي حاكم بر آفريقاي جنوبي در زندان بسر برده بود.

بدليل مبارزات ماندلا ، در سال 1993 ميلادي به وي جايزه صلح نوبل اعطا شد و در سال بعد نيز به رياست جمهوري آفريقاي جنوبي انتخاب شد.

ماندلا رهبر پيشين حزب حاكم كنگره ملي آفريقا ، از سال 1994 تا 1999 ميلادي، رييس جمهور آفريقاي جنوبي بود.



ميراث نلسون ماندلا

ديدگاه ها و عملكردهاي نلسون ماندلا در دوران مبارزه و بعد از پيروزي مبارزات ضد نژادپرستانه مردم آفريقاي جنوبي بدون ترديد ميراثي بزرگ براي رهبران و مردم كشورش و نيز ساير ملت هاي جهان بشمار مي آيد.

رويكرد ماندلا تحت تاثير ماهاتما گاندي و نسل هاي موفق فعالان ضد آپارتايد در آفريقاي جنوبي قرار داشت.

ماندلا كه در ابتدا به مبارزات دسته جمعي غير خشونت آميز متعهد بود، در پنجم دسامبر 1956ميلادي به همراه 150 تن ديگر دستگير و به خيانت به كشور متهم شد.

محاكمه ماراتن گونه وي و همراهانش از سال 1956 تا سال 1961 ميلادي ادامه پيدا كرد و در نهايت از تمام اتهام هاي صورت گرفته تبرئه شدند.

ماندلا به رغم مشي اوليه اش در سال 1961ميلادي رهبري جناح مسلح حزب كنگره ملي آفريقا موسوم به ام كي (به معناي نيزه ملت)را برعهده گرفت .

اعضاي موثر اين شاخه نظامي بعدها نقش مهمي در روند مبارزات سياسي مردم افريقاي جنوبي و تحولات سياسي اين كشور بعد از سقوط نظام آپارتايد درسال 1994 ميلادي بازي كردند.

فعاليت هاي ماندلا در اين دوره سبب دستگيري و زنداني شدن وي در فوريه سال 1962 ميلادي شد.

ويليام بلوم، يكي از كاركنان سابق وزارت امور خارجه آمريكا، مدعي شده است كه سازمان اطلاعاتي اين كشور (سي آي اي ) محل اختفاي ماندلا را به پليس آفريقاي جنوبي اعلام كرده بود.

سه روز بعد از دستگيري ماندلا ، وي متهم به رهبري اعتصاب كارگران در سال 1961 ميلادي و ترك غيرقانوني كشور شد و در 25 اكتبر 1962 ميلادي، به پنج سال زندان محكوم شد.

دو سال بعد در يازدهم ژوئن 1964 ميلادي ، به اتهام شركت در فعاليت هاي كنگره ملي آفريقا، براي ماندلا حكم ديگري صادر شد.

ماندلا و شماري ديگر از همرزمانش در تاريخ دوازدهم ژوئن سال 1964 ميلادي به دليل اتهام مواردي چون خرابكاري و توطئه براي كمك به ديگر كشورها براي حمله به آفريقاي جنوبي (اتهامي كه ماندلا آن را نپذيرفت) محكوم به حبس ابد شدند.

او در بيانيه خود كه از جايگاه متهم در آغاز جلسه دفاع خود در ديوان عالي پرتوريا گفت: در طول زندگي‌ام خود را وقف مردم آفريقا كرده‌ام. با استيلاي سفيدپوستان مبارزه كرده‌ام، و با استيلاي سياهان نيز مبارزه كرده‌ام. به دنبال آرمان جامعه‌اي آزاد و دموكراتيك كه همه بتوانند در آن در توازن و با فرصت‌هايي برابر زندگي كنند بوده‌ام. اين آرمان من است كه اميدوارم با آن زندگي كرده و بدان دست يابم. اما اگر نياز باشد آماده‌ام براي اين آرمان بميرم.

ماندلا در جزيره روبن زنداني شد و از بيست و هفت سال زندان متعاقب آن هيجده سال را در اين زندان به سر برد. در اين زندان بود كه ماندلا زندگينامه خود را، تحت عنوان راه طولاني آزادي نوشت.

