نوشهر - ایرنا - تخریب و از میان رفتن بخشی از جنگل‌های هیركانی در شمال ایران هم به استناد آمارهای رسمی و هم نقشه جغرافیای طبیعی واقعیتی انكارناپذیر است كه به اعتقاد كارشناسان باید جدی گرفته شود.

اگر چه افزایش جمعیت و ضرورت دسترسی به زمین های كشاورزی بیشتر از یك سو و ضرورت ساخت جاده و راه های دسترسی به عنوان یكی از زیرساخت های مهم توسعه از سوی دیگر نخستین انگیزه تخریب جنگل های شمال به شمار می رود ، ولی به اعتقاد كارشناسان با گذشت زمان انگیزه های دیگری هم به این مجموعه اضافه شد كه گاهی تا حد به یغما بردن این ذخیرگاه طبیعی پیش رفته است.

خشكاندن مرداب‌ها و آبگیرها ، جنگل تراشی با هدف تصرف محدوده تراشیده شده به عنوان زمین كشاورزی ، حضور دام در جنگل ، بهره‌برداری مفرط صنایع چوب و كاغذ بدون جایگزینی مناسب و قاچاق چوب نیز از دیگر عوامل و انگیزه های از بین رفتن بخش زیادی از جنگل های شمال محسوب می شود.

افزایش قیمت زمین ، رواج ویلاسازی و ضعف مدیریت و برنامه‌ریزی نیز از عواملی است كه انگیزه های تخریب جنگل های شمال را در سالیان گذشته تشدید كرده است به گونه ای كه با مقایسه نقشه های جغرافیای طبیعی مازندران در چند دهه گذشته حاكی از پاك شدن بخشی از رنگ سبز و جایگزینی رنگ قهوه ای است كه با خود یپام روشن پاكسازی جنگل را دارد.

با وجود اختلاف در برخی از آمارهای موجود در ارتباط با سطح جنگل های شمال ، در مجموع می‌توان گفت بیشترین تخریب و كاهش سطح جنگل‌ها در دو منطقه جلگه و بالابند (مرتفع) رخ داده است.

هم اكنون از جنگل‌های جلگه‌ای كه زمانی سراسر جلگه شمال ایران را پوشانده بود ، تنها لكه‌هایی پراكنده بر نقشه جغرافیایی و خاطراتی در ذهن سالخوردگان باقی مانده است.

بیشتر جلگه‌های ساحلی دریای خزر كه خاك‌های غیر ماندابی و زهكش شده دارند، تا چند دهه قبل زیرپوشش جوامع جنگلی گوناگون ، از جمله شمشاد بود كه اكنون از بین رفته است.

تا حدود یك قرن پیش قسمت اعظم جلگه شمال پوشیده از جنگل بود كه این موضوع در سفرنامه ' رابینو ' كنسول انگلیس در رشت كه در بهار 1288 و پاییز 1289 شمسی از رشت تا گرگان سفر كرد، ذكر شده است.

در چند دهه اخیر به دلیل رفع موانع و خشك شدن مانداب‌ها و تالاب‌های كوچك مناطق جلگه ای ، ساكنان مناطق بالادست و كوهستانی و همچنین بخشی از جلگه نشینان به نواحی ساحلی رو آوردند و در كنار دریا ساكن شدند و با تخریب جنگل‌های جلگه‌ای، زمین‌های كشاورزی و مراتع و باغ‌های مركبات و چای ایجاد كردند.

اكنون در حدود 9/1 میلیون هكتار جنگل در شمال وجود دارد كه 2/1 میلیون هكتار آن جزء جنگل‌های مرغوب و بقیه جزء جنگل‌های حفاظتی یا حمایتی است و در حدود 100 هزار هكتار نیز به جنگل‌های جلگه‌ای اختصاص دارد كه آن هم به ‌شدت در معرض تخریب است.

در مناطق كوهستانی و مرتفع نیز كه به طور طبیعی، دارای جنگل‌های تُنُك است، تخریب مراتع متصل به جنگل و همچنین قطع درختان كم‌شمار این نواحی منجر به كاهش سطح جنگل شده است.

