تهران - ایرنا - وزیردفاع و امور پشتیبانی نیروهای مسلح در گفت وگویی به سوال ها در باره تشكیل حزب ‌الله لبنان در زمان حضورش دراین كشور، انتشار خبری مبنی بر محاكمه برخی فرماندهان بعد از جنگ و فتنه 88 پرداخت.

به گزارش ایرنا، «حسین دهقان» در گفت وگو با برنامه شناسنامه گفت: بعد از اینكه در لبنان توفیق خدمت پیدا كردم در اولین گام تلاش كردم یك نوع وحدت و یكپارچگی در مجموعه‌های وابسته یا درارتباط با جمهوری اسلامی ایجاد كنیم تا بتوانیم یك هماهنگی در عمل به وجود بیاوریم و توان موجود در آن جا را در جهت مقابله با اشغال اسرائیل به كار بگیریم. ذهنیت شكل گیری حزب الله و تشكیل حزب الله از همین جا شروع شد.

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: صحبت در مورد محاكمه فرماندهان بعد از جنگ ناشی از دعواهای سیاسی نا به جایی است كه دركشورمی‌شود. این بیشتر بد اخلاقی است تا این كه بخواهد دفاع باشد یا رعایت حقوق باشد. وقتی ما در نظام جمهوری اسلامی در زمان جنگ كه اگركسی بخواهد فرار كند باید اعدامش كنیم، احدی را اعدام نكردیم چطور بعد از جنگ كسی را اعدام كنیم.

مشروح این گفت وگوی به شرح زیر است:

مجری: شما نخستین فرمانده سپاه در سوریه و لبنان بودید در سال61، می‌شود بگویید چه شد كه رفتید آن جا. چطور انتخاب شدید؟ آن جا یك پادگان به نام حضرت ابوالفضل عباس دربقاع تشكیل دادید و آموزش رزمندگان حزب الله را شروع كردید.

دهقان: بعد از عملیات بیت المقدس، اسراییل حمله كرد و لبنان را به اشغال خود در آورد. به دنبال آن این تصمیم را فرماندهان گرفتند كه یك تیپ از سپاه و یك تیپ از ارتش راهی لبنان شود. این مساله برای مقابله با این اشغال در آن شرایط و گفتار ماندگار امام خمینی(ره) كه راه قدس از كربلا می‌گذرد، مطرح شد. دشمن اقدامی انجام داده بود كه توجه فرماندهان ما را از جبهه‌ی اصلی كه جبهه‌ی جنگ است برگرداند. برخی دوستان برگشتند ولی تعدادی ازبچه‌های سپاه آن جا ماندند برای این كه كارآموزش و سازماندهی نیروهای انقلابی لبنان را انجام دهند تا آن‌ها خودشان بتوانند با به عهده گرفتن مسئولیت دفاع از سرزمین‌های خودشان به آرمان‌های خودشان عمل كنند.

من اولین فرمانده نبودم. اولین فرمانده آقای شهید متوسلیان بودند. بعد از یك مدتی آقای كوچك محسنی مسئولیت بچه‌های سپاه را داشت. بعدا آقای كنعانی بودند و بعد از آن من رفتم. آن دوره دوره‌ی خاصی بود. از یك طرف اسرائیلی‌ها تا بیروت آمده بودند و نیروهای فرانسوی - آمریكایی تا سور - صیدا آمده بودند. در خود بیروت آمریكایی‌ها و فرانسوی‌ها مستقر بودند. یك اشغال تمام عیار از طرف همگان بود. ضمن این كه خود آمریكایی‌ها از دریای مدیترانه بعضا به بیروت حمله می‌كردند. جنگ داخلی هم بود.

آن موقع هنوز تشكلی به اسم حزب الله شكل نگرفته بود. ما چندین گروه‌ سیاسی داشتیم كه فعالیت می‌كردند و به یك نوعی هم با جمهوری اسلامی ارتباط داشتند ولی انسجام و یكپارچگی نبود كه بگوییم این‌ها به عنوان یك مجموعه در جهت گیری خاصی حركت می‌كنند. آن موقع بچه‌های دعوه بودند، بچه‌های امل بودند، یك سری از دوستان دیگر تشكل‌های مختلف بودند. در همان زمان شهید سید عباس موسوی آقای سید حسن نصرالله و تعدادی از دوستانی كه از امل جدا شده بودند خودشان تشكلی را داشتند. تشكل امل اسلامی هم بود كه آقای ابوهشام در آن بود. این‌ها گروه مستقلی بودند كه بیشترین ارتباط را با ایران داشتند و همكاری می‌كردند.

سپاه یك مركز آموزشی راه انداخته بود در خود لبنان كه به آنها آموزش داده می‌شد و در عین حال تسلیح هم می‌شدند كه بتوانند عملیات انجام دهند. بعد كه آن جا توفیق خدمت پیدا كردم در اولین گام تلاش كردم یك نوع وحدت و یكپارچگی در مجموعه‌های وابسته یا در ارتباط با جمهوری اسلامی ایجاد كنیم تا بتوانیم یك آهنگی در عمل را به وجود بیاوریم و توان موجود در آن جا را در جهت مقابله با اشغال اسرائیل به كار بگیریم. ذهنیت شكل گیری حزب الله و تشكیل حزب الله ازهمین جا شروع شد. با تمامی سران و مسئولین سیاسی كه در راس این گروه‌ها بودند، تك تك نشستیم صحبت كردیم و ضرورت این كه بایستی ید واحده بود و كسانی كه رهبری امام را پذیرفتند خودشان را درادامه‌ انقلاب اسلامی بینند و باید در تشكل واحدی خودشان را منسجم كنند و كار را جلو ببرند گفتیم. زمانی طول كشید. آن موقع آقای شیخ الاسلام در وزارت خارجه در زمانی كه آقای ولایتی وزیر خارجه بودند خیلی كمك كرد. در مسائل سیاسی وزارت خارجه را او معاون سیاسی بود و پیگیری می‌كرد. در لبنان موفق شدیم این وفاق عمومی را ایجاد كنیم. یك شورایی تشكیل شد به نام شورای حزب الله. تقریبا تمامی مسئولین این گروه‌های مختلف را سعی كردیم در آن شورا جا دهیم كه كسی از دایره بیرون نماند. خود این‌ها را گفتیم كه انتخاب كنند.

آقای شیخ صبحی طفیلی شد دبیر كل حزب الله در آن زمان كه بعدا جدا شد و شهید سید عباس موسوی آمد و بعد هم كه آقای سید حسن نصرالله آمد. این تشكل كه شكل گرفت باید اقدامات بعدی را انجام می‌دادیم. گفتیم شما تشكل هستید پس یك نامی باید داشته باشید كه شد حزب الله. بعد گفتیم این تشكل نمی‌تواند بدون زبان و ارگان باشد. یك نشریه به اسم هفته نامه عهد راه انداختیم. بعدا تغییرات در ان دادند و این هم شد نشریه‌ای كه هفتگی مواضع حزب الله را اعلام می‌كرد. گفتیم نمی‌شود سخن گو نداشته باشید یكی باشد كه مواضع شما را اعلام كند كه هر كس از طرف شما صحبت نكند. یك سخنگو هم انتخاب شد. گفتیم نمی‌شود باید یك رسانه هم باشد. یك رادیویی هم باید داشته باشیم كه رادیو حزب الله را راه انداختیم. این در زمان حضور آقای هاشمی در صدا و سیما بود. بچه‌های صدا و سیما خیلی كمك كردند. آقای شش حیدران مسئول این كار بودند. كم كم حزب الله شكل گرفت. بعد گفتیم شما نشان و علمی هم می‌خواهید. پرچم حزب الله را آن موقع یكی از دوستان سپاهی خودمان طراحی كرد و تكثیر كرد و در همه جای لبنان با همان رنگ سبز و كلمه ثوره الاسلامیه فی لبنان كه بعدا كردند المقاومه الاسلامیه فی لبنان. در دوران دبیركلی سید حسن نصرالله برای پوشش عام برای همه‌ی جریان‌های مقاومت همگان زیر نویسش عوض شد.