ماندلا درباره دوران زنداني اش در زندان روبن اين گونه سخن مي گويد: زندگي در سلول هايي كه هميشه نم داشت، وقتي اين موضوع را با افسر فرمانده در ميان گذاشتم، او به من گفت كه بدن ما آن رطوبت را جذب خواهد كرد. به هر نفر، سه پتو داده شد و چنان نخ نما و پوسيده بودند كه واقعا آن سوي آن ها نيز قابل رويت بود... سلول ها چنان سرد و پتوها چنان نازك بودند كه ما هميشه با لباس مي خوابيديم.

وي افزوده است: از نظر من، زندان انفرادي دشوارترين جنبه زندگي در زندان بود، هيچ شروع و هيچ پاياني ندارد، فقط ذهن و فكر خود شخص در آن جا وجود دارد كه به تدريج مي تواند او را به بازي بگيرد... شخص به تدريج همه چيز را زير سوال مي برد; آيا تصميم درستي گرفتم؟ آيا فداكاري من ارزش آن را داشت؟... اما اعتقادات محكم، رمز بقا در برابر محروميت ها بوده است .

ماندلا همچنين درباره اين دوران صادقانه مي گويد: نمي‌توانم تظاهر كنم كه شجاع هستم و مي‌توانم تمام دنيا را شكست دهم اما به عنوان يك رهبر سياسي، بايد بر ترس غلبه كرد.

زندانياني كه همراه ماندلا بودند مي‌گويند كه تماشاي ماندلا كه در محوطه زندان، با قامتي افراشته و مغرور قدم مي‌زد براي چند روزشان كافي بود. او مي‌دانست كه نمادي براي ديگران است و همين به او قدرت پيروزي بر ترسش را مي‌داد.

در سال 1985 ميلادي ' پي. وي بوتا'، رييس جمهور وقت آفريقاي جنوبي به ماندلا پيشنهاد كرد كه در صورتي كه وي از مبارزه مسلحانه صرف نظر كند، وي را آزاد مي كند.

اما وزراي آفريقاي جنوبي سعي كردند كه رييس جمهور را از اين تصميم منصرف كنند و به وي گفتند كه ماندلا هرگز مبارزه مسلحانه سازمان خود را فداي آزادي شخصي اش نخواهد كرد.

ماندلا نيز با صدور بيانيه اي از طريق دخترش، پيشنهاد آزادي مشروط را رد كرد و اظهار داشت: اين چگونه آزادي است كه اين سازمان مردمي هنوز از فعاليت منع است. تنها مردان آزاد مي توانند مذاكره كنند. يك زنداني نمي تواند وارد مذاكره شود.

ماندلا را وقتي در سال 1985 ميلادي بعد از عمل پروستاتش به زندان برگشت، براي اولين بار در طول دوران حبسش از هم‌سلولي‌ها و دوستانش جدا كردند. نتيجه اين شد كه نلسون به تنهايي مذاكره با رژيم آپارتايد را شروع كرد و اين درحالي بود كه پيشتر گفته بود كه زندانيان نمي توانند مذاكره كنند، ضمن اينكه برخلاف مشي مبارزه مسلحانه اي بود كه كنگره ملي آفريقا عليه رژيم آپارتايد شروع كرده بود.

حركت جديد ماندلا بر اين ديدگاه استوار بود كه زمان گفت وگو با سركوب گران نژاد پرست آغاز شده است؛ حركتي كه چندان خوشايند مبارزان تندرو حزب كنگره ملي آفريقا در اين دوران مبارزاتي نبود.

زماني كه ماندلا در سال 1985 ميلادي مذاكرات پنهاني اش را با دولت وقت آفريقاي جنوبي شروع كرد بسياري از اعضاي ارشد كنگره ملي آفريقا عنوان مي كردند كه ماندلا با اين حركت سازشكارانه كارش ديگر تمام شده است .

سيريل رامافوزا معاون كنوني حزب حاكم كنگره ملي آفريقا و رهبر وقت اتحاديه ملي معدن‌چيان در آن دوره زماني مي‌گويد: فكر مي كرديم او دارد خيانت مي‌كند. مي‌خواستم ببينمش و بگويم چه كار داري مي‌كني؟ اما اين ابتكاري باورنكردني بود. او ريسك بسيار بزرگي را به جان خريد.

