تهران - ایرنا - عضو ارشد تیم مذاكره‌كننده‌ هسته‌ای گفت:حمایت و ملاطفت مقام معظم رهبری واقعا برای اعضای تیم مذاكره‌كننده بسیار تأثیرگذار و دلگرم‌كننده بوده است.

به گزارش ایرنا، «سیدعباس عراقچی» معاون حقوقی و امور بین الملل وزیر امورخارجه در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، به بررسی نقش رهبر انقلاب در مذاكرات هسته‌ای پرداخته است.

عراقچی در این گفت‌وگو همچنین درباره‌ نحوه‌ تعامل تیم مذاكره‌كننده با رهبر انقلاب و چگونگی تعیین خطوط قرمز هسته‌ای نیز توضیحاتی داد.



متن كامل این مصاحبه به شرح زیر است:

** جنابعالی كسی هستید كه هم در تیم مذاكره‌كننده در دولت كنونی و هم در تیم‌های سابق و اسبق حضور داشته‌اید. بنابراین شاید بهتر از دیگران می‌توانید به این سؤال پاسخ دهید كه آیا مشی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول این سال‌ها و در جریان مذاكرات تغییراتی داشته یا این‌كه همواره از اصول ثابتی برخوردار بوده است؟

+من معتقدم كه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره از اصول مشخصی پیروی كرده است؛ اصولی كه رهبر انقلاب اسلامی با توجه به مبانی انقلابی و اسلامی، آن را ترسیم كرده‌اند و دولت‌ها نیز با توجه به ظرفیت‌هایی كه داشته‌اند در جهت تحقق آن تلاش كرده و می‌كنند. البته ممكن است دولت‌ها در تاكتیك‌ها و یا ادبیات با یكدیگر تفاوت‌هایی داشته باشند، یا این‌كه در برخی مقاطع خلاقیت‌های دیپلماتیك بیشتر یا كمتر باشد، اما اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران كه به هر حال مبتنی بر «مقابله با نظام سلطه» و در راستای «منافع ملی كشور» و «اصول انقلاب اسلامی» است همواره از یك چهارچوب ثابت و ساختار مشخص برخوردار بوده است.



***به مذاكرات هسته ای فراتز از دولت ها نگاه كنیم

در زمینه‌ موضوع پرونده‌ هسته‌ای كشورمان نیز من معتقدم كه واقعا باید به مذاكرات هسته‌ای فراتر از دولت‌ها نگاه كرد؛ این پرونده موضوعی است متعلق به «جمهوری اسلامی ایران»؛ یك پروژه‌ بسیار مهم و حساس است كه هرچند فراز و نشیب‌هایی داشته اما باز هم به اعتقاد من در یك مسیر ثابتی حركت كرده است؛ مسیری كه در راستای احقاق حقوق مردم ایران در موضوع هسته‌ای بوده و البته با درایت و رهبری حضرت آقا پیش رفته است.

من همیشه بر این موضوع تاكید دارم كه دولت‌ها مجری هستند و این جمهوری اسلامی ایران است كه در نهایت تصمیم می‌گیرد و مسیر پرونده‌ هسته‌ای را انتخاب می‌كند. در مقاطعی ممكن است اتفاقاتی در روند اجرایی این پرونده رخ داده باشد كه در ظاهر خوشایند نبوده است، اما در یك نگاه كلان می‌توان از آن اتفاقات در اتخاذ تصمیم درست‌تر استفاده كرد. به‌ عنوان مثال در مقطعی، ایران تعلیق هسته‌ای از سوی غرب را پذیرفت.



