تارنمای آناج مصاحبه ای با ' احمد علیرضابیگی ' استاندار سابق آذربایجان شرقی انجام داده كه حاوی مطالب مختلف و متنوعی است.

علیرضا بیگی در این گفت و گوی تفصیلی از عملكرد دولت قبلی دفاع كرده و با اشاره به اینكه دولت گذشته اولویت های ضروری مردم را تامین كرد، گفته است: صاحب خانه شدن با چهار هزار دلار باوركردنی نبود.

آناج: چطور شد كه استاندار آذربایجان شرقی شدید؟

من فرمانده انتظامی آذربایجان شرقی و مدتی رییس پلیس راهنمایی رانندگی كشور و همچنین فرمانده انتظامی اصفهان و فارس بودم. دوره ماموریت من در فارس دوره ای طولانی بود كه به سانحه هوایی (سقوط هلی كوپتر) انجامید و تعدادی از همكارانم شهید شدند و خود نیز از لحاظ جسمی آسیب جدی دیدم.

به یاد دارم روزی را كه آقای احمدی نژاد در سفر استانی خود به شیراز تشریف آوردند و ما به همراه مسوولان به استقبال ایستاده بودیم. من لباس نظامی پوشیده بودم و در عین حال دستم به گردنم آویزان بود. وقتی با آقای احمدی نژاد دست دادم به من نگاهی كرد و گفت چه اتفاقی برای شما افتاده است؟ من موضوع را شرح دادم و او به من گفت دیگر از سن شما برای این كارها گذشته است و بهتر است فاز كاری خود را تغییر دهید.

این اتفاق به تغییر سرنوشت من انجامید و به من پیشنهاد دادند به سیستان و بلوچستان بروم اما در همان حین با استعفای استاندار آذربایجان شرقی مواجه شدیم. پشت در جلسه هیات دولت به من گفتند برو و هفته بعد برای استانداری آذربایجان شرقی بیا. بالاخره توفیق یافتم كه شش سال به عنوان استاندار آذربایجان شرقی در خدمت مردم آذربایجان باشم.

آناج: ارزیابی تان از گفتمان عدالت و خدمت رسانی كه توسط احمدی نژاد مطرح بود، چیست؟ آیا در این راستا موفق بودید؟ رویكرد دولت فعلی را بر مبنای خدمت رسانی می بینید؟

البته عدالت محوری و خدمت رسانی به مردم صرفا مشی آقای احمدی نژاد نبود بلكه سیره ای بود كه از سوی رهبری به ما توصیه شده بود و این خواسته شامل تمام دولت ها می شود. سفرهای استانی رهبر معظم انقلاب بهترین الگو برای سفرهای استانی دولت بود. قبل از استانداری هرچند كه من فرمانده پلیس یك استان بودم ولی برداشتم این بود كه اگر بتوانم حمایت، همراهی و قابلیت مردم را جلب كنم، تحقق اهداف نیز سهل تر خواهد بود.

در استانداری نیز بهترین مسیر، اولین مرحله هدفمندی یارانه ها بود كه برای خود ما قابل باور نبود كه مردم آنقدر در موضوع هدفمندی با دولت همكاری كنند. لذا هر دولتی با هر مشی سیاسی در تلاش است شرایطی را فراهم كند كه زمینه بقاء و توسعه برایش فراهم باشد.

این دولت هم قطعا باید به مردم اهمیت بدهد و خواسته هایشان را ملاك عمل قرار بدهد. اگر این اتفاق نیافتاد در واقع دولت در تشخیص منفعت خود عاجز و ناتوان است و نمی تواند برای آینده خود امیدوار باشد.

آناج: مدیران فعلی مدام در سخنرانی های خود یك جمله تكراری را بیان می كنند و می گویند در هشت سال گذشته خرابی های اقتصادی و فرهنگی رقم خورده است، موضع شما در این مورد چیست؟

احساس و داوری مردم بر هر نوع عدد و رقمی برتری دارد و مردم باید در این مورد قضاوت كنند. اما چنین صحبت هایی كه مطرح می كنند نمك كارشان است و باید این حرف ها را بزنند اگر این حرف ها نباشد كه نمی شود. اما به هر حال روش اثبات خود به وسیله نفی دیگری، روش پسندیده ای نیست.

