«سرطان» برای بسیاری از مردم واژه یی ترسناك است؛ درست مثل حس ترس از تاریكی، وقتی وارد محل ناشناخته یی می شوی. اما همین كه با آن محل آشنا باشی، واهمه ی حضور در آن به هنگام تاریكی از بین می رود. سرطان هم اینگونه است. در مواجهه ی اول، با شنیدن نام این بیماری، ترسی وجود انسان را فرامی گیرد؛ ترس از مرگ و نابودی. اما همین كه بدانی پیشرفت های علم پزشكی در این زمینه تا چه حد به كنترل و درمان این بیماری كمك كرده است یا تشخیص بیماری در مراحل اولیه، بسیار زیاد به بهبود این بیماری كمك خواهد كرد یا نقش امیدواری در بهبود سرطان و طول عمر بیماران چقدر است، نگرانی ها در خصوص درمان ناپذیر بودن سرطان كاهش خواهد یافت.
نحوه ی مواجهه با این بیماری از سوی فرد، خانواده و جامعه نیز عامل مهم دیگری از نگاه پزشكان مشاور است كه در درمان یا كنترل این بیماری موثر واقع می شود اما به رغم پیشرفت های علمی كشور در تشخیص و درمان سرطان، بخش مربوط به نگرش و نحوه ی مواجهه با این بیماری در جامعه از توجه بركنار مانده است.
همچنین به گفته ی پزشكان و محققان، تشخیص سرطان در مراحل اولیه نیز از دیگر دلایل درمان پذیری انواع سرطان است.
در نتیجه با علم به این موضوع ها و تنها با آگاهی از نشانه های سرطان و چگونگی برخورد با این بیماری، می توان تا حد زیادی از ترس و واهمه نسبت به آن كاست.از سوی دیگر نقش امیدواری در درمان بیماری سرطان، از علل دیگر رهایی و بهبودی از چنگال سرطان است.
گروه پژوهش های خبری ایرنا، به منظور آگاهی بیشتر در باره ی نقش امیدواری و نیز روانشناسی برخورد با سرطان، به گفت و گو با برخی پزشكان مشاور و فعال در زمینه ی درمان های مشاوره یی سرطان و همچنین بیماران بهبودیافته نشسته است.
*** نقش امیدواری در بهبودی سرطان
بررسی نقش امیدواری در بیماران سرطانی، نشان از نتایج مثبت این احساس در زندگی بیماران مبتلا به سرطان دارد.
«مریم رسولی» دانشیار دانشكده ی پرستاری شهید بهشتی و همكار مركز تحقیقات سرطان در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا تاكید كرد كه به جای واژه ی «روحیه» باید از واژه ی «امیدواری» استفاده كرد زیرا روحیه معنا و مبنای علمی ندارد.
به گفته ی این محقق سرطان، مطالعات متعددی وجود دارد كه نشان می دهد امیدواری باعث ارتقای سلامت معنوی و روانی بیماران مبتلا به سرطان می شود.
در همین زمینه «بیژن نوذری» پزشك كل نگر و مشاور درمان های حمایتی در توضیح نقش امید در بهبودی سرطان به پژوهشگر ایرنا گفت: امید یعنی انتظار خیر داشتن؛ این به معنای دست روی دست گذاشتن نیست تا از منبعی كه نمی دانیم كجاست، چیزی برای ما برسد. منظور از انتظار در این جا، انتظار فعال است. امید واهی یا بیهوده این است كه «موضوع حل می شه» اما امید واقعی این است كه «می توانم موضوع را حل كنم». امید واقعی ما را از بند آمارها و ارقام نجات می دهد.
نوذری تاكید كرد كه نگرش ما به یك بیمار سرطانی باید نگرش به انسانی باشد كه درماندگی در وجودش نیست بلكه آنها فقط احساس درماندگی می كنند.
وی با بیان اینكه هدف از تغییر نگرش و افزایش امید در بیماران سرطانی، تظاهر و فریبكاری نیست، افزود: سرطان هویت نیست. درماندگی و ناامیدی شرایطی هستند كه با كمك به خود، به خوبی می توان از آن ها بیرون آمد. انتظار خیر از منبع خیر داشته باشیم. منبع ما مطلق نیست. باور نادرست این است كه گمان می كنیم منبع خیر ما پزشكان و داروها هستند، بلكه این ها همگی ابزار خیر هستند. منبع خیر نیستند. چگونگی نگرش به سرطان است كه این بیماری را به سمت بهبودی یا بهبودی نیافتن می برد.
«مریم. الف» زمانی كه از 54 عمل جراحی سخت در طول دو سال گذشته سخن می گوید، اشك در چشمانش جمع می شود اما می گوید كه به دستان خدا اعتقاد داشته و مطمئن بوده كه می تواند سرطان را از پای درآورد.
