به گزارش ایرنا، هفته نامه عیاران به مدیر مسوولی و صاحب امتیازی 'مهدی زیرك' و سردبیری 'لیلا بنی اسدی' از جمله نشریات منظم و مورد توجه مردم استان است
هفته نامه عیاران در جدیدترین شماره (523) و در سال چهاردهم انتشار خود گفت و گوی اختصاصی با معاون امنیتی و انتظامی استانداری سیستان و بلوچستان را منتشر كرده است.
صندلی های خالی از توجه، هدیه روز خبرنگار در زاهدان، بزرگداشتی برای عارف صحنه موسیقی، توفان سیستان رییس ستاد مدیریت بحران كشور را به سیستان و بلوچستان كشاند و آموزشهای فنی حرفه ای بستر ساز مهارتهای لازم برای اشتغال هستند، از دیگر مطالب منتتشر شده در صفحه نخست این نشریه است.
متن كامل مصاحبه معاون امنیتی انتظامی استاندار هر چند طولانی است اما برای اطلاع خوانندگان عینا منتشر می شود.
'مردی برای فصول سخت'
• امنیت نرم افزاری در سایه سیاست سلب بهانه
پس از تصدی كرسی ریاست جمهوری از سوی اصولگرایان در سال 84، وی كه فرمانداری دولت سازندگی و اصلاحات را در سیستان، چابهار و ایرانشهر در ریزومه كاری خود داشت با كوله بار تجربه از مسئولیت عزل شد و به عنوان كارشناس راهی راهروهای استانداری سیستان و بلوچستان میشود. اما گویا حتی حضور بی تكلیفش از سوی مسئولان تصمیم گیر وقت بواسطه برخی تنگ نظریها تحمل نمیشود و به او گفته میشه به وجود شما در اینجا نیازی نیست. او سرانجام به وزارت كشور میرود و به عنوان كارشناس بودجه امنیتی و در شورای امنیت پایدار شرق كشور به عنوان كارشناس خبره امور امنیتی تا انتخابات دوره دوم احمدی نژاد در سال 88 مشغول بود و پس از آن به اجبار رئیس دولت قبل به همراه گروهی از كارمندان وزارت كشور وادار به بازنشستگی اجباری شد و ....
با ورود به بحث داغ امنیت؛ صراحتاً از سیاستهای گذشته این حوزه انتقاد میكند. و استراتژی خود در تعیین اولویت در مثلث امنیت،اقتصاد و فرهنگ؛ اولویت اول و زیربنای اصلی را به حوزه فرهنگ اختصاص میدهد با رویكرد اعتماد اجتماعی. و بعد اقتصاد و در نهایت منتهی به امنیت پایدار.
زاویه نگاهش در تامین امنیت پایدار به شیوهی نرم افزاری است با سیاست سلب بهانه با ابزارهای جلب اعتماد مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با دولت، احترام به معتمدین، ریش سفیدان و گروههای مرجع صاحب نفوذ شیعه و سنی. البته اقدامات سخت افزاری نیز با جدیت دنبال میشوند.
شروط جدی استاندار یرای مدیرانش
استاندار در جلسات خصوصی با مدیرانش چند شرط جدی را مطرح كردند. اولین شرط استاندار این بود كه ما در استان كار اقتصادی نكنیم. مدیرانش به سمت این كه ازدوش مردم بالا بروند، نداشته نباشد اصلاً و ابداً .و این را شرط كردند كه در استان فقط به خدمت به مردم فكر كنید. دوم: به هیچ وجه به فكر خودتان نباشید. سوم: در خدمت به مردم صادقانه و با مردم صادق باشید. در انجام وظایف اگر كوتاهی شد شرط استاندار هست كه با ما برخورد كند. چهارم: ما همیشه مثبت برای حل مشاركت جامعه فكر كنیم. پنجم: همه مردم را دوست داشته باشیم و برای همه مردم كار كنیم و از حوزه مسئولیت مردم را آقا و ولی نعمت خود بدانیم. ششم: مسائل و مشكلات را صادقانه آن طور كه هست منتقل كنیم.
170 دقیقه گفت و گو در اتاق ویژه
تقویم روی میز را نگاهی میاندازم، شانزدهم مرداد ماه است. یك روز مانده به روز خبرنگار.
مقصد: دفتر كار ویژه در طبقه دوم ضلع غربی ساختمان شماره یك استانداری سیستان و بلوچستان. اتاقی ویژه همگن با شغل و در عین حال پر نور و شاداب و در ایامی عطر گلدان گل مریم طراوات خاصی به میهمانان اتاق میبخشد.
170 دقیقه گپ و گفت با فرمانده بسیجی 22 ساله و فرماندار سالهای سیلاب و خشكسالی سیستان كه اینك در قامت معاونت امنیتی و انتظامی از اتاقی ویژه در پهنه غربی ساختمان شماره یك استانداری سیستان و بلوچستان با تلاش همكارانش و مجموعههای ذیربط، امنیت را به مردمان شرقیترین نقطه كشور هدیه میكند.چهرهای آرام با وجود دغدغه كاری.
مدت زمان مصاحبه ما با او همراه بود با پاسخ به تماسهای تلفنی متعدد كاری امّا مهم، دستور تشكیل جلسه اضطراری درباره موضوعی فوری كه در همان آن مطلّع شد با سازمانهای ذیربط در ساعت 17، امضای چندین نامه و هماهنگی جهت برگشت زمینی تیم 13 نفره اقتصادی كه از استان به پاكستان رفته بودند به علت لغو پرواز و... باید گفت این از خاصیت كار امنیتی و حضور در دفتر كار تا پاسی از نیمه شب.
او كه در 22 سالگی مسئول اعزام به جبهه بود، در این بازگویی دلش با شهداست با بغض آكنده از حسرت میگرید و میگوید: <هنوز داغ اینها در دل ما هست.> حس غریبی است، گریه، امان نمیدهد و درخواست دارد مصاحبه را تعطیل كنم اما اصرار من او را به ادامه واداشت.
پس از تصدی كرسی ریاست جمهوری از سوی اصولگرایان در سال 84، وی كه فرمانداری دولت سازندگی و اصلاحات را در سیستان، چابهار و ایرانشهر در روزمه كاری خود داشت با كوله بار تجربه از مسئولیت عزل شد و به عنوان كارشناس راهی راهروهای استانداری سیستان و بلوچستان میشود. اما گویا حتی حضور بی تكلیفش از سوی مسئولان تصمیم گیر وقت بواسطه برخی تنگ نظریها تحمل نمیشود و به او گفته میشه به وجود شما در اینجا نیازی نیست. او سرانجام به وزارت كشور میرود و به عنوان كارشناس بودجه امنیتی و در شورای امنیت پایدار شرق كشور به عنوان كارشناس خبره امور امنیتی تا انتخابات دوره دوم احمدی نژاد در سال 88 مشغول بود و پس از آن به اجبار رئیس دولت قبل به همراه گروهی از كارمندان وزارت كشور وادار به بازنشستگی اجباری شد و ....
با ورود به بحث داغ امنیت؛ صراحتاً از سیاستهای گذشته این حوزه انتقاد میكند. و استراتژی خود در تعیین اولویت در مثلث امنیت،اقتصاد و فرهنگ؛ اولویت اول و زیربنای اصلی را به حوزه فرهنگ اختصاص میدهد با رویكرد اعتماد اجتماعی. و بعد اقتصاد و در نهایت منتهی به امنیت پایدار.
زاویه نگاهش در تامین امنیت پایدار به شیوهی نرم افزاری است با سیاست سلب بهانه با ابزارهای جلب اعتماد مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با دولت، احترام به معتمدین، ریش سفیدان و گروههای مرجع صاحب نفوذ شیعه و سنی. البته اقدامات سخت افزاری نیز با جدیت دنبال میشوند.
آیا میرشكار كه به شدت طرفدار شیوه نرم افزاری امنیت با تكیه بر مشاركت مردم همچون رئیس دولت كه در سفرش به سیستان و بلوچستان امنیت را در گرو مشاركت مردم دانست؛ از مهم ترین آزمون سیاسی -امنیتی زندگیاش، رای اعتماد خواهد گرفت؟ باید ایستاد و نظاره كرد.
مصاحبه با علی اصغر میرشكار معاون امنیتی و انتظامی استانداری كه در سیستان به دنیا آمده و در همین شهر هم بزرگ شده است از خاطرات او در سالهای جنگ آغاز شد.
با یادی از دوستان و رفقای شهیدش، شروط استاندار برای مدیرانش و به بحث منطقی امنیت و مشكلات این روزهای سیستان منتهی شد. تا جایی كه زمان اجازه میداد از او پرسیدم.
جزئیات بیشتر را در پرسش و پاسخ با وی می خوانید:
درباره علی اصغر میرشكار
وی سابقه زیادی در كارهای اجرایی و مدیریتی دارد. در سال 58 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد، قائم مقام سپاه زابل و بعد مسئول بسیج سیستان شد. در عنفوان جوانی(22 سالگی) مسئولیت بسیج استان و عضو شورای فرماندهی سپاه برای اعزام مشتاقان، به جبهههای جنگ را عهده دار بود. از دوست و همكلاسی شهیدش حاج قاسم میرحسینی یاد میكند.
از شهدای بزرگوار دیگر خطه سیستان؛ شهید گُلی، خدری، نعیم پور، خمر، بهمنی و یوسف نوری میگوید كه او خود مسئولیت اعزامشان را بر عهده داشته است. از بسیجی شهید <پاسبان> میگوید كه با اخلاص به جبهه رفت و هنوز قامت رشید و چهره محبوبش را فراموش نكرده و او را به گریه وا میدارد.