مجری: آن موقع سید حسن نصرالله نسبت به بقیه مشخصه‌ای داشت؟

دهقان: سه چهار ویژگی همان موقع داشت. یكی جوانی و پر نشاطی و شادابی اش بود یكی ذهن بسیار باز و روشنی كه داشت. قدرت تحلیل مسائلی كه بود و یكی هم این كه در هر حوزه‌ای كه قرار بود كار بكند خیلی راحت كار می‌كرد. مثلا همان زمان قبل از این كه من بروم آن جا مسئولین این قطعات و جاهای مختلف كه در بقاع بود بچه‌ها ایرانی بودند. من رفتم نگاه كردم یك لبنانی بود كه آن لبنانی را گذاشتند مسئول و ایرانی را گذاشتند مشاورش. سید حسن نصرالله را گذاشتیم مسئول خود بُقا بعدا به بیروت فرستادیم شد مسئول بیروت. بعد شد معاون اجرایی، بعد شد عضو شورای حزب الله، بعد شد دبیركل حزب الله.

مجری: برخی‌ها زیر سوال می‌برند چنین سیاست گذاری را و می‌گویند ما چه احتیاجی داریم برای منطقه‌ای مثل لبنان و فلسطین و بازوی مقاومت كار بكنیم، حمایت بكنیم و آشكارا حمایت بكنیم. اوج این تفكر را در 88 شاهد بودیم. شعاری كه می‌دادند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. می‌خواهم بگویم اگر ما واقعا این كار را نمی‌كردیم الآن كجای راه بودیم؟ چه ضعف‌هایی داشتیم؟ این كار هایی كه داشتیم چه نفعی برای ما داشته.

دهقان: این برمی‌گردد به دیدگاه و منظری كه افراد به پدیده‌ی سیاسی یا اجتماعی می‌كنند. ما كه از نگاه امنیت ملی نگاه می‌كنیم به موضوعات می‌بینیم كه وضع امنیت لبنان یا سوریه یا عراق جزء امنیت ما محسوب می‌شود. به طور طبیعی ما در جهت تامین امنیت خودمان باید اقدام كنیم. این امر شناخته شده و مورد اذعان همه است نه این كه ما در جمهوری اسلامی چنین حرفی می‌زنیم. من نمی‌خواهم خودمان را با كشورهایی كه تجاوز كارند یا سلطه طلب هستند مقایسه كنیم چنین چیزی در مبانی اعتقادی و باورهای دینی و حكومتی ما نیست اما از آن طرف این بحث وجود دارد اگر قرار باشد ایران اسلامی ما اسلام را به عنوان اصل حاكمیت خودش قرار بدهد پس دفاع از حریم اسلام جز منافع ملی و مسائل امنیتی اش است حالا هر جایی كه این بخواهد به یك نوعی مورد خدشه قرار بگیرد ما باید دفاع كنیم چه به لحاظ فرهنگی چه به لحاظ دفاعی باید از این حریم دفاع كنیم حضور ما در لبنان یا عراق یا سوریه حضور مستقیم به یك معنا نبوده و نیست به این معناست كه آن‌ها جریان‌هایی وجود دارد به صورت رسمی فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند چه به صورت رسمی از طریق دولت هایشان چه به صورت مستقل كمك‌هایی را از ما می‌خواهند ما در بادی امر در وادی معنوی آن‌ها را حمایت می‌كنیم تشویق می‌كنیم تامین می‌كنیم در جاهای مختلف از آن‌ها حمایت می‌كنیم این طبیعی است پس از این وقتی وارد میدان عمل شوند كه دیگران معمولا همواره علیه این‌ها اقدام كردند طبیعی است ما باید كمك كنیم تا از خودشان دفاع كنند .

مجری: در خاطرات یكی از دوستان می‌خواندم آن زمانی كه شما در سوریه و لبنان بودید یك تیمی از سپاه پاسداران می‌آیند برای آموزش‌های موشكی در سوریه به سرپرستی حاج حسن مقدم ارتباط شما از آن موقع شروع شد یا از قبل؟

دهقان: نه، با آقای مقدم كه در دوران دفاع مقدس بود. خدا رحمت كند شهید شفیع زاده و آقای مقدم در توپ خانه بودند یك زمانی بنا براین شد كه وارد فضای موشكی شویم تعدادی از دوستان متولی این امر شدند آن موقع آقای سردار شهید مقدم بود سردار حاجی زاده كه الآن فرمانده هوایی سپاه هستند، آقای موسوی كه جانشین فرمانده نیروی هوایی سپاه هستند این مجموعه با تعدادی دیگر از دوستان شدند هسته‌ی اولیه‌ای كه بحث موشكی را راه اندازی كنند. آن موقع موشك نداریم بحثی بود كه در آینده بسازیم و این كه بخواهیم بخریم. آن موقع سوری‌ها هم موشك‌های كوتاه برد هم اسكاد داشتند ما موفق شدیم از لیبیایی‌ها یك مجموعه موشكی را در اختیاربگیریم این تیم را آمدند برای آموزش در سوریه كه آموزش ببینند برای این كه به كار گیری كنند این سیستمی كه از لیبی برای ما در اختیار گرفته بود آن موقع آموزش می‌دادند من هم فرمانده بودم در خدمت دوستان بودیم و كمك می‌كردیم كه آموزش‌ها را خوب ببینند و برگردند بیایند ایران.

مجری: سوری‌ها نقطه‌ی آغاز ما همان آموزش سوری‌ها بود.

دهقان: در زمینه آموزش موشك‌ها سوری‌ها انجام دادند.

مجری: می‌خواندم كه رابطه‌ی خوبی با سید حسن نصرالله دارید الآن هم این رابطه محفوظ است.

دهقان: رابطه‌ی ما رفاقتی است این توفیق را دارم هر بار ایشان تشریف بیاورند ایران یا من بروم لبنان حتما مفصل معمولا این طور می‌شود از مغرب می‌رویم نماز صبح را با هم می‌خوانیم می‌آییم ایشان استراحت می‌كنند.

مجری: خاطره‌ خاصی از ویژگی شان ندارید؟ جایی گفته اید یك ویژگی‌های شخصیتی شهید سید عباس موسوی داشت یك ویژگی‌های خاصی هم آسید حسن نصرالله داشت.