پرسش این است كه چرا با توجه به پیشرفت های علمی و صنعتی، موجودیت جنگل، این نیروگاه بزرگ هستی و این مهم ترین كارخانه تولید عنصر حیات روی زمین بر اثر تخریب و تهدید و تنبیه انسان آگاه در هم ریخت.

چرا انگیزه تخریب جنگل روز به روز بیشتر می شود؟ و .....

واقعیت این است كه كاهش سطح جنگل، این سرمایه ملی پدیده ناگواری است كه همگان بویژه مسوولان باید هوشیارانه بیش از پیش با عوامل تخریب و تهدید این عرصه ها اقدام و برخورد قانونی كنند.

یك پژوهشگر علوم جنگل در این باره به خبرنگار ایرنا گفت : برآورد 'كریم ساعی'، پایه‌گذار جنگل‌داری علمی در ایران، نشان می‌دهد كه در سال 1320 در حدود 4/3 میلیون هكتار جنگل در شمال كشور وجود داشت.

'یوسف گرجی بحری' افزود: حتی نتایج بررسی 40 سال اخیر خودم از جنگل‌های شمال نشان می دهد هیج تردیدی در كاهش سطح جنگل‌های هیركانی وجود ندارد.

وی اظهار داشت: پیش از دهه 1340 جنگل در اختیار مالكان بود و با شیوه‌های سنتی و به مقدار محدود از آن بهره‌برداری می‌شد كه اغلب برای خانه‌سازی و تهیه زغال بود.

به گفته این پژوهشگر در دهه 1340 جنگل‌ها دولتی و تهیه طرح‌های جنگل‌داری برای آن اجباری شد و به طور كلی در نیم قرن اخیر تحولات اجتماعی زیادی رخ داد كه بر سطح جنگل‌ها نیز تاثیر گذاشت.

گرجی بحری تاكید كرد: از دهه‌های 40 و 50 هم‌زمان با مدیریت دولت بر جنگل‌ها، صنایع چوب بویژه در استان های مازندران و گیلان گسترش یافت كه در حد توان بوم شناختی جنگل های هیركانی نبود و برداشت چوب بسیار زیاد شد.

این پژوهشگر علوم جنگل یادآور شد: احداث كارخانه‌های كاغذسازی در شمال ایران با توان رویش جنگل‌های شمال متناسب نبود و چنین صنایعی بایستی در خوزستان كه نیشكر دارد، ساخته می‌شد.

وی ادامه داد: همچنین در دهه 1360 برداشت چوب از جنگل‌های هیركانی به حدود دو میلیون متر مكعب در سال رسید كه فشار زیادی به این جنگل‌ها وارد كرد.

گرجی بحری تصریح كرد: بهره‌برداری از جنگل‌های شمال به تدریج كاهش یافت و اكنون به حدود 800 هزار متر مكعب در سال رسید كه دركاهش تخریب جنگل‌ها نقش داشته است.

این محقق جنگل گفت : مطابق آمار سازمان خواربار و كشاورزی ملل متحد (فائو) مساحت جنگل‌های ایران و نه جنگل‌های شمال در فاصله سال‌های 1990 تا 2010 میلادی ثابت مانده است كه نشان می‌دهد به اندازه تخریب، جنگل‌كاری شده است.

وی افزود: اما در مورد جنگل‌های شمال باید گفت آمار خود سازمان جنگل‌ها نشان می‌دهد در دهه‌های 40 و 50 كاهش سطح جنگل‌های شمال روی داده است.

گرجی بحری گفت : كاهش سطح این عرصه ها به خصوص در مرز جنگل در مناطق كوهستانی واضح است.

وی افزود : البته روش جنگل‌داری و مدیریت جنگل ما نسبت به دهه 40 بهتر و فنی‌تر شده است و با اطلاعات بیشتر و روش‌های نوتری انجام می‌شود.