***تعلیق تجربه ای ناموفق اما لازم بود

تعلیق، «تجربه‌ای ناموفق» اما «لازم» بود. این تجربه موجب شد تا به مردم و خودمان ثابت شود كه حقوق جمهوری اسلامی ایران، صرفا از طریق مذاكره و همراهی با كشور‌های غربی محقق نمی‌گردد و ما پیش از هر مذاكره‌ای ابتدا می‌بایست خود را در عرصه‌ میدانی تثبیت كنیم. لذا تعلیق‌ها پس از حدود دو سال و نیم شكسته شد و برنامه‌ هسته‌ای ما دوباره فعال شد و در همه‌ عرصه‌ها شروع به فعالیت مجدد كردیم. تولید و ساخت دستگاه‌ها و تجهیزات هسته‌ای، ساخت تاسیسات هسته‌ای، افزایش تعداد سانتریفیوژها و از همه مهم‌ تر تربیت نیروی انسانی در حوزه‌ فناوری هسته‌ای، همه و همه از نتایج آن تجربه بود.



***امروز با دست پر در مذاكرات شركت می كنیم

دانشمندان هسته ‌ای ما به ‌قدری در این زمینه پیشرفت كردند كه دشمن مجبور به حذف فیزیكی و مقابله‌ فیزیكی با آنها شد و این نشان می‌دهد كه ما در این عرصه چقدر خوب كار كرده‌ایم. در حال حاضر ما در «تربیت نیروی انسانی»، «تولید مواد لازم برای تأسیسات هسته‌ای»، «ساخت تجهیزات مورد نیاز برای تاسیسات»، و در «دانش و تكنولوژی» كه چهار پایه‌ اصلی برای هر صنعتی هستند، به آن چیزی كه می‌خواستیم عمدتا رسیده‌ ایم.

لذا اكنون با دست پر در مذاكرات شركت می‌كنیم تا داشته‌ها و دستاوردهای خود را در زمینه‌ سیاسی نیز تثبیت كنیم. البته در همه‌ این سال‌ها هیچ‌گاه میز مذاكره را نیز ترك نكرده بودیم و هرگاه مذاكره می‌توانسته در راستای منافع ما باشد در آن شركت می‌كرده‌ ایم.



***ایران در تولید سوخت هسته ای به خودكفایی رسیده است

البته واقعیت آن است كه این مسیر با مقاومت جانانه‌ مردم ایران و ایستادگی در مقابل همه‌ تحریم‌ها و فشارهایی كه غرب تحمیل كرد و با رهبری داهیانه‌ مقام معظم رهبری طی شد؛ تا جایی كه جمهوری اسلامی ایران اكنون در تولید سوخت هسته‌ای كه تقریبا حساس‌ترین بخش صنعت هسته‌ای است، به خودباوری و خودكفایی رسیده است. بنابراین مدیریت عالی نظام تشخیص داد كه الان می‌تواند با دست پر وارد مذاكرات شود و جلوی هزینه‌های بیشتر را بگیرد.



***پرونده هسته ای ،« نبرد اراده ها» بود

از سوی دیگر به عقیده‌ من در كنار موضوع هسته‌ای، یك جنگ سلطه و سلطه‌ پذیری هم جریان داشت كه ما نمی ‌خواستیم زیر بار سلطه برویم. دشمن اصرار به تعلیق غنی‌سازی ما داشت و ما مخالفت می‌ كردیم كه حتی برای یك روز هم دیگر تعلیق نخواهیم كرد. در این مدت شش قطعنامه توسط شورای امنیت صادر شد كه همگی خواهان تعلیق بی درنگ غنی‌سازی ایران بودند و ما در برابر آنها مقاومت كردیم. در واقع دعوای اصلی «نبرد اراده ‌ها» بود كه شكل گرفته بود. ما بعد از 10 سال مقاومت و ایستادگی، زمانی وارد مذاكرات شدیم كه دشمن پذیرفت غنی‌ سازی ایران را قبول كند و لذا در این نبرد اراده‌ها، این جمهوری اسلامی ایران بود كه پیروز میدان شد. این پیروزی هم مرهون درایت و تدبیر مقام معظم رهبری و همراهی و ایستادگی مردم بود. این مقاومت كار را به جایی رساند كه دشمنان ما اذعان كردند كه جمهوری اسلامی ایران می‌تواند غنی‌سازی خودش را ادامه بدهد و قبول كردند كه به هر توافقی برسیم، غنی‌سازی بخشی از آن توافق خواهد بود. آمریكایی‌ها كه زمانی حتی قبول نداشتند یك نیروگاه هسته‌ای توسط یك كشور خارجی برای ما ساخته بشود و معتقد به «غنی‌سازی صفر» برای ایران بودند، الان می‌پذیرند كه ما به هر میزان كه می‌خواهیم نیروگاه داشته باشیم و غنی‌سازی و تولید سوخت هم داشته باشیم. آنها اكنون فقط درباره‌ تعداد ماشین‌های غنی‌سازی چانه‌زنی می‌كنند!