دهقان: من این را بگویم وقتی ما رفتیم لبنان و تشكیل حزب الله را می‌خواستیم راه بیندازیم معمولا احزاب و تشكل‌ها اساس نامه و راه بردی می‌نویسند به اضافه‌ی این كه برای خود تشكیلات حزب الله بایستی كاری می‌كردیم آن موقع كسی هم نبود بخواهد این كار‌ها را بكند من اسم همه را نمی‌برم آقای آسید حسن نصرالله یكی از كسانی بود كه مسئولیت این كار را خواهش كردم انجام بدهند ایشان با دو تا از بچه‌های ایرانی و دو تا از بچه‌های لبنانی یك جایی را گرفته بودیم یك غرفه‌ای را كه من گفتم تا صبح هم كه شده بنشینید این‌ها را تحویل من بدهید ما هم عربی خیلی مسلط نبودیم این‌ها عربی می‌نوشتند من باید اصلاح می‌كردم خودش داستانی بود. بالاخره اساس نامه‌ی حزب الله را نوشتیم راه برد‌ها را نوشتیم برای میدان عمل و تشكل حزب الله را هم سازماندهی كردیم كه تقریبا همان است به جز اصلاحاتی كه در بعضی جاها شده بقیه اش فكر می‌كنم تغییری نكرده.

مجری: شما از دانشجویان پیرو خط امام تسخیر كننده لانه جاسوسی بودید در سال 58 چطور چنین تصمیمی گرفتید به تبعاتش فكر كرده بودید؟ فكر می‌كردید امام حمایت بكند؟

دهقان: نه آن موقع من در سپاه بودم در دانشگاه نبودم با دوستانم در ارتباط بودیم روزی كه قرار بود لانه را اشغال بكنند جمعه بود نماز جمعه بودیم داشتیم می‌آمدیم بچه‌ها گفتند ما می‌رویم آن جا وارد شویم گفتم می‌رویم در سپاه هوایتان را داریم من خودم در لانه روز اول برای اشغال نرفتم بعد چون همه‌ی رفقای دانشجوی دانشگاهی بودند. این كه ما برویم بچه‌ها بروند بمانند و چه اتفاقاتی بعدش بیفتد این نگاه نبود ولی بعد كه اتفاق افتاد امام گفتند بزرگ تر از انقلاب اول.

مجری: یعنی شما بعد از تسخیر به دانشجو‌ها اضافه شدید؟

دهقان: نه من از قبل بودم دوستان خود ما بودند. آن روزی كه از دیوار بالا رفتند در را باز كردند من آن روز سپاه بودم از نماز جمعه من به آن سمت رفتند دوستان از آن سمت رفتند دائم بعد سركشی می‌كردیم نماینده می‌بردیم.

مجری: الان بعد از 35 سال كه از آن موقع گذشته فكر می‌كنید اگر انجام نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟

دهقان: تاریخ را ورق زدن به عقب به معنای این كه اگر نمی‌شد چه می‌شد الان شده كاریش نمی‌شود كرد ولی من فكر می‌كنم انقلاب اسلامی باید اثبات می‌كرد كه اولا درهیچ شرایطی سر سازش با نظام سلطه در راسش آمریكا را ندارد و دوم جلوگیری كند از ذهنیت‌های داخلی كه تمایل به آن طرف داشتند و سه طمع آن‌ها را از این‌ها قطع كند طبیعی است در اعتراض به یك چنین فضایی یك چنین اتفاق این چنینی بیفتد بعد كه آن جا اشغال شد یكی از الطاف خفیه الهی نیست این كه معلوم شد سفارت خانه نبود جاسوس خانه بود این كه آمریكایی هر جا حضور دارند دنبال منافع ملی آن ملت نیستند تحت سلطه كشیدن آن ملت به نفع خودشان هستند و از این بگذریم هیمنه‌ی آمریكایی‌ها در ذهن جهانیان شكست چون آمریكایی‌ها هیچ حیثیتی ندارند جز این كه می‌خواهند هویت هر ملتی را بگیرند و منافع را دریافت بكنند ریاست هم بكنند تا زمانی كه آن نظام سیاسی همراهش است.

مجری: چرا بعضی‌هایی كه در آن ماجرای تسخیر بودند به تردید یا پشیمانی افتادند؟

دهقان: فكر می‌كنم اگر امروز با ایشان صحبت كنید دیگر تردید دارند چون دارند می‌گویند درست بود. تردید ندارند به این معنا. من نمی‌دانم با آن‌ها بحث نكردم. ولی فضایی یك مقطعی از زمان در كشور به وجود آمد كه این فضا یك سری عقب گردهایی را در خودش می‌خواست نشان دهد به دلیل مشكلات مسائلی كه در اراده‌ی كشور در اثر محدودیت‌هایی كه به وجود آمده ولی ما به آمریكایی‌ها هیچ وقت نمی‌توانیم با نگاه دوست نگاه كنیم یا یك كشوری كه ما می‌توانیم با او همكاری آن چنانی بكنیم چون ماهیت نظام ما نیست. البته ما هیچ جنگی با آمریكایی‌ها نداریم آن‌ها با ما جنگ دارند اگر جنگ كردند پاسخش را دریافت می‌كنند ولی قاعدتا اگر كسی ماهیت آمریكا را بشناسد گذشته‌ی تاریخی اش را مطالعه كند در این پنجاه سال اخیر آن چه كه به سر این كشور آورده این‌ها را ببیند قاعدتا نمی‌تواند از این كار یا اقدام علیه آمریكا اظهار پشیمانی كند.

مجری: سال 61 در اوج بحران منافقین فرمانده سپاه تهران شدید چه كسی به شما پیشنهاد داد و چه جراتی داشتید؟

دهقان: من خودم ورودم را به سپاه یك جور دیگر شروع كردم به عنوان پاسدار عادی وارد سپاه شدم از نگهبانی انتظامات شروع كردیم بعد رفتیم پذیرش بعد شدیم مسئول بعد شدیم فرمانده این طور نبود از گرد راه من را بگذارند آن جا به طور طبیعی این اتفاق افتاد آن موقع مجموعه‌هایی بودند بررسی می‌كردند افراد را برای صلاحیت‌های فرماندهی یا معاونت‌ها شانس ما خورد بشویم فرمانده این كه ما تلاشی بكنیم و اتفاقی بیفتد نه.

مجری: مسوولیت خطیری هم بود.

دهقان: آن موقع ما جوان بودیم ما هر كاری را قبول می‌كردیم. بحث این بود كه هنوز هم من خودم شخصا این گونه ام هر مسئولیتی به من پیشنهاد شود اگر احساس كنم از عهده اش بر می‌آیم نه نمی‌گویم چون مهم نیست چه باشد كجا باشد.

مجری: مقطع سختی بود هنوز نیروهای نظامی شكل نگرفته بودند امنیت جا نیفتاده بود.

دهقان: به همین دلیل آن‌ها این كار را شروع كردند. آن موقع بچه‌هایی كه در بخش اطلاعاتی كار می‌كردند بچه‌های پای كار سرزنده وفعالی بودند اطلاعات سپاه اطلاعات قوی بود ابتدا آن‌ها مخلفی نبودند علنی بودند بعدا وقتی كه رفتند در فاز نظامی كارهای مخفی را انجام دادند در آن موقع در تربیت معلم در مفتح آقای ابریشمچی جلسه می‌گذاشت سخنرانی می‌كرد بچه‌های طرفدار منافقین می‌آمدند یا در دانشگاه شریف آقای رجوی برنامه می‌گذاشت همه می‌رفتند سمپاد‌ها در خیابان‌ها پیدا بودند مجله مجاهد دست شان بود یا سرتیم هایشان روشن بودند بعد كه در فاز مخفی رفتند كار سخت می‌شد از آن موقعی كه وارد فاز مسلحانه شدند مخفی هم شدند آن طرف هم اساسا من فكر می‌كنم ملت ما باید این را باور كنند چون من خودم با گوشت و پوست این را باور دارم كه یك دستی همواره پشت سر این انقلاب بوده و او بوده كه حمایت كرده نگهداری و حفظ كرده.

