تهران - ايرنا - خبر آنلاين گفت و گويي را با كتايون خسرويار بازيكن تيم ملي فوتبال بانوان كشورمان انجام داده كه در سر خط خبري مصاحبه عنوان «دختر تگزاسي» را براي اين بازيكن انتخاب كرده و به نقل از وي نوست: به من مي‌گويند ماركوپولو.

در اين مطلب مي خوانيد: كتايون خسرويار، مربي ايراني-آمريكايي سال 2005 وقتي تصميم گرفت براي زندگي به تهران سفر كند، بازيكن فوتبال بود.

در آن دوران بازيكن 17 ساله‌اي بود كه راهي ايران شد تا براي هميشه فوتبال خود را در اينجا ادامه دهد.

خسرويار البته زماني كه عضو تيم ملي فوتبال بانوان بود، در كلاس‌هاي مربيگري هم شركت مي‌كرد و در حال حاضر نيز تنها به مربيگري فوتبال فكر مي‌كند.

او به همراه معصومه جهانچي مربيان تيم ملي نونهالان هستند و در روزهاي آخر اسفند ماه براي حضور در مسابقات منطقه‌اي جنوب و مركز آسيا در سريلانكا به اين كشور رفت.

به همين دليل روزهاي اول عيد نوروز در ايران نبود، اما خودش عنوان مي‌كند زماني كه در ايران زندگي نمي‌كرد هم عيد نوروز برايش اهميت داشت: «همين‌جا عيد نوروز را به تمام ايراني‌هاي عزيز تبريك مي‌گويم و اميدوارم سال خوبي داشته باشند.» كتايون خسرويار درباره فوتبال بانوان، تيم ملي فوتبال آقايان در جام جهاني و... با خبرآنلاين صحبت كرده است.

*از 9 سال پيش كه به ايران آمديد چه تغييري را در فوتبال بانوان ديده‌ايد؟

همه چيز گوياي پيشرفت فوتبال بانوان است. بانوان نسبت به قبل به فوتبال علاقمنداني بيشتري نشان مي‌دهند. به خصوص جوانان و هر روز به تعداد فوتباليست‌ها اضافه مي‌شود. اين موضوع خيلي خوب است و من خيلي خوشحالي مي‌شوم. ما يك سال به شهرهاي مختلف رفتيم و سعي كرديم استعداديابي كنيم. همان موقع ديدم كه بانوان چقدر از فوتبال استقبال مي‌كنند و براي‌ام جالب بود.

*بازيكنان كدام شهرها مستعدتر نشان دادند؟

در تهران، شيراز، تبريز، خوزستان، اصفهان و حتي در كرمانشاه بازيكنان خوبي بودند. در بين اينها بازيكنان شيراز و خوزستان بهتر بودند.

*آيا محدوديت‌هاي فوتبال بانوان تاثيري روي پيشرفت آن داشته است؟

فوتبال بانوان ورزش جديدي است و زمان مي‌برد تا به اصطلاح همه چيزش درست شود. الان آمريكا و آلمان را در فوتبال بانوان مشكل دارند و اين مختص فوتبال ايران نيست. اما اين شور و نشاطي كه در بين بازيكنان ايراني هست خيلي خوب است.

*هنوز هم پوشش اسلامي بازيكنان ايراني در مسابقات بين‌المللي براي ديگر كشورها جالب است؟

اين تفاوت ما نسبت به بقيه تيم‌ها است. ما الگويي براي حضور در مسابقات داريم و اين يك حُسن است. ما مسلمان هستيم و از اول هم در مسابقات با پوشش اسلامي حضور پيدا كرده‌ايم. همان موقع كه براي تيم ملي بازي مي‌كردم، فيفا با نوع پوشش تيم ملي موافقت كرد. ما با بقيه تيم‌ها فرقي نداريم و مثل آنها محكم بازي مي‌كنيم و خوب هم هستيم.

*آمريكا در فوتبال بانوان جزو قدرتمندترين تيم‌هاي دنياست و تا هفده سالگي كه در آنجا بازي مي‌كرديد خودتان را در مقايسه با بازيكنان آمريكايي در چه سطحي مي‌ديديد؟

من در آمريكا در بالاترين سطح فوتبال بازي كردم و ما كه در ايالت تگزاس زندگي مي‌كرديم در مدرسه بازيكنان زيادي بودند. مربيان خوبي داشتيم و در مدرسه همه‌ش فوتبال بازي مي‌كرديم. اما من دوست داشتيم كه براي ايراني بازي كنم و اگر قرار است پيشرفتي در فوتبال داشته باشم در كشور خودم اين اتفاق بيفتد.