در نتیجه مشاهده می‌كنیم كه با وجود دولت‌های مختلف، با طرز فكر‌های مختلف و با تعلقات سیاسی مختلف، پرونده‌ هسته‌ای سیر درستی را طی كرده است. در این میان، بهره‌برداری سیاست خارجی ایران از مقام معظم رهبری و دستورات و ارشادات ایشان، بی‌تردید نقش تعیین‌كننده‌ای داشته است.



+آقای دكتر؛ از ابتدای روی كار آمدن تیم جدید مذاكره‌كننده‌ هسته‌ای كشورمان، رهبری در مقاطع مختلف از تیم مذاكره‌كننده حمایت‌های ویژه‌ای داشته‌اند؛ لطفا از مصادیق این حمایت‌ها بگویید و این‌كه این حمایت‌ها چه تاثیری بر روند مذاكرات داشته است؟



***به كار بردن عبارت «فرزندان انقلاب» برای ما لذت بخش بود

رهبر انقلاب همیشه از عاملین و مسوولین اجرایی كشور حمایت و پشتیبانی كرده‌اند. در بحث مذاكرات هم به همین ترتیب بوده است؛ البته با حمایت و ملاطفت بیشتری كه واقعاً برای اعضای تیم مذاكره‌كننده بسیار تأثیرگذار و دلگرم‌كننده بوده است. عبارت «فرزندان انقلاب» كه ایشان برای تیم مذاكره‌كننده به كار بردند، در آن شرایط سخت، برای ما یك دنیا ارزش داشت؛ برای ما كه همواره خودمان را «سرباز انقلاب» دانسته و می‌دانیم، این تعبیر فرزند انقلاب بسیار لذت‌بخش بود.



***پایبندی به حقوق ملت؛مهمترین توصیه رهبری

پشت‌گرمی‌های ایشان، رهنمودها و راهنمایی‌ها، و از سوی دیگر بیان دیدگاه‌های بدبینانه‌ی ایشان نسبت به نیات و اهداف طرف مقابل در مذاكرات، كه كاملاا به حق هم بود، همه و همه بر روند كاری تیم مذاكره‌كننده بسیار تاثیرگذار بوده است. امیدوار هستیم كه ما هم بتوانیم به وظیفه خودمان خوب عمل كنیم و شرمنده‌ ایشان و ملت بزرگ ایران نباشیم. در این مدت مهمترین توصیه‌های ایشان به ما، پایبندی به حقوق مردم ایران و حركت در مسیری كه مورد رضایت خداوند باشد بوده است.



