به گزارش ايسنا موسويان حدود يك ماه پيش براي ديدار مادرش به ايران آمد. وي با حضور در ايسنا به سوالات مختلف از جمله توافق ژنو، مذاكرات آينده ايران و 1+5 و ...به پاسخ داد.
وي درباره پذيرش برخي محدوديت ها در برنامه غنيسازي يا اجراي پروتكل الحاقي در گام نهايي تصريح كرد: نبايد در داخل طوري شعار دهيم كه اگر فردا روزي پروتكل الحاقي را پذيرفتيم، مردم احساس شكست كنند. همه كشورهايي كه غني سازي دارند، پروتكل را پذيرفته اند.
اين عضو پيشين تيم مذاكره كننده هسته اي رسيدن به توافق با 1+5 را در مذاكرات بر سر گام نهايي 'امكانپذير' دانست و گفت: كف مطالبات ايران در توافق نهايي بايد غني سازي در خاكش و برداشتن همه تحريم ها باشد.
سيد حسين موسويان در گفتوگو با خبرنگار انرژي هستهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در پاسخ به اين پرسش كه چرا در دوره مديريت آقايان روحاني، لاريجاني و جليلي بر پرونده هستهاي درباره 'حق' غنيسازي ايران توضيحي كه امروز در مذاكرات هستهاي ارايه ميشود، مبني بر اينكه «ايران به دنبال شناسايي حق غنيسازياش از سوي آمريكا و كشورهاي 1+5 نيست، چون انپيتي اين حق را به او داده است» نشنيده يا در رسانه ها و در تحليل ها نديده ايم؟ تصريح كرد: بر اساس انپيتي تمام اعضا ميتوانند از تكنولوژي صلحآميز هستهاي برخوردار شوند و در متن اين معاهده هيچ كلمهاي تحت عنوان «غنيسازي» وجود ندارد، اما توليد سوخت براي مصارف صلحآميز جزئي از تكنولوژي هستهاي است.
توليد سوخت از طريق غني سازي و آب سنگين قانوني است
وي اظهار كرد: توليد سوخت از دو طريق غنيسازي و آب سنگين صورت ميگيرد و بر اساس متن انپيتي هر دو روش مشروع و قانوني است، چون توليد سوخت بخشي از پروسهاي است كه تكنولوژي صلحآميز هستهاي به آن احتياج دارد، بنابراين طبق انپيتي غنيسازي مجاز و مشروع است و هيچ اختلافي در بين اعضا در اينباره وجود ندارد.
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي در دولت خاتمي ادامه داد: اگر برخي از اعضاي آژانس مساله غنيسازي را زير سوال ميبرند، حركتي سياسي است. كشورهاي زيادي عضو انپيتي هستند و غنيسازي هم دارند مثل آلمان، آرژانتين، هلند، برزيل و ژاپن. اگر غيرقانوني بود طبق معاهده اين كشورها هم نبايد غنيسازي داشته باشند.
موسويان درباره اختلافنظر برخي كشورها با ايران بر سر غنيسازي تصريح كرد: اختلاف از اينجا شروع ميشود كه ايران ميگويد طبق انپيتي غنيسازي حق مشروع ماست و قدرتهاي بزرگ ميگويند، طبق مقررات آژانس همه اعضا موظف به اجراي قطعنامههاي شوراي حكام هستند و ايران عضو آژانس است و بايد قطعنامهها را اجرا كند. بر همين اساس شوراي حكام از ابتدا تعليق غنيسازي، اجراي پروتكل الحاقي، ترتيبات فرعي كد اصلاحيه 3.1 و دسترسيهاي فراتر از پروتكل الحاقي را خواستار شد. ايران بخشي از اين درخواست را اجرا و بخشي ديگر را اجرا نكرد.
در دولت احمدينژاد دسترسيهاي فراتر از پروتكل الحاقي غيررسمي داده شد
اين ديپلمات پيشين كشور با بيان اينكه ايران پروتكل الحاقي را در دولت آقاي خاتمي به طور رسمي و در دولت آقاي احمدينژاد غيررسمي اجرا كرد، گفت: بر اساس گزارش مديركل آژانس دسترسي در قالب پروتكل الحاقي در دولت قبل به دفعات داده شده است. اين در حالي بود كه دولت اعلام ميكرد طبق مصوبه مجلس شوراي اسلامي پروتكل را اجرا نميكند. همچنين در دولت آقاي خاتمي دسترسي فراتر از پروتكل الحاقي داده شد و در دولت آقاي احمدينژاد هم اين دسترسيها داده شد. مثلا بازديدي كه آقاي هرمان ناكارتس، معاون آمانو در اوت 2011 از بخش تحقيق و توسعه سانتريفيوژها و آب سنگين اراك داشت. آقاي فريدون عباسي رييس وقت سازمان انرژي اتمي آن زمان اعلام كرد كه ما حاضريم پنج سال دسترسي كامل دهيم و يك هفته براي ارايه نمونه دست بازرسان را در آن مقطع باز گذاشت و تمام تكنولوژي ايران را آنها بازديد كردند.