معاونت امور استانها در بسیج كشور تا پایان جنگ برای اعزام نیرو به جبهه از سراسر كشور در ریزومه كاریاش قرار دارد.
میگوید از تشییع سه شهید بزرگوار منطقه سیستان بسیار متاثر شدم و در آن شكی ندارم چون حتی با گذشت سالها از آن دوران در طول مدت زمان بازگو كردن اشك میریزد و میگوید مصاحبه را تعطیل كنید بگذارید برای وقت دیگه. و سكوت حكم فرماست.
او این شهدای بزرگوار را شهید محمد هاشمی نوجوان 13ساله بسیجی، شهید سراوانی و شهید نوروز میرشكار نام برد. میگوید از روی جنازه شهید هاشمی تانك رد شده بود و جنازه شهید را با حضور پدر و مادرش دفن كردیم. شهید دوم؛ شهید سراوانی بود كه چون سر نداشت تصمیم گرفتیم جنازه را به پدر و مادرش نشان ندهیم اما پدر به ناچار یقه مرا محكم گرفت و گفت من پسرم را تحویل شما دادم و جنازه پسرم را هم از تو می خواهم كه علی رغم تصمیم قبلی با درخواست او موافقت و فقط به پدر شهید سراوانی گفتم تحمل نداری ببینی كه پاسخ داد؛ نه، من طاقت دارم. آمد و جنازه پسرش را دید و حتی بالای سرشهید اشك هم نریخت و صبوری به خرج داد و اصرار كرد كه مادرش هم جنازه را ببیند كه گرفتاری ما دو چندان شد و مادر هم جنازه را دید و بسیار آرام گرفتند. و شهید سوم دوست عزیزم كه مثل برادرم بود؛ شهید <نوروز میرشكار> است كه در سال 60 شهید شد. از بچگی با هم بزرگ شدیم و در واقع یك روح در دو جسم بودیم. من شدم پاسدار سپاه و او به جبهه رفت. به گفته او هنوز وقتی دو دخترك شهید نوروز را میبینم نیازی نیست كه با آنها حرف بزنم فقط وقتی میبینم گریه ام میگیرد.
با اتمام دوران جنگ، جوانترین فرماندار كشور در دولت هاشمی رفسنجانی به منطقه سیستان آمد و مسئولیتش را با هدایت سیل بسیار مهیب و مخرب آغاز كرد. سیلابی كه به گواه كارشناسان امور آب و مشاوران ذیربط در 500 سال گذشته سابقه نداشته.6800 مترمكعب بر ثانیه حجم آب ورودی در زمان پیك. پس از اتمام مأموریت در سیستان در سال 74 به فرمانداری چابهار رفت و در آن جا بخشی از انرژی برای شكل گیری منطقه آزاد اقتصاد و تجاری گذشت و مدتی بعد فرماندار ایرانشهر شد.
پس از اتمام ماموریت 4 ساله در ایرانشهر، سال 80، مجدد در كسوت فرماندار به زابل برگشت كه در این دوره بر عكس دوره قبل، سیستان گرفتار خشكسالی بود، كه در این مقطع با استفاده از تجربیات دوره سیلابها برای ماندگاری مردم تلاش كرد.
با پایان كار دولت خاتمی و روی كار آمدن دولت احمدی نژاد با وجود این كه مدیریت كلان استان در اختیار مدیر بومی سیستانی بود اما شما از زادگاهتان مجبور به كوچ به تهران شدید.از دوران بازنشستگی اجباری بگویید در تهران به چه كاری مشغول بودید؟
متشكرم از شما و تیمی كه با هم در این رسانه تلاش میكنید. روز خبرنگار را به شما و همكاران خبرنگارانتان و همه خبرنگاران ایران اسلامی و صاحب وجدان دنیا كه اخبار را به اطلاع مردم میرسانند، تبریك عرض میكنم. كم و بیش با كار شما آشنا هستم كه چقدر دغدغه دارید و تلاش میكنید تا مدیر و مسئولی را پیدا كنید و مطالبش را به اطّلاع مردم برسانید. بخصوص این كه برخی مشاغل هم به گونهایست كه به راحتی نمیتوانید ارتباط بگیرید.
دولت احمدی نژاد با قرائت و سیاستهای جدیدی آمد كه ما را تحمل نكردند و من اولین مدیر استانی بودم كه عزل شدم. به یاد دارم یك هفته بعد از این كه استاندار دولت جدید استقرار پیدا كرد در 15 ماه مبارك رمضان سال 84 عزل شدم. متاسفانه با من خیلی بد برخورد شد، من در استانداری كارشناسی بودم كه در آن موقع حداقل 25 سال سابقه مدیریت را پشت سرداشتم. از دوره جنگ در سپاه پاسداران و بسیج مستضعفان و بعد هم فرمانداری ها. اما كسی به این پشتوانه و تجربه توجه نكرد. من در همین استانداری جایی برای سكونت نداشتم، نمازخانه استانداری را برای نشستن انتخاب كردم ولی در نمازخانه را هم قفل كردند و من را راه ندادند. گفتم عیب ندارد، میروم كتابخانه مطالعه میكنم، در كتابخانه را هم قفل كردند، حتی مامور كتابخانه را جابجا كردند و گفتند رفته و نیست. این شرایط قریب سه ماه طول كشید و یك روز به من نامه ای دادند و گفتند به وجود شما در اینجا اصلاً نیازی نیست. به وزارت كشور رفتم و در آن جا هم دو الی سه ماه به طول انجامید تا بپذیرند ما در این سیستم كار كردیم و باید كار كنیم. بعد از این مدت كه عصبانیت دولت كاهش پیدا كرد و پذیرفت ما كارمند سیستم هستیم به عنوان كارشناس بودجه امنیتی وزارت كشور مشغول به كار شدم و بعد هم كارشناس مسئول بودجه امنیتی. و آرام آرام شورایی تحت عنوان امنیت پایدار شرق كشور تشكیل شد و دبیر شورا كه مشاور وزیر كشور بود و در دولت قبل در همین استان، معاون سیاسی و امنیتی استانداری بود و ایشان هم عزل شده بودند (دانیال مولایی) و من با تجربه مدیریتی كه داشتم در آن جا به عنوان كارشناس خبره امور امنیتی در حوزه شرق كشور(استانهای خراسان رضوی- جنوبی- كرمان-سیستان و بلوچستان و هرمزگان) تا انتخابات دوره دوم در سال 88 كار كردیم.
با پیروزی دكتر احمدی نژاد در انتخابات سال 88، گروهی از كاركنان وزارت كشور را وادار به بازنشستگی اجباری كردند كه من هم جزء همان گروه اول بودم كه فكر ما را قبول نداشت و ما بازنشسته شدیم. از سال 89 كه بازنشسته شدم تا روزی كه مجدد به سیستان و بلوچستان آمدم و در دولت جناب آقای روحانی مشغول به كار شدم، در شورای عالی كارشناسان رسمی دادگستری در تهران دو كار انجام میدادم 1-ویراستار و در مجموع همه كاره دو ماهنامه وزین كارشناس بودم كه 15 هزار نسخه در سراسر كشور برای كارشناسان رسمی دادگستری چاپ میشد.
و كار دوم؛ دبیر كمیسیون حقوقی و رسیدگی به شكایات شورای عالی كارشناسان رسمی دادگستری بودم.
با اینكه لیسانس علوم سیاسی و فوق لیسانس مدیریت دولتی هستم هم كار خبرنگاری و حقوقی كردم.
تدریس هم داشتید؟
الان هم مدرس دانشگاه علمی كاربردی، دانشگاه آزاد و دولتی هستم. البته در تهران در مركز آموزشهای شهروند شهرداری تهران، دروس آموزشهای شهروند، مدیریت شهروندی، شیوههای مشاركت مردمی و... تدریس و طب سنتی هم تدریس كردم.
احتمال پیروزی آقای روحانی را میدادید؟
ما اعتقاد داشتیم تفكر انسدادی آقای احمدی نژاد به شكست می انجامد. ایشان مدیریت خاصی داشت؛ به نظرات كارشناسی توجه نمیكرد چون اعتقادی به كار كارشناسی نداشت. حتی من با دو تن از وزرای ایشان بعد از عزل شدن صحبت كردم كه آنها هم این موضوع را تایید كردند. این مدل تصمیم گیریها كشور را با مشكل روبرو كرد و خیلی از كارشناسان سیاسی و حتی غیرسیاسی در این زمینه اتفاق نظر دارند. دولتی كه در 8 سال دوره مدیریتی، 700 میلیارد دلار درآمد داشته است اما امروز در عرصه و میدان هیچی نداریم؛ اشتغال و تولید با بحران روبرو شده و همین طور نقش اجتماعی و مشاركت مردم ندیده گرفته شد. پروژههای عمرانی به جای اینكه به پیمانكاران خصوصی داده شوند به بخش دولتی و شبه دولتی واگذار شدند و عملاً برای مردم مشكلات زیادی حادث شد و طبیعی بود كه در انتخابات مردم به گزینهای برای رهایی از این وضعیت را‡ی بدهند و آقای روحانی از گزینههایی بود كه مردم دیدگاه ایشان را پذیرفتند و را‡ی لازم را هم كسب كردند. من هم ابتدا در ستاد آیت الله هاشمی كار كردم كه پس از رد صلاحیت ایشان در ستاد جناب روحانی در تهران و در استان هم با كسانی كه ارتباط داشتم بویژه در زابل بر اساس باورهایمان كار كردیم و معتقد بودیم ایشان شایسته تر از بقیه افراد است كه با اقداماتی كه انجام شد و انصراف آقای عارف، شرایط برای آقای روحانی بهتر شد.