اما ماندلا براي نشان دادن حسن نيت خود و مجاب كردن همرزمانش مجبور شد كه به تمامي دوستانش در زندان توضيح دهد كه هدف او از اين مذاكرات چيست و موفق شد اين كار را انجام دهد و آنها را با خودش همراه سازد.

رامافوزا مي گويد: ماندلا مردي تاريخي است. خيلي جلوتر از ما فكر مي‌كرد. هميشه آيندگان را در ذهن داشت و از خود مي‌پرسيد نسل‌هاي بعد چطور به كارهاي ما خواهند نگريست؟ زندان به او اين توانايي را بخشيد كه بتواند بلند مدت فكر كند. او مجبور بود اين طور باشد و چاره ديگري نداشت. مقياس فكر او روز و هفته نبود؛ دهه بود. مي‌دانست كه تاريخ با اوست و نتيجه كارهايش اجتناب ناپذير است.

بگفته همرزمان نلسون ماندلا، ماديبا ضمن احترام به ديدگاه هاي مختلف، ابايي نداشت براي درك بيشتر دشمنانش، زبان و حتي فرهنگ آنان را ياد بگيرد.

به گفته آنان، در اوايل دهه شصت ميلادي ماندلا شروع به يادگيري زبان آفريكانس ها(سفيد پوستان حاكم بر آفريقاي جنوبي تا قبل از سال 1994ميلادي) مي كند و اين مساله از سوي همرزمان ماندلا مورد انتقاد قرار مي گيرد.

به نظر مي رسيد كه ماندلا تلاش داشت با يادگيري زبان آفريكانس ها كه ريشه در زبان هلندي دارد، دنيا را از دريچه چشمان آفريكانرها ببيند. ماندلا از آن زمان مي‌دانست كه روزي با آن‌ها مبارزه يا مذاكره خواهد كرد و در هر حالت سرنوشت او با آن‌ها گره خورده است. اين كار او از دو جهت راهبردي بود: اول اين كه با حرف زدن به زبان رقيبان، او قدرت‌ها و ضعف‌هايشان را در مي‌يافت و تاكتيك‌هايش را فرموله مي‌كرد و از طرف ديگر خود را مورد توجه آفريكانرها قرار مي‌داد.

دوستان ماندلا مي گويند ، هر كسي، از زندانيان معمولي گرفته تا بوتا رييس جمهور وقت آفريقاي جنوبي از علاقه مندي ماندلا براي صحبت كردن به زبان آفريكانس و دانش او از تاريخ شان تحت تاثير قرار گرفته بود.

بگفته آنان، ماندلا فهميده بود كه سياهان و آفريكانرها يك چيز بسيار ريشه‌اي مشترك دارند: آفريكانرها همان قدر عميقاً خودشان را آفريقايي مي‌دانستند كه سياهان. وي مي‌دانست كه آفريكانرها خودشان هم قرباني تبعيض بوده‌اند. دولت انگليس و مهاجران تازه‌وارد انگليسي هميشه با تحقير به آن‌ها نگاه مي‌كردند. آفريكانرها همان قدر عقده حقارت داشتند كه سياهان.

آليستر اسپاركس تاريخ‌نويس بزرگ آفريقاي جنوبي در باره آفريكانرها مي‌گويد: آن‌ها ظالم‌ترين شخصيت‌هاي رژيم آپارتايد بودند. ماندلا درك كرد كه حتي با بدترين و نادان‌ترين‌ها هم مي‌شود مذاكره كرد.

در اين دوران و همزمان با اين مذاكرات پنهاني، فشار داخلي و بين المللي روي دولت آفريقاي جنوبي، با شعار معروف و جنجالي 'نلسون ماندلا را آزاد كنيد'، براي آزادي وي افزايش يافت.

در سال 1989 ميلادي بوتا رييس جمهور آفريقاي جنوبي دچار سكته مغزي شد و فردريك ويليام دكلرك، جانشين وي شد.

دكلرك رييس جمهور وقت آفريقاي جنوبي در دوم فوريه 1990 ميلادي اعلام كرد كه ممنوعيت فعاليت حزب كنگره ملي كه سال 1960 ميلادي اعلام شده بود را لغو و نلسون ماندلا را از زندان آزاد خواهد شد.

بدين ترتيب نلسون ماندلا پس از 27 سال حبس در يازدهم فوريه 1990 ميلادي از زندان آزاد شد.