+ رهبر انقلاب در مقطعی فرمودند من دیپلمات نیستم و انقلابی‌ام. شاید این‌گونه به ذهن متبادر ‌شود كه دیپلمات بودن با انقلابی بودن در تناقض است؛ اما بعد از این تعبیر «فرزندان انقلاب» كه ایشان برای شما استفاده كردند، عملا این ابهام از بین رفت. از نظر شما مولفه‌های یك «دیپلمات انقلابی» چیست؟



**تلاش وزارت خارجه برای پیشبرد اصول خدشه ناپذیر انقلاب

من فكر می‌كنم كه «دیپلمات انقلابی» تعبیر كاملا درستی است. یعنی انسان می‌تواند دیپلمات باشد و با ادبیات و نوع منشی كه در دیپلماسی وجود دارد صحبت و رفتار كند ولی در عین حال اصول انقلابی خودش را هم حفظ كند و از موضع انقلابی، دیپلماسی را به پیش ببرد. همه‌ ما در وزارت امور خارجه تحت ارشادات مقام معظم رهبری تلاش می‌كنیم اصولی كه برای انقلاب خدشه‌ناپذیر و عبورناپذیر است، مثل بحث «مقابله با سلطه»، «حفظ عزت نظام»، «حفظ حقوق مردم»، «حفظ منافع ملی» و «صیانت از امنیت ملی» را در چهارچوب دیپلماسی شناخته‌شده‌ بین‌المللی تامین كرده و به پیش ببریم.



+ رهبر انقلاب در مقاطع مختلف و بعضا در آستانه‌ مذاكرات، در سخنرانی‌هایی كه داشته‌اند یك‌سری موضوعات خاص را در بحث مذاكرات مطرح كرده‌اند. مثلا روز قبل از مذاكرات ژنو در رابطه با رژیم صهیونیستی صحبت كردند، یا در جایی دیگر بحث نیاز كشور به 190 هزار سو را بیان كردند، یا حتی گاهی اوقات ایشان از لحن صریحی در انتقاد از رفتار بعضی از كشورهای 1+5 استفاده كردند. این موضع‌گیری‌ها چه تاثیری بر روند مذاكرات داشت؟



***اشاره رهبری به 190 هزار سو معادلات را به نفع ما تغییر داد

ببینید، ایشان هر جا تشخیص داده‌اند كه برای تاثیرگذاری بر روند مذاكرات لازم است وارد عرصه شوند، وارد شده‌اند و اتفاقا در نتایج مذاكرات تاثیرگذار هم بوده است. مثلا همین موضوعی كه شما اشاره كردید در مورد نیاز كشور به 190 هزار سو، كاملا معادلات را به نفع ما تغییر داد. عبارت‌ های فنی كه ایشان به‌ كار بردند نشان داد كه چقدر به جزئیات موضوع هسته‌ ای و حتی مسایل فنی آن اشراف دارند.



***غنی سازی صنعتی با فرمایشات رهبری به بحثی جاافتاده تبدیل شد

من به‌عنوان یكی از اعضای تیم مذاكره‌كننده اذعان می‌كنم كه همه‌ این موضع‌گیری‌ها واقعاً دقیق، به موقع و راهگشا بوده‌اند. همین موضوع میزان سوی مورد نیاز ایران، نمونه‌ی ورود دقیق و اثربخش ایشان در موضوع است؛ در شرایطی كه بعضی از طرف‌ها در مذاكره نسبت به این‌كه آیا غنی‌سازی ایران می‌تواند ابعاد صنعتی داشته باشد یا نه ابراز تردید می‌كردند، یا مثلا می‌خواستند غنی‌سازی صنعتی ما را در ابعاد كوچكی محدود كننند، ورود ایشان بسیار تعیین‌كننده و تاثیرگذار بود؛ به ‌طوری كه از آن زمان به بعد در مذاكرات، غنی ‌سازی صنعتی ایران به یك بحث جاافتاده تبدیل شد و طرف ‌های مقابل ما هم متوجه شدند كه بر روی این موضوع نمی‌توانند چانه‌زنی كنند. این در حالی بود كه تا قبل از آن، آنها بازی‌های خودشان را داشتند و می‌خواستند این‌ طور وانمود كنند كه نیاز ایران از طرق دیگر هم می‌ تواند تامین شود و اصلا لزومی ندارد كه خود ایران غنی‌سازی را در حد گسترده انجام دهد. ولی الان دیگر این امر پذیرفته شده است. لذا از آن تاریخ به بعد، بحث ما در مذاكرات دیگر سر این موضوع نیست كه جمهوری اسلامی ایران می‌تواند غنی‌سازی صنعتی داشته باشد یا نه؛ الان دیگر بحث بر سر چگونگی رسیدن به آن است. خب این از مواردی بود كه حضرت آقا ورود خیلی بموقع و تعیین‌كننده‌ای داشتند. از این دست موارد، متعدد وجود داشته و هر بار كه ایشان وارد شده‌اند، واقعاا نقش تاثیرگذاری داشته‌اند.



