معنای لغوی كاپیتولاسیون «سازش و تسلیم» و از واژه ی «capitulate» گرفته شده است. مفهوم عام این كلمه به قراردادهایی گفته می شود كه به موجب آن، شهروندان یك دولت، در قلمرو دولتی دیگر، مشمول قوانین كشور خود می شوند و كنسول آن دولت در محل، آن قوانین را اجرا می كند كه در فارسی «حق قضاوت كنسولی» نیز گفته می شود.
امتیاز كاپیتولاسیون با متزلزل ساختن حاكمیت كشور میزبان، استقلال و یكپارچگی سرزمینی(تمامیت ارضی كشور) را به خطر می اندازد، شهروندان كشورهای بیگانه به دلیل در امان بودن از مجازات و پیگیری نشدن اعمال خلاف قانونشان، امكان می یابند تا هرگونه عمل ضد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی را انجام دهند.
پادشاهان مستبد و خودكامه ی قاجار و پهلوی كه همواره پایداری و ثبات حكومت خود را در خارج مرزهای ایران جستجو می كردند و به جای تكیه بر منافع ملی و حمایت داخلی، با اعطای امتیازهای گوناگون و مختلف به قدرت های بزرگ و سلطه گر، زمینه های استعمار كشور را بیش از پیش فراهم می كردند. قانون كاپیتولاسیون و یا حق قضاوت كنسولی از جمله ی این امتیازها بود كه نماد وابستگی و سرسپردگی حاكمان وقت شد.
دولت روسیه تزاری پس از جنگ های ایران با این كشور و در عهدنامه ی ننگین تركمانچای، امتیاز استعماری كاپیتولاسیون را برای نخستین بار به ایران تحمیل كرد. برپایه این معاهده شهروندان دولت تزار روسیه در ایران از مزایای كنسولی و قضایی بهره مند شدند، از آن پس دیگر دولت های استعماری با استناد به این امتیاز غیرقانونی به جمع استفاده كنندگان از كاپیتولاسیون پیوستند.
سقوط دولت روسیه تزاری و پیروزی مشروطه در ایران سبب شد تا هیاتی را احمدشاه در 1299 به مسكو بفرستد و سرانجام پس از گفت و گوهای طولانی، این قانون را برای شهروندان عادی روسیه در ایران لغو كنند، اما این مصونیت همچنان در مورد دیپلمات های این كشور پابرجا ماند. رضاخان با هدف فریب افكار عمومی در 1307 هجری خورشیدی در خلال پیشنهاد اصلاح نظام قضایی ایران، طرح حذف كاپیتولاسیون را مطرح و در بیست و یكم اردیبهشت 1307 به ظاهر این قانون را لغو كرد.
محمدرضا پهلوی بار دیگر و در دولت حسنعلی منصور، این امتیاز ننگین را احیا كرد. لایحه ی مصونیت رایزنان و دیگر اتباع آمریكا در سوم مرداد 1343 هجری خورشیدی در مجلس سنا تصویب شد و در بیست و یكم مهر همان سال مجلس شورای ملی با وجود رای زیاد مخالفان به دلیل فشار حكومت، مهر تایید بر این امتیاز ننگین زد.
امام خمینی پس از آن كه از تصویب این لایحه آگاهی یافتند، به مخالفت شدید و جدی با آن برخاستند و در چهارم آبان 1343 هجری خورشیدی سخنرانی تاریخی و شدید اللحنی را علیه تصویب كاپیتولاسیون بیان فرمودند: «انالله و اناالیه راجعون... ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا كرده اند، عزا كردند و چراغانی كردند، عزا كردند و دسته جمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی كردند، پایكوبی كردند. اگر من به جای اینها بودم این چراغانی ها را منع می كردم، می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند، بالای سرخانه ها بزنند، چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایكوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایكوب كردند... قانونی در مجلس بردند؛ در آن قانون اولا' ما را ملحق كردند به پیمان وین و ثانیا الحاق كردند به پیمان وین! كه تمام مستشاران نظامی آمریكا با خانواده هایشان، با كارمندهای فنی شان، با كارمندان اداری شان، با خدمه شان، با هر كس كه بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی كه در ایران بكنند مصون هستند. اگر یك خادم آمریكایی، اگر یك آشپز آمریكایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور كند، زیر پا منكوب كند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاه های ایران حق ندارند محاكمه كنند! باز پرسی كنند! باید برود آمریكا! آنجا در آمریكا ارباب ها تكلیف را معین كنند...»
امام خمینی پس از این سخنرانی پرشور، همچنین اعلامیهای در محكومیت تصویب لایحه ی كاپیتولاسیون، صادر كردند و نوشتند: «امروز كه دولت هاي مستعمره یكي پس از دیگري با شهامت و شجاعت خود را از تحت فشار استعمار خارج ميكنند و زنجیرهاي اسارت را پاره ميكنند مجلس مترقي ایران با ادعاي سابقه تمدن 2 هزار و 500 ساله با لاف هم ردیف بودن با ممالك مترقیه به ننگینترین و موهنترین تصویب نامه غلط دولت هاي بي حیثیت رأي ميدهد ... با سرافرازي هر چه تمامتر دولت از تصویب نامه غلط دفاع ميكند و مجلس رأي ميدهد... آیا ملت مسلمان ميداند كه در حال حاضر عدهاي از علما و مبلغین و طلاب و بسیاري از مسلمین بي گناه در زندان ها بسر ميبرند و بر خلاف قوانین آنها را بدون رسیدگي مدت هاي مدید زنداني كردهاند و مرجعي نیست كه به این وضع هرج و مرج ارتجاعي قرون وسطایي خاتمه دهد.»
رژیم پهلوی كه روشنگری های امام را برنمی تافت، با این تصور كه با تبعید امام می تواند موج اعتراضی ملت ایران را آرام سازد، ایشان را به خارج از كشور تبعید كرد اما این فریاد حق طلبی آغازگر انقلابی بزرگ شد، تا آن كه پگاه پیروزی در بیست و دوم بهمن1357 هجری خورشیدی در آسمان ایران دمید. سه ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بیست و سوم اردیبهشت 1358، امتیاز كاپیتولاسیون برای همیشه در تاریخ ایران لغو شد و ملت غیور ایران با رهبری و مدیریت امام خمینی ریشه های وابستگی و استعمار را در این سرزمین كهن خشكاند.
برگرفته از: كتاب ایران؛ دیروز،امروز فردا
گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**2059**9131
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۳
تهران- ایرنا- پنجاه سال پیش در چنین روزی، صدای استعمارستیزی امام خمینی در سراسر ایران طنین انداز شد؛ فریادی كه هرچند به تبعید ایشان انجامید اما سال ها بعد تومار استبداد و ظلم حكومت پهلوی را در این سرزمین كهن درهم پیچید.