ماندلا در اولين روز آزادي اش در سخناني براي ملت آفريقاي جنوبي متعهد شد كه به صلح و آشتي با اقليت سفيد پوست كشور پايبند باشد.

وي در همين حال گفت : متوسل شدن ما به مبارزه مسلحانه با تشكيل شاخه نظامي در كنگره ملي آفريقا در اوايل دهه 1960 ميلادي تنها يك اقدام صرفا دفاعي در برابر خشونت آپارتايد بود و عوامل الزام آور مبارزه مسلحانه همچنان امروز وجود دارد و اميدواريم كه شرايط منجر به حل و فصل مسالمت آميز مسايل شود تا ديگر نيازي به مبارزه مسلحانه نباشد.

وي در سخنانش كه در يازدهم فوريه سال 1990 ميلادي در كيپ تاون ايراد شد، گفت : قامتِ آزادي كه از دور در افق پيدا شده بايد ما را تشويق كند تا تلاش‌هايمان را دو برابر كنيم. تنها با عمل توده‌اي و منضبط است كه مي‌توانيم از پيروزي خود كسب اطمينان كنيم. ما از تمام هم‌وطنان سفيدپوست خود مي‌خواهيم در ساختن آفريقاي جنوبي جديد به ما بپيوندند. جنبش آزادي خانه‌اي سياسي براي شما نيز هست. ما از جامعه‌ي بين‌المللي مي‌خواهيم به كارزار خود براي انزواي رژيم آپارتايد ادامه دهد. برداشتن تحريم‌ها در حال حاضر منجر به خطر سقطِ روند پيشروي به سوي حذف كامل آپارتايد مي‌شود.

راهپيمايي ما به سوي آزادي را بازگشتي نيست. نبايد بگذاريم ترس راهمان را سد كند. حق راي همگاني با فهرست واحد راي‌دهندگان در آفريقاي جنوبي دموكراتيك و غيرنژادي تنها راه پيشروي به سوي صلح و آشتي نژادي است.

ماندلا افزود: در پايان مي‌خواهم سخنان خود در محاكمه‌ام در سال ۱۹۶۴ را تكرار كنم. آن كلمات امروز همانقدر حقيقت دارند كه آن‌روز داشتند. گفتم:

من عليه سلطه‌ي سفيد و عليه سلطه‌ي سياه جنگيده‌ام. آرمانِ جامعه‌اي دموكراتيك و آزاد را كه در آن تمام مردم با هم در آشتي و با فرصت‌هاي برابر زندگي كنند بزرگ داشته‌ام. اين آرماني است كه اميدوارم براي آن زندگي كنم و به آن دست بيابم. اما اگر لازم شد، آرماني است كه حاضرم براي آن بميرم.

نخستين انتخابات دموكراتيك آفريقاي جنوبي در تاريخ 27 آوريل 1994 ميلادي برگزار شد.

كنگره ملي آفريقا اكثريت آرا را در انتخابات به خود اختصاص داد، و ماندلا، به عنوان رهبر كنگره ملي آفريقا، به عنوان نخستين رئيس جمهور سياه‌پوست كشور برگزيده شد، و در دولت اتحاد ملي، دكلرك رييس جمهور قبلي اين كشور از حزب ملي‌گرا به عنوان معاون رئيس‌جمهور انتخاب كرد.

ماندلا در اولين سخنراني اش در يازدهم ماه مي 1994 ميلادي در مقام رياست جمهوري گفت :

ما، بالاخره، به رهايي سياسي خود رسيده‌ايم. ما خود را وقف آزادي تمام مردم‌مان از بند مداوم فقر، محروميت، زجر، جنسيت و ساير تبعيض‌ها مي‌كنيم. ما توانستيم آخرين قدم‌ها به سوي آزادي را در شرايطي نسبتا مسالمت‌آميز بردازيم. ما خود را وقف ساختن صلحي تمام، عادلانه و پايدار مي‌كنيم. ما در تلاش براي دميدن اميد در سينه‌ي ميليون‌ها نفر از مردم‌مان، پيروز گشته‌ايم. اكنون عهد مي‌كنيم جامعه‌اي بسازيم كه در آن تمام مردم آفريقاي جنوبي، چه سياه و چه سفيد، بتوانند بلند قدم بردارند، بي هيچ هراسي در قلب‌هايشان و با اطمينان از حق مسلم‌شان براي كرامت انساني – ملت رنگين‌كمان، در صلح با خود و در صلح با جهان.