دسترسيها به مراكز در تاريخ آژانس بيسابقه است
موسويان با اشاره به اظهارات نماينده وقت ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي مبني بر اينكه 'ايران دسترسيهاي فراتر از پروتكل الحاقي به آژانس داد' خاطرنشان كرد: هيچ عضو آژانس تاكنون دسترسيهايي كه ايران فراهم كرده را نداده است و چنين دسترسيهايي در تاريخ آژانس در بخش تحقيق و توسعه سانتريفيوژها سابقه ندارد.
وي اظهار كرد: قدرتهاي بزرگ براي توجيه افكار عموميشان آن بخش از حقوق ايران كه غنيسازي را برايش مجاز ميداند عنوان نميكنند، بلكه ميگويند طبق قطعنامههاي شوراي حكام و شوراي امنيت ايران بايد غنيسازي را تعليق كند و ايران را متخلف نشان ميدهند.
اين استاد دانشگاه در استدلالي حقوقي با اشاره به قطعنامههاي شوراي امنيت درباره ايران در بحث هستهاي خاطرنشان كرد: بر اساس منشور سازمان ملل همه اعضا موظف به اجراي قطعنامهها هستند و قطعنامههاي شوراي امنيت بر اجراي كنوانسيونها تفوق دارد، چون شوراي امنيت در قالب فصل هفتم منشور ملل متحد، نميتواند بر هيچ چيزي وقتي موضوع تهديد و صلح امنيت بينالملل مطرح است مسلط باشد. وقتي پرونده هستهاي ايران در سال 2006 به شوراي امنيت ارجاع داده شد و طبق فصل هفتم منشور برنامه هستهاي ايران تهديد صلح و امنيت بينالملل شد، مباحث و استدلالهاي ايران درباره حقوقش در چارچوب ان پي تي تحتالشعاع قرار گرفت.
ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت را از اساس غيرقانوني ميدانم
وي خاطرنشان كرد: البته اين تفسير ظالمانه است و ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت را از اساس غيرقانوني ميدانم. در يكي از مجامع علمي بينالمللي درباره اينكه ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت غيرحقوقي و غيرقانوني است بحث شد، يكي از سفراي سابق اروپايي كه عضو هيات مذاكرهكننده اروپا با ايران هم بود اظهار كرد كه 'نگوييد غيرقانوني، بگويند غيرحقوقي.' او استدلال ميكرد كه ارجاع غيرحقوقي است چون ايران هيچ انحرافي به سمت ساخت سلاح و بمب هستهاي نداشت و به آژانس اجازه دسترسي و نظارت هم داده بود، بنابراين دليلي حقوقي براي ارجاع به شوراي امنيت وجود نداشت، اما غيرقانوني نيست چون قانون قطعنامه شوراي امنيت است.
موسويان در ادامه تاكيد كرد: استدلال ايران براي داشتن راكتور آب سنگين، غنيسازي تا 100 درصد، نداشتن محدوديت در سانتريفيوژها يا ساخت مراكز غنيسازي به طور كامل درست است، اما طرف مقابل ميگويد طبق مقررات آژانس تا زماني كه به طور صد در صد صلحآميز بودن برنامه هستهاي از نظر آژانس ثابت نشده و آژانس دراينباره گزارش نداده است، بايد پروتكل الحاقي را براي راستيآزمايي اجرا وغنيسازي را تعليق كنيد.
طبق انپيتي غنيسازي حق ماست چه به رسميت بشناسند، چه نشناسند
معاون پيشين شوراي عالي امنيت ملي با اشاره به اصرار غرب بر تعليق غنيسازي در ايران تصريح كرد: آنها در اين بحث در برابر استدلال ايران كه غني سازي را حق خود مي داند، معتقدند 'اول برادريات را ثابت كن، بعد ادعاي ارث كن'. يعني اول ايران قطعنامههاي شوراي حكام و شوراي امنيت را اجرا كند، بعد كه صد در صد صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران تاييد شد، ادعاي غنيسازي كند. اما در مقابل ما معتقديم طبق انپيتي غنيسازي حق ماست و آن را مذاكره نميكنيم، چه آن را به رسميت بشناسند، چه نشناسند. چه قوانين و مقررات آژانس آن را بپذيرد، چه نپذيرد.
موسويان درباره نپذيرفتن 'حق' غنيسازي براي ايران از سوي آمريكا با اين استدلال كه اين كشور غنيسازي را براي هيچ كشوري به رسميت نشناخته است، اظهار كرد: استراتژي و رويه آمريكا درباره غنيسازي بعد از تصويب معاهده انپيتي اين بوده است كه غنيسازي را در هيچ كشوري به طور رسمي به رسميت نميشناسد، چون در متن انپيتي كلمه «غنيسازي» وجود ندارد، بنابراين آنها ميگويند تنها «بهرهمندي» ايران از تكنولوژي صلحآميز هستهاي را به رسميت ميشناسند. طرف ايراني ميگويد در توافق بايد كلمه «غنيسازي» بيايد وگرنه توافقي صورت نميگيرد، چون اصل مناقشه هسته اي بر سر همين غنيسازي است.