***خوی مذاكراتی غربی ها زیاده خواهانه و زیاده طلبانه است

اساسا خوی مذاكراتی غربی‌ها مثل خوی رفتاریشان در سیاست خارجی است؛ زیاده‌خواهانه و زیاده‌طلبانه و از موضع استكباری و خودبرتربینی. با عنایات به ارشادات مقام معظم رهبری ما به‌شدت با این رفتار در مذاكرات مقابله كرده‌ایم. اگر روزی جزئیات این مذاكرات منتشر شود، همه ملاحظه خواهند كرد كه چقدر طرف مقابل سعی می‌كند با ادب با ما كه نمایندگان مردم ایران هستیم، صحبت كند و این به خاطر حس اعتماد به نفس، و حس غرور و عزتی است كه مقام معظم رهبری در ما ایجاد كرده‌اند. لحن تند ایشان نسبت به برخی از طرف‌های مذاكره‌كننده كه در پاره‌ای از مواقع بیان شده است نیز موجب شد كه غربی‌ها از آن خوی زیاده‌خواهانه و نگاه از بالای خودشان دست بردارند و متوجه شوند كه با یك ملت بزرگ و عزتمند در حال مذاكره هستند و نمی‌توانند هرطور كه خواستند صحبت یا عمل كنند.



+خوب است به این مساله هم جواب دهید كه چرا اصلا این خطوط قرمز، خطوط قرمزند و چرا ایران واقعا نیاز عملی دارد كه این خطوط قرمز را رعایت كند و به آن دست پیدا كند؟



***عزت كشور و مردم جز خطوط قرمز است

اولاً این ‌كه داشتن «خط قرمز» چیز خیلی عجیب و غریبی نیست و همه‌ كشور‌ها این را دارند. طبیعی است هر كشوری برای خودش یك‌سری اصولی دارد كه تعدی و عبور از آنها ممكن نیست. به‌عنوان مثال بحث عدم سلطه‌پذیری، جزو اصول انقلاب اسلامی است. كسی در جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند خودش و كشورش را زیر سلطه‌ خارجی ببرد؛ این یك خط قرمز كاملا شناخته شده و قابل احترام است كه باید رعایت شود. یا این‌كه عزت نظام، خط قرمز ما است. ما حاضریم سنگین‌ترین تحریم‌ها و سنگین‌ترین تهدید‌ها را بپذیریم ولی عزت كشور و مردممان زیر سوال نرود. در همین بحث حقوق هسته‌ای، مردم ما 10 - 11 سال در مقابل شدیدترین تحریم‌ها و تهدید‌ها ایستادگی كردند.