اگرچه ایراداتی را در زمینه موضوعات اقتصادی گذشته مطرح می كنند، اما مردم طالب عملكرد هستند. من در جلسه تودیع و معارفه عدد اشتغال بیان كردم و منظورم از اشتغال كارگران فصلی و قالیبافان و ... نبود، بلكه این عدد بیان گر مقایسه جمعیت اصلی تحت پوشش تامین اجتماعی قبل از 84 با سال 92(پایان كار دولت دهم) بود. طبق این مقایسه فاصله 400 هزار نفری مشهود است. یعنی این عدد به شاغلان اضافه شده است كه البته خانوار تحت پوشش تامین اجتماعی نیستند بلكه جمعیت اصلی هستند.

كسی نمی تواند این عدد را انكار كند كه در این هشت سال 400 هزار نفر شغل پایدار تحت بیمه تامین اجتماعی ایجاد شده است كه طبیعتا به سادگی امكان پذیر نیست و مستلزم زمینه هایی مانند توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری است كه دست به دست هم داده تا به طور متوسط هر سال برای 50 هزار نفر شغل تحت پوشش تامین اجتماعی ایجاد شود.

در واقع همه این افراد كسانی هستند كه كارگر حق بیمه و كارفرما سهم بیمه خود را پرداخت كرده و تحت پوشش تامین اجتماعی هستند نه كارهایی مانند كارگری فصلی و قالیبافی و غیره.

آناج: آقای عبدالعلی زاده (استاندار دولت سازندگی و وزیر مسكن و شهرسازی دولت اصلاحات) در سخنرانی خود در دانشگاه تبریز گفت طرح های دولت گذشته طرح های گل و بلبلی بود نه زیرساختی و اینكه برگزاری جلسات سفرهای استانی تا ساعت 2 نصف شب كار عاقلانه ای نیست. این انتقاد را قبول دارید؟

منظور ما از زیرساخت مثلا همان آزادراه است. آیا كسی می تواند آزادراه را نادیده بگیرد؟ اینكه مقابل دیدگان همگان است! یا كسی می تواند پل دریاچه ارومیه را نادیده بگیرد؟ آیا خطوط انتقال گاز و انرژی قابل انكار است؟ آیا ذخیره سازی سوخت قابل انكار است؟ بیایید میزان ذخیره سازی سوخت قبل از سال 84 را بین 84 تا 92 مقایسه كنیم! یك دولت 4 میلیارد مترمكعب امكان ذخیره سازی سوخت فراهم كرده است، آیا این یك كار زیرساختی نیست؟ چه كسی می تواند سد خدافرین را نادیده بگیرد كه یك میلیارد و 700 میلیون مترمكعب آب ذخیره می كند؟ خیلی از این گونه امكانات برای توسعه فراهم شده است.

حال شما در عرض 5 ساعت می توانید به پایتخت بروید اما در سال 84 چند ساعته می رفتید؟ آن موقع مجبور بودید 9 ساعت راه بروید! این زیرساخت است كه چنین امكانی را فراهم كرده است.

بر فرض كه عده ای می گویند تا ساعت 2 نصف شب جلسه تصمیم گیری تشكیل می دادیم ولی این جزء افتخارات ماست كه شهر به شهر گشته ایم و دولت در تبریز تشكیل جلسه داده و ما در شهر ها تشكیل جلسه داده ایم. بالاخره توانایی هر دولت محدود است و باید كاری كند كه منابع را در اولویت ها توزیع كند.