*در آمريكا مسابقات فوتبال بانوان در دانشگاه‌ها برگزار مي‌شود ولي در ايران به غير از مسابقاتي كه فدراسيون برگزار مي‌كند، بازيكنان نمي‌دانند چگونه استعداد فوتبالي خود را نشان دهند؟

البته در آمريكا هم بعد از اينكه بانوان فارغ‌التحصيل مي‌شوند مشكلات شروع مي‌شود. مطمئن باشيد كه در ايران با داشتن مدارس فوتبال طولي نمي‌كشد كه وضعيت فوتبال بانوان ايران هم بهتر از امروز مي‌شود. البته بايد روي اين موضوع كار كرد. چون ما تمام استعدادهاي فوتبال بانوان را كشف نكرده‌ايم. براي همين براي انتخاب نفرات تيم ملي مشكل زيادي نداريم، چون تعداد نفرات تيم ملي خيلي زياد نيست. مثلا در آمريكا 7 ميليون فوتباليست هست و براي اينكه هجده نفر را به تيم ملي دعوت كنند به مشكل برمي‌خورند. البته آنها سيستمي را در نظر گرفته‌اند كه مدام مسابقات متعددي مي‌گذارند و بانوان‌شان بازي‌هاي زيادي انجام مي‌دهند. ما در اينجا مي‌توانيم طرحي را ارايه دهيم و مسابقات متعددي را برگزار كنيم تا بانوان ما مدام بازي كنند. ما بايد علم فوتبالي خودمان را هم بالا ببريم و مربيان ايراني در سطح آسيا به جايگاه مناسبي دست پيدا كنند.

*خودِ شما ظاهرا وقتي فوتبال بازي مي‌كرديد كلاس‌هاي مربيگري را گذرانديد؟

من الان مدرك مربيگري A آسيا را دارم و وقتي فوتبال بازي مي‌كردم مدرك B گرفتم. آن موقع در تيم ملي بازي مي‌كردم و به قدري در كلاس‌ها خوب بودم كه زودتر از زمان مقرر توانستم مدرك بگيرم. چون دوست داشتم در كشورم مربيگري كنم. الان در تيم زير 14 سال مربيگري مي‌كنم و خيلي خوشحالم كه با تيم‌هاي پايه كار مي‌كنم. من فكر مي‌كنم با همين بچه‌ها بزرگ مي‌شوم و خوشحال هستم كه بازيكنان نونهال به نوعي ريشه اين فوتبال به حساب مي‌آيند. اگر با آنها خوب كار شود در بزرگسالي بازيكنان بزرگي خواهند شد. به نظر من تيم فعلي ما هم از تيم قبلي خيلي بهتر است و كلا به موفقيت اين تيم خيلي اميدوارم هستم.

*در مسابقات منطقه‌اي جنوب و مركز آسيا در سريلانكا عملكرد قابل قبولي داشتيد. از تجربه اين رقابت‌هاي بگوييد؟

بعد از 12 جلسه تمرين تيم ما سوم شد. هند و نپال مدرسه فوتبال دارند و مدام تمرين مي‌كنند، اما ما با تمرينات كم اين نتيجه را گرفتيم و اگر تمرينات بيشتري داشتيم حتما نتيجه بهتر بود. مسوولان فيفا و اي اف سي از ما تعريف كردند و كاپ تيم اخلاق را گرفتيم. اتفاقا خانم گل هم فاطمه قاسمي شد و به نظر من او در آينده يكي از بهترين‌هاي فوتبال ما مي‌شود.

*برنامه‌ بعدي اين تيم در سال 93 چيست؟

قرار است من و خانم جهانچي برنامه يك ساله داشته باشيم. اولين برنامه ما اين است كه چند ديدار تداركاتي داشته باشيم، چون در مسابقات سريلانكا اغلب تيم‌ها از ما مي‌خواستند كه با آنها بازي دوستانه داشته باشيم. تيم ما نتيجه مي‌گيرد و من هم از از اينكه مربي شدم خيلي خوشحالم، چون مربيگري فوتبال را بيشتر از فوتبال دوست دارم و از مربيگري لذت بيشتري مي‌برم. من در 23 سالگي از دنياي بازي فوتبال خداحافظي كردم و مربي شدم. چون آن موقع تيم ملي بزرگسالان مربي نداشت و خانم كاستا هم مدت خيلي كمي سرمربي تيم ملي بود. من هم مربيگري را دوست داشتم و به همين دليل بازي فوتبال را كنار گذاشتم.

*زماني كه بازي مي‌كرديد هافبك مياني بوديد و آيا طراح خوبي در زمين مسابقه بوديد؟

من تقريبا بازيسازي در همه جاي زمين انجام مي‌دادم ولي اينكه طراح خوبي بودم يا نه را بايد بقيه بگويند. البته من خوب سانتر مي‌كردم و خوب پاس مي‌دادم.