روحانی پیشینه مدیریتی خوبی دارد. سالیان زیادی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول مذاكرات هستهای ایران با غرب بوده؛ سالیانی در عرصه نمایندگی مجلس فعالیت داشته و...كه با توجه به این سوابق و شرایط، جناب روحانی بهترین گزینه بود. ضمن این كه ما میتوانستیم افكارمان را با ایشان بهتر و بیشتر تطبیق بدهیم چون ذائقه فكری ما به روحانی نزدیكتر بود و برای پیروزی ایشان تلاش كردیم ولی را‡ی را مردم دادند و ایشان پیروز انتخابات ریاست جمهوری در سال 92شدند.
آیا توقعات اصلاح طلبان از دولت روحانی برآورده شده؟
بهر حال ،اولین توقع آنان این هست كه امور مملكت به سامان باشد، اقتصاد رشد كند و در واقع بد اخلاقیها در جامعه از بین برود و البته این دولت اعتدال است با همان شعار جناب روحانی كه <همه ایرانیان در دولت و كشور مسئولیت دارند و باید كار كنند.>
دولت تلاش دارد از افراط و تفریط جلوگیری نماید و خیلی از اصلاح طلبان با دولت همكاری میكنند چه آنهایی كه در دولت هستند و چه آنانی كه در دولت حضور ندارند، دولت را حمایت میكنند.
تعریف واژه اعتدال از نگاه فرماندار سابق دولت سازندگی و اصلاحات؟
من فرماندار دوران سازندگی بودم و بعد با اصلاحات كار كردم. خمیرمایه تفكرم مربوط به مجمع روحانیون مبارز است. پس از این كه حضرت امام (ره) موافقت فرمودند كه در برابر روحانیت مبارز، جامعه روحانیون مبارز هم ایجاد شود، من طرفدار فكری روحانیون مبارز شدم.
حضرت حجت الاسلام و المسلمین رحمانی مسئول بسیج كشور، مجمع روحانیون مبارز را تشكیل داد و با تیم آقایان خاتمی، نوری و بقیه دوستان كار میكردند و من نیز طرفدار این تفكر بودم.
دولت سازندگی پروژههای عمرانی بسیاری در كشور انجام داد با آن دولت كار كردم و بعد با دولت اصلاحات كه اصل كرامت انسانی و اعتقاد به آزادی بیان و قلم داشتند و در واقع انگشت روی فطرت پاك انسانها گذاشتند. این شعار قابل پذیرش و اقبال عمومی بود و من با همین رویكرد در تیم اصلاحات بر محور خدمت و احترام به مردم،نگاه تخصصی به كار اجرایی و الگو قرار دادن نامه مشهور امام علی (ع) به مالك اشتر، برای خدمت به جامعه در 8سال دولت خاتمی كار كردم و الان هم در دولت تدبیر و امید و اعتدال، باور و اعتقاد دارم كه در حوزه امنیتی و اطلاعاتی میتوانیم به روشهای نرم افزاری امنیت را تامین كنیم. وضع امنیتی حال حاضر استان نسبتاً خوب است كه یكی از دلایل آن نرم افزاری كردن امنیت است. در اولین گام برای تحقق امنیت به سه اصل جلب اعتماد مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با دولت واعتماد مسئولان به مردم توجه كردیم تا هیچ زاویه و یخی بین مردم نباشد. ما در سایه همین تفكر به معتمدین، ریش سفیدان و گروههای مرجع صاحب نفوذ شیعه و سنی احترام و نگاه انسانی داریم.
خب، كلید واژه این نكته در دولت اصلاحات این بود كه گفتند <زنده باد مخالف من>؛ مثل بازی فوتبال. الان هم همین كرامت انسانی وجود دارد و ما با استفاده از این اصل تلاش كردیم امنیت را نرم افزاری كنیم با یك: احترام به مردم. دوم:در تامین امنیت هیچ فرصتی را برای بهانه به این و آن نباید بدهیم؛ یعنی سیاست سلب بهانه. این نكتهای است از روزی كه آقای هاشمی وارد استان شدند خطاب به تیم اجرایی خود گفتند شما در خدمت به مردم چند نكته مدنظر داشته باشید: 1-صادق باشید 2- از حضور مردم و از نقش مردم سوء استفاده نكنید و 3 -شما خادم مردم هستید. بنابراین صداقت، خدمت، امانت و رفاقت اصولی است كه ما باید در خدمت به مردم توجه كنیم.
عدهای سیاست سلب بهانه را به عرصه اجرایی و مدیریتی میكشانند و عدهای هم نگاه مذهبی دارند؛ نگاه شما به این واژه چی؟
اتفاقاً در دولت احمدینژاد بیشترین مسئولیت ها به اهل سنت داده شد. وقتی دولت اصلاحات مدیریت را به احمدی نژاد سپرد ما در استان فقط یك مدیر كل و یك فرماندار اهل سنت داشتیم اما كماكان جامعه تنش و درگیری داشت؛ به همین دلیل كه رفتار و گفتمان خوبی حاكم نبود و به همین دلیل كه به دنبال رفع بهانهها و خرده اشكالات اصلاً نبودند. به عنوان مثال خسارتهای حاصله از طوفانهای سیستان یك شبه كه حادث نشده. مسئولان اجرایی استان الان دارند تدبیر میكنند و استاندار فرصت سه ماهه به تیم ویژهای برای تدوین برنامه عملی دادند.
میخواهم بگویم در خیلی از امور برنامه نداشتند و مردم را مشاركت نمیدادند. مشاركت دادن مردم یك اصل علمی و قرآنی است.
احترام به مردم در سلسله مراتب نیازها قرار دارد. این كه به افراد جامعه خارج از دین و مذهب احترام بگذاریم. مطالبه استان را نه در قالب نژاد، رنگ، قوم و قبیله؛ بلكه در قالب انسانیت دنبال میكنیم كه ما الان امنیت را با همین شیوه دنبال میكنیم تا به هیچ كس در عملكردمان بهانه ندهیم و آن بهانهها باعث چالش نشود. یعنی در واقع جلوگیری از هرگونه تحركی كه چالش ایجاد كند، بلكه چالش را باید مدیریت كنیم. پس سیاست ما تدبیر است. نرم افزارهای حوزه امنیت؛ اعتماد و احترام به مردم، برگشت اعتماد اجتماعی، از بین بردن شكافهایی كه بین مسئولین با مردم ایجاد شده، اتخاذ سیاست سلب بهانه، به سرمایههای اجتماعی توجه و احترام بگذاریم و برنامه هایمان را به مردم اطلاع و آگاهی رسانی كنیم. در حوزه امنیتی اقدامات مفصلی در مدت كاریام انجام شده و من تنها چند مورد را در بخش نرم افزاری مطرح كردم. مثلاً در مرز زابل دیوار كشیده شده كه در نگاه اول ناامنیها كنترل میشود اعم از قاچاق مواد مخدر، قاچاق افاغنه و... ولی مطالعه نشده كه مردم چه نفعی از مرز ببرند؟ یعنی عملاً اقتصاد مردم نابوده شده مردمی كه سالیان زیادی با هم زندگی میكردند جدایی ناپذیرند. در واقع یك پسر خانواده این طرف مرز و فرزند دیگر آن طرف مرز زندگی میكند و آن از دیدگاه ما خارجی است و آن ایرانی. این از دیدگاه ما چالش هست.
این سیاست ایجاد بهانه است نه سلب بهانه. سیاست سلب بهانه تدبیر میكند امورات و نیازهای مردم را برطرف كنیم.
در دولت اصلاحات چون چارچوب دقیقی تعریف نشد هر گروهی كار و عملش را منتسب به اصلاحات میكرد، در مقطعی تنشهایی را شاهد بودیم؛ تعریف نشدن چارچوب برای اعتدال نگرانیهایی دارد؟
به اعتقاد من، تیم اصلاحات، تیمی توانا و كارشناس بودند كه توسعه و رشد جامعه را با برنامه فنی دنبال كردند كما این كه جلوی تورم را گرفتند و اقتصاد را سامان دادند و وقتی هم كه آقای خاتمی دولت را تحویل داد با یك صندوق با ذخیره ارزی پر پول تحویل داد و بر عكس جناب روحانی دولت را با كلی بدهی تحویل گرفت.اما چون اصلاحات در این زمینه از تجربه گذشته خود استفاده نكرد ایراداتی به آن وارد بود از جمله این ایرادات تندروی هایی در برخی مسائل بود كه باعث بروز مشكلاتی شد و قرائت های مختلفی از این دیدگاه حاصل آمد كه امیدواریم دولت اعتدال در این زمینه تا الان كه ما فكر میكنیم خیلی خوب كاركرده، گام بردارد. و در استان میتوانیم ادعا كنیم تیمی كه در حوزه معاونین استاندار كار میكنند، قوی ترین و هماهنگ ترین تیم در حل مشكلات و معضلات جامعه است كه با هم امور را پیش میبرند. خُب، دیدگاههای استاندار بسیار دقیق و به یك استراتژیست متبحّر میماند كه بسیار هوشمندانه و با دقت مسائل را رصد میكند و ارتباط اجتماعی بسیار زیادی دارد.
برای ایجاد امنیت پایدار باید به توسعه بپردازیم و مسائل زیربنایی مثل اشتغال را حل كنیم. به همین دلیل جناب هاشمی چند موضوع مهم را در برنامه كاری استان قرار دادند. به عنوان مثال دو منطقه پتروشیمی در ایرانشهر و چابهار در دستور كار قرار گرفته و شك ندارم به محض گازرسانی به سیستان یك منطقه پتروشیمی نیز در این منطقه دنبال خواهند كرد و یا اجرای شبكه انتقال آب بوسیله لوله در سطح 46 هزار هكتار اراضی كشاورزی سیستان و تخصیص 1500 میلیارد تومان با عنایت ویژه مقام معظم رهبری به این طرح.