او ادامه داد : موجودی جنگل در واحد سطح نیز افزایش یافته و از 210 متر مكعب در هكتار در سال 1365 به 280 متر مكعب در سال 1375 و 282 متر مكعب در سال 1385 افزایش یافته است.

گرجی بحری دلیل این امر را كاهش بهره‌برداری دانست و گفت : ولی این كه آیا مساحت جنگل هم افزایش یافته است جای تردید دارد و باید مستندات آن منتشر شود.

وی افزود : در مناطق پایین‌بند و جلگه‌ای گسترش محدوده شهرها و روستاها به سمت جنگل در تمام مناطق استان‌های گیلان و مازندران مشاهده می‌شود و شهرها و روستاها و ویلاها در همه جا گسترش یافته است.

او ادامه داد : مساله دیگر گسترش شهرنشینی و كمبود فضای سبز كافی و هوای سالم در شهرهای بزرگ از جمله تهران است كه در نتیجه ساكنان آن را ترغیب به هجوم به شمال كرده است.

این پژوهشگر علوم جنگل گفت : برای همین در مرز جنگل و مرتع و حاشیه جنگل تبدیل اراضی و ویلاسازی شده كه نمونه‌اش ویلاسازی در مناطق جنگل‌كاری ' نوئل ' كلاردشت و همین طور تصرف اراضی و ساخت و ساز در جاده كلاردشت به عباس آباد است.

وی افزود : آنچه حفظ مساحت فعلی جنگل‌های شمال را تهدید می‌كند تبدیل زمین‌های كشاورزی به مسكونی و از آن طرف فشار به اراضی جنگلی و مرتعی و تصرف آن ها است، یعنی جبران كمبود زمین‌های كشاورزی با دست‌اندازی به زمین‌های جنگلی.

این پژوهشگر در مورد تاثیر پروژه‌های عمرانی نظیر آزادراه تهران ـ شمال بر مساحت جنگل‌های شمال گفت : بدیهی است احداث جاده و مسیر برق و آبراهه موجب كاهش سطح می‌شود ولی نمی‌توان جلو این‌ پروژه‌ها را گرفت ولی تبدیل اراضی و مشكلات آن را كه بر اثر بالا رفتن قیمت پیش آمده است ، می‌توان كاهش داد.

وی افزود : در مناطق كوهستانی و مرتفع و در كوهپایه هم با گسترش شهرك‌ سازی و ساخت ویلاهای میلیاردی، سطح جنگل كم شده است.

این پژوهشگر علوم جنگل ، جنگل كاری دهه 60 و 70 را مطلوب دانست و گفت : بعد از این دهه به دلیل كاهش اعتبارات، میزان جنگل‌كاری و افزایش سطح جنگل كم شد.

وی تاكید كرد: اگر حریمی برای جنگل در نظر گرفته‌ می‌شود باید بخوبی معلوم و علامت‌گذاری شود و در صورت تجاوز و دست‌اندازی برخورد قوی و قانونی شود و از اعمال نفوذ و توصیه‌ها پرهیز گردد.

این جنگل‌شناس با اشاره به این كه نباید از حقوق دولت صرف نظر كرد، افزود: مدیران منابع طبیعی باید اختیارات بیشتری داشته باشند و حمایت قانونی بیشتری از آنان شود و دستگاه قضایی نیز از حقوق دولتی چشم‌پوشی نكند زیرا نه تنها كمكی به مردم نمی‌شود بلكه باعث تخریب می‌گردد و عوارض و پیامدهای زیست محیطی متعددی دارد.

وی هشدار داد: برای حفظ جنگل نباید به روش‌هایی نظیر تعطیل كردن بهره‌برداری و استراحت جنگل روی آورد زیرا این توصیه‌ها هر چند دلسوزانه گفته شود كمكی به جلوگیری از تخریب نمی‌كند.

گرجی بحری گفت: اگر پروژه تحقیقاتی بی‌طرفانه‌ای انجام و تغییرات سطح جنگل روشن شود و معلوم گردد كه بر خلاف ظواهر، مساحت جنگل‌های شمال افزایش یافته است این خبر موجب خرسندی ما خواهد بود.