در توافق ژنو زمينه پذيرش عملي غنيسازي ايران فراهم شده است
وي با بيان اينكه 'در مذاكرات هستهاي اخير، 1+5 به ويژه آمريكا به طور ضمني و عملي غنيسازي در خاك ايران را پذيرفت' گفت: معتقدم در توافق ژنو زمينه پذيرش عملي غنيسازي ايران فراهم شده است، اما برخي در داخل فكر ميكنند در همين توافق اوليه بايد از همان ابتدا غنيسازي ايران به رسميت شناخته شود يا همه تحريمها برداشته ميشد! ولي بايد گفت كه توافق زمينه را براي معاملهاي كه اين مسايل در آن لحاظ و محقق شود، فراهم ميكند. درست مثل اتفاقي كه براي ژاپن صورت گرفت. آمريكا غنيسازي را براي ژاپن هم به رسميت نشناخت، اما قبول كرد با دو شرط اساسي غنيسازي را داشته باشد، اول اينكه كمتر از 5 درصد غني كند و دوم پروتكل الحاقي را اجرا كند.
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي تصريح كرد: بر اساس برداشت سياسي و تجربهاي كه در چند سال گذشته در آمريكا و اروپا به دست آوردم، اگر بخواهيم تصويري از توافق نهايي ميان ايران و 1+5 در بحث هستهاي داشته باشيم، اين توافق بر چهار مبناست. اول برداشته شدن تحريمهاي يكجانبه و چندجانبه مرتبط با موضوع هستهاي. دوم پذيرفته شدن غنيسازي در خاك ايران. سوم بازرسيها در چارچوب مقررات و خواستههاي آژانس از برنامه و مراكز هستهاي ايران كه شامل اجراي پروتكل الحاقي و در برخي موارد فراتر از پروتكل ميشود. چهارم، تضمينهايي كه موجب ميشود برنامه صلحآميز هستهاي ايران در آينده به سمت ساخت سلاح نرود، بايد در يك دوره زماني مشخص باشد. به طور مثال نگه داشتن غنيسازي در سطح پنج درصد و متوقف كردن 20 درصد امري فراتر از انپيتي است كه در دو دولت قبل پذيرفته شده است.
حل مطالعات ادعايي و ابعاد احتمالي نظامي به دسترسيهاي فراتر از پروتكل نياز دارد
موسويان درباره دسترسي هاي فراتر از پروتكل الحاقي گفت: دسترسيهاي فراتر از پروتكل الحاقي يعني همان اتفاقي كه در دولت آقايان خاتمي و احمدينژاد افتاد، در دولت آقاي روحاني هم روي ميدهد. چرا كه حل و فصل مطالعات ادعايي و ابعاد احتمالي نظامي به دسترسيهاي فراتر از پروتكل الحاقي نياز دارد.
توافق نهايي امكانپذير است
مهم ترين چالش مذاكرات گام نهايي درباره حدود و ميزان غني سازي و ...
معاون پيشين شوراي عالي امنيت ملي اظهار كرد: در مذاكره اگر دو طرف بخواهند بر روي مواضع خود بياستند به نتيجه نميرسند. امكان ندارد كه ايران وارد مذاكرهاي شود كه هر چه قدرتهاي بزرگ خواستند بپذيرد و بالعكس.
موسويان در ادامه اين گفتوگو با اشاره به اينكه در مذاكرات گام نهايي ميان ايران و 1+5 چالشهاي پيچيده و سختي را خواهيم داشت، اظهار كرد: يكي از مهمترين چالشهاي سنگين تيم مذاكرهكننده در گام نهايي بحث درباره ميزان، سطح و دامنه غنيسازي و توليد سوخت در چارچوب 'نيازهاي عملي' و مصرف واقعي ايران است كه طرف مقابل حتما بر اين مسايل موضع جدي دارد. در عين حال معتقدم اگر دو طرف درباره چهار اصل مذكور آمادگي انعطاف داشته باشند، توافق نهايي امكانپذير است.
در توافق نهايي براي غني سازي حد و مرز وجود خواهد داشت
اين ديپلمات باسابقه كشورمان خاطرنشان كرد: جديترين مذاكرات هستهاي دو سه ماه قبل از توافق ژنو صورت گرفت و شش ماه زمان اجراي توافق فرصتي است كه ابهامات دو طرف از توافق برطرف شود، اما اينكه فكر كنيم در توافق نهايي حد و مرزي براي غنيسازي ايران وجود نخواهد داشت، تصورغيرواقعبينانهاي است و چنين چيزي اتفاق نميافتد.
موسويان در پاسخ به اين پرسش كه در زمان مذاكرات هستهاي در دوره شما آيا صحبتي از اينكه مخالفتها بر سر به رسميت نشناختن حق غنيسازي براي ايران به خاطر استراتژي هستهاي آمريكا است كه براي همه كشورها اعمال مي شود؟ هر چند كه آمريكا در آن مقطع رسما طرف مذاكره نبود اما مهمترين محور و پشت پرده مذاكرات اروپايي ها با ايران بود، گفت: خير، چنين چيزي در آن مقطع مطرح نبود.