همچنین یك تیم مشغول بررسی طرح منطقه ویژه اقتصادی سیستان است. اگر به ما فرصت داده شود و این دولت برنامههایش را پیش ببرد كسانی كه در واقع نگاه سیاسی به موضوع دارند و تحلیلهای سیاسی نااگاهانه از عملكرد دولت دارند، فرصت بدهند و بجای مانع تراشی همكاری كنند و در این همكاری دست ما را بگیرند در فرصت اندك استان را روی ریل توسعه قرار خواهیم داد. رفع موانع تجاری در بازارچههای مرزی و ساماندهی مسائل مهم متوقف شده از برنامه دولت در استان است. سفر دكتر روحانی خیر و بركتهای فراوانی داشت و استاندار روزهای شنبه هر هفته مصوبات سفر را به دقت رصد میكنند. با راه اندازی صنعت فولاد در چابهار منطقه سوم خودروسازی كشور میشود. سود برنامههای اقتصادی دولت در استان را ما در امنیت پایدار میبینیم.
تفاوت دولت آقای روحانی با دولت آقای خاتمی؟
هر دو دولت روحانی و خاتمی برای توسعه منطقه برنامه ریزی كردند و دغدغه خدمت به مردم را داشته و رو به جلو بودند. آقای خاتمی وقتی دولت را تحویل گرفت خیلی از سفرای كشورهای دنیا از ایران رفته بودند ایشان در سیاست خارجی موفقیتهای بسیار خوبی به دست آورد. در دولت روحانی نیز یكی از مسائل مهم، ارتباط با كشورهای دنیا و همسایه است. دولت آقای روحانی با تدبیر، درایت و عقلانیت بیشتری مسائل و امور را پیش میبرد با استفاده از دولت اصلاحات نقاط ضعفی كه در آن دولت بوده، در این دولت تكرار نخواهند شد. یك تجربه خوب است خیلی از مدیران توانمند هستند و دیگر آزمون و خطا نمیكنند.
به محض معرفی هاشمی برای استانداری؛ شما جزء معدود افراد و اگر اشتباه نكنم تنها شخصی بودید كه در گفت و گو با رسانه متبوع ما صراحتاً اعلام حمایت كردید؛آیا این تاكتیك تشكیلاتی شما بوده كه به شما توصیه شده یا شخصی؟
من آقای هاشمی را از قبل میشناختم. مدیری شناخته شده در كشور كه جالب است بدانید عضو هیچ حزب و گروهی هم نیست.
اما عنوان شد عضو حزب مشاركت؟
نه. ایشان عضو حزب مشاركت نبوده. اما فكر ایشان اصلاح طلب و رو به جلو هست. استاندار چند ویژگی خوب دارند كه یكی نگاه مثبت به جامعه است. در استان، دكتر شهریاری نماینده مردم زاهدان در مجلس تفكرش اصولگرایی و مواضع ایشان را میدانید آقای هاشمی هر موقع با ما درباره دكتر شهریاری صحبت كردند، گفتند ایشان برای استان یك فرصت است از این فرصت استفاده كنید. این یعنی نگاه مثبت دارند و این توصیه را به مدیرانش هم كردند. و یا درباره نماینده محترم ولی فقیه در استان، نگاه مثبت دارند و درباره مردم هم همین طور. ایشان یك نیروی اصلاح طلب منطقی،مثبت اندیش رو به جلو و توسعه است.
شاید خیلیها این توصیف شما را از این حیث كه مدیر ایشان هستید؛ تحلیل كنند؟
من آن روزی كه مدیر ایشان نبودم پیام حمایت دادم چون با فكر ایشان آشنا بودم. میدانستم ایشان استانداری موفق و بهترین گزینه برای توسعه استان است، در حالی كه اصلاً فكر نمیكردم به دولت برگردم و كار كنم. من از دوستان، رفقا و همشهریانم تقاضا كردم آقای هاشمی را در اجرای برنامه هایش حمایت و كمك كنند. همان روزها هم كه ایشان را ملاقات كردم خواستم استان را در قالب انسانیت ببیند نه در قالب گروه، قوم و مذهب. انسانها را برابر با هم بذارید و حالا آنها را پیش ببرید.
شما تفكر برابری همه با هم را میبینید؟
كار سختی است و مشكل و به همین دلیل كسانی كه از آقای هاشمی انتقاد میكنند بنظرم انتقاد شان اصلاً پایه و اساسی ندارد. و وقتی كه با ایشان مینشینند و صحبت میكنند، تسلیم تفكر ایشان میشوند و میپذیرند. معتقدم این دیدگاه موفقترین دیدگاه هست.
بهر حال آن تصمیم برای تبریك به استاندار تصمیم شخصی و نظر خودم بود و من هم عضو هیچ حزب و گروهی نیستم. دیدگاه و فكر هاشمی و برنامه های ایشان را قبول دارم و توانمندی ایشان را كه در چندین استان مسئولیت داشته از فرمانداری تهران و معاون استاندار تهران و... این فرد تجربیاتی دارد كه میتواند به استان ما خیلی كمك كند. بر خلاف سایر استانداران كه استانداری شان را در این جا اولین بار تجربه كردند اما ایشان تجربیات جاهای دیگر را در اینجا میآورد كه نكته بسیار مهمی است.
آیا خواستید حرف این گروههای مخالف را بشنوید؟
بنظرم هیچ پایه و اساسی در حرفهایشان ندارند. بابرخی كه من صحبت كردم برای دیدگاههای آقای هاشمی نمیتوانند ایراد بگیرند شاید نگران منافع خودشان هستند. شاید وقتی ایشان نگاه انسانی به جامعه و ارتباط با تودههای اجتماعی داشته باشند و اعتماد اجتماعی مورد هدف قرار بگیرد، یك عده خودبخود منافع شان به خطر میافتد. والاّ استاندار كه به دنبال وحدت در استان هست، به دنبال تحقق منافع ملی، وحدت اقوام با یكدیگر، تعادل، تعامل و توسعه اقتصادی در استان هست پس چه مانعی وجود دارد كه كمك نكنند.
آقای استاندار چه قولی از شما گرفتند؟
استاندار در جلسات خصوصی با مدیرانش چند شرط جدی را مطرح كردند. اولین شرط استاندار این بود كه ما در استان كار اقتصادی نكنیم. مدیرانش به سمت این كه ازدوش مردم بالا بروند، نداشته نباشد اصلاً و ابداً .و این را شرط كردند كه در استان فقط به خدمت به مردم فكر كنید. دوم: به هیچ وجه به فكر خودتان نباشید. سوم: در خدمت به مردم صادقانه و با مردم صادق باشید. در انجام وظایف اگر كوتاهی شد شرط استاندار هست كه با ما برخورد كند. چهارم: ما همیشه مثبت برای حل مشاركت جامعه فكر كنیم. پنجم: همه مردم را دوست داشته باشیم و برای همه مردم كار كنیم و از حوزه مسئولیت مردم را آقا و ولی نعمت خود بدانیم. ششم: مسائل و مشكلات را صادقانه آن طور كه هست منتقل كنیم.
بارها استاندار تاكید داشتند مدیران هر روز فرازی از نامه امام علی (ع) به مالك اشتر را مطالعه و به آن عمل كنید.
در اولین سالگرد تنفیذ حكم رئیس جمهور قرار داریم؛ دولت در تحقق وعدهها در چه زمینههایی موفق بوده و در چه زمینههایی ضعیف عمل كرده؟
مهمترین ویژگی دولت آقای روحانی، شخصیت و شناخت خود ایشان از كشور و جهان خارج است كه بهترین ثروت برای اداره امور كشور به حساب میآید و دوم حمایت مقام معظم رهبری برای موفقیت دولت تا برنامهها به درستی پیش برود. نكته سوم؛ نشانه گیری صحیح و دقیق دولت در جامعه است كه همان استفاده از تجربیات همه گروهها با شعار اعتدال و تدبیر است علی رغم همه انتقاداتی كه وجود دارد.
نكته دیگر، این دولت اقتصاد را نشان گرفته و باور دارد باید اقتصاد سامان یابد و در اقتصاد هم تولید برای مقابله با تورم و ركود مورد توجه قرار بگیرد. و همین طور مسئله مهم توجه به سیاست خارجی كه در واقع فعال سازی دیپلماسی خارجی از موفقیتهای این دولت است و برای حل مناقشات بین 1+5 و ایران تلاش میكند. مشاركت دادن همه مردم و اقوام در اداره امور كشور از نقاط قوّت این دولت است. البته مشكلاتی هم وجود دارد كه یكی از موانع به عملكرد دولت قبل برمیگردد. مثلاً دولت تورم زندهای را تحویل گرفت. و یا 9 هزار پروژه در كشور كلنگ زنی شد ولی به علت نبود بودجه به بهره برداری نرسیدند. از طرفی عدهای با ایجاد مانع، هنوز قاعده بازی را بلد نشدند كه وقتی رقیب پیروز شد، اجازه بدهند كار را پیش ببرد و برای كشور خدمت كند. هنوز عدهای به وحدت ملّی و منافع ملّی توجه ندارند و منافع حزبی و گروهی را بر منافع ملّی ترجیح میدهند.