اولویت هایی كه گره از زندگانی مردم می گشاید، وقتی می بینم مردم اهر در سوز سرمای زمستان گاز ندارند، من باید در اولین فرصت خط لوله ی اهر و سراب را تامین كنم. مردم هوراند مشكل آب داشتند آب برای خوردن پیدا نمی كردند و اولویت این بود كه ما به مشكل آب آنان رسیدگی كنیم كه كردیم و الان آب آشامیدنی هوراند بهتر از آب معدنی است. وقتی آب و گاز را تامین كردیم می توانیم به موضوعات دیگر فكر كنیم وگرنه تا زمانی كه ابتدایی ترین نیاز مردم مثل آب تامین نشود، فكر كردن به موارد دیگر عقلانی نیست.

ما نمی گوییم كه كارهای ما نقصی نداشت ولی هنر ما این بود كه بین مردم و در جلسات شورای شهر و استان حاضر می شدیم و منابع موجود را در جهت خواست مردم مدیریت می كردیم.

زلزله ارسباران را در نظر بگیرید كه اگر بنا بود مشكلات حاصل از زلزله را با اعتبارات دولتی برطرف و مقررات دولتی را مراعات كنیم در حالی كه در سال 91 نتوانسته بودیم نفت بفروشیم، اعتبارات ملی و استانی مان تامین نشده بود و تا آخر سال 91 ، 18 درصد اعتبارات ما تامین شد. با این اعتبار ما قادر به پیشبرد كار نبودیم از طرفی هم نمی توانستیم بگوییم كه به موقع گرفتاری شما مردم به بلایی همچون زلزله دولت پول ندارد و نمی تواند به شما كمك كند. لذا یك جلسه عمومی برگزار كرده و از تمام آذربایجانی های جهان خواستیم كه در عمران ارسباران ما را همراهی كنند.

استانداری، 800 نفر را دعوت كرده بود كه هیچ كدام سیاهی لشكر نبودند همه تاثیرگذار در این امر بودند. اگر این كار را نمی كردیم و اگر دست روی دست می گذاشتم باید هر دو هفته یكبار به تهران می رفتم تا در صدا و سیمای تهران پاسخگو باشم كه در رابطه با زلزله ارسباران چرا كاری انجام نداده ام. خودتان هم دیدید كه چقدر دشمنی ها و سیاه كاری ها صورت گرفت! تا جایی كه آقای فردوسی پور نیز برنامه اش را تعطیل می كرد و در برنامه ورزشی خود یك ساعت در چادرهای ارسباران می گشت تا یك نفر جمله ای بگوید تا علیه دولت مورد استفاده قرار بگیرد.

بنابراین وقتی می توانم مردم را با خودم همراه كنم، چرا نكنم؟ البته همراهی مردم نیز بدون ایجاد زیرساخت میسر نیست. مردم كه عاشق چشم و ابروی بیگی نیستند تا به او پول بدهند بلكه قطعا باید در مردم نسبت به ما اعتماد وجود داشته باشد و این اعتماد باید در گذشته جلب شود تا مردم امروز با ما همراهی كنند.

حال، دولت جدید رغبت زیادی دارد كه یك ایراد از دولت قبل به چشم بیاید تا آن را ده برابر بزرگتر و برجسته تر كند و نشانش بدهد. اینها كارهای نكرده را به ما نسبت می دهند چه رسد به اینكه واقعا كارمان اشكالی داشته باشد. ولی خوشبختانه همراهی مردم برای ما یك سرمایه بود و بدون مردم هیچ دولتی نمی تواند كارش را به انجام برساند، مخصوصا در روز بلا. جلب همراهی مردم در روز بلا، مستلزم این است كه در روزهای خوشی اعتماد مردم را جلب كرده باشیم.

آناج: در دوره مدیریتی خود انتقادی نسبت به آقای احمدی نژاد داشتید؟

رفاقت من با آقای احمدی نژاد رفاقتی دیرینه است. فارغ از ریاست جمهوری ایشان و استاندار بودن من، این مرام و منش رفاقت و پشتوانه های دینی و انقلابی ما را به هم نزدیك تر می كرد. اما هر مطلبی پیش می آمد كه با باورهای ما تعارض داشت مورد چالش قرار می گرفت. روابط من و آقای احمدی نژاد روابط رئیس و مرئوسی نبود. هم آقای احمدی نژاد توجیه بود و هم من توجیه بودم.