وي با اشاره به برداشت متفاوت ايران و 1+5 از توافق ژنو و به وجود آمدن ابهاماتي نزد افكار عمومي هر دو طرف به ويژه ايران خاطرنشان كرد: معتقدم هر دو طرف درباره توافق درست ميگفتند، البته با تعابير اشتباه. بر اساس توافق ژنو 1+5 قبول كرد كه درعمل ايران غنيسازي داشته باشد و اين امري قطعي است، اما اينكه 'حق' غنيسازي را به رسميت بشناسد، نه درباره ايران و نه كشورهايي مثل ژاپن و آلمان و ديگران هم آن را نپذيرفته است.
استدلال موسويان درباره نگاه يكي از فقهاي كشور به توافق ژنو
موسويان با اشاره به اظهارنظر يكي از فقهاي كشور درباره متن توافق ژنو، خاطرنشان كرد: اين فقيه كشور كه مسلط به زبان انگليسي است در جلسهاي چند هفته پيش اظهار كردند كه 'من فقهيم و كارم استدلال متون است و چند بار متن (توافق) را خواندم، اما استنباط نكردم كه قدرتهاي بزرگ حق غنيسازي ايران را به رسميت شناختند.' البته حرف ايشان درست است، اما در متني كه فعلا وجود دارد پذيرش عملي غنيسازي در خاك ايران هم در دوره مذاكره و هم بعد از آن پذيرفته شده است و در درازمدت بعد از توافق نهايي هم وجود خواهد داشت. معتقدم نبايد بر سر واژگان دعوا كنيم.
پذيرش عملي حق غني سازي هم در توافق اوليه آمده، هم در توافق نهايي خواهد آمد
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هسته اي در پاسخ به اين پرسش كه چرا توجيهي كه امروز مورد اشاره آمريكا و ايران در بحث 'حق' غنيسازي است قبلا مطرح نشده بود؟ در حالي كه از ابتداي بحث هستهاي مناقشه اصلي همانطور كه خودتان گفتيد بر سر شناسايي 'حق' غنيسازي بود است، وگرنه چالش هستهاي ميتوانست زودتر از اينها حل شود؟ گفت: پذيرش عملي حق ايران انجام شده است و اين پذيرش هم در توافق اوليه است و هم در توافق نهايي خواهد آمد. آنچه در توافق اوليه نيست و در نهايي هم نميآيد به رسميت شناختن 'حق' غنيسازي ايران است.
نمي دانم چرا قبلا استدلال آمريكا در نپذيرفتن 'حق' غني سازي مورد توجه نبوده است؟
وي خاطرنشان كرد: نميدانم چرا چنين استدلالي 4 يا 8 سال پيش به ذهن سياستمداران آمريكايي و ايراني نرسيد، اما من در چند سال اخير با شركت در صدها ساعت محافل عملي و آكادميك در آمريكا و اروپا و بر اساس تجربهاي كه كسب كردم، متوجه تفاوت برداشت دو طرف درباره موضوع حق غنيسازي شدم. من در مطالبم در گذشته بر روي «شناسايي» حق ايران تاكيد ميكردم اما آنها (كارشناسان و حقوقدانان غربي) ميگفتند كه ما غنيسازي را براي آلمان و ژاپن پذيرفتيم، اما آن را به عنوان 'حق' به رسميت نشناختيم. در عين حال تاكيد مي كنم، نميدانم چرا حقوقدانان و سياستمداران ايران و آمريكا قبلا در اين چارچوب بحث نكردند.
توافق ژنو نه فتحالفتوح است و نه ننگين
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي در ادامه گفت وگويش با ايسنا درباره برخي عبارات و واژگان در 'برنامه اقدام مشترك' كه مبهم و محدودكننده فعاليتهاي هستهاي و برنامه غنيسازي ايران به نظر ميآيد، گفت: به نظر در ارزيابي از توافق ژنو در كشور دچار افراط و تفريط شدهايم. عدهاي معتقدند تيم مذاكرهكننده همه چيز را داده است و توافق را ننگين و خيانت و مذاكرهكنندگان كشور را عوامترين افراد ميدانند كه از مذاكره چيزي نميدانند، در حالي كه مذاكرهكنندگان 1+5 تيزترين و باهوشترين ديپلماتها بوده و هر چه خواستند به دست آوردهاند. عدهاي هم اين توافق را فتحالفتوح تلقي ميكنند و از آن به شكست 1+5 يا تسليم قدرتهاي جهاني در مقابل ايران تعبير ميكنند. اما معتقدم توافق ژنو نه فتحالفتوح است و نه ننگين.
وي گفت: در يك معنا توافق ژنو برد برد است، البته نه به اين معنا كه هر دو طرف به خواستههاي حداكثريشان رسيده باشند.