این گزاره، شاه بیت وعدههای روحانی در رقابت های انتخاباتی بود كه <باید هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد، هم چرخ اقتصاد كشور.> روند پرونده هستهای را چگونه میبینید؟
پرونده هستهای موضوع مهمی است كه سیاست كلان آن رامقام معظم رهبری تعیین فرمودند و همه مذاكرات به استحضار ایشان میرسد و با نظر ایشان پیش میرود كه حق هم همین است و انشاءا... به سرانجام میرسد. انرژی هستهای حق مسلّم و خواسته اساسی مردم است اما بالاخره تحریمها اثرگذار بوده و منكر آن نیستیم چون ما جزیرهی جدای از دنیا نیستیم. باید تعامل و همكاری داشته باشیم، دنیا عرصه بده و بستان هست.این كه در آینده چه خواهد شد بالاخره دنیا هم ضرر میكند. رویكرد مذاكرات رو به پیشرفت است هر چند كه كار هم سخته، اما تیم مذاكر كننده ایران توانمند و صادق است و رهبری هم تمام قد حمایت كردند. البته تیم اقتصادی هم اثر دارد اما شیوه نشانه گیری اقتصادی و مدل حركت بسیار مهم است.اما دولت هم به زمان نیاز دارد.
در چه شرایطی معاونت امنیتی را تحویل گرفتید؟
این مسئولیت در شرایطی به من واگذار و محوّل شد كه استان شرایط تقریباً بحرانی از حیث امنیتی داشت. جوّ جامعه ملتهب بود و احساس ناامنی در مردم وجود داشت. در شاخصهای امنیتی بالا بودن ارقام جرایم امنیتی و در اوج آن ربایش پنج مرزبان بود كه اتفّاق افتاد. من در چنین شرایطی وارد عرصه كار شدم و در همان روزهای اول كارهای سخت امنیتی را دنبال كردم. یك جوری بین مردم و دولت، امنیت اجتماعی وجود نداشت. شایعات ناامنی درباره گروگانها كه تحویل نمیدهند و آنها را میكُشند، روز به روز فزونی مییافت. در چنین بستری ما ارتباط دیپلماتیك برقرار كردیم و در را‡س هیئتی به پاكستان رفتیم و به كشور همسایه قبولاندیم كه مرزبانان ما داخل خاك كشورشان شدند و رسماً قرار داد امضاء كردیم و آنها را متعهد كردیم كه برای آزادی مرزبانان ما تلاش كنند.
كشور همسایه همكاری هم كرد؟
بله. البته ایالت بلوچستان وضعیت ویژهای دارد زیرا دولت پاكستان كمتر در آن جا حضور دارد و گروهكهای تروریستی مخالف زیادی جولان میدهند. البته ما آمادگی داریم در زمینه مقابله با گروههای تروریستی كه بشریت را نشانه گرفتند، اقدامات مشتركی با هم انجام دهیم.
در حوزه معاونت امنیتی، اولین كاری كه انجام شد به شورای تأمین كه جایگاه قانونی دارد، قوام و دوام بخشیدیم و هر 15 روز به طور مرتب به ریاست استاندار تشكیل جلسه میدهد و موضوعات شورای تأمین كه قبلاً در كمیته امنیتی، كارشناسی و مورد بحث قرار گرفته را برای شورای تأمین آماده تصمیم گیری میكنیم. یعنی در واقع در زمینههای مختلف از نابسامانی و پراكندگی، انسجام بخشیدیم.
در گام بعدی تلاش كردیم مسائل و مشكلات استان را به ترتیب از فاز امنیتی به سیاسی و بعد به فاز اجتماعی و در نهایت به فرهنگی تبدیل كنیم تا در جای خود آن را حل كنیم. چرا ما یك خواسته كوچك مردم را به یك بحران امنیتی تبدیل كنیم. در واقع با مدیریت مشكلات را كوچك، محدود و بعد حل كنیم. و نكته بعدی در حوزه امنیت به جای پاك كردن صورت مسئله، مبنایی و ریشهای به آن بپردازیم. و در ادامه آن را در حوزه امنیتی با همگرایی، هم اندیشی، هم افزایی و هماهنگی در حوزه نهادها و سازمانهای متولی امنیت دنبال میكنیم كه بر همین اساس در شهری مثل زاهدان، 50 سارق حرفهای طی این مدت دستگیر شدند. همچنین شورای تأمین شهرستانها نیز فعال شدند و مسائل امنیتی را رصد میكنند. اختلافات طایفهای كه از مسائل بغرنج در استان بوده و هست، یك تیم ویژه و توانا روی این مسئله كار میكند. طی همین مدت در شهرستان سرباز با همگرایی مردم، علما و فرمانداران بین طوایف درگیر كه 17 نفر از طرفین كشته شدند، صلح شد و هم اكنون نیز یك تیم برای صلح دو طایفه ایرانشهری كه بیش از 20 نفر از طرفین در طول 20سال كشته شدند، تلاش میكنند.
تغییرات در سطح مدیران انتظامی انجام شد و فرماندهان توانای با سابقه و هوشمند منصوب شدند. به عبارتی تحرك در سیستم ایجاد كردیم. اطلاعات، سپاه و نیروی انتظامی مجموعه عناصری هستند كه به امنیت كمك میكنند و از همه مهمتر این كه مبنا و چارچوب اصلی كار امنیت، تصمیمات شورای تأمین استان قرار دارد كه متولی اصلی تأمین امنیت استان در چارچوب قانون، استاندار است و همه دستگاهها موظفند هماهنگ با هم همكاری كنند كه البته دیگران هر كدام در چارچوب مسئولیت خودشان، مشاور استاندار برای حل مشكلات هستند.
موفقیتهای بسیار خوبی را در حوزه امنیت داشتیم. حوزه امنیت یك چشمه گمنامی است، یك لایه پنهان كه خیلی از مسائل را مردم نمیبینند اما وجود امنیت را لمس و احساس میكنند كه نشانه آن حضور مردم تا پاسی از شب در پاركها و مراكز تفریحی هست.
بعضاً حوادث ناامنی شنیده میشود؟
این طبیعی است. چون در جامعه یك عدهای میخواهند به حقوق مردم تجاوز كنند كه این ناامنی میشود. ولی همیشه نیروهای اطلاعاتی و انتظامی ما مسائل را رصد میكنند. امنیت تولید اجتماعی است و ناامنی می تواند اعتراض اجتماعی باشد. مقوله امنیت یك مقوله چند وجهی است كه حتی یك نفر هم بیكار شد شاید دست به سرقت بزند. ما در برخی شهرستانهای استان تا 56 درصد كاهش جرایم امنیتی در این مدت داشتیم.
اما در سیستان مردم از آمار بالای سرقتها گلایه دارند؟
اتفاقاً در حوزه سیستان بویژه در شهر زابل 26 درصد كاهش ناامنی در سرقتهای خُرد داشتیم.
آن چه كه وجود دارد اتفاقاتی از قبل انباشته شده و سیر صعودی داشته كه مردم را به آستانه تحمل رسانده است اما شرایط را البته با كمك مردممطلوب میكنیم.
ما یك كار دیگری كه انجام دادیم كمیسیون انتظامی امان نامه را به ریاست استاندار فعال كردیم تا نادمینی كه تحت تاثیر جریانهای تروریستی و مزدور قرار گرفتند خودشان را تسلیم كنند. تا الان با دادن امان نامه به 36 نفر از نادمان موافقت شده و از همه نادمین تقاضا داریم به دامن را‡فت جمهوری اسلامی روی بیاورند و با همین دیدگاه خودشان را تسلیم كنند.
شیب نگاه شما به حوزه امنیتی تمركز روی مسائل اجتماعی است؟
ما معتقدیم موضوعات اجتماعی هستند كه امنیتی میشوند. وقتی كه شغل باشد، مردم به هم احترام بگذارند، همدیگر را باور كنند و با آرامش در كنار هم زندگی كنند، بحران امنیتی حادث نمیشود. ما باید مسائل حوزه اجتماعی و فرهنگی را به خوبی رصد كنیم و دستگاههای فرهنگی و اجتماعی،كاركرد مناسب و درستی داشته باشند تا مسائل ناامنی پیش نیاید.
در این استان، دو قوم سیستانی، بلوچو سایر اقوام حضور دارند با دو مذهب شیعه و سنی. ما باید همدیگر را باور كنیم و به هم اعتماد داشته باشیم. من برادر اهل سنت را بپذیرم و او هم من را. از طرفی افراد ناآگاه كه معمولاً هم آب به آسیاب دشمن میریزند، ناخنك نزنند، مشكل درست نكنند. شك نكنید كه كشورهای آمریكا، قطر، عربستان و انگلیس نمیخواهند در این كشور وحدت باشد و اتفاقاً یكی از استراتژی های مهم و خواست دشمن این هست كه در این استان نارضایتی اجتماعی بوجود بیاید و بین مردم و دولت فاصله باشد. اما یك عدهای از كسانی كه متاسفانه اطلاعات هم دارند و در تیم نخبگان و صاحب نظران هم هستند، اینها را میدانند اما به خواست دشمن دامن میزنند. یعنی دشمن حرفش را از زبان آنها میزند.
خوب اینها باید مهار و كنترل شود و همه به وحدت ملّی، منافع ملّی، انسجام اسلامی و همكاری فكر كنیم.
میتوان این گفته شما را پیام دعوت همكاری به این نخبگان تعبیر كرد؟
بله. همینطور هست. دولت تدبیر و امید از همه آنها استقبال میكند كه در عرصه اجتماعی فضا را تلطیف كنند. هر تعداد شغل ایجاد شود به تعداد آن شغلها، استان امنتر میشود.
امنیت، اقتصاد و فرهنگ، سه ضلع مثلث جامعه توسعه مدار هستند؛ وزیر اطلاعات چندی پیش در خطبههای نماز جمعه تهران اظهار داشتند برای امنیت پایدار، فرهنگ پویا و اقتصاد شكوفا به هر سه عنصر باید توجه شود. شما اولویت این سه ضلع را به ترتیب چگونه میاندیشید؟
من باور دارم فرهنگ،اقتصاد و امنیت. فرهنگ یعنی تربیت، آموزش، همگرایی،هم اندیشی و باورهای مثبت كه مهمترین مسائل را در برمیگیرد. در واقع تربیت استفاده از اقتصاد را به ما میآموزد.