مجری:به عنوان كسی كه در عالی ترین مقاطع بعد از انقلاب مسوولیت امنیتی تهران را داشتید فتنه‌های 78 و 88 از اهمیت وافری برخوردار بودند از لحاظ بعد امنیتی چطور دیدید عملكرد همكاران خود را در جمع كردن خود فتنه؟

دهقان: بحث منافقین را كه نباید با این دو ماجرا یكی كرد یا از یك منظر نگاه كرد. آن‌ها اساسا آمده بودند كه براندازی كنند. این‌ها به یك مسیری كشانده شدند. این دو بحث است. یعنی اگر خاطرتان باشد یا برگردید به تاریخ یك زمانی آقای رجوی گفته بود می‌خواهیم برویم خدمت امام و امام به ما وقت نمی‌دهد. امام در سخنرانی علنی شان فرمودند اگر من به اندازه یك ذره سایه‌ی آفتاب احتمال هدایت به این آقایان داشتم، می‌رفتم پیش شان. این فاتحه‌ای بود كه برای منافقین خوانده شد. حالا ماهیت آن‌ها جدا بود، ضد نظام بودند، برانداز بودند، اقدام مسلحانه كرده بودند، بعدا هم معلوم شد و رفتند در دل صدام و آمریكا و الآن هم نوكری شان برای نظام سلطه و غرب برای همه آشكار است. ولی اگر ما یك چیز را بپذیریم كه هر نظام سیاسی فارغ از این كه نوع آن مكتب حاكم بر آن چه باشد حتما دو وظیفه‌ی اساسی و بنیادین دارد. اول استقرار نظم در جامعه و بعد استقرار امنیت برای آحاد مردم.

هركسی درهرمقامی كه این نظم را به هم بزند یا امنیت را مخدوش كند این به حكم قانون محكوم است. هر كسی می‌خواهد باشد اگر قانون محترم شمرده شود و نظم را هم به عنوان یك اصلی كه اگر نباشد، زیست جمعی ممكن نیست بپذیریم. من همیشه یك فكری می‌كنم و می‌گویم اگر انقلاب اسلامی را امام هیچ كاری نكردند جز این كه اصل بحث ولایت فقیه را درنظام سیاسی ما مستقر كردند برای همه چیز كافی است وقتی ما در كشوری هستیم نظامی داریم در راسش یك مجتهدی است كه صاحب شرایط كامل است و این مسئول كلیت این نظام است تخطی كردن یاخروج كردن یا نپسندیدن یا هر اسمی كه رویش بگذاریم این یك جفا در حق نظام و مردم یا اسلام است هر كسی بخواهد باشد مهم نیست و این ثابت شده درگذشته‌ی زمان در این سی و چند سال آن عنصری كه همواره در گردنه‌ها وعقبه‌های جدی انقلاب و خطرات این نظام را عبور داده شخص ولی فقیه بوده و آن تبعیتی كه مردم با رهبری داشتند در این دو مقطع هم این اتفاق افتاد یك عده از این مسیر خارج شدند.

مجری: به لحاظ بعد تئوریك قشنگ اشاره كردید ولی به لحاظ امنیتی می‌گویم بچه‌های سپاه خوب از پس كاربرآمدنددر این دو مقطع؟

دهقان: ما باید بگوییم مردم خوب ازعهده این كار برآمدند چون اگر حضور مردم نباشد چنین مسایلی قابل جمع و جور كردن نیست در این فضایی كه مردم به این كیفیت نسبت به انقلاب حساسیت دارند یقینا هر جریانی كه بخواهد مخالف جریان عمومی مردم باشد یا حذف می‌شود یا نادم می‌شود یا حصر می‌شود.

مجری: شما یكی از فرماندهان بودید در هشت سال دفاع مقدس و نقش ویژه‌ای داشتید چه میزان اختلاف نظر داشتند سیاسیون و فرماندهان جنگ برای پایان جنگ. چرااین اختلاف نظر ایجاد شد آیا وقت‌هایی كه ما قطعنامه را پذیرفتیم از منظر آقای دكتر دهقان بهترین مقطع بود.

دهقان: من فكر می‌كنیم یكی از اشكالاتی كه دارد در جامعه‌ی ما دامن زده می‌شود طرح این سوالات است من باورم بر این است هر مقطعی از زمان كسانی كه مسئول هستند هر تصمیمی می‌گیرند تصمیم است كه با آن شرایط وفق دارد یك چیزی یادمان باشد هیچ نظامی در هیچ شرایطی پرچم سفید بالا نمی‌برد دلیلش آمده سربازی كند دلیلش وجودش برای این است كه از امنیت مردم دفاع كند و جانش را در این راه بدهد و الا چه دلیلی دارد كه یك عمری مردم به او نان و آب بدهند كه یك روز می‌خواهد بجنگد و آن روز هم نجنگد معنی ندارد لذا هیچ نظامی در هیچ شرایط در هر سختی هیچ وقت تن به تسلیم در برابر دشمن نباید بدهد چون شرف سربازی یعنی همین من نظامی هیچ وقت نمی‌گویم نمی‌جنگم اما تصمیم در رابطه با جنگ و ادامه‌ی جنگ تصمیم سیاسی است نظامی نیست یعنی سیاست مداران و مسئولین كشور باید تصمیم بگیرند كه ادامه بدهیم یا ندهیم ولی من باید با همان یك فشنگی هم كه دارم بجنگم فشنگ نداشتم با قنداق تفنگ نشد با سرنیزه نشد با سنگ من به عنوان یك عنصر نظامی باید بجنگم.

مجری: چون بعضی از سیاسیون می‌گویند بعد از درخواستی كه نوشته شد كه مثلا ما این تجهیزات را بخواهیم بعدش می‌گویند ما ایستاده ایم تا آخرین قطره‌ی خون این یك تعارف است.