موسويان با طرح اين پرسش كه اگر اين توافق صورت نميگرفت طرفهاي درگير در بحث به چه سمت و سويي ميرفتند؟ اظهار كرد: اگر اين توافق صورت نميگرفت، ايران به افزايش سطح و ميزان غنيسازي ادامه ميداد و طرف مقابل هم تحريمها را افزايش ميداد و احتمال وقوع جنگ جدي ميشد. بنابراين همين كه چنين روندي شكل نگرفت، موفقيت و دستاورد است. براي ايران متوقف شدن تحريمهاي جديد و بخشي از تحريمهاي گذشته موفقيت نسبي است، چون خواسته اسرائيل، اعراب، تندروهاي كنگره و ضد انقلاب مبني بر اينكه اگر آمريكا دست به تحريمها بزند، ساختمان تحريمها را متزلزل كرده است محقق نشد.
نبايد در مساله هستهاي اغراق كنيم
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي تاكيد كرد: نبايد در مساله هستهاي اغراق كنيم به گونهاي كه مردم تصور كنند مساله هستهاي يعني جمهوري اسلامي، ملت و تاريخ ايران. البته تكنولوژي هستهاي تكنولوژي برتري است و حتما هم بايد آن را داشته باشيم و از خطوط قرمز ماست، اما مگر بعد از جنگ كه هشت سال خون و خسارت داديم، از عراق خسارتي گرفتيم؟ در يك برآورد بايد 600 ميليارد دلار خسارت به ايران داده ميشد، اما يك دلار هم نگرفتيم و شرف و دين و آبرويمان هم از بين نرفت. به قول علما جنگ در نقطهاي از باب 'اكل ميت' به پايان رسيد.
قطعنامه 598 جام زهر نبود
وي با اشاره به قطعنامه 598 و تعبير امام خميني از آن كه 'جام زهر' بود با بيان اينكه 'قطعنامه 598 پيروزي براي كسي (عراق و ايران) نبود و جام زهر هم نبود' اظهار كرد: با اينكه تعبير جام زهر را حضرت امام (ره) فرمودند، اما نظر من اين است كه قطعنامه 598 جام زهر نبود. همين كه عراق يك ميليمتر از خاك ايران را نتوانست تصرف كند و ما نه در مقابل عراق كه در مقابل يك دنيا ايستاديم، پيروزي بود. معتقدم بايد ابعاد اين پيروزي را براي مردم باز كنيم.
بايد به مردم صريح گفت كه در مذاكره امتياز ميدهيم و امتياز ميگيريم
معاون پيشين شوراي عالي امنيت ملي تصريح كرد: متاسفانه در كشور به شكلي افراطي با توافق ژنو برخورد ميكنند كه اين برخورد روحيه مردم را نسبت به آن خراب ميكند. بايد به مردم صريح گفت كه در مذاكره امتياز ميدهيم و امتياز ميگيريم. آنها (1+5) هم وارد مذاكره ميشوند و امتياز ميدهد تا امتياز بگيرند. اينكه آمريكا و جهان غرب بعد از 34 سال خصومت با ايران ميپذيرند ايران ما در خاك خود غنيسازي داشته باشد، امتياز كمي است؟ خط قرمز اعراب، اسرائيل و آمريكا را برداشتيم، اما الان از اين مسايل صحبت نميشود يا كم اهميت نگاه ميشود.
محدوديت ها در غنيسازي بايد براي دوره اعتمادسازي باشد، نه هميشه
وي گفت: اگر بخواهم منصفانه قضاوت كنم، هر كس ديگري از ميان 75 ميليون نفر به مذاكره ميرفت بيشتر از آنچه تيم مذاكرهكننده امتياز گرفت، نميتوانست كاري كند.
موسويان ادامه داد: آنها يك امتياز به ما دادند كه پذيرش غنيسازي در خاك ايران است و يك امتياز ما به آنها داديم كه پذيرش محدوديت در برنامه غنيسازيمان است و مذاكره يعني همين. البته در توافق نهايي اگر محدوديتهايي را براي اعتمادسازي در ابعاد غنيسازي ميپذيريم، بايد براي همان دوره اعتمادسازي باشد، نه هميشه. همچنين 'نياز عملي' ايران در برنامه و فعاليت هاي هسته اي را خودمان تعريف ميكنيم، نه قدرتهاي بزرگ. اين اصول بايد به طور جدي در مذاكرات نهايي مورد توجه باشد.
هيچ كشوري نيست كه فعاليتهاي غنيسازي داشته باشد و پروتكل الحاقي را نپذيرفته باشد
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي درباره پذيرش و اجراي پروتكل الحاقي در گام نهايي، اظهار كرد: 120 كشور پروتكل الحاقي را پذيرفتند و هيچ كشوري نيست كه فعاليتهاي غنيسازي داشته باشد و پروتكل الحاقي را نپذيرفته باشد. البته برزيل و آرژانتين پروتكل الحاقي را نپذيرفتند، اما با آژانس توافقي شبيه به پروتكل الحاقي، بالاتر از پادمان جامع امضا كردند. ما نميتوانيم از اين امر مستثني باشيم و نبايد در داخل چنين شعاري دهيم كه اگر فردا روزي پروتكل الحاقي را پذيرفتيم، مردم احساس شكست كنند.