معتقدم باورهای اجتماعی و اعتماد اجتماعی به عنوان زیربناییترین اصل تامین امنیت، باید زیر ساخت آن را فراهم كنیم و پس از ایجاد زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی كه مقوله مفصلی است و زیر شاخههای بسیار زیادی هم دارد كه اعتماد اجتماعی مهمترین آن میباشد، بعد باید زیربناهای توسعه را كه اقتصاد در زیربناهای توسعه میگنجد را فراهم كنیم كه خود بخود سرمایه دار خودش از سرمایه اش حفاظت و در امنیت مشاركت میكند تا به سرمایه اش لطمهای نخورد و بعد مقوله سوم یعنی ایجاد امنیت پایدار است.
منظور خاص از فرهنگ و گروههای اجتماعی چه عدهای هستند؟
تشكلهای مردم نهاد، سازمانهای دولتی، روحانیون تیم مردمی قوی هستند، نمازهای جمعه فرهنگ ساز هستند، گروههای مرجع رسمی مثل تبلیغات اسلامی، ارشاد اسلامی و نهادهای این حوزه. انجمنهای متعدد نخبگان و تحصیلكردگان گروههای مرجع مهم هستند، ریش سفیدان و كانونهای فكری خانواده همه اینها زیرساختارهای فرهنگ هستند و باید اساس جامعه و تربیت را از خانواده آغاز كنیم.
یك برداشت كلی و نگاهی از بالا به مقوله امنیت در استان بیندازید بر آنچه كه در هشت سال گذشته بر ما رفته است. آن گاه از دیدگاه حال حاضر شما با خبر شوم؟
متاسفانه شرایط امنیتی در هشت سال قبل شكننده بود كه بخشی از آن به توطئههای دشمنان ضد انقلاب و استكبار جهانی برمیگردد كه نباید از آن غافل باشیم چرا كه این بخش همچنان ادامه دارد و ما باید هوشمندانه مسائل را رصد كنیم. نكته دوم به عملكرد دستگاههای اجرایی برمیگردد. كه رفتار خوب، واكنش خوب دارد. جواب نگاه تبسم آمیز با نگاه اخم و غضب آلود با همدیگر خیلی متفاوتند. درك و شناخت مردم و نیازهای آنان و تلاش برای حل مشكلات، نكات ظریفی است كه باید مورد توجه قرار گیرد.
عدم وجود زیرساختها و نبود اشتغال به رفتار نسنجیده دامن میزند لذا ما باید فكر خوب داشته باشیم، خوب بیان كنیم و هم خوب هم عمل كنیم. <خداوند در قرآن میفرماید: شما بدیهای مردم را به بهترین خوبی پاسخ بدهید.> حال ما را چه شده كه به سخن قرآن نمیپردازیم.
چه طرح امنیتی ها برای استان دارید؟
یكی از برنامههای اصلی این معاونت، تهیه طرحهای امنیتی در چارچوب سیاست نرم افزاری است. چند پارامتر آن را گفتم و چند مورد آن هم طرحهای خاصی است. در مجموع برای هر موضوع امنیتی، طرح جامعی تهیه شده و یا در دست تهیه و اقدام است.
آیا طرح چند ساله مثلاً 5ساله داریم؟
اصلاًامنیت طرح 5 ساله یا 2 ساله ندارد. امنیت یك موضوع سیال است و برای همیشه برنامه دارد. موضوعی كه مرتب در حال تولید است و تا جامعه باشد باید امنیت برقرار باشد. مثلاً دو نفر كه دارند با هم گفت و گو میكنند شاید بین آنها اختلاف حادث شود. ضمن این كه برخی از طرحها و برنامههای امنیتی احداثی و ایجابی هست كه زمان میبرد. مثل ایجاد جاده در مرز، پاسگاه و سایر امكانات رفاهی كه برای چنین طرحهایی نقطه شروع و پایان داریم. اما ما نمیتوانیم به مردم بگوییم با هم دعوا نكنید و اختلاف نداشته باشید. بنابراین، امنیت یك موضوع سیّال و در حال تحرك است. نوع و جنس امنیت متناسب با آدمها متفاوت و هر كسی نسبت به امنیت برداشت متفاوتی دارد.
به عنوان مثال یك فرد ارتشی، امنیت را در حفظ تمامیت ارضی تعریف می كند. از منظر یك فرد اقتصادی، ایجاد رفاه اجتماعی یعنی امنیت. از نگاه یك فرد فرهنگی، امنیت یعنی توسعه و ترویج فرهنگ و ارزشهای حاكم بر جامعه. و یا یك نیروی حاكمیتی، امنیت را حفظ ثبات سیاسی تعریف میكند.
پس امنیت هزاران تعریف دارد و هر تعریف دیدگاه خاصی را به جامعه تزریق میكند. امنیت قابلیت گروه حاكم برای حفظ تمامیت ارضی كشور، حفظ ثبات سیاسی در تامین رفاه اجتماعی و ارتقاء سطح دانش و آگاهی، توسعه ارزشهای حاكم بر جامعه و از همه اینها مهمتر؛ تحقق عدالت اجتماعی میباشد. اینها مقوله های امنیت هستند اما همه اینها معطوف به روابط اجتماعی است.
استاندار، گروههای تروریستی دخیل در حوادث ناامنی استان را خرده شرور و شرارت نامید؛آیا این تعریف كمكی به وضع امنیتی استان كرد؟
اتفاقاً این كه استاندار اظهار داشتند خرده شرارتها؛ مهمترین تعریف است. ما میگوییم یك دیپلمات موفق كسی است كه دشمن بالفعل را به دشمن بالقوه تبدیل كند و دشمن بالقوه را تبدیل به دوست بالقوه و دوست بالقوه را تبدیل به دوست بالفعل بكند. كسی موفق است كه وقتی دشمن اسلحه دست دارد این را تبدیل به دوستی كند كه از انسان تعریف كند. و تعریف استاندار دقیقاً همین هست.
به سخن ساده تر؛ اگر كسی اسلحه داشته باشد و با ما بجنگد و ما هم بجنگیم، بهتر است و یا بگوییم اسلحه را حالا كنار بگذار و بیا با هم حرف بزنیم. به دنبال این هستیم كه واژههای تلخ را از بین ببریم و واژههای شیرین و قابل تحمل را جایگزین كنیم و بعد افراد مقابل را به افراد كم آزار و بی آزار تبدیل كنیم. ما 36 نادم را با كدام سیاست تأمین دادیم؟ اقتضای مدیریت جامعه حكم میكند با كمترین هزینه به هدف برسیم. نكته بعدی اقتضا میكند مسائل را كوچك كند. وقتی ما كسی را كه یك جایی در گوشهای تولید ناامنی میكند بزرگ كنیم و هی دامن بزنیم یعنی خودمان را كوچك كردیم و او را بزرگ. در حالی كه استاندار آمد آن فرد را كوچك كرد و جامعه را بزرگ. این یعنی تقویت روحیه مثبت. یعنی ایجاد روان اجتماعی رو به جلو.
اما حوزه امنیتی، كلید واژههای خرده شرور و خرده شرارت را برای افكار عمومی تبیین نكرد؟
البته اعضای متولی حوزه امنیت این را می دانند و كسانی هم كه به این موضوع دامن زدند كسانی بودند كه ذائقه خاص سیاسی داشتند و خواستند از این موضوع سوء استفاده كنند والاّ با یك اتفّاق و آن هم در استانی كه یك پنجم مرزهای كشور را در اینجا داریم، اقتضای مرز یكسری اتفاقات هست. ما در مرز افغانستان و پاكستان قرار داریم كه ثبات سیاسی ندارند و هر دو كشور با گروههای معارض درونی و تكفیری روبرو هستند، هر دو تفنگ سالار هستند و در این شرایط یك اتفاق در مرز طبیعی است. ضمن این كه آسیب شناسی آن پدیده خیلی مهم است كه با یك حادثه و خبر ناامنی ذبح كردن و زیرسوال بردن خدمات، كاری نامیمون و ناپسند است.
ناگفته هایی از آزادی مرزبانان؟
برای آزادی مرزبانان خیلی تلاشها شد و صادقانه بگم كه خیلیاز نخبگان اجتماعی، امنیتی، فرهنگی و سیاسی چه از بالا و چه در منطقه و كسانی كه دوست نداشتند ما موفق بشویم و از زاویه سیاسی و صنفی می دیدند به ما میگفتند شما نمیتوانید آنان را آزاد كنید و از دست رفتند. آزادی مرزبانان دستاوردهای خوبی برای ما داشت. از جمله به یك اعتماد اجتماعی رسیدیم كه با كمك مردم می توانیم خیلی كارها انجام بدهیم. مردم در مقابل عناصر شرور و خرده شرارتها قرار گرفتند و خود مردم رفتند و در این بین خیلیها به ما فشار آوردند كه ما موفق نشویم و كار را رها كنیم.