دولت موقت وحدت ملي براي نشان دادن تعهد خود به رستاخيز كشورمان، فورا و بلافاصله به مساله‌ي عفو گروه‌هاي مختلف از مردم‌مان مي‌پردازد كه در حال حاضر در زندان به سر مي‌برند.

ما اين روز را تقديم تمام قهرمانانِ اين كشور و بقيه‌ي جهان مي‌كنيم كه به طرق مختلف دست به فداكاري زدند و جان‌شان را تسليم كردند تا ما بتوانيم آزاد باشيم.

روياهاي آن‌ها به واقعيت بدل شده است. آزادي، پاداش آن‌ها است.

ما با خضوع در كنار شادماني، به استقبال افتخار و امتياز بزرگي كه شما، مردم آفريقاي جنوبي،‌ به ما اعطا كرده‌ايد، مي‌رويم تا به عنوان اولين رئيس‌جمهور آفريقاي جنوبي متحد، دموكراتيك، غيرنژادي و غيرجنسيت‌گرا، كشورمان را از دره‌ي تاريكي بيرون بكشيم.

با اين حال، مي‌دانيم كه راه ساده‌اي به سوي آزادي پيدا نمي‌شود.

خوب مي‌دانيم كه هيچ كدام از ما، به تنهايي، نمي‌تواند به موفقيت برسد. پس بايد در كنار هم، به مثابه‌ي مردمي متحد، براي آشتي ملي، براي ملت‌سازي و براي تولد جهاني نوين عمل كنيم.

بگذار عدالت براي همگان باشد.

بگذار صلح براي همگان باشد.

بگذار كار و نان و آب و نمك براي همگان باشد.

بگذار همه بدانند كه براي همگان، بدن و ذهن و روح آزاد شده است تا خود را به تحقق برسانند.

هرگز، هرگز و ديگر هرگز اين سرزمين دوباره سركوب يكي به دست ديگري را تجربه نمي‌كند و بي‌كرامتيِ جزو لعنت‌خوردگان جهان بودن را زجر نمي‌كشد.

بگذار آزادي حكم براند.

خورشيد ديگر هرگز دستاوردي بشري به اين پرشكوهي را به چشم نخواهد ديد!

خداوند نگه‌دار آفريقا باشد!

حركت ماندلا پس از پيروزي و تصاحب قدرت و فراهم شدن امكان تغييرات و اصلاحات ساختاري، رفتاري توام با تساهل و مداراي او با دشمنان ديروز و مخالفان امروز بود.

در همين دوران است كه ماندلا اين سخنان تاريخي را بيان مي كند : ما مي بخشيم اما هرگز فراموش نمي كنيم، ما مي بخشيم و اين بخشش از قدرت ما است .

ماندلا براساس همين مشي و ديدگاه بود كه دكلرك رييس جمهوري پيشين را به عنوان معاون خود برگزيد، دادستان سابق را بركنار نكرد و... كوشيد تا با فراهم آوردن حداكثر همدلي و مشاركت،'راه دشوار آزادي' را طي كند.

وقتي ماندلا از زندان آزاد شد، حتي زندانبان‌هايش را هم در جمع دوستانش آورد و مقاماتي را كه او را به زندان انداخته بودند در كابينه اولش جا داد.

ماندلا ابتدا با' دكلرك' رييس جمهور وقت آفريقاي جنوبي باب دوستي را به سرعت باز كرد، با آنكه دكلرك علناً او را مورد حمله لفظي خود قرار داد و ماندلا حس كرد به او خيانت شده است. ماندلا بر اين باور بود كه در آغوش گرفتن رقيبان، راهي براي كنترل كردن آن‌هاست. آن‌ها وقتي به حال خودشان بودند خطر بيشتري داشتند تا زماني كه در حلقه نفوذ او قرار مي‌گرفتند. او صداقت را پاس مي‌داشت ولي هرگز بيش از حد درگير آن نشد.

نلسون ماندلا در دوران رياست جمهوري اش تلاش داشت رهبري انتقال مسالمت آميز قدرت از اقليت سفيدپوست به اكثريت سياهپوستان را به بهترين نحو تحقق بخشد.