آناج: در اواخر دوره گذشته تنش هایی بین دولت و مجلس به وجود آمد و از طرفی موضوع آقای مشایی مطرح بود كه برخی نیروها نسبت به آن واكنش نشان دادند و در این رابطه شما از معدود مدیرانی بودید كه در سمت خود باقی ماندید و عوض نشدید، این امر موجب شد كه برخی ادعا كنند آقای بیگی نیز به حلقه انحرافی وابسته است، نظرتان در این مورد چیست؟

تعلق خاطر ما به جریان خدمت بود و دلسوز توسعه كشور هستیم. برداشت من این بود كه جریان عمومی كشور این امكان را فراهم می كرد كه شخصی دارای ویژگی های بیگی استاندار آذربایجان شرقی باشد. این بستر را جریان عمومی دولت فراهم كرده بود و من سعی كردم از این بستر بهترین استفاده را در مسیر توسعه استان بكنم. منویات مقام معظم رهبری برای من ارزشمندتر است و قبل از اینكه به اشخاص تعلق خاطر داشته باشم به انقلاب و ولایت فقیه تعلق و تعهد دارم كه این را در بحران های مختلف اثبات كرده ام. لذا موضوعات مقطعی ما را در برابر باورها و انقلاب و سختی هایی كه كشیده ایم متزلزل نمی كند.

همه مرا می بینند و هر كه با من ارتباط دارد می داند كه وصل كردن من به جریان های خاص اصلا جایی در شخصیت بیگی ندارد.

آناج: اكثر مردم آذربایجان آقای بیگی را بیشتر چهره ای اجرایی می شناسند تا چهره سیاسی، نظر خودتان در این مورد چیست؟

مردم هیچگاه اشتباه نمی كنند. هرچند مردم ممكن است مدرك محكمه پسندی موقع قضاوت نداشته باشند ولی باور من این است شكلی كه در اذهان مردم تصویر شده است هرگز اشتباه نیست.

آناج: طرح استخدامی را كه استانداری ها در دولت دهم شروع كردند، دولت یازدهم قبول ندارد؛ آیا این طرح مشكلی قانونی دارد؟

از نظر من هیچ مشكل قانونی نداشت. دولت این طرح را به ما ابلاغ كرده بود كه قابل اجرا بود و اگر در فردی این تصور وجود دارد كه افرادی غیر حق وارد این دایره شده اند، یك نمونه را برای ما نشان بدهد. ما برای هرگونه مجازاتی آماده هستیم. من حتی به مسئول مربوطه ابلاغ كرده بودم كه هیچ كس حق ندارد خارج از موازین قانونی یا به دلیل وابستگی به افرادی خاص وارد این دایره شود. به نوبه ی خود اعتقاد دارم كه هیچ گونه اقدام غیر قانونی اتفاق نیافتاده است.

آناج: اگر دوباره به استانداری برگردید كدام كارهای ناتمام را تمام می كنید؟

چرا در مورد امر محال سوال می كنید؟

آناج: منظورم این بود كه آیا كار ناقص و ناتمام مانده ای در استانداری داشتید؟

طبیعی است كه كارهای ناتمام مانده ای داشتم. من دو موضوع را در جلسه ی تودیع و معارفه نیز عرض كردم كه یكی ریل و راه آهن بود كه می توانست ارتباطات منطقه ای و پیرامونی ما را تكمیل و در عین حال به حمل و نقل عمومی سر و سامان بدهد. ما باید حمل و نقل حومه ای را سازمان دهی كنیم و برای روابط بین المللی نیز قطار تعیین كنیم. راه آهن موجب سهولت سفر می شود و بارهای زیادی را از دوش ما برمی دارد. خوشبختانه ما توانستیم بنا بر توانی كه داشتیم خطوط حمل و نقل ریلی پیرامونی خود را به میاندوآب، نقده و خط آهن مراغه برسانیم و به آذربایجان غربی و ارومیه متصل شود. از طرفی ایجاد خط آهن سریع السیر به پایتخت و مركزیت جز ایده ال های ماست كه اتفاق افتاد.