كارشناسان می‌گویند: ورود سریع و دامنه‌دار شهرنشینان دیگر مناطق به جلگه‌ها و سواحل شمال و ساخت و سازهای مختلف، یكی از عوامل مهم تخریب جنگل‌های شمال محسوب می‌شود.

برای مثال سلمان‌شهر (مُتل قو) در غرب استان مازندران و نواحی اطراف آن و حتی نمك‌آبرود، تا سال 1338 رویشگاه درخت شمشاد بود كه در این سال یكی از كاركنان جنگلبانی با تبانی مسوولان وقت این سازمان، جنگل آن را تخریب كرد و مشغول ساخت و ساز شد.

رییس جامعه جنگلبانی ایران در ارتباط با آمار ارایه شده از سوی كریم ساعی در رابطه با مساحت جنگل‌های شمال گفت: ساعی با در نظر گرفتن طول 800 كیلومتری و عرض متوسط چهل و چند كیلومتری جنگل‌های شمال، مساحت آن را 4/3 میلیون هكتار برآورد كرد.

'كاظم نصرتی نصرآبادی' افزود: آنچه دیگران پس از ساعی بیان كردند نیز بیشتر حالت برآورد داشت نه بررسی دقیق و علمی.

وی اظهار داشت: نخستین عكس‌برداری هوایی از جنگل‌های شمال در سال 1334 انجام شد كه بر اساس آن مساحت این جنگل‌ها دو میلیون و 88 هزار و 559 هكتار به دست آمد.

نصرتی یادآور شد: در این برآورد مجموع مساحت را 4/3 میلیون هكتار در نظر گرفتند ولی در آمارنامه سال‌های 1342 و 1346 ذكر شده است كه دو میلیون و 88 هزار هكتار آن جنگل و بقیه اراضی جنگلی و بوته‌زار است.

معاون سابق سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری كشور در امور جنگل‌های شمال تاكید كرد: دومین عكس‌برداری هوایی از جنگل‌های شمال در سال 1346 انجام شد.

به گفته نصرتی نصرآبادی، در این عكس‌برداری كه محدوده جنگل‌های اصلی در نظر گرفته شد و جنگل‌های پراكنده و كوهستانی را در نظر نگرفتند، مساحت جنگل‌های شمال یك میلیون و 989 هزار و 458 هكتار به دست آمد.

رییس جامعه جنگلبانی ایران سومین عكس‌برداری هوایی جنگل‌های شمال را در سال 1373 ذكر و بیان كرد: مرز این پروژه همان مرز و محدوده سال 1346 بود كه مساحت جنگل‌های شمال یك میلیون و 847 هزار و 886 هكتار اعلام و بر این اساس نقشه‌های 1:25000 به روز شد.

معاون سابق سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری كشور در امور جنگل‌های شمال درباره چهارمین و آخرین عكس‌برداری هوایی از جنگل‌های شمال كه در سال 1386 انجام شد،گفت: مقیاس عكس‌های این پروژه 1:40000 بود كه سازمان نقشه‌برداری كشور نقشه‌های 1:25000 را از آن تهیه كرد.

وی مساحت به دست آمده را برای جنگل‌های شمال در این عكس‌برداری یك میلیون و 939 هزار و 494 هكتار ذكر و تاكید كرد: تهیه شرح خدمات این پروژه در زمان مسوولیت خودم انجام شد ولی نمی‌دانم كه مرز پروژه عكس‌برداری همان مرز پروژه‌های قبلی است یا این كه جنگل‌های كوهستانی و لكه‌های جنگلی بالادست را هم حساب كرده‌اند.

به گفته نصرتی نصرآبادی، نتایج چهارمین عكس‌برداری از جنگل‌های شمال حاكی است كه مساحت این جنگل‌ها نسبت به سال 1373 به میزان 91 هزار و 608 هكتار افزایش یافته است.