دهقان: نخیراین طور نیست. من می‌گویم وارد این‌ها نشویم چون فردی می‌شود وكل ماجرا را ببینیم بهتر است. واقع مطلب این است كه در بودجه كشور محدودیت‌هایی داشتیم از بین رفتن زیرساخت‌ها و غیره واقعیت‌هایی هم است كه بود نمی‌شود گفت نگفت ادامه‌ی جنگ هم بعد از آن كه وقتی كه از عملیات بیت المقدس می‌آییم به این طرف همه‌ی دنیا با همه‌ی ظرفیت اش می‌آید طرف صدام ما با همه‌ی دنیا داریم می‌جنگیم فرانسه انگلستان شوروی آن زمان آمریكایی‌ها اسرائیلی‌ها همه داشتند با ما می‌جنگیدند غربی‌ها و شرقی‌ها تامین تسلیحات می‌كردند آمریكا پشتیبانی اطلاعاتی می‌كرده و جنبه‌های سیاسی را پوشش می‌داده ما یك طرف بودیم دو كشور بودند یك مقدار با ما كار می‌كردند سوریه و لیبی كه این‌ها خودشان هفت شان به هشت شان گرو بود در این فضا ما صدامی را در مقابل خودمان داریم كه بیشترین سلاح را دارد پنجاه لشكر مسلح هلیكوپتر هواپیما توپ همه‌ی مرزهای حقوقی را زیر پا می‌گذارد شیمیایی گاز اعصاب و ساردین را به كار می‌گیرد ما هم این طرف داریم می‌جنگیم با آن چه در اختیار خودمان است وقتی جنگ كلاسیك می‌كنید موازنه‌ی قوا مطرح است تو چه داری من چه دارم وقتی ما می‌خواهیم با آن نظام و لشكر آن چنانی بجنگیم حالا می‌خواهیم اراده‌ی خودمان را غالب كنیم و می‌خواهیم تا مرز نبود صدام یا رژیم صدام هم جلو برویم این پشتوانه‌ی تسلیحاتی می‌خواهد ملت آمدند در صحنه سازماندهی می‌شوند اما باید مسلح شوند باید این كار را بكنیم من نظامی می‌گویم این امكانات را می‌خواهم برای این كه با آن نظام مقابل بجنگم اگر من كاستی داشته باشم یا نداشته باشم می‌روم دیوار گوشتی در مقابل گلوله و توپ چه چیزی دست من می‌آید؟ این جا باید تصمیم گرفته شود كه آیا امكان پشتیبانی برای چنین اقدامات و عملیاتی وجود دارد یا نه. من می‌گویم من با هرآن چه كه دارم می‌جنگم اگر می‌خواهم كاملا بجنگم این امكانات را می‌خواهم حالا آن طرف باید تصمیم بگیرد كه قادر است این امكانات را بدهد یا نه. این كه بگوییم فرماندهان نامه نوشتند گفتند این چیزها را بخواهیم كه در اصل تقصیر را گردن سیاسیون بیندازند تا سیاسیون بگویند نمی‌شود این حرف غلطی است چون این تصمیم بود كه ما اگر بخواهیم جنگ را برای بازه‌ی زمانی ادامه بدهیم كه فلان هدف را بگیریم فلان جا را تحت كنترل بگیریم اهداف عملیات روشن بود این كار را بكنیم كه گامی برداریم در جهت سقوط صدام یك چنین امكاناتی را می‌خواهیم در عین حال جنگ كه یك مقطع نداشته یك مرحله این بود ما متجاوز را از كشورمان بیرون كنیم كه تا عملیات بیت المقدس ادامه پیدا می‌كند بعد بحث این بود كه ما بازدارندگی ایجاد كنیم كاری كنیم كه دشمن نخواهد تجاوز مجددی را بكند یا چون نظام سیاسی دنیا كل مجامع حقوقی حاضر به این نبودند كه صدام را تنبیه یا محكوم كنند ما متجاوز را خودمان تنبیه كنیم و بعد این بود كه اهداف عالی جنگی را ادامه دهیم در هر مقطعی شرایط و راهبرد و طراحی خاص خودش را داشته و مسئولین همه بودند این طور نبوده كه بودند ولی دست آخر این كه آیا می‌شود این امكانات را تهیه كرد یا نه بحثی است دیگر نه می‌شود گفت تامین نكردند كه آن اتفاق بیفتد نه می‌شود گفت كه نامه نوشتند تا آن اتفاق بیفتد.

مجری:شما بعضی مواقع می‌گویید هر چیزی در مقطع اش اتفاق افتاده اما نسل جوان باید بدانند. هم زمان با هفته‌ی دفاع مقدس یك موجی اتفاق افتاد تلخ هم بود یك سری‌ها اظهارنظر كردند كه بعضی از فرماندهان جنگ قرار بود بعد از پایان جنگ محاكمه شوند و بعضی‌ها آمدند جلوی محاكمه را گرفتند خیلی خبر رسانی كردند رسانه‌های معاند كه چند تا از آقایان كه در عرصه‌های سیاسی بودند جلوی محاكمه و اعدام برخی از فرماندهان جنگ را گرفتند واقعا این طور بوده؟

دهقان: من از شما می‌شنوم.

مجری: به صراحت هم گفته شد اسم نمی‌برم كدام شخصیت كه فلانی گفته بود اگر من وساطت نمی‌كردم طرف محاكمه شده بود بعد از جنگ.

دهقان: این‌ها دعواهای سیاسی نا به جایی است كه دركشور می‌شود این بیشتر بد اخلاقی است تا این كه بخواهد دفاع باشد یا رعایت حقوق باشد. وقتی ما درنظام جمهوری اسلامی در زمان جنگ كه اگركسی بخواهد فرار كند باید اعدامش كنیم، احدی را اعدام نكردیم چطوری بعد جنگ كسی را اعدام كنیم. كه چی؟

مجری: مثلا گفتند یك سری از فرماندهان وظیفه‌ای را انجام نداند و تصمیم گیری اشتباه داشتند.

دهقان: نه من قبول ندارم من كه امروز در وزارت دفاع نشستم هیچ وقت نمی‌خواهم خیانت كنم یا تصمیم غلطی بگیرم ولی عقل و درك و فهم من با امكاناتی كه در اختیار دارم یك اقتضائاتی دارد من یك تصمیمی می‌گیرم شما از بیرون كه نگاه می‌كنی بگویی این تصمیم غلط است اشكال ندارد معلوم نیست شما اگر این جا می‌نشستی این تصمیم را نگیری ولی بیرون نشستی موقعیت من را شرایط من را درك نمی‌كنی. می‌گویی فلانی معلوم نیست به نا كجا آباد می‌رود ولی من فكر می‌كنم به یك آبادی می‌روم تصمیم من از منظر من درست است از منظر شما قابل تحلیل است حالا این كه ما بگوییم یك كسی در عملیات فلان طراحی فلان كرده عقلش را مجموعه علم و دانشش این بوده.

مجری: بعضی از خانواده‌ها به ما مراجعه می‌كنند اكثر خانواده‌ها شهید دادند. بعضا ممكن است یك آقایی در ارگان نظامی هم باشد با یك بنده خدا مشكل فكری داشته باشد طرح چنین مسائلی روحیه‌ی مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

دهقان: من فكر می‌كنم یكی از برگ‌های زرین تاریخ حیات سیاسی ملت ما دفاع هشت ساله است برای اولین بار در طول تاریخ این ملت جنگی واقع شده هشت سال طول كشیده یك وجب از خاك این ملت جدا نشده به استقلال این كشور آسیب نرسیده نظام توانسته خودش را پایدار نگه دارد ومردم هم هیچ نقطه انفكاكی و یا فاصله‌ای با نظام سیاسی شان پیدا نكنند این خیلی بركت است خیلی افتخار است ما نباید اجازه بدهیم این افتخار و نقطه‌ی اوج تبدیل به یك مناقشه‌ی سیاسی شود كسانی كه این جفا را در حق این ملت و شهدا و جانبازان می‌كنند به اعتقاد من كارشان با كرام الكاتبین باید باشد.

مجری: می‌گویند سپاه از دهه 70 رفت سمت كارهای اقتصادی. خیلی انتقاد در مورد این كارهای اقتصادی سپاه است. از كجا شروع شد چقدر این انتقاد‌ها را وارد می‌دانید.