همچنین رفع مشكلات آب جزو اموری است كه باید مورد همت قرار بگیرد. من معتقدم در مورد زیرساخت های اگر ما این موارد را به نتیجه برسانیم بقیه را مردم می توانند مدیریت كنند.

آناج: به نظر شما مسكن مهر واقعا تورم ایجاد كرد؟

به نظر من مسكن مهر تورم ایجاد نكرد بلكه امید ایجاد كرد. مسكن مهر برای جوانانی كه تشكیل خانواده دادند و یا می خواستند خانواده تشكیل بدهند، روزنه امید بود. چه كسی باور می كرد كه یك جوان بتواند با 4هزار دلار صاحب خانه شود؟ این كجای دنیا امكان پذیر است؟ من با خیلی از جوانان كه از طریق مسكن مهر سرپناه به دست آوردند ارتباط برقرار كردم و از نزدیك دیدم كه وقتی صاحب خانه می شدند چه احساسی داشتند. البته طبیعی است كه بخش هایی از جریان توسعه و عدالت تورم زا باشد. كسی كه به توسعه عمرانی اهتمام می كند یكی از نتایج طبیعی آن تورم است.

آناج: ناقص ماندن طرح بیشتر مردم را مایوس می كند و برای دولت قبلی و فعلی نتیجه عكس خواهد داشت. آیا طرح مسكن اجتماعی می تواند جایگزین مناسبی برای مسكن مهر باشد؟

نمی دانم چون این مورد فقط حرفش در محافل وجود دارد ولی به عنوان طرح ارائه نشده است. اهل فن هم اگر بخواهند در مورد آن نظری بدهند نمی توانند چون موضوع مبهمی است. آنچه ما انجام دادیم طرح تصویب شده ای بود كه مجلس آن را تصویب كرده بود. طرح مسكن مهر را دولت آقای احمدی نژاد فی البداهه نازل نكرد بلكه پشتوانه قانونی داشت و هر سال مجلس برای آن بودجه در نظر می گرفت.

آناج: با توجه به اینكه شما در زمان مدیریت خود سعی در برقراری ارتباط با كشورهای همسایه داشتید، نظرتان در مورد تعامل با دنیا و اصطلاح برد-برد چیست؟

قیاس در این مورد درست نیست. تعیین تكلیف سیاست خارجی در حیطه اختیارات مقام معظم رهبری و هر دولتی بخواهد در این رابطه اقدامی انجام بدهد، احتیاج به اذن ولی فقیه و رهبر انقلاب دارد.

ما در شرایط سخت تحریم گرفتار بودیم و من لزوما به این دلیل كه بتوانم دور توسعه و پیشرفت استان را حفظ كنم و در زمینه مواد اولیه و ماشین آلات معطل نمانیم و در بازارها حضور یابیم، باید ارتباطات بین المللی برقرار می كردم.

آناج: واقعا تعامل با كشورها در دوره گذشته دچار مشكل بود؟

ما ارتباطات زیادی داشتیم. اقتصاد ما اقتصاد بزرگی است و 19 كشور با ما همسایه هستند. قفقاز یك حوزه اثرگذار بود و می توانست در عبور ما از تنگناهای تحریم كه ظلم بزرگی در حق ماست، موثر باشد. اقداماتی در سطح دولت انجام می گرفت و تا جایی كه به عنوان مسئول استانی به من مربوط می شد، احساسم این بود كه می توانم با مسئولین هم سطح خود در منطقه ارتباطاتی برقرار كنم كه متضمن حفظ اشتغال، توسعه و پیشرفت استان باشد.