رییس جامعه جنگلبانی ایران یادآور شد: اگر این افزایش مساحت در محدوده و مرز همان پروژه‌های عكس‌برداری قبلی پدید آمده باشد می‌توان آن را به بیش از 300 هزار هكتار جنگل‌كاری كه در چند دهه اخیر انجام شد و بسیاری از آن‌ها جنگل‌كاری توسعه‌ای، یعنی خارج از طرح‌های جنگل‌داری بود نسبت داد كه موجب افزایش سطح شده است.

وی بیان كرد: فقط در سه سال اول اجرای طرح صیانت از جنگل‌های شمال، یعنی از سال 1380 تا 1383 در حدود 40 هزار هكتار جنگل‌كاری توسعه‌ای در مناطق بالادست انجام شد.

نصرتی همچنین به حدود 45 هزار هكتار جنگل‌كاری در منطقه قَپان استان گلستان نیز اشاره كرد كه اكنون به صورت جنگل در آمده است.

وی تصریح كرد: به هر حال در حدود 100 هزار هكتار جنگل‌كاری در بالادست كه درختانش اكنون رشد كرده در این افزایش آمار اثر گذاشته است.

معاون سابق سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری كشور در امور جنگل‌های شمال تصریح كرد: در كنار این آمار، وقتی ظاهر را می‌بینیم و به گسترش شهرها و روستاها در تمام مناطق شمال كشور توجه می‌كنیم به نظر می‌رسد كه مساحت جنگل‌ها كاهش یافته است.

نصرتی نصرآبادی افزود: یكی از مشكلات ما در سازمان جنگل‌ها، نبود اسناد و مدارك فنی كافی و گرایش به برآورد آمار بود ولی از وقتی كه عكس‌های هوایی و تهیه نقشه رونق یافت مشكلات كم شد اما باز هم ابهاماتی وجود دارد.

رییس جامعه جنگلبانی ایران توضیح داد: برای مثال در مناطقی از استان گیلان عكس‌های هوایی اوایل دهه 1380 نشان می‌داد مساحت جنگل اضافه شده است ولی با دید میدانی مشاهده كردیم كه تغییرات زیادی هم روی داده است.

نصرتی پیشنهاد كرد كه هیاتی بی‌طرف، آمار و اطلاعات موجود را بررسی و درستی و نادرستی آن را تعیین كند.

نصرتی درباره مهم‌ترین دلایل تخریب و كاهش سطح جنگل‌های هیركانی اظهار داشت: بر طبق اسناد و نوشته‌ها تا 80 یا 90 سال قبل تغییرات زیادی در این جنگل‌ها پدید نیامد ولی یشترین تغییرات در دهه 40 و 50 بوده است.

معاون سابق سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری كشور در امور جنگل‌های شمال گفت: رشد جمعیت و توسعه و نیازهای جمعیتی، همچنین اجرای برنامه‌های توسعه‌ای در عین توسعه نیافتگی كشور و از همه مهم‌تر، سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های كلان كشور از عوامل اصلی كاهش سطح جنگل‌های شمال محسوب می‌شود.

وی تاكید كرد: چون این برنامه‌ها بر اساس توسعه نامتوازن، اجرایی شد باعث تخریب جنگل و اراضی ملی شده است.

نصرتی ادامه داد: مساله دیگر استفاده از شیوه‌های بهره‌برداری سنتی از سرزمین بود زیرا در هر جا كم آوردیم، به سراغ گسترش كمیت رفتیم.

رییس جامعه جنگلبانی ایران افزود: برای مثال وقتی در كشاورزی دچار ضعف شدیم سطح زیر كشت را افزایش دادیم و یا سعی كردیم كمبودهای دامداری را با رها كردن دام در جنگل جبران كنیم.

معاون سابق سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری كشور در امور جنگل‌های شمال یادآور شد: نمی‌توان فقط مردم را عامل تخریب جنگل دانست و به نظرم برنامه‌های نامناسب نقش اصلی را دارد.

