با ورود مذاكرات هسته اي به مرحله جديد، موضوع مناسبات ايران و امريكا دوباره در محور مناقشه جناح هاي سياسي قرار گرفته است. در حالي كه تيم ديپلمات هاي ايراني موضع گيري خويش در قبال امريكا را با عيار رفتار عملي كاخ سفيد تنظيم مي كنند، جناح رقيب دولت روحاني در داخل مواضع خويش را با نگاه به اظهار نظر گروههاي تندرو امريكا بويژه سناتورها و لابيهاي ضد ايراني پيش مي برند و بر اين اساس به چيزي جز ادامه وضعيت هشت سال گذشته راضي نيستند.

آنچه مشهود است، در حال حاضر مجموعه رفتار نهادهاي امريكايي نسبت به ايران در سه حيطه بروز و ظهور دارد:

1- سياست هايي كه دولت حاكم بر امريكا اتخاذ و اجرا مي كند. اين بخش از سياست هاي رسمي امريكا بعد از روي كارآمدن دولت جديد ايران در چارچوب مذاكرات هسته اي اعمال مي شود.

يعني از نقطه اي كه مقام هاي ارشد ايران و امريكا به تفاهم اوليه براي حل اختلاف هسته اي از طريق مذاكره و ديپلماسي دست يافتند.

در اين بخش دوطرف طبق يك جدول زماني و به صورت گام به گام براي رفع تحريم از يك سو و رفع نگراني هسته اي غرب از سوي ديگر تلاش مي كنند.

2- سياست ها و اقدام هايي كه حزب مخالف اوباما يعني جمهوريخواهان اين كشور در پيش گرفته اند.

اين جناح از آنجا كه بخش عمدهاي از كرسي هاي كنگره را در اختيار دارد با يارگيري از لابي يهوديان از هيچ تلاشي براي متوقف ساختن روند مذاكره با ايران فروگذار نمي كند. نخستين تحركات اين جريان تحت عنوان جمع آوري امضا براي تشديد تحريم ايران و آخرين حلقه آن در قالب مخالفت با حضور سفير جديد ايران در سازمان ملل (حميد ابوطالبي) نمايان شد.

در برابر اين موج مخالفت، رئيس جمهوري امريكا با استفاده از اختيارات ويژه خويش راه اجراي طرح تشديد تحريم ايران را بست.

البته در مورد مصوبه اخير تندروهاي كنگره (منع پذيرش سفير جديد ايران) هنوز از حق وتوي خويش استفاده نكرده است.

3- تلاش گستردهاي كه مراكز اقتصادي و سرمايه گذاري امريكا براي حضور در بازار پرسود ايران آغاز كرده اند.

از لحظه امضاي توافق تاريخي ژنو كه با حضور وزيران خارجه ايران و امريكا (محمدجواد ظريف و جان كري) رقم خورد، مراكز اقتصادي و تجاري امريكا براي گشودن باب همكاري با ايران بويژه در صنايع خودروسازي، نفت و انرژي و حمل و نقل خيز برداشتند.

در اين عرصه نخستين تماس ها ميان كمپاني هاي اقتصادي امريكا با مقام هاي نفتي ايران در حاشيه اجلاس ژنو و وين صورت گرفت و در نهايت به حضور دو شركت بزرگ بوئينگ و جنرال الكتريك انجاميد.

اما در نقطه مقابل يعني ايران، وضعيت به اين صورت است كه در حوزه رسمي، ديپلمات هاي روحاني تلاش خويش را بر گشودن گره تحريم و رفع اختلافات هسته اي متمركز كرده اند.

در بخش غير سياسي، نهادها و كانون هاي اقتصادي ايران بويژه در حوزه انرژي و حمل و نقل تمايل خود را براي جذب سرمايه گذاري شركت هاي غربي ابراز كرده اند اما در جبهه رقيب دولت، همه چيز از ادامه مخالفت و تلاش براي كم نتيجه و حتي بي نتيجه نشان دادن مذاكرات حكايت دارد.

جناح مخالف دولت روحاني از تاكتيك‌هاي شناخته شده‌اي براي زير سؤال بردن تصميم نظام در عرصه مذاكره هسته‌اي بهره مي‌گيرند.

به طور مثال طي چهار ماهي كه از توافق ژنو مي‌گذرد، اين جناح عمدتاً سعي كرده سوژه هاي مخالفت خود عليه مذاكره‌كنندگان را از حركات كنگره‌نشينان و لابي‌هاي تندرو امريكا برگيرد.

در همين راستا رسانه‌ها و تريبون‌هاي اين جناح به صورت خودكار به انتظار نطق‌هاي سناتورها و چهره‌هاي تندرو كنگره مي‌نشينند و هر سخن و پيشنهاد آنها را به عنوان دليلي بر تغيير نكردن رفتار امريكا ساخته و پرداخته مي‌كنند.

پس نبايد تعجب كرد كه اين جريان حتي بي اعتنا به سخن رهبر معظم انقلاب مبني بر «ما به ديپلمات‌هايمان اعتماد داريم»، تيم هسته‌اي ايران را در مظان اتهام عدول از اصول نظام و امتيازدهي به حريف قرار دهند.

اما در ميدان عمل، يعني صحنه ديپلماسي، واقعيت بارز اين است كه تيم مذاكره‌كنندگان كه شالوده توافق ژنو را ريخته‌اند ترجيح مي‌دهند خط تفاهم حول بزرگ‌ترين اختلاف ايران و غرب (پرونده هسته‌اي) را به دور از جنجال‌ها و حاشيه‌سازي طيف‌هاي تندرو پيش ببرند و با همين دورنما نمايندگان دو طرف تاكنون سه دور مذاكره در ژنو و سه نشست كاري در وين برگزار كرده‌اند.

نكته جالب اينجا است كه تازه‌ترين مرحله از نشست‌هاي زنجيره‌اي وين زماني تشكيل شد كه سناتورهاي تندرو در كنگره امريكا لايحه مخالفت با پذيرش سفير ايران در سازمان ملل را كليد زدند و همزمان در تهران رقيبان دولت با الگوگيري از همين پروژه خواهان آن شدند كه تيم مذاكره كننده ايراني ميدان گفت‌وگو در وين را ترك كند.

اما گويي ظريف و اشتون، تاكتيك‌هاي بازي مخالفان خويش را بخوبي شناخته‌اند و اراده هر دو بر اين اصل استوار شده كه پروسه تاريخي توافق ژنو را وراي مطالبات و سهم‌خواهي جناح‌هاي سياسي پيش ببرند.

بر همين اساس در پايان اجلاس بهاره وين كاترين اشتون (نماينده گروه 1+5) و محمدجواد ظريف با اميد و خرسندي از ورود به مرحله حساس تدوين توافقنامه جامع هسته‌اي خبر دادند.

* يادداشت اول دفتر روزنامه ايران

اول**1104