از سوی دیگر این‌ كه در شرایط كنونی، واقعا این فهم و بینش در مردم ما به‌وجود آمده كه تكنولوژی هسته‌ای البته برای مسایل صلح‌آمیز، یك تكنولوژی پیشرفته و حساسی است كه برای توسعه و پیشرفت اقتصادی كشور یك ضرورت حتمی است. ما منابع نفت و گاز قابل توجهی داریم، اما بالاخره این منابع پایان‌پذیر هستند. ما نباید این منابع را صرفا برای تولید برق مصرف كنیم. می‌توان از شیوه‌های بهتر و سالم‌تری به تولید انرژی رسید و این منابع را صرف درآمدسازی برای كشور و صرف در امور بهتری كرد و یا برای نسل‌های آینده نگه داشت. افزون بر این با توجه به این‌كه انرژی هسته‌ای بسیار پیچیده و پیشرفته است، دستیابی به آن می‌تواند در صنعت كشور یك جهش خیره‌كننده به دنبال داشته باشد. گفته می‌شود كه در كنار تكنولوژی هسته‌ای تقریباً حدود 300 تكنولوژی یا صنعت دیگر در كشور پیشرفت می‌كند كه به‌نوعی وابسته به این تكنولوژی هستند.



***رمز موفقیت ما توان نه گفتن به قدرت هاست

ثالثا تكنولوژی هسته‌ای به ملت ایران «اعتماد به نفس» داده و به «غرور ملی» تبدیل شده است. این‌كه شش كشور قدرتمند دنیا حاضرند با ایران مذاكره كنند تا به خیال خود این تكنولوژی را مهار كنند، نشان‌دهنده‌ این است كه ملت ایران چقدر پیشرفت كرده و عزت پیدا كرده است.

من معتقدم برخلاف جنگ روانی غرب، اتفاقا «مقاومت» ما در بحث هسته‌ای به رمز قدرت ایران و یك انرژی متراكم برای ایستادگی تبدیل شد. امروز رمز قدرت ما همین توان نه گفتن به قدرت‌ها است. غرب هم دقیقاً از همین موضوع می‌ترسد و نه از بمب هسته‌ای.



+ در مورد نحوه‌ تعامل تیم مذاكره‌كننده با رهبر انقلاب تحلیل‌های متفاوتی وجود دارد، از نظر شما این تعامل به چه صورتی است؟



***مقام معظم رهبری به مذاكرات اشراف كامل دارند

از نظر من هر كاری منش خودش را دارد. مقام معظم رهبری در سمت عالی نظام هستند و آن مواردی كه باید اشراف داشته باشند را دارند و در بعضی جا‌ها كه تشخیص بدهند وارد جزئیات هم می‌شوند؛ در عین حال برای سربازان و فرماندهان خودشان در خط مقدم یك محدوده‌ اختیاراتی برای حركت كردن و مانور دادن قایل می‌شوند. این‌كه كسانی با اغراض خاص مطرح می‌كنند كه فی‌المثل واو به واو مذاكرات با ایشان چك می‌شود، و یا از طرف دیگر برخی ادعا می‌كنند كه ایشان در جریان مذاكرات قرار ندارند، هر دو اشتباه است. در حقیقت یك روال معقول و منطقی در این خصوص وجود دارد. بی‌تردید عقل و منطق حكم می‌كند كه در مهم‌ترین موضوع كشور حتما عالی‌ترین مقام مدیریتی كشور اشراف كامل باید داشته باشند كه دارند و در جای خود راهنمایی، ارشاد و تبیین می‌كنند و این بسیار مشخص و روشن است.



*** به مذاكرات امیدوارم

+ آقای دكتر؛ فارغ از این‌كه توافق حاصل بشود یا خیر، خودتان به مذاكرات خوشبین هستید یا خیر؟

بهتر است بگوییم «امیدوار» هستیم یا نیستیم؟ بله امیدوار هستیم، دیپلمات باید امیدوار باشد...



***به نیات طرف مقابل خوشبین نیستم

+ خوشبین چطور؟

به نیات و اهداف طرف مقابل به هیچ وجه «خوشبین» نیستیم و اصلا نباید هم باشیم؛ اما در خصوص این‌ كه احتمال توافق هست یا نه، یك خوشبینی‌ هایی وجود دارد. در عین حال عواملی وجود دارد كه بدبینی‌هایی را ایجاد می‌كند. فكر می‌كنم الان در یك وضعیت بینابینی قرار داریم. مذاكرات در مسقط فكر می‌كنم یكی از مقاطع كلیدی مذاكرات خواهد بود و خیلی از مسائل روشن خواهد شد. اگر بعضی از گره‌های موجود در مسقط باز شود می‌توان خوشبین بود.