اگر حمايت رهبري نباشد به جايي نمي رسيم
موسويان با اشاره به اهميت حمايت مقام معظم رهبري از تيم مذاكرهكننده در رسيدن به توافق گفت: اگر حمايت رهبري نبود به اين مرحله نميرسيديم و بعد از اين هم اگر حمايت ايشان نباشد به جايي نميرسيم.
منتقدان تيم هسته اي در دوران ما باورشان بود كه پرونده به شوراي امنيت نمي رود
عضو پيشين تيم مذاكره كننده هسته اي كشور در پاسخ به اين پرسش كه انتقادها به تيم هستهاي در دوره شما بيشتر بود يا در دوره فعلي؟ تصريح كرد: عمده منتقدان ما در دولت خاتمي باور و فرضشان اين بود كه ارجاع به شوراي امنيت يك بلوف است و بر اساس اين فرضيه مينوشتند و صحبت ميكردند و تيم را مورد حمله قرار ميدادند، اما ما معتقد بوديم كه موضوع ارجاع پرونده مسالهاي حقوقي نيست و كاملا سياسي است. آمريكاييها 30 سال منتظر بودند ايران را تهديد صلح و امنيت جهاني و بر روي ميز شوراي امنيت قرار دهند يا تحريمهاي يكجانبه عليه ايران را با اجماع جهاني همراه سازد. ما در آن مقطع به خوبي ميدانستيم كه موضوع هستهاي ابزار مناسبي براي آمريكا در راستاي محقق كردن اهداف 30 سالهاش است.
وي ادامه داد: البته در دوره ما هر دو طرف حسن نيت داشتيم، اما با دو فرضيه متفاوت.
نبايد موجوديت نظام، كشور و انقلاب را در گرو مساله هستهاي ببريم
موسويان تاكيد كرد كه 'نبايد موجوديت نظام، كشور و انقلاب را در گرو مساله هستهاي ببريم چون اين مسايل مهمتر از آن است كه حتي در گرو جنگ تحميلي قرار گيرد. بعد از جنگ چيزي از ارزش، اعتبار و اهميت ايدئولوژيك و استراتژيك ايران كاسته نشد بلكه افزوده شد. البته اين به معناي كم اهميت دانستن مساله هستهاي نيست. تكنولوژي هستهاي و مساله غنيسازي كاربردهاي بسيار دارد و فقط يك مساله فني نيست، اما ماهيت و هويت مادي و معنوي ايران به مساله هستهاي گره نخورده است. بايد بپذيريم هر كس به مذاكره برود، ناچار خواهد بود بين قطعنامههاي شوراي امنيت، شوراي حكام، مقررات آژانس و خواستههايي كه ايران دارد، انعطاف به خرج دهد، همانطور كه قدرتهاي بزرگ مجبور خواهند شد در اعمال قطعنامههاي شوراي امنيت درباره ايران انعطاف به خرج دهند و كوتاه بيايند.
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي در دولت خاتمي درباره برگرداندن قطعنامههاي شوراي امنيت، گفت: چنانچه توافق نهايي امضا شود، به تاييد شوراي حكام آژانس و شوراي امنيت ميرسد و جدول زمانبندي اجراي توافق وجود خواهد داشت كه متناسب با پيشرفت تعهدات توسط دو طرف تحريمها برداشته خواهد شد.
توافق ژنو مي تواند 3 تا 5 سال اجرا شود
موسويان درباره زمان احتمالي اجراي توافق ژنو اظهار كرد: توافق نهايي اگر خوب تعريف شود، بين سه تا پنج سال ميتواند اجرا شود و بعد از آن برنامه صلحآميز هستهاي ايران عادي ميشود.
توليد سوخت 20 درصد كار درستي بود
وي درباره تعليق غنيسازي 20 درصدي گفت: غنيسازي بالاي پنج درصد هيچ وقت برنامه ايران نبوده است. وقتي آنها زور گفتند كه براي راكتور تهران سوخت نميدهند ما خودمان براي توليد سوخت تا غناي 20 درصد اقدام كرديم كه معتقدم كار درستي بود، چون آنها متوجه شدند با فشار و تهديد اين پروسه جلو نميرود.
هيچ وقت در برنامه غنيسازي ايران «برچيدن» اتفاق نميافتد
اين ديپلمات با سابقه كشورمان درباره مذاكرات گام نهايي و اظهانظرهايي كه قبل از آغاز آن از سوي آمريكا مبني بر 'برچيده' شدن برنامه هستهاي مطرح ميشود با بيان اينكه در هر مذاكرهاي كه موضوع آن چالش بزرگ بينالمللي است مثل پرونده هستهاي ايران، مذاكرهكنندگان با خواست حداكثري وارد ميشوند و براي تحقق خواستشان از قبل تبليغات ميكنند تاكيد كرد كه اما اگر دو طرف به دنبال يك مصالحه و توافق باشند به خواست حداقلي رضايت ميدهند.
موسويان گفت: هيچ وقت در برنامه غنيسازي ايران «برچيدن» اتفاق نميافتد.