دهقان: بنیاد تعاون در زمان جنگ تشكیل شد برای این كه به پرسنل سپاه خدمات مسكن و رفاهیات بدهد بر همین مبنا هم شكل گرفت به طور طبیعی آن جا وارد یك حوزه‌های فعالیت اقتصادی شد كه در آمد‌هایی را كسب كند كه پشتیبانی مسكن كند وام بدهد این تا آخرجنگ هم بود هنوز هم هست تغییری نكرده بعد از این كه جنگ تمام شد شما این را به یاد داشته باشید تقریبا تمامی ظرفیت نخبگی انقلابی كشور در سپاه جمع شده بود چون اگر ما این را می‌پذیرفتیم كه مسئله‌ی اول كشور مسئله‌ی جنگ است هر كسی كه با این زاویه نگاه به انقلاب و نظام می‌كرد وسط جنگ بود بسیاری از بچه‌های شهید دانشجو بودند فلان بودند مسئولین عموما این خصلت را داشتند یا بعدا در سطوح مختلف مدیریت كشور نگاه كنید در همین حالا اگر بخواهند آدم جمع كنند برای وزیر و معاون وزیروفلان پر است. این استعداد انسانی آمده بود ظرفیت‌های سازمانی خوبی ایجاد شده بود این كه نمی‌توانست معطل باشد این باید در خدمت سازندگی كشور قرار می‌گرفت از همین منظر مجموعه‌های مهندسی سپاه آمدند وارد برنامه‌های سازندگی شدند دردولت آقای هاشمی همان اوایل دولت آقای هاشمی در این ورود در طول زمان توسعه‌ی سازمان دادند ابزارو تجهیزات و مدیریت و تخصص كسب كردند و به عنوان قوی ترین بخش الآن در خدمت سازندگی كشورهستند هیچ اشكالی ندارد بعضی‌ها می‌گویند این‌ها آمدند رانت گرفتند از رانت استفاده كردند محیط كسب و كار را محدود كردند برای بخش خصوصی نه این طور نیست الان فرض كنید اعلام شد كه چهار هزار شركت بخش خصوصی دارد با سپاه همكاری می‌كند پس بخش خصوصی هم است البته اگر بخش خصوصی ما توان پیدا كند كار می كند اولویت با این است كه بخش خصوصی كار كند ، نیروهای مسلح بخش فعالیت‌های اقتصادی شان با دو منظور انجام می‌شود یكی این كه دولت اعلام نیازمی‌كند و می‌خواهد كه این‌ها وارد شوند و دوم منطق محرومی كه آنجا ظرفیت‌های انسانی یا زیرساخت‌های لازم وجود ندارد كه بخواهند برای مردم كاری بكنند با این دو شاخص نیروهای مسلح فعالیت‌های سازندگی و عمران را انجام می‌شوند.

مجری: آن موقع هم دنبال حواشی هستند پارسال یادم است آقای روحانی در جمع فرماندهان صحبت كردند دعوت كردند سپاه بیاید در طرح‌های بزرگ كمك بكند امسال از یك صحبت ایشان در همین همایش آمدند یك چیزی برداشتند.

دهقان: ما دوباره برمی‌گردیم به همان كه چرا ما مسائل را می‌آییم موضوع دعوای سیاسی می‌كنیم می‌شود این طور هم نگاه نكرد ولی وقتی نگاه می‌كنیم می‌گوییم دعوا هیچ بهانه‌ای نمی‌خواهد شما در خیابان یك تنه بزن برمی‌گردد دعوا می‌كند این كه هزینه‌ای نداشت ما در فضای سیاسی كشور دنبال بهانه می‌گردیم كه دعوا كنیم.

مجری: به عنوان آدمی كه سالیان سال در سپاه بودید رابطه‌ی سپاه و دولت رابطه‌ی خوبی است؟

دهقان: چرا بد باشد؟.

مجری: با دولت‌های قبلی هم مطلوب دیدید؟

دهقان: سپاه همیشه خواسته خودش را در خدمت نظام قرار بدهد به میزانی كه دولت‌ها این ظرفیت را به كار گرفتند .

مجری: بعضی‌ها می‌گویند سپاه كار سیاسی می‌كند از آقای رحیم صفوی از آقای جعفری پرسیدم همه جواب‌های یكسان پرسیدند كه در مقاطع‌ انتخاباتی خیلی حاشیه درست می‌شود كه نظر سپاه فلان است.

دهقان: سپاه یك برداشتی از قانون تاسیس خودش دارد كه خودش را حافظ انقلاب می‌داند و دستاورد هایش از این منظر. سپاه را یك واحد نظامی كسی تلقی نمی‌كند سپاه خودش یك واحد سیاسی نظامی فرهنگی را نوشته اند از این منظر آن جایی كه كلیت نظام مطرح باشد به طور طبیعی حضور پیدا می‌كند من سپاهی با شمای سپاهی نه یك مشرب سیاسی واحد داریم نه یك موضع واحدی نسبت به مسائل داریم ممكن است از بیرون از سازمان كه برویم من بروم فلان جا تبلیغ شما را بكنیم ایشان تبلیغ فلان كس را این اتفاقات می‌افتد ما نباید از یك نهاد انقلابی انتظاری داشته باشیم كه صفر و صدش در یك خط یك كاری بكند نه افراد آزاد هستند می‌روند در مسجد محله فلان صحبت می‌كنند این سپاهی است به عنوان سپاه تلقی می‌شود.

مجری:سال 76 تا 82 شدید قائم مقام آقای شمخانی در وزارت سپاه چطور به شما پیشنهاد شد اصلا آن جا فعال بودید؟

دهقان: نه ما كه یك تیپ بچه‌های اولیه‌ی سپاه كه رفاقت‌هایی از آغاز تاسیس سپاه داریم آقای شمخانی تشریف بردند نیروی دریایی پیشنهاد داشتند من آن جا جانشین شان شوم آمدند این جا گفت چون می‌شناسیم رفیق بودیم دیدگاه هایمان به هم خیلی نزدیك است و به طور طبیعی همكار هستیم من، آقای رضایی، آقای شمخانی رفیق هستیم.

مجری:سال 78 سر قضیه‌ی 18 تیر یك سری از سرداران سپاه نامه‌ای امضا كردند برای آقای خاتمی شما جز امضاكننده‌ها نبودید؟

دهقان: نه.

مجری: سال 84 شما در ستاد كسی نبودید؟ آقای احمدی نژاد؟ آقای لاریجانی؟

دهقان: نه من هیچ وقت جز هیچ گروه سیاسی نبودم.

مجری: در آن انتخابات از منظر شما چه شد كه آقای احمدی نژاد رای آورد.

دهقان: جامعه‌ی ما یك جامعه‌ی زنده است این كه بگوییم كسی آمد آقای احمدی نژاد را رئیس جمهور كرد چیز غلطی است این جامعه‌ی زنده همواره متناسب با نیاز خودش در هر مقطعی به كسی گرایش پیدا می‌كند فرض كنید در همان 76 انتخاب آقای خاتمی پاسخی بود به آن چه كه در دوران آقای هاشمی اتفاق افتاده بود ملت این فضا را می‌خواست عوض كند به آقای خاتمی رای داد چون آقای ناطق را در ادامه‌ی آقای هاشمی می‌دید در دوران اصلاحات ملت حس كرد كه یك سری از جنبه‌های مورد توجه اش مغفول واقع شده به آقای احمدی نژاد رای داد بعد از آقای احمدی نژاد یك سری از جنبه‌ها را در آقای روحانی دید به او رای داد یعنی این پویا و زنده بودن جامعه است حالا بعضا می‌خواهند اغراق كنند كه نظام تصمیم گرفت آقای رنجبران شود رئیس جمهور بعد آقای رنجبران نمی‌شود چون ملت تعیین می‌كند این ملت هم به دلیل همین پویایی و زنده بودن خودش همواره نیاز خودش را در یك كسی متجلی می‌بیند به او اقبال می‌كند .