ماندلا دراين دوران بدليل دوري از سياست هاي انتقام جويانه و درپيش گرفتن رفتاري مبتني بر احترام و مسالمت جويانه با تمامي گروه هاي نژادي در آفريقاي جنوبي، ضمن تحكيم جايگاهش در نزد مردم كشورش ، تحسين جامعه جهاني را برانگيخت.

نلسون ماندلا دراين دوران تلاش داشت كه از تمامي ظرفيت هايش براي پيشبرد سياست هاي كنگره ملي آفريقا و برنامه هايش استفاده كند.

از جمله آنكه وقتي ماندلا در سال 1994 ميلادي براي رياست جمهوري نامزد شد، مي‌دانست كه نمادها هم به اندازه محتوا ارزش دارند.

گفته مي شود كه ماندلا هرگز سخن‌ور بزرگي نبوده است، اما بخوبي مي دانست كه مردم نمادها را به خوبي درك مي‌ كنند. براين اساس وي وقتي به پشت تريبون مي‌رفت، حركات آييني 'تويي تويي' را انجام مي‌داد كه نماد مبارزه بود. مهم‌تر از آن، لبخند خيره‌كننده و پرشكوه او بود كه نثار تك تك حاضران مي‌شد. براي سفيدپوستان، اين لبخند نماد آن بود كه ماندلا تلخي ندارد و اين را تلقين مي‌كرد كه با آن‌ها هم‌درد است.

رامافوزا مي‌گويد: لبخند خودش پيغام اصلي بود. وقتي او از زندان آزاد شد، مردم همواره مي‌گفتند كه چرا او تلخ و تند نشده است؟ البته ماندلا از هزار و يك چيز ناراحت بود ولي مي‌دانست كه بيش از هر چيز ديگري، او بايد احساس كاملاً برعكس را نشان دهد. او هميشه مي‌گفت: گذشته را فراموش كنيد، اما مي‌دانستم كه خودش هرگز فراموش نمي‌كرد.

شايد يكي ديگر از ميراث هاي بزرگ ماندلا روشي بود كه براي كناره گيري از قدرت در سال 1999 ميلادي انتخاب كرد .

ماندلا با توجه به محبوبييتي كه داشت مي‌توانست به راحتي تا آخر عمر رياست جمهوري را به عهده داشته باشد.

بسياري مي‌گفتند كه در ازاي سال‌هاي بسيار زيادي كه او در زندان گذرانده، اين كمترين كاري است كه آفريقاي جنوبي مي‌تواند براي او انجام دهد.

در تاريخ آفريقا فقط چند نفر بودند كه به صورت دموكراتيك انتخاب شدند و با ميل و اراده خود از دفتر رياست جمهوري بيرون آمدند. ماندلا مصمم بود كه اولين كسي باشد كه اين كار را مي‌كند، چه در آفريقاي جنوبي و چه در كل قاره آفريقا.

رامافوزا مي‌گويد: كار او اين بود كه مسير را مشخص سازد، نه اين كه هدايت كشتي را شخصاً به عهده بگيرد. او مي‌داند كه رهبران، با انجام ندادن كارها به اندازه انجام دادن كارها رهبري مي‌كنند. در نهايت، كليد اصلي شناخت ماندلا بيست وهفت سال زنداني است كه او سپري كرد.

ماندلا در ژوئن 2004 ميلادي ، در 85 سالگي، اعلام كرد كه از زندگي سياسي كناره‌گيري خواهد كرد. سلامتي وي رو به وخامت نهاده بود و وي مي‌خواست زمان بيشتري را در كنار خانواده‌اش سپري كند. اما وي مبارزه عليه ايدز را از اين مساله مستثني كرده بود.

ماندلا در ژوئيه ۲۰۰۴ميلادي به رغم نامساعد بودن وضعيت جسماني اش به بانكوك پرواز كرد تا در پانزدهمين كنفرانس بين‌المللي ايدز سخنراني كند.

ماديبا پس از دوره رياست جمهوري اش نيز به فعاليت هاي بشردوستانه از جمله فعاليت در صندوق خيريه موسوم به بنياد ماندلا پرداخت.

پسرش ماكگاتو ماندلا، در ششم ژانويه 2005 ميلادي در نتيجه ابتلا به ايدز درگذشت.

بيانيه سال گذشته 'بان كي مون ' دبيركل سازمان ملل متحد به مناسبت روز جهاني ماندلا مي تواند بيانگر نگرش جامعه جهاني به 'ماديبا' باشد.