فكر نمي كنم استراتژي هستهاي ايران توليد سوخت مازاد بر مصرف باشد
معاون پيشين شوراي عالي امنيت ملي درباره توليد سوخت هستهاي در كشور در آينده خاطرنشان كرد: فكر نميكنم استراتژي هستهاي ايران توليد سوخت مازاد بر مصرف باشد. طبق اظهارات طرف 1+5 و متن توافق، اگر ايران 2 يا 4 نيروگاه اتمي داشته باشد، ميتواند براي همان تعداد سوخت توليد كند و اگر روزي 20 نيروگاه داشت به همان ميزان مي تواند در مقطعي كه عملا نياز دارد، سوخت توليد كند. اما اگر ايران قصد صادرات سوخت داشته باشد، اين حق ايران طبق انپيتي است.
وي در عين حال تصريح كرد كه 'اگر توافق بينالمللي صورت نگيرد و مناقشه هستهاي ايران حل و فصل نشود يا قطعنامههاي شوراي امنيت به قدرت خود باقي بماند، كسي خريدار كالاي هستهاي ما نخواهد بود. بنابراين بايد واقعبينانه برخورد كرد و پذيرش واقعيات به معني از دست دادن اساس حقمان در زمينه هستهاي نيست.
موسويان افزود: ما قدرتهاي بزرگ را قانع كرديم كه غنيسازي در خاك ايران را بپذيرند و اصل دعوا و مناقشه بر روي همين مساله بود.
با تمديد مهلت شش ماهه اجراي گام اول توافق ژنو موافق نيستم
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي در دولت خاتمي در پاسخ به اين پرسش كه تمديد مهلت شش ماهه اجراي گام اول توافق ژنو براي ايران را مثبت يا منفي ميداند؟ گفت: موافق تمديد مهلت شش ماهه گام اول توافق ژنو نيستم و توصيهام به هر دو طرف اين است كه در شش ماه توافق را اجرا كنند و به سراغ اجراي گام بعدي بروند، چون اين توافق در چهار جبهه به طور جدي مورد چالش است. لابي صهيونيست، كنگره آمريكا، جبههاي از اعراب و نه همه آنها و منافقين و ضد انقلاب.
اين استاد دانشگاه پرينستون آمريكا با اشاره به انتخابات كنگره در نوامبر 2014 تصريح كرد: از تابستان آينده آمريكا به طور عملي وارد مبارزات انتخاباتي ميشود و در عمل تصميمگيريهاي بزرگ در اين فاصله امكانپذير نيست. علاوه بر اين اگر جمهوريخواهان در كنگره پيروز شوند به طور كامل با توافق آمريكا با ايران مخالف هستند. آنها (جمهوريخواهان) سعي خواهند كرد با توافق ژنو عليه دموكراتها در انتخابات شركت كنند، البته دموكراتها هم اگر بتوانند تا قبل از تابستان آينده مساله هستهاي را حل كنند در انتخابات آتي به نفعشان خواهد بود.
كف مطالبات ايران در توافق نهايي بايد غني سازي در خاك و برداشتن همه تحريمها باشد
موسويان گفت: كف مطالبات ايران در توافق نهايي بايد دو چيز باشد؛ اول اينكه همه تحريمهاي يكجانبه و چندجانبه مربوط به مساله هستهاي برداشته شود و دوم غنيسازي براي مصارف صلحآميز هستهاي در خاك ايران پذيرفته شود و بتوانيم سوخت مورد نياز خود را توليد كنيم.
گزينه 'روي ميز' شعار است، اوباما مصمم است مساله هستهاي را حل كند
اين ديپلمات با سابقه كشورمان در پاسخ به اين پرسش كه برخي معتقدند ايران بايد در قبال موضع هميشگي آمريكا كه ميگويد 'گزينهها (نظامي) روي ميز است' خروج از انپيتي را مطرح كند، با تاكيد بر اينكه آمريكا 34 سال است ميگويد همه گزينهها روي ميز است و هيچ وقت هم نه جمهوريخواه و نه دموكرات از آن استفاده نكردهاند افزود: با توجه به شرايط داخلي آمريكا اين موضع 'شعار' است و مصرف داخلي دارد. معتقدم اوباما مصمم است مساله هستهاي را حل كند، اما با توجه به چالشهايي كه در برابر اين تصميم دارد بايد معامله نهايي به نحوي باشد كه بتواند در داخل در مقابل چهار جبههاي كه از آن نام بردم مانور دهد و آنها را راضي نگه دارد. معتقدم بايد اين نوع موضعگيريها را شوخي تلقي كنيم.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: البته از نظر من و از نظر حقوقي اين حرف مخالف منشور سازمان ملل است، چون هيچ كشوري حق تهديد يك عضو ديگر سازمان ملل را ندارد. تنها مرجع شوراي امنيت سازمان ملل است نه آمريكا. اوباما كه مدعي رعايت حقوق و مقررات بينالمللي است و از ايران انتقاد ميكند، اين مساله را نقض ميكند. به نظر اوباما بايد اين شعار را براي هميشه كنار بگذارد، اما اگر اين ظرفيت و توانايي را ندارد، بايد بدانيم كه آنها مشكلات داخلي دارند.