مجری: چطور شدید معاون آقای احمدی نژاد رفاقتی داشتید؟

دهقان: در زمانی كه من بنیاد بودم با شهرداری كه ایشان بود خیلی مراوده داشتیم برای بحث ایثار گران و ساماندهی بهشت زهرا و گلزارهای شهدای تهران رفت و آمد داشتیم نیمچه رفاقتی هم با هم داشتیم چون مسئول بنیاد را با نظر موافق رهبری بایستی جا به جا كنند به طور طبیعی یكی از جنبه هایش این بود كه هم با ایشان رفاقت داشتیم هم نظر آقا ادامه‌ی كار من بود ما هم ادامه دادیم.

مجری: تفاوت دولت‌های نهم و دهم را چه می‌گویید دولت اول و دولت دوم؟

دهقان: احمدی نژاد دولت نهم یك شخصیت داشت در دهم یك شخصیت داشت.

مجری: سال 88 فردی مثل آقای دكتر دهقان كه خیلی از شرایط مختلف و بحرانی را از اول انقلاب طی كرده آیا حس می‌كرد قرار است یك فتنه‌ای به این سطح و بزرگی اتفاق بیفتد؟

دهقان: این را باید گفت؟

مجری: بله به عنوان یك تحلیل گر؟

دهقان: فضا به گونه‌ای شكل گرفت كه چنین اتفاقی طبیعی بود.

مجری: منتظرش بودید.

دهقان: بله طبیعی بود. ظرف چهار پنج سال تمام رسانه‌های بیگانه آمده اند بحث مهندسی انتخابات را مطرح كردند بحث كاندیدای نظام را مطرح كردند بحث احتمال دست بردن به صندوق‌ها را مطرح كردند این را تبدیل كردند به یك واقعیت ذهنی.

مجری: یك سال دو سال بود.

دهقان: نخیر چهار پنج سال بود این را شما شیب بدهید. این فضا به وجود آمده یك سوال مطرح می‌شود كه حالا كسی كه از صندوق می‌آید بیرون همان كسی است كه به او رای داده اند اگر آن ذهنیت را ما بپذیریم كه درست كردند ابهام ایجاد شده بود شما در زمان انتخابات آقای خاتمی 76.

مجری: گل آقا نوشته بود بنویسید فلان بخوانید فلان.

دهقان: بله در جامعه بی اعتمادی نسبت به نظامات مستقری كه مسئولند القا شده بود مهم نیست القا را چه كسی كرده این ذهنیت بالاخره شكل می‌گیرد حالا می‌شود این شایعه را سوار این ذهنیت كرد بعد می‌تواند تبدیل به یك واقعیت مجازی كرد بعد تبدیل به یك پدیده‌ی اجتماعی وبعد سیاسی . بحث 88 را باید دو مقطع بكنید یكی تا انتخابات و اعلام مواضع حضرت آقا و نماز جمعه یكی بعد از آن.تاآن جا ملت همان طوری كه حضرت آقا گفتند تكلیف شان را انجام دادند هر كس هر كس را انتخاب كرده درست انتخاب كرده همین كه حجت عقلی داشته ماجور است پس تا این جا انتخابات با شكوه انجام شده 85 درصد مردم آمدند رای دادند این كه عزت و قدرت نظام است ولی این كه اختلافی می‌شود خود آقا می‌آیند با روسای ستاد انتخاباتی آقایان جلسه بگذارند یك مهلت بدهند در شورای نگهبان برای اولین بار از یك حكم ولایی استفاده كنند بیایند مجددا بازنگری باز شماری كنند بعد باز هم این فضا دامن زده شود این همان چیزی است كه جفا به نظام است ظلم به نظام است بالاخره همه‌ی مسیر‌ها بازبوده برای این كه افراد اگر شكایتی داشتند اعتراض داشتند بروند مطرح كنند بعد از آن هم كه تمام شد شورای نگهبان اتمام حجت كرد ولو با فرض محال من دو رای بیشتر از شما آوردم ولی گفتند كمتر شده این فرض محال است آقا گفتند شورای نگهبان مسئول تایید صحت انتخابات است تایید شد تمام شد رفت باید رفت در فاز بعدی موارد انتخاباتی را باید شروع كرد و رفت در فضایی كه برای دور بعدی آماده شد كجای دنیا این طور است كه اگر حضرت آقا می‌فرماید كف خیابان كه تعیین نمی‌كند صندوق تعیین می‌كند گردن می‌گذاشتیم به خصوص بعد از این كه فصل الخطاب مسائل رهبری هستند هر چه ایشان گفتند تمام.

مجری: سال 91نامه‌ای را امضا كردید به رهبری در خصوص وضع موجود به همراه یك سری از وزرا كه سمتی نداشتند این نامه نگاری برای چه اتفاق افتاد ؟.

دهقان: نه تقریبا تمام بچه‌هایی كه در دولت نهم بودیم در این جمع بودیم در دهم تقریبا كسی به جمع ما بعدا كه آزاد شدند پیوستند آن جا هم ضابطه‌ای كه جمع شدیم این بود كه كسانی بیایند كه اساسا نگرش منفی یا واگرایی با دولت ندارند یعنی اصل نظام برای ما موضوعیت دارد دوم این كه مسائل را می‌توانند تجزیه تحلیل درست بكنند و این اعتبار را هم برای خودشان قائل اند نه اعتبار من شخصی یعنی اعتمادی كه نظام می‌تواند به آن‌ها بكند كه اگر حرفی را بزنند می‌تواند مورد نگاه كردن قرار بگیرد آن موقع ما همه‌ی اتفاقاتی كه افتاد نامه نوشتیم پیش بینی كردیم كه این اتفاقات می‌افتد همه بعدی بود قرار نبود این نامه منتشر شود نه اعلام شود نه كسی بگوید نه مصاحبه شود معلوم نشد چطور شد.

مجری: آقا جوابی دادند؟

دهقان: نیازی نبود ما جوابی بگیریم دنبال جواب نبودیم دنبال این بودیم كه ما مسائل را این گونه می‌بینیم والسلام.

مجری: چطور وزارت دفاع به شما پیشنهاد شد؟

دهقان: وقتی نتیجه‌ی انتخابات معلوم شد همان روز یا فردایش رفتم تبریك گفتم و خداحافظ شما دیگر سمت و سوی ستاد هم به آن معنا نبودم دوستان آن جا بودند مباحثی مطرح می‌شد یك روز ایشان صدا كردند كه هم را ببینیم خدمت شان رسیدیم تحلیل اوضاع شد نتایج انتخابات شد چه اتفاقاتی می‌افتد همان بحث‌هایی كه همیشه داشتیم انجام شد و بعد بحث بنیاد شهید مطرح شد كه گفتم شما اگر پیشنهادی دارید بروید و افرادی هم مطرح شدند گذشت مجددا به من گفتند شما خودت بیا و برنامه بده تا این كه اتفاق بیفتد یك مقدار طول كشید و برنامه دادیم.