رییس جامعه جنگلبانی ایران در پاسخ به این سووال كه چه مقدار از هشدار رسانه‌ها و گروه‌های دوست‌دار محیط زیست در مورد تخریب جنگل‌ها واقعی و چه میزان با اهداف دیگر است، گفت: ما باید اعتراضات را بپذیریم و به آن‌ها توجه كنیم زیرا همین انتقاد و اعتراض‌ها تلنگری به ما است تا كارمان را درست انجام دهیم.

نصرتی خواستار تحول جدی در مدیریت جنگل و بازبینی در مدیریت آن شد و تصریح كرد: رها كردن جنگل و بی‌برنامگی و بی‌هدفی هیچ چیز را درست نمی‌كند زیرا قابل پایش و ارزیابی نیست و فقط در حرف زدن خلاصه می‌شود.

به نوشته تاریخ بیهقی، نزدیك به هزار سال قبل و در هنگام لشكركشی سلطان مسعود غزنوی به تبرستان، در جلگه بین ساری و آمل، جنگلی انبوه و هموار كه تا كوه امتداد داشت دیده می‌شد و راه‌های آن به قدری باریك بود كه فقط دو سه سوار می‌توانستند از كنار هم عبور كنند. همچنین راه بین آمل و ناتِل (نزدیك نور فعلی) پوشیده از جنگل و جوی و بركه بود.

صاحب‌نظران می‌گویند: بخش مهمی از علل تخریب جنگل و تغییر كاربری عرصه‌های جنگلی، وجود مشكلات اقتصادی و اجتماعی و نابسامانی‌های كلان در بخش‌های كشاورزی و صنعت است.

این نابسامانی‌ها در كشورهایی كه به طور كامل صنعتی نشده‌اند نمود بیشتری دارد زیرا استفاده همزمان از فناوری‌های پیشرفته و حفظ عرصه‌های طبیعی از جمله جنگل‌ها، هنوز نهادینه نشده و مدیریت كشور پایدار نشده است.

مدرس مجتمع منابع طبیعی كلارآباد درباره علل و ریشه‌های تخریب جنگل و مرتع و تصرف اراضی در شمال كشور به ایرنا گفت: تخریب منابع طبیعی در كشورهای در حال توسعه ناشی از توسعه نیافتگی بویژه در بخش صنعت و كشاورزی است.

'مصطفی عبدالله‌پور' افزود : در این كشورها برای پاسخگویی به كمبود ناشی از توسعه نیافتگی، مداخله در جنگل و مرتع اجتناب ناپذیر می‌شود كه نتیجه آن تخریب این منابع است.

وی گفت : تخریب در این حالت به صورت ثابت ماندن بازده تولید در بخش كشاورزی و دامداری نمود پیدا می‌كند و نبود امكان پاسخگویی به تقاضای جامعه و افزایش جمعیت، باعث گسترش سطحی زمین‌های كشاورزی و مقرون به صرفه شدن كشاورزی و دامداری در زمین‌های نامرغوب و كم بازده می‌شود.

عبدالله‌پور اظهار داشت: مردم فقیر مجبور می‌شوند جنگل‌ها و مراتع دوردست و نامرغوب و كم بازده را بر خلاف استعداد زمین، برای كشاورزی و دامداری استفاده كنند كه این وضعیت در هنگام رشد بیكاری و بورس‌بازی زمین، تشدید می‌شود.

مدرس مجتمع منابع طبیعی كلارآباد، استفاده از سوخت هیزمی و بوته‌ای، بیش از توان رویشی جنگل و مرتع را یكی از عوامل تخریب منابع طبیعی ذكر كرد و گفت: استفاده از سوخت هیزمی و بوته‌ای یكی از عوامل تخریب و كاهش سطح جنگل محسوب می‌شود.

وی به معضل چرای دام در جنگل اشاره كرد و گفت : جنگل محل رویش درخت است و مرتع محل رویش علوفه و چون دام به علوفه احتیاج دارد جایگاهش در مرتع است نه در جنگل و وجود عرصه‌های بدون درخت در اطراف دامسراهای درون جنگل ، مؤید این نظر است.