*در جايي خواندم كه در اسپانيا مهندسي شيمي مي‌خوانديد و در جايي ديگر ديدم كه در انگليس دانشگاه مي‌رفتيد؟

من اولين سالِ ورود به دانشگاه در اسپانيا بودم. يك سال در آنجا بودم و در تيم تاكرانزا اسپانيا بازي مي‌كردم. بعد براي ادامه تحصيل به دانشگاه صنعتي اميركبير آمدم. براي گرفتن مدر فوق‌ليسانس هم به انگليس رفتم. خيلي جاها بودم و براي همين دوستانم به من ماركوپولو مي‌گويند(باخنده). سفرهاي فوتبالي را هم خيلي دوست دارم و وقتي هم در تيم ملي بازي مي‌كردم سفرهاي زيادي رفتم. حركت فيفا هم با ما شروع شد، اينكه رئيس فيفا با فوتبال بازي كردن بانوان ايراني با پوشش اسلامي موافقت كرد. يعني ما راه را براي ديگر فوتباليست‌ها باز كرديم.

*اگر بخواهيد فوتبال بانوان ايران را با كشورهاي اروپايي مقايسه كنيد چه مي‌گوييد؟

نمي‌توانيم بگوييم كه در از اروپايي‌ها عقب نيستيم، اما ما در جايگاهي كه هستيم نشان مي‌دهد موفق بوده‌ايم. ما الان سوپر ليگ داريم و كشوري مثل اسپانيا اصلا پيشرفت باشگاهي ندارد.

*در آسيا چطور؟

اگر ما از كره و ژاپن عقب باشيم، در غرب آسيا تيم موفق هستيم. ما از كشورهاي عربي جلوتر هستيم و اين يك موفقيت است. البته تيمي مثل ژاپن در فوتبال جهان پيشرفت زيادي داشته و از آمريكا هم جلو زده و قهرمان جهان هم شد.

*خردادماه جام جهاني فوتبال آقايان برگزار مي‌شود و تيم ملي ايران هم به عنوان يكي از 32 تيم صعود كرده در اين رقابت‌ها حضور دارد. در اين باره چه نظري داريد؟

نمي‌خواهم درباره فوتبال آقايان صحبت كنم. چون عضوي از تيم فوتبال بانوان هستم و خوشحالم كه فوتبال بانوان روبه‌روز بهتر مي‌شود و پله‌هاي ترقي را طي مي‌كند.

*يعني از وضعيت تيم ملي آقايان در گروه آرژانتين، نيجريه و بوسني بي‌اطلاع هستيد؟

نه، پيگيري مي‌كنم. ما در گروه سختي قرار داريم، اما دست‌كمي از اين تيم‌هاي نداريم. به نظر من بايد با فكر بُرد به ميدان برويم و با اين تفكر در زمين بازي كنيم.

*دوست داريد چه تيم‌هايي به فينال جام جهاني برسند؟

دوست دارم ايران به فينال برسد. من هميشه دوست دارم ايران برنده باشد. قبلاها هم همين‌طور بودم. يعني قبل از اينكه به ايران بيايم هم طرفدار ايران بودم. يادم است جام جهاني 98 فرانسه در بازي ايران و آمريكا در اردوي تيم تنها من طرفدار تيم ملي ايران بودم. دوستان‌ام از دست من ناراحت مي‌شدند كه چرا طرفدار ايران هستي و من مي‌گفتم كه من ايراني‌ام. خداراشكر تيم ملي آن بازي را بُرد و من تنها كسي بودم كه در اردو خوشحالي كردم.

*در آن دوران بازي كدام بازيكن ايراني را مي‌پسنديد؟

بازي خداداد عزيزي و علي دايي را مي‌پسنديدم. بعد از آنها هم علي كريمي آمد و خوب بازي كرد. البته عزيزي بهتر بود، چون خيلي تند و تيز بود و خوب گل مي‌زد.

*الان چطور؟

نمي‌توانم بگويم كدام بازيكن بهتر بازي مي‌كند. به نظر من تمام تيم خوب هستند و مي‌توانند در جام جهاني هم موفق باشند.

*بعد از 9 سال زندگي در ايران فارسي را خوب صحبت مي‌كنيد...

يك وقت‌هايي فكر مي‌كنم خوب صحبت نمي‌كنم و هنوز مسلط نيستم. البته من فارسي نوشتن و خواندن هم مي‌دانم. كلاس نرفتم و چون در ايران زندگي مي‌كنم سعي كردم ياد بگيرم و چون علاقه زيادي به ايران دارم خيلي زود فارسي را فراگرفتم.

اول**1104