+بحث فرایند تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری در موضوع هسته‌ای هم به‌نظر می ‌رسد موضوعی است كه كمتر به آن توجه شده است. شاید بسیاری تصور می‌كنند خطوط قرمزی كه رهبر انقلاب مشخص كرده‌اند، تنها تشخیص خود ایشان است؛ در حالی كه این خطوط قرمز برخاسته از یك تفكر و اراده‌ جمعی است. اگر امكان دارد در مورد این فرایند توضیح دهید؟

من واقعاً معتقدم كه نظام تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در جمهوری اسلامی ایران به‌شدت مردم‌سالار و یا به تعبیر غربی‌ها دموكراتیك است. همه‌ تصمیماتی كه نهایتا منجر به ابلاغ رهبر معظم انقلاب می‌شوند از یك روند و ساز و كار طولانی تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری عبور می‌كنند؛ در این فرایند همه‌ نظرات موافق و مخالف شنیده می‌شود.



*** خطوط قرمز برمبنای اجماع نخبگان شكل می گیرد

همه‌ كسانی كه در عرصه‌ سیاسی كشور صاحب نقشی هستند، چه از طریق مجلس و چه از طریق دولت یا از طریق نیروهای مسلح یا بخش‌های مختلف دیگر، نظر خودشان را در مورد آن تصمیم بیان می‌كنند؛ درنهایت همه‌ این نظرات در شورای عالی امنیت ملی تجمیع شده و به اوج پختگی و تكامل خودش می‌رسد و سپس خدمت رهبر انقلاب فرستاده می‌شود كه ایشان ملاحظه كرده و در صورت صلاحدید ابلاغ می‌كنند. البته این فرایند فقط در موارد و موضوعات كلان و راهبردی است؛ موارد كوچك‌تر كه در همان سطوح خودش تصمیم‌گیری می‌شود و انجام می‌گیرد.

از این روی، تصمیم‌گیری در نظام جمهوری اسلامی ایران و خطوط قرمزی كه نهایتاً از طرف مقام معظم رهبری در زمینه‌ هسته‌ای ابلاغ شده، از طریق ساز و كار‌های تمام و كمال مشورتی و مردم‌ سالارانه اتخاذ شده است و «اجماع نخبگانی» در آن وجود دارد. این‌طور نیست كه این خطوط قرمز از یك فكر و یك جلسه و یا یك ناحیه‌ خاص به‌وجود آمده باشد؛ بلكه برخاسته از اجماعی در میان نخبگان تمامی جناح‌ها و‌ ایده‌های مختلف در كشور است كه پدید می‌آید و ساخته می‌شود.



***ایران جزیزه ثبات منطقه

همین فرایند هم رمز موفقیت جمهوری اسلامی از آغاز تاكنون بوده است. كشتی جمهوری اسلامی ایران با راهبری و رهبری مقام معظم رهبری، كه منبعث از این فرایند تصمیم‌سازی قوی بوده، توانسته است در این 35 سال از همه‌ بحران‌ها به سلامت عبور كند؛ نمونه‌ آن این‌كه در بدترین و سخت‌ترین طوفان‌های منطقه‌ای، جمهوری اسلامی ایران بهترین تصمیم‌ها را گرفته و برنده‌ی اصلی بوده است.

در بحران‌های افغانستان، عراق، سوریه و در منطقه‌ پرآشوب خاورمیانه، همه‌ تحلیلگران، جمهوری اسلامی را «جزیره‌ی ثبات» و برنده‌ اصلی بحران‌ها می‌دانند.

سیام**9173**1572