مجری: چند جا گفتید كه توان موشكی ما با هیچ كس قابل مذاكره نیست و اطلاعات دانشمندان موشكی را هم به هیچ احدی نمی‌دهیم آیا این حرف همیشگی است یا ممكن است بر طبق سیاست‌ها تغییر بكند.

دهقان: اطلاعات موشكی مان را به هیچ كس نمی‌دهیم.

مجری: اطلاعات دانشمندان؟

دهقان: بحث دفاع مختص هر كشور و نظام سیاسی است كه با توجه با تهدیداتی كه تصور می‌كند ممكن است برایش اتفاق بیفتد خودش را تجهیز می‌كند آن چه كه امروز ما در اختیار داریم در اصل توان و قابلیت بازدارندگی است كه در كشور ایجاد شده برای پیشگیری از وقوع جنگ ما دنبال تهاجم وتجاوزبه هیچ كشوری نیستیم اما این آمادگی و قابلیت را داریم كه با هر متجاوزی برخورد قاطع تعیین كننده و پشیمان كننده بكنیم این بحثی است كه ما در مورد توان دفاعی مان داریم از جمله موشكی این كه می‌گوییم قابل مذاكره نیست چون در بحث هسته‌ای بعضی از كشورها علاقه مند هستند كه موضوع موشكی را هم در این وادی وارد كنند آن‌ها از این منظر مطرح كنند كه ممكن است ما موشك‌هایی داشته باشیم كه قابل حمل كلاهك هسته‌ای باشد با همان اتهام هسته‌ای بودن ما كه بحث كنند اساسا ما در فاز نظامی نبودیم نیستیم و به طور طبیعی موشك‌های ما هیچ كدام در این زمینه نه طراحی شدند نه قرار است كاری بكنیم لذا ورود به این بحث را به هیچ كس اجازه نمی‌دهیم دلیلش بحث دفاع ما است و تامین امنیت خود ما است لذا این بحث در آن رابطه مطرح شده بحث اطلاعات در رابطه با افرادی كه آن‌ها می‌گویند فرض كنید جناب عالی در بخش هسته‌ای كار كردید و من در بخش طراحی فلان كار كردم به آن‌ها چه ربطی دارد؟ این كه ما اطلاعات افراد را به كسی و به دشمن ما بدهیم معنی ندارد هیچ كشوری این كار را نمی‌كند این با اصل استقلال و حاكمیت ملی در تعارض است ما بیاییم بگوییم یكی بگوید آقای رنجبران را تحویل ما بدهید چون در مصاحبه‌ی فلان فلان كار را كرده .

مجری: این اس 300 روس‌ها بالاخره می‌دهند یا نه؟

دهقان: ما یك قراردادی با روس‌ها داشتیم كه اس 300 را از ایشان خریداری كردیم قرارداد قرار بود اجرا شود یك زمانی رئیس جمهور روسیه آمده این قرار داد را لغو كرده است.

مجری: به بهانه‌ی تحریم؟

دهقان: به هر دلیلی هیچ ربطی به تحریم وجود نداشته تحریم‌ها به ما سبق نبوده یعنی قراردادی اگر با كشوری داشتید تا پایان آن قرار داد را باید كشور طرف متعهد دنبال می‌كرد و هر جا ما داشتیم تقریبا این اتفاق آمده این‌ها با فشار اسرائیل و آمریكایی قرارداد را لغو كردند این حق ملت ما است حقوق ما است قراردادی داشتیم تعهد متقابلی بوده ما به تعهد مان عمل كردیم ما آموزش دادیم نیروهایمان را سیستم ایجاد كردیم سازمان برای به كار گیری این سیستم سلاح ایجاد كردیم این را ما شایسته نمی‌دانیم یك دولت مقتدری كه یك روزی ابر قدرت بوده بیاید برای امتیاز گرفتن یا امتیاز دادن به یك كشور دیگری بیاید قراردادش را نسبت به ما نادیده بگیرد یا لغو كند ما كماكان مدعی این قرار داد هستیم با روس‌ها هم بحث كردیم پیشنهاداتی هم متقابلا آن‌ها داده اند ولی كماكان ما بر همان موضع قبلی مان هستیم.

مجری: آقا فرمودند كه سیاسیون را ببرید دستاوردهای نظامی را از نزدیك ببینند آقای دكتر ظریف هم رفتند دیدند.

دهقان: بله همه‌ی سفرا را بردیم.

مجری: بقیه‌ی سیاسیون را بردید در این مدت؟

دهقان: كسانی كه مرتبط اند یعنی لازم است اطلاعات داشته باشند را بله ولی این كه ما هر سیاسی را ببریم كه موضوعیت ندارد.

مجری: اثر خاصی هم داشته دیدهایشان متفاوت تر شده.

دهقان: یكی از مشكلات ما این است كه از بس مسئولین گرفتار مسائل می‌شوند یك مقدار كمتر به این مسائل این چنینی برسند ما وظیفه داریم این فضا را فراهم كنیم حداقلش این است وقتی نمایندگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران آوردند آن دستاورد‌ها را دیدند تصور نمی‌كردند ما در این سطح از رشد تكنولوژیك باشیم یا این ابزارهای نظامی را توانسته باشیم بسازیم همین رهبران سیاسی یا وزرای دفاع می‌آیند نمایشگاه را می‌بینند واقعا تعجب می‌كنند كه این ظرفیت و توان وجود دارد پس اثرات خودش را هم می‌گذارد به طور طبیعی.

مجری: موضوعی كه حضرت آقا برای تسلیح كرانه‌ی باختری تاكید كردند آیا بچه‌های سپاه و وزارت دفاع برنامه ریزی كردند؟

دهقان: این كه حضرت آقا فرمودند كرانه‌ی باختری مسلح شود مثل غزه این یك اصل است این كه همگان كمك بكنند به این موضوع این هم یك موضوع است این كه سابقه‌ی گذشته‌ی ما در ارتباط با این كمك می‌كند كه ما بیشترین كمك را بكنیم این هم یك اصل است.

مجری: قبول دارید دولت یازدهم سن اش بالاست؟

دهقان: تجربه اش بالاست.

مجری: می‌شود جوان تر هم بشود.

دهقان:كمتر همكاری را می‌دانم از خود آقای روحانی تا بقیه كه در شبانه روز كمتر از چهارده ساعت كار بكنند من خودم معمولا پنج می‌آیم هشت نه شب و ده شب می‌روم بیشتر از هفده هجده ساعت نمی‌شود كار كرد بقیه هم همین طور هستند مهم این است كه ما امروز قادر باشیم در شرایط پیچیده‌ای كه داریم انسان‌های مجربی كه در شرایط بحران در گذشته‌ی زمان كار كردند و می‌توانند این مسایل بغرنج را خوب تجزیه تحلیل بكنند در موضع تصمیم گیری بالا قرار بدهیم ولی به معنی این نیست كه در رده‌های پایین هم همین نگاه را داشته باشیم مهم این است كه آدم‌هایی كه صاحب تجربه هستند صاحب دانش هستند از عهده‌ی تجزیه تحلیل مسایل برمی‌آیند بتوانند در راس قرار بگیرند اما آن‌هایی كه می‌خواهند عمل بكنند جوان باشند.

سیام(1)**9189**1590