بان كي مون در اين بيانيه گفت: 'امروز با نهايت خرسندي اظهار مي دارم نلسون ماندلا تولدت مبارك. نلسون ماندلا وكيل و مبارزي آزادي خواه ... زنداني سياسي، ايجاد كننده صلح و رئيس جمهور... التيام دهنده ملت ها ... و مربي نسل هايي از دولت مردان و مردم از هر قشري و گروهي در سراسر جهان بوده است.

نلسون ماندلا 67 سال از زندگي خود را براي ايجاد تغييربراي مردم آفريقاي جنوبي صرف كرد. هديه ما به ايشان مي تواند و بايستي تغيير دنيا به سوي بهتر شدن باشد.

امروز اينجانب به منظور تشويق تك تك افراد براي انجام 67 دقيقه خدمت عمومي به مناسبت روز بين المللي نلسون ماندلا يعني يك دقيقه براي هر سال از خدمت شايان ايشان به بشريت، به بنياد نلسون ماندلا ملحق مي شوم.

مراقب كودكي باشيد. به گرسنه اي غذا دهيد. از محيط زيست خود حفاظت نماييد. داوطلب كار در بيمارستان و يا مركز اجتماعي شويد. براي تبديل جهان به مكاني بهتر، بخشي از نهضت ماندلا شويد.

اين بهترين روش است براي اينكه به نلسون ماندلا بگوييد تولدت مبارك. اين بهترين راه براي سپاس از وي به دليل ارائه افكار خوب به ما است. اقدام كنيد؛ موجب تحول شويد؛ هر روز را روز ماندلا كنيد.

مجمع عمومي سازمان ملل متحد، 18 جولاي، روز تولد نلسون ماندلا را به پاس خدماتش در رواج فرهنگ صلح، روز جهاني نلسون ماندلا اعلام كرده است.

هدف از اعلام روز جهاني ماندلا، تقدير از تلاش هاي وي در گسترش فرهنگ صلح و مسائلي كه سازمان ملل متحد از آن حمايت مي كند، مانند حل مناقشه ها و روابط ميان قوميت ها و نژادها و گسترش حقوق بشر و آشتي و مساوات ميان نژادها اعلام شده است.

بنياد نلسون ماندلا، از مردم و دوستداران اين قهرمان اسطوري خواسته است با توجه به اينكه ماندلا 67 سال از زندگي اش را براي ايجاد تغيير براي مردم آفريقاي جنوبي صرف كرد، آنان نيز 67 دقيقه را وقف خدمت به مردم كنند.



از يادداشتهاي ماندلا:

من باور دارم ... كه ما مسئول كارهايي هستيم كه انجام مي‌دهيم، صرف نظر از اين كه چه احساسي داشته باشيم.

من باور دارم ... كه اگر من نگرش و طرز فكرم را كنترل نكنم، او مرا تحت كنترل خود درخواهد آورد. من باور دارم ... كه قهرمان كسي است كه كاري كه بايد انجام گيرد را در زماني كه بايد انجام گيرد، انجام مي‌دهد، صرفنظر از پيامدهاي آن.

من باور دارم ...كه گاهي هنگامي كه عصباني هستم حق دارم كه عصباني باشم امّا اين به من اين حق را نمي‌دهد كه ظالم و بي رحم باشم.

من باور دارم ... كه هميشه كافي نيست كه توسط ديگران بخشيده شويم، گاهي بايد ياد بگيريم كه خودمان هم خودمان را ببخشيم.

من باور دارم ... كه صرف نظر از اين كه چقدر دلمان شكسته باشد دنيا به خاطر غم و غصه ما از حركت باز نخواهد ايستاد.

من باور دارم ... كه زمينه‌ها و شرايط خانوادگي و اجتماعي برآنچه كه هستم تاثيرگذار بوده‌اند امّا من خودم مسئول آنچه كه خواهم شد هستم.

من باور دارم ... كه گواهي‌نامه‌ها و تقديرنامه‌هايي كه بر روي ديوار نصب شده‌اند، براي ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.

من باور دارم ... آزادي به بريدن زنجيرها از دست و پا خلاصه نمي شود ،آزادي به احترام گذاشتن آزادي ديگران نيز نياز دارد.

از: قاسم شريعتي

اول**1552**9241