خیلیها در این زمینه وقتی كه كار به یك بستر مناسب رسید، تلاش كردند كار را به نام خودشان تمام كنند و حتی مصاحبه زود هنگام انجام دادند. 43 نفر آدم از جمهوری اسلامی روی این مسئله مصاحبه كردند در حالی كه مسئولیت مستقیم در این كار نداشتند و حداقل اینها از ما سوال نكردند كه مصاحبه چگونه باشد؟ آقای استاندار به عنوان رئیس شورای تأمین و من به عنوان دبیر و سخنگو، كمترین مصاحبه را انجام دادیم چون میخواستیم حرف واقعی بزنیم. خُب در مذاكره با پاكستانیها، آنها خیلی تلاش كردند كه نپذیرند گروگانها در خاك كشورشان هستند كه در سفر ما به پاكستان در كویته با نمایندگان پاكستان مذاكره كردم در حالی كه در دستور كار مذاكره ما این نكته نبود و من در دستور كار تغییراتی دادم. چون وزیر محترم كشور و استاندار خیلی تاكید كردند به عنوان اصلی ترین موضوع بحث شود. در همان اجلاس، دو تیم از مرزبانی ایران و پاكستان تعیین شد كه در مرز با هم ملاقات كردند و محل حادثه را دیدند كه مشخص شد گروگانها را به داخل خاك پاكستان بردند و این تبدیل به صورت جلسه شد و پاكستانیها گفتند حداقل یك درصد احتمال بدهید كه مرزبانان ربوده شده در خاك پاكستان نیستند. یعنی 99 درصد پذیرفتند كه وارد خاك پاكستان شدند!
همچنین یك كمیته شناسایی برای تبادل اطلاعات در این زمینه توافق شد و همزمان نیز پاكستان یك تیم عملیاتی در مرز مستقر كرد تا روی این گروهك عملیات انجام بدهد و لحظه به لحظه اقدامات رصد میشد. وزیر محترم كشور، دبیر شورای عالی امنیت ملّی، معاون امنیتی، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و مرزبانی همه دست به دست هم دادیم ولی در مجموع از نقش معتمدین ، ریش سفیدان محلی و گروههای اجتماعی صاحب نفوذ در این كار استفاده كردیم و كار خوشبختانه به انجام رسید. ولی یك نكته پیش آمد كه شهادت شهید دانایی فر بود به این دلیل كه یكی از اعضای این گروهك در زندان <سراب> تحمل كیفر میكرد و به دلیل این كه مسلول بود فوت شد. علی رغم هزینه حدود 2 میلیارد ریالی برای بهبودی او. گروهك تروریستی نیز به تلافی آن تصمیم گرفتند كه <جمشید دانایی فر> را شهید كنند. ما و گروههای مردمی خیلی تلاش كردیم كه این اتفاق نیفتد اما به علت اختلاف و چند دستگی بین اعضای سركرده گروهك این اتّفاق حادث شد. در مجموع آزادی مرزبانان یك تجربه خیلی خوبی در تمرین اعتماد و مشاركت اجتماعی بود.
آخرین خبر از مرزبان، جمشید دانایی فر؟
داریم بررسی میكنیم تا آخرین اقدامات این مسئله را به انجام برسانیم.
فرماندار جوان 28 ساله دولت سازندگی چگونه در سیلاب مخرب سیستان امور مردم را سامان دادید ؟ و همچنین در دوره خشكسالی؟
شهر را سامان دادم و اجازه ندادم كه مردم آسیب ببینند، حتی یك نفر هم تلفات جانی نداشتیم. سیل سیستان 12 هزار خانه را تخریب كرد. با تجربهای كه در بسیج داشتم با مشاركت بسیج و سپاه پاسداران مردم را قبل از این كه خانه هایشان تخریب شوند، تخلیه كردیم و به هلال احمر، كمیته امداد، بنیاد مسكن و سایر دستگاهها مسئولیت دادم. كمپینگهایی برای استقرار مردم و شبكه برق و آب راهاندازی شد و توانستیم سیلاب را مهار كنیم. سیلابی كه میتوانست شهر زابل را تخریب كند به لطف خدا و كمك دولت در یك لحظه ما در شهر زابل 45 فروند هلی كوپتر داشتیم كه مردم روستاهای سیل زده را جابجا كردند، علاوه بر حمل و نقل زمینی و دریایی. البته ظرف 18 ماه، همه خانهها را بازسازی و یا ساختیم كه بزرگترین اقدام بود اما از این تجربه و دانش استفاده نشده؛ نمیدانم چرا هنوز ساخت چند هزار مسكن مهر در زاهدان بلاتكلیف رها شده؟!
12 هزارواحد مسكونی را با مسئولیت بنیاد مسكن و همكاری مردمی با امكانات آب، برق، مسجد و مدرسه ساختیم و 131 روستایی كه سیل تخریب كرده بود را ساماندهی كردیم و از جمله 30 مجتمع مسكونی از جمله مجتمعهای مسكونی محمد شاه كرم - كُهك -شهر علی اكبر - سنچولی - گل خانی و... ساخته شد كه الان شهر شدهاند و اصلاً فرهنگ ساخت و ساز در سیستان از این مقطع تغییر كرد. فكر ایجاد چاه نیمه چهارم برای مهار سیلابهای مخرب از همین زمان كلید خورد.
راه اندازی شبكه تلفن خانگی در روستاها با همكاری مخابرات و سازمان تعاون روستایی، سازمان عمران سیستان، بازارچه مرزی میلك در همین دوره كلید خوردند. همچنین پروژه آبرسانی جامع سیستان بیشترین رشد را در آن دوران داشت. در دوره خشكسالی سیستان در سال 80 این دوره با حفر 7هزار حلقه چاهك در زابل مردم به كشاورزی مشغول شدند و با همكاری منابع طبیعی سیستم تولید گیاه را به روش هیدروپونیك تغییر دادیم و با هزینهبسیار اندك 30هزار تومان دامدار تولید علوفه برای دام داشت. و یا توزیع آرد در روستاها رایگان شد.
روحانی در مراسم تنفیذ خود یكسال پیش سخنی گفت كه شاه بیت همه وعدههای او بود. این كه <مسئولیت محوری اش حفظ امید و اعتماد مردم است> به طور خاص میخواهم بگویید این امید در منطقه سیستان چیست؟
سیستان یك نقطه استراتژیك برای نظام جمهوری اسلامی ایران است اما شرایط سیستان خیلی مناسب نیست كه علت آن هم به خشكسالیهای پی در پی چندین ساله برمیگردد. من به دلیل مسئولیتم بخشی از وظایفم در حوزه سیستان باید عملیاتی شود و دیشب تا ساعت دو صبح در این منطقه برای حل مشكلات جلسه داشتیم.
متاسفانه مشكلات حادی داریم كه درطی هشت سال قبل انباشته شده و كسی آنها را حل نكرده و حالا دولت تدبیر و امید و مسئولان استانی فضا را باز كردند تا گفته و بیان شود و رسانهها بدان میپردازند. من از فرماندار زابل سوال كردم چرا مشكلات انباشته شده؛ اظهار داشت میگفتند چیزی نگویید.!
این یعنی كتمان واقعیتها و ادامه بحران؟
بله. همان چیزی كه من در اعتماد اجتماعی گفتم كه ما باید واقعیتها را ببینیم، واقعیت وضع موجود است و گزارش عبارتست از انتقال واقعیت برای رسیدن به حقیقت. واقعیت آن چه كه هست، حقیقت آن چه كه باید باشد. و اگر مدیر نتواند واقعیت ها را بد اند بین آنچه كه باید باشد نمیتواند مقایسه كند.نمیتواند خلاءها و نقصها را بین این دو تشخیص بدهد. سیاست در گذشته این بود كه كتمان كنند و سرپوش بگذارند.
خشكسالیهای فرسایشی باعث شده زیر ساختهای توسعه منطقه از بین برود و همه به یك زندگی سخت فرسایشی گرفتار شدند. متاسفانه مدیران و كاركنان دولت هم در این منطقه به مرحله بیانگیزگی رسیدند. دریاچه هامون كه از پایه آبی روانابها و سیلابهای كوههای بابا یغما و هندوكش در افغانستان سرچشمه میگرفته، خشك شده. متاسفانه طی این هشت سال بسیار حاد، هیچ نقشه راه و برنامهای كه از كجا شروع و به كجا ختم گردد، نبوده. استاندار در این مدت، هشت سفر به حوزه سیستان داشتند كه در هر سفر برنامهها را رصد كردند.
به خاطر مقامی كه دارید سیستانیها از شما توقع دارند؛ آیا میتوان متصور شد كه از شما در آینده به نیكی یاد كنند؟
برای حل مشكلات سیستان، چون زادگاهم سیستان و متعلق به آن جا هستم به اعتبار مسئولیتم باید برای حل مشكلات منطقه تلاش كنم اما از من بیشتر، استاندار حساسیت و دغدغه جدی دارند و تلاش میكنند.
سوال این هست كه چه باید كرد؟
برنامهای كه استاندار محترم تعیین و دستور فرمودند كه اجرا شود، اقدامات كوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت را شامل میشود. برای اقدامات دراز مدت، تیمی تعیین شده تا با مشاركت سازمانهای منابع طبیعی، محیط زیست، معاونت برنامه ریزی و اشتغال، محیط زیست كشور و كارشناسان و متخصصان حوزه ریزگردها در فرصت سه ماهه طرحی جامع و كامل تدوین كنند.
برای اقدامات میان مدت؛ استاندار برای تكمیل بیمارستانی در زهك، 7 میلیارد تومان اعتبار تخصیص دادند تا امسال به اتمام برسد.
طرح تثبیت شنهای روان در سطح 3هزار هكتار تدوین شد تا همه نقاط حركت شنهای روان مهار شود. و در بازه زمانیكوتاه مدت، بسته حمایتی تدوین شد كه پیش بینی شده در این بسته هزینههای آب و برق مردم با اعمال فرمولی خاص كه باعث سوء استفاده هم نشود، كمتر محاسبه گردد. همچنین معافیتهای مالیاتی، كمكهای نقدی و كالایی پیش بینی شده تا مقداری از آلام مردم منطقه كاسته شود.