قطعا رفت و آمدهای ما به ارمنستان را در آن سوز سرما به خاطر دارید؛ آنجا حلوا خیرات نمی كردند بلكه این رفت و آمدها برای استان ما اثرگذار بود و متقابلا آن زمان آذربایجان شرقی در آمریكای لاتین حضور می یافت.

آقای چاوز و رئیس جمهور بولیوی به تبریز می آمد. سفرهایی كه مسئولین در اوج تحریم ها به استان ما انجام می دادند مثل سفر نخست وزیر تاتارستان، سفر رئیس جمهور تركیه، سفر رئیس جمهور بولیوی به آذربایجان شرقی همه تاثیر داشتند. به نظر ما استان ما قابلیت ها و ظرفیت های بالایی دارد كه می تواند در عرصه ی ارتباطات بین المللی اثرگذار باشد.

به خاطر دارم كه وقتی آقای عبدالله گل رئیس وقت جمهوری تركیه به تبریز آمد موضوع چالش برانگیزی وجود داشت كه من به عنوان استاندار آذربایجان شرقی توانستم آن چالش را در زمینه روابط دو دولت مرتفع كنم.

من از آقای عبدالله گل درخواست كردم كه اجازه بدهند ایرلاین ما در فرودگاه آتاترك استانبول لانه كند و ایشان هم قبول كردند. حال ما در تبریز به هشت مقصد خارجی پرواز داریم و این از آثار توسعه به حساب می آید.

ما این ظرفیت را داریم كه در عرصه سیاست خارجی ایفای نقش كنیم چنانچه در دوره قبل نیز آذربایجان شرقی به عنوان استان اثرگذار در حوزه سیاست خارجی مطرح بود. مثلا سفر احسان داووداغلو (وزیرامور خارجه و نخست وزیر كنونی تركیه ) به تبریز یك سفر تاریخی بود كه در تبریز با رئیس جمهوری ملاقات كرد.

آناج: اكنون با آقای احمدی نژاد ارتباط دارید؟ آیا ایشان بدنبال كار تشكیلاتی سیاسی هستند؟

در افطاری ماه رمضان به خدمت آقای احمدی نژاد رسیدم.

من از رفتارهای آقای احمدی نژاد موضوع تشكیلاتی استنباط نكرده ام. من الان دانشجوی دوره دكترا هستم و به جهت مباحث علمی و دانشگاهی به خدمت ایشان رسیده ام زیرا من دانشجوی دفاع ملی هستم كه در سطح استراتژیك است و گاه به ما تكلیف می شود كه مثلا نظرات روسای جمهور را گردآوری كنید. دسترسی دانشجویان دفاع ملی به رئیس جمهور و دیگر مقامات كشوری خیلی راحت اتفاق می افتد. از جمله آقای احمدی نژاد كه لطف زیادی نسبت به من دارند، گاه این ارتباطات را به من می سپارند تا من نظر آقای احمدی نژاد را در مورد موضوعات مربوطه گردآوری كنم.

آناج: برنامه ای برای انتخابات مجلس دارید؟

خیر؛ هیچ برنامه ای ندارم. من بیشتر به مباحث اقتصادی ورود كرده ام كه البته در اقتصادی آذربایجان با جاهای دیگر متفاوت است.

آناج: یعنی اگر نیاز به ورود شما به انتخابات باشد این كار را انجام می دهید؟

من كه چنین نیازی احساس نمی كنم و مسیری كه الان برای خودم انتخاب كرده ام، مسیر اقتصادی است و وارد فعالیت های اقتصادی نیروهای مسلح شده ام و همواره سعی دارم امكان جذب سرمایه های بزرگ را به آذربایجان شرقی فراهم كنم. جالب تر اینكه به من خرده می گیرند كه چه خبر است خیلی از منابع را به سمت آذربایجان می كشانی و تازگی ها به غیر از تبریز اردبیل هم اضافه شده است.