عبدالله‌ پور ادامه داد : در شمال كشور با توجه به این كه عمده مراتع در ارتفاعات بالا و بعد از آخرین حد رویش جنگل قرار گرفته و دوره رویش، كوتاه و خاك‌زایی و عمق خاك كم است و همچنین مسأله مشاعی بودن پروانه چرا، تعداد دام بیش از ظرفیت مرتع است.

به گفته عبدالله‌پور نتیجه این امر، فشار به مناطق جنگلی از بالا است كه سیل‌های مخرب سال‌های اخیر با مبدأ ارتفاعات، اغلب به دلیل چرای مفرط در مراتع ییلاقی و تخریب و كاهش سطح جنگل‌های بالادست رخ داده است.

وی افزود : با توجه به اجرای طرح خروج دام و حذف دامداران در بسیاری از مراتع كوهستانی و ایجاد مراتع بدون معارض، ضروری است كه این قبیل مراتع هر چه زودتر سازمان‌دهی و در قالب طرح و برنامه مدیریت شود.

مدرس مجتمع منابع طبیعی كلارآباد با تأكید بر انتخاب مدیر و بهره‌بردار مناسب برای عرصه‌ های بدون معارض گفت: اگر این كار انجام نشود دوباره بهره‌برداری سازمان نایافته و چرای مفرط رخ می‌دهد و به طور كلی 'خانه صاحب به سر، بهتر از خانه سفال به سر است'.

وی افزود: وضع مواد قانونی نامناسب مانند مادهٔ 34 قانون حفاظت و بهره‌برداری جنگل‌ها و مراتع، مصوب سال 1348 و تمدید آن تا سال 1365 نوعی جایزه دادن به متخلفان و گسترش تخلف بود و با وجود قوانینی مانند این مورد، قوی‌ترین مدیران منابع طبیعی نیز كاری نمی‌توانند بكنند.

مدرس مجتمع منابع طبیعی كلارآباد ادامه داد: گردشگری سازمان نایافته در سال‌های اخیر به عوامل تخریب جنگل اضافه شده و به ویژه در مناطق پرجاذبه كه برنامه‌ریزی جامعی برای این امر وجود ندارد، موجب ویلاسازی و بورس بازی زمین و تشدید تجاوز به اراضی ملی شده است.

جنگل‌های شمال به دلیل تراكم بالای درختان و قابلیت تولید چوبِ بالا، تنها عرصه جنگلی كشور است كه می‌توان با رعایت موازین علمی و بدون تخریب جنگل، از آن چوب برداشت كرد.

بدیهی است انبوهی و نزدیكی به دریا، شهرها و روستاهای مجاور این جنگل‌ها را به محیطی جذاب برای گردشگران تبدیل كرده است. به نحوی كه این جنگل‌های كوهستانی و سرسبز از مطلوب‌ترین مناطق گردشگری برای همه ایرانیان محسوب می‌شود و آمدن به این منطقه از آرزوهای بسیاری از مردم است.

از حدود هشت هزار گونه گیاهی ایران، در حدود هزار و 800 گونه در جنگل‌های شمال وجود دارد كه معادل 5/22 درصد است.

از گیاهان موجود در جنگل‌های شمال 500 گونه، انحصاری این منطقه است كه گونه‌های درختی شمشاد، اَنجیلی، سفید پَلَت و لَرگ از آن جمله‌ آنها هستند.

نزدیك به 160 گونه چوبی در شمال می‌روید در حالی كه در تمام قاره اروپا فقط 40 گیاه چوبی وجود دارد.

این امتیازات باعث می‌شود جنگل‌های هیركانی در شمال ایران اهمیتی خاص داشته باشد. كاهش مساحت جنگل‌های شمال در چند دهه اخیر هشداری است كه باید آن را جدی گرفت و سعی و كوشش همه جنگلبانان و مسؤولان و علاقه‌مندان محیط زیست باید برای جلوگیری از كاهش بیشتر این جنگل‌ها باشد. ك/4

7517/621/1654/506