به یاد دارم سال 82 كه فرماندار بودم و خشكسالی بود. دو مشكل اساسی نان و آب مردم را حل كردیم كه باعث شد جمعیتی از مردم كه به مازندران و دشت گرگان مهاجرت كرده بودند، برگشتند. الان هم یكی از سیاستهای اصلی باید ماندگاری مردم باشد و در این باره چاره جویی شود. اقدام مهم دیگر، فعالیتهای اقتصادی بلند مدت و میان مدت است. در میان مدت به ارتباط تجاری با كشورهای همسایه معتقدیم كه در این باره در آینده نزدیك استاندار به افغانستان سفر خواهد داشت تا با توافق افغانستان فعالیت تجاری در بازارچههای مرزی رونق بگیرد و همچنین كشتارگاه صنعتی سیستان فعال شود كه این یعنی توسعه دامداریها.
الان آب شرب مردم با مشكل مواجه هست، چگونه میخواهید آب شرب دام را تدبیر كنید؟
علوفه دام را میتوانیم از بیرون تهیه كنیم تا پروار بندیها فعال شوند. كمبود آب شرب نداریم، بلكه زیرساخت ها و شبكه آب مشكل دارد كه مدیران این حوزه ملزمند توجه كنند. كاری كه از قبل میبایست بشود و حالا ما وارث این مشكلات هستیم و باید آینده را تدبیر كنیم.
مشكل ما در غیر فعال بودن بازارچههای مرزی چیست؟ چرا با گذشت یكسال از دولت تدبیر و امید، رونق ندارند؟
بازارچههای مرزی؛ كار مشترك دو جانبه بین ما و كشور همسایه است كه در اولین گام باید كشور همسایه را با خودمان همراه كنیم. نكته دوم؛ تامین و تجهیز زیر ساختهای تعدادی از بازارچههاست كه تیمی الان روی آن كار میكند. نكته سوم؛ راه اندازی بازارچههای جدید در برخی نقاط را به كشور همسایه پیشنهاد دادیم تا فعال شود. در مجموع سیاست اصلی استان، فعال سازی بازارچه های مرزی و تبدیل مرز به فرصت اقتصادی برای مردم دو سوی مرز است.
چند هزار كیلومتر از زمینهای كشاورزان سیستانی پشت دیوار مرز واقع شده؟ و هم اكنون افغانستان مدعی مالكیت دارد. این معاونت چه تدبیری در دست اقدام دارد؟
بعد از سفر استاندار به سیستان بلافاصله به من، معاون امور عمرانی و مدیر كل بودجه مأموریت به سیستان دادند و همه شهرستانها را ظرف 48ساعت از 5 صبح تا یك شب بازدید كردیم و مسائل را رصد و مشكلات احصاء و دسته بندی شده است.
یكی از مطالبی كه در نشست با مدیران سیستان مطرح شد اراضی آن سوی مرز و درباره دیوار مرزی بود كه من در آن نشست یك سوال مطرح كردم كه دیوار چه منافعی و چه مزیتی برای ما دارد؟ دیوار چرا هست و چرا نباید باشد؟
جواب سوال شما چی بود؟
پاسخ سوال را قرار شد بررسی كنند. چون تا كنون كسی در این زمینه تحقیق نكرده است.
فرمانده محترم هنگ مرزی سیستان گفت حدود هزار هكتار زمین كشاورزی پشت دیوار مرزی واقع شده كه تصمیم گرفته شد با محوریت سازمان جهاد كشاورزی حجم این زمینها تعیین و برای صاحبان اراضی كارت صادر كنیم تا به راحتی در زمین خودشان كشت كنند.
مرزنشینان شمال استان میگویند انسداد مرز؛ اقتصاد و معیشت آنان را نابود كرده اما مرز در جنوب تكمیل نیست و معیشت مردم مناسبتر با وجود قاچاق سوخت. آیا تبعیضی بوده؟
نه، تبعیضی وجود نداشته است. برای ما هر دو منطقه سیستان و بلوچستان ارزشمند هستند و هر دو گروه مردمان ما هستند. در مرز سراوان با پاكستان در نقاطی دیوار ایجاد نشده چون دیوار كشی از شمال سیستان آغاز شده و به سمت جنوب پیش می رود.
آخرین تدبیر در حوزه مقابله با قاچاق سوخت و استفاده مرزنشینان واقعی از مزایای صادرات سوخت؟
بنظرم چند موضوع را نباید استانی نگاه كنیم، بلكه كشور نسبت به این موضوع باید درگیر باشد كه یكی مرز هست. جرم ما زندگی كردن در مرز هست كه اگر ما را به شیراز منتقل می كردند به مراتب مردمان شایستهتری بودیم. مرز موضوع ملی است و باید در سیاستهای كلان تدبیر شود و كنترل آن هم باید با استعداد ملی صورت بگیرد. پس اراده و مبارزه ملی می خواهد. مأمور نظامی ما از لحاظ توانایی با آن مأموری كه در مركز كشور كار میكند خیلی فرق ندارد. برای این كه بتواند مأموریت مهم مبارزه با مواد مخدر را انجام بدهد باید توانش چند برابر شود. و نكته سوم، كالای قاچاق است كه دستگاههای مدیریتی كلان این موضوع باید توانایی حل این مسئله را ملّی ببینند. مثلاً 53 درصد ناامنی ها ناشی از مواد مخدر است؛ آیا این تقصیر ما هست؟
استان برای مهار قاچاق سوخت برنامه دارد و تصمیمات خوبی گرفته شده تا با همكاری مسئولان وزارت نفت، كشور، ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز و شورای هماهنگی و ساماندهی مرز با قیمت مناسب سوخت در اختیار مرزنشینان قرار بگیرد تا هم اشتغال ایجاد شود و هم جلوی قاچاق سوخت را بگیریم. البته حجم عظیمی از سوخت از سایر استانها به این استان قاچاق می شود اما اتهام آن مربوط به سیستان و بلوچستان است.
تصمیم نهایی در حوزه واردات دام از كشورهای همجوار؟
برای واردات دام تدبیر شده و مجوز واردات صادر گردیده و مشكلی نیست.
همچنین استاندار تاكید دارند كه دامهای وارداتی جوان باشند تا پرواربندیهای منطقه فعال شوند. لذا تصمیمات لازم اخذ شده و زیر ساخت ها هم آماده است و امسال هم دام وارد شد و ادامه دارد ولی بواسطه حدود صد بیماری مشترك بین انسان و دام راستی آزمایی دام وارداتی.
بنظر شما آقای هاشمی و تیم ایشان توانستند فضای روانی استان را مدیریت كنند؟
ارزیابی مثبتی از فضای عمومی جامعه استان دارم كه توانستند شرایط را تلطیف كنند. گفتمان استاندار؛ احترام به انسانها، حل مشكلات مردم، مثبت اندیشی و سیاست سلب بهانه است. بنظرم گفتمان ایشان بر همه گفتمانها غالب شده و هیچكس نیست كه با استاندار ملاقات كرده باشد اما فكر ایشان را تصدیق نكند بجز گروههایی كه اهداف سیاسی را دنبال میكنند. آیا كسی هست كه از امنیت بدش بیاید؟
اجرای شبكه آبیاری با لوله به مزارع ظرف سه سال یك تحول بزرگ كشاورزی است. منطقه آزاد تجاری سیستان تحقق یابد، انقلاب بزرگی است. آنهایی كه انتقاد میكنند یا شمارش بلد نیستند یا شلاق نخورده اند كه ببینند شمارش چقدر است.
ارتباط شما با دكتر شهریاری و دكتر نورا؟
به عنوان همشهری به هم احترام میگذاریم. از قبل با هم ارتباط داشتیم و این ادامه دارد. ولی من با نگاه خودم و آنها با نگاه خودشان. گذشته را فراموش نمیكنیم اما از گذشته برای آینده درس میگیریم.
به نظر شما میتوان رویكرد هاشمی استاندار در انتصاب یارانش را همدلی سالاری نامید؟یا شایسته سالاری؟
استاندار به هر دو توجه دارند، شایسته سالاری و همدلی سالاری. لیكن در شایستهها كسانی كه سیاست های دولت را قبول دارند یعنی شایسته هابا این ویژگی.
بنظر شما توانستید و حدت و همگرایی را میان گروههای فكری و نخبگان استانی برقرار كنید تا دولت رادر اجرای برنامههای توسعه منطقه یاری دهند؟
اگر ما سیاسیونی را كه به عمد میخواهند نگذارند موفق بشویم و اگر آنها و برنامه هایشان را حذف كنیم ما موفق شدیم گفتمان دولت تدبیر و امید را به جامعه منتقل كنیم و در اكثر زمینهها موفق بودهایم.
چه نمرهای به عملكرد یكساله دولت روحانی در سیستان و بلوچستان میدهید؟
نمره عالی در استان میدهم؛ البته با چالشهایی كه شناخت دارم.
ارتباط گیری با معاون امنیتی سخته یا خیر؟
نه. اتفاقاً افراد زیادی با من ارتباط دارند. ولی چون موضوعات كاری من موضوعات خاصی است خود من پرهیز میكنم، چون ممكن است افرادی موضوعاتی را در حوزه امنیتی بیاورند كه مربوط به این حوزه نیست. تنها نكته همین است و گرنه كار سختی نیست.
653
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۵
زاهدان- ایرنا- هفته نامه محلی 'عیاران' بیشترین و مهمترین مطلب جدیدترین شماره خود را به مصاحبه اختصاصی با 'علی اصغر میرشكاری' معاون امنیتی-انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان با عنوان 'مردی برای فصول سخت' اختصاص داده است.