آناج: مسئولیت فعلی شما چیست؟

درحال حاضر مسئول پروژه های سرمایه گذاری ارتش هستم و الان ایجاد فولاد بزرگ در تبریز را پیگیری می كنیم كه به نظرم فاز اول آن تا آخر امسال به نتیجه خواهد رسید و شاید سالانه 700 هزار تن محصول داشته باشد اما هدف ما خیلی بزرگتر از این هاست.

از قدیم بناب و عجب شیر به عنوان شهر فولادی محسوب می شدند كه خوشبختانه این اتفاق افتاده و یك مجموعه بزرگ فولادی شكل گرفته است. مثل این طرح در مشگین شهر و اردبیل نیز در حال تعقیب است. در موضوعات مختلف توسعه با شهرداری نیز همراه هستیم. اینها مسئولیت جغرافیایی من است اما نفت و گاز یك موضوع جغرافیایی نیست. برداشت ما این است كه ارتش منابع زیادی دارد كه می تواند از این طریق در حوزه اقتصادی موثر واقع شود.

آناج: طرح دولت قبلی برای نجات دریاچه ارومیه چه بود و تا چه مرحله ای پیش رفت؟

طرح دولت گذشته بیشتر در رابطه با مدیریت مصرف آب بود زیرا ما در حوزه كشاورزی دور ریز زیادی داریم كه باید مدیریت شود.

انتقال حوزه به حوزه از ارس به دریاچه ارومیه از دیگر طرح ها بود نه به این صورت كه ما آب ارس را به دریاچه ارومیه بریزیم، بلكه این كار را برای كاهش فشاری كه در اثر نیاز به آب بر دریاچه ارومیه وارد می شد، تعقیب می كردیم وگرنه آوردن آب ارس به دریاچه ارومیه برای احیای این دریاچه كار عاقلانه ای نیست.

آناج: می گویند كه شخص آقای هاشمی سفارش عزل شما را داده است. این حرف درست است؟

من چنین مطلبی را شنیدم اما دلیل و مدركی ندارم كه ادعا كنم این اتفاق افتاده است.

آناج: آقای بیگی منتقد و علیه مواضع آقای هاشمی است؟

چیزی كه عیان است چه حاجت به بیان است؟! اگر سیاسیون مدام مشی خود را تغییر دهند، به اعتبار و وزنه ی خودشان لطمه وارد می شود لذا بنا بر این است كه سنجیده و حساب شده حركت كنیم. فتنه ی 88 یك خط ممیز است كه مقام معظم رهبری پس از گذشت 5 سال از آن حادثه، بر تعیین كننده بودن فتنه 88 پافشاری كردند. این نشان می دهد كه بیگی اشتباه نكرده است. من در رابطه با موضوع 88 به آقای هاشمی حرف داشتم و بر عقیده و حرفم پابرجا هستم.

آناج: اگر در سال 96 بازهم آقای احمدی نژاد وارد عرصه اجرایی كشور شود بازهم ایشان را همراهی می كنید؟

برای من شخص ملاك نیست بلكه آرمان ملاك است. افرادی هستند كه الان مطرودند اما ما در مقطع تاریخی اثرگذار پشتشان ایستادیم. تاریخ انقلاب ثابت كرده است كه هركس توسل و تعهد به آرمان های انقلاب داشته باشد، پایدار است و اگر كسی چنین نباشد رو به زوال است.

آناج: در سال 92 به چه كسی رای دادید؟

من در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به آقای جلیلی رای دادم.

آناج: به نظر شما آقای احمدی نژاد به چه كسی رای دادند؟

نمی دانم.

آناج: پیش بینی شما از انتخابات آینده مجلس چیست و كدام جناح ها پیروز خواهند بود؟

من از فعل و انفعالات در این زمینه خبر ندارم و شرایط به گونه ای سیال در حال تغییر است و تا مقطع انتخابات خیلی از اتفاقات رخ خواهد داد و صف بندی های درون دولت نیز تغییر خواهد یافت.

7236/587