به مصلحت روحاني است درباره نظارت و تصميم گيري در بحث هسته اي استراتژي دولتهاي قبلي باقي بماند
موسويان هم چنين درباره طرح موضوع كميته ناظر بر مذاكرات و مذاكرهكنندگان، گفت: معتقدم استراتژي كه در دولت خاتمي و احمدينژاد بود كه جمعي نظارت و تصميمگيري در بحث هستهاي داشتند، خوب است و به مصلحت است كه همان جمع در دولت روحاني هم باشد.
وي درباره تيم مذاكرهكننده هستهاي گفت: اينكه چه كسي مذاكره كننده باشد، مساله مهمي نيست. ممكن است كشور يك روز تصميم بگيرد كه وزير دفاع يا نماينده ايران در سازمان ملل مذاكره كند، اما اينكه تيم كارشناسي مذاكرهكننده در وزارت خارجه باشد، حرف درستي است. در دوران آقاي خاتمي هم در عمل تيم كارشناسي از وزارت خارجه بودند و اين امري طبيعي است.
درگيري سياسي داخلي در روند فعلي هستهاي سم مهلك است
سفير پيشين ايران در آلمان ادامه داد: دولت آقاي روحاني و نظام جمهوري اسلامي احتياج به ايجاد يك اجماع ملي در روند هستهاي دارد و بدون اجماع، روند فعلي دچار درگيريهاي سياسي داخلي ميشود كه سم مهلكي است.
وي تاكيد كرد: از اين رو، براي كمك به اجماع ملي به مصلحت دولت و تيم مذاكرهكننده است، جمعي كه برايند و نشان دهنده تصميم ملي هستند در كنار تيم هستهاي وجود داشته باشد. البته وقتي مقام معظم رهبري نظري را تاييد ميكنند، حرف آخر است، اما تيم مذاكرهكننده به مصلحتش است كه همان استراتژي دولت خاتمي يعني جمعي متشكل از يك حضور و تصميمگيري ملي را در كنار خود داشته باشد تا سياستها را بررسي و بحث كنند و تصميمگيري كنند و آن را به مقام معظم رهبري ارسال كنند كه در نهايت روند مذاكرات و توافقها توام با يك اجماع ملي باشد.
توافق نهايي روابط ما با كشورهاي عرب را به دوران هاشمي و خاتمي بازمي گرداند
موسويان با بيان اينكه بايد منافع و ديدگاهي كه به مذاكرات هستهاي داريم فراتر از بحث هستهاي باشد، تصريح كرد: اگر توافق هستهاي در گام نهايي حاصل شود، عاملي در كاهش تشنجهاي ايران و غرب بعد از سه دهه خواهد شد و باز شدن دربهاي اقتصادي و تكنولوژيك و نقطه مهم تنش منطقهاي بر سر بحث هستهاي برطرف ميشود كه تسهيلكننده روابط منطقهاي خواهد شد. همچنين توافق نهايي ايران و 1+5 ميتواند روابط ما با كشورهاي عرب را به دوران آقايان هاشمي و خاتمي بازگرداند.
شكست در مذاكرات هستهاي يعني افزايش تحريمها و احتمال وقوع جنگ
اين استاد دانشگاه در آمريكا خاطرنشان كرد: خاورميانه در آشوب است و به سمت ناكجاآباد ميرود. ايران و آمريكا و قدرتهاي ديگر به تنهايي قادر به مديريت بحران خاورميانه نيستند و شكست در مذاكرات هستهاي يعني افزايش تحريمها، تقابل و احتمال وقوع جنگ. و اين مساله نه تنها اوضاع خاورميانه را به شدت وخيم خواهد كرد بلكه ايران را از بهرهبرداري از ظرفيت و پتانسيلهايي كه الان در منطقه به وجود آمده، محروم ميسازد.
اين عضو پيشين تيم مذاكرهكننده هستهاي گفت: در حال حاضر ايران فرصت طلايياي در خاورميانه به دست آورده است و استراتژيستها و سياسيون ما بايد كمي فراتر از امروز را ببينند.
مذاكرات آينده ايران و 1+5 دوره اي در پايتخت هفت كشور برگزار شود
وي درباره برگزاري مذاكرات بعدي ميان ايران و 1+5 در نيويورك تاكيد كرد: پيشنهاد ميكنم مذاكرات آينده به طور دورهاي در پايتختهاي هفت كشور برگزار شود چرا كه معقول و منطقي است مذاكرات در پايتخت هر هفت كشور برگزار شود.
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۲۳
تهران-ايرنا- سفير پيشين ايران در آلمان و معاون و سخنگوي پيشين شوراي عالي امنيت ملي درباره توافق ژنو معتقد است كه ' توافق نه فتحالفتوح است و نه ننگين.' او گفت كه بايد به مردم صريح گفت، در مذاكره امتياز ميدهيم و امتياز ميگيريم.