وی كه با تكیه بر ایمان و اعتقاد راسخ به مشیت خداوند توانسته بود با گذراندن سخت ترین مراحل درمانی، بر سرطان پیروز شود، تكرار واژه ی «امید» را در جملات خود ضروری دانست و گفت: امید و اعتماد به آینده، بر عشق و ایمان درونی ما می افزاید و انگیزه ی ما را برای انجام امور درخشان قوی می سازد. زمانی وجود انسان سرشار از شادمانی می شود كه نیروی خلاقه ی خود را به كار گیرد و فكری را به مرحله ی عمل درآورد.
«آ. محمدزاده» هم كه توانسته سرطان را با كمك تقویت امیدواری در خود پشت سرگذارد، می گوید: امید را در پسر كوچكم می دیدم و حس مراقبت از وی، نیرویی مضاعف در من ایجاد می كرد كه باید بمانم و با این بیماری بجنگم.
این خانم 38 ساله، با لبخند از روزهایی سخن می گوید كه موهای سرش را تراشیده بود و در نظر پسرش بسیار زیباتر جلوه می كرده و اعضای خانواده با این تفكر كه حتی بدون مو خوشگل تر به نظر می رسیده، از این حركت استقبال می كردند. به همین دلیل وی هنوز هم موهای خود را به رغم بهبودی و رویش كامل كوتاه نگه داشته است.
*** باورهای غلط و لزوم تغییر نگرش به بیماری سرطان
تغییر نگرش در خصوص سرطان و آگاهی از چگونگی برخورد با یك بیمار مبتلا به سرطان، یكی از مهمترین اصول مقابله با این بیماری است. به گفته ی مریم رسولی، پنهان نگاه داشتن نوع بیماری از بیمار بدترین رفتار نادرست در برخورد با سرطان است؛ چرا كه اطلاع از نوع بیماری حق بیمار است تا اگر قرار باشد اتفاقی بیافتد، بیمار كارهای ناتمام خود را انجام دهد و برای باقی مانده ی عمر خود تصمیم بگیرد.
این محقق سرطان می گوید، در این زمینه حتی تحقیقاتی وجود دارد كه نشان می دهد بیمارانی كه از تشخیص بیماری خود مطلع هستند امیدواری بیشتری حتی تا مراحل انتهایی بیماری نسبت به بیماری كه از بیماری خود بی اطلاع است، دارند. متاسفانه زمانی كه بیمار متوجه می شود كه دچار بیماری سرطان شده است، ترجیح می دهد نام دیگری بر روی بیماری خود بگذارد، زیرا سرطان در كشور ما نوعی برچسب محسوب می شود. زمانی كه فرد می گوید من بیماری سرطان دارم، اطرافیان گمان می كنند كه این فرد چه گناه كبیره یی مرتكب شده كه این طور مجازات می شود و در نتیجه انسان ها ترجیح می دهند در خصوص بیماری خود با دیگران صحبت نكنند و همین امر سبب می شود تا رفته رفته بیمار منزوی شده و به دنبال این انزوا، امیدواری و حمایت اجتماعی خود را از دست بدهد. در حالی كه نوع نگرش به بیماری سرطان باید در كشور ما تغییر كند و این بیماری همانند بیماری سرماخوردگی تلقی شود.
رسولی در این میان نقش رسانه های جمعی را در تغییر این نگرش بسیار پررنگ دانست و گفت: حتی اگر در برخی مواقع، اصول درمانی برای برخی بیماران وجود نداشته باشد، به وی گفته نمی شود تا امیدش را از دست ندهد اما از سوی دیگر بر اساس یك سری شاخص ها تلاش می شود تا بیمار باقی مانده ی عمر خود را از لحاظ پزشكی در بالاترین سطح كیفی زندگی به سربرد و برای وی تا آخرین لحظه از امید سخن می گوییم زیرا همیشه احتمال معجزه وجود دارد.
نقش اطرافیان و وابستگان بیمار نیز یكی دیگر از مولفه های تاثیرگذار در میزان افزایش امیدواری در روحیه ی بیماران مبتلا به سرطان است. رسولی در این خصوص معتقد است: از ابتدای تشخیص بیماری باید تیم پزشكی موضوع بیماری را با مشاركت اعضای خانواده با بیمار در میان بگذارد. پس از اطلاع بیمار از بیماری خود ممكن است، فرد پرخاشگر یا منزوی شود؛ در این مرحله است كه نیاز به مراقبت های حمایتِ تسكینی بیش از پیش آشكار می شود و علاوه بر بیمار، افراد خانواده نیز باید از این حمایت ها برخوردار شوند؛ چرا كه در برخی موارد مشكلات خانواده ها از بیماری فرد بیشتر است.
بیژن نوذری نیز به عنوان مشاور درمان های حمایتی بر روی نقش خانواده و اطرافیان در میزان امیدواری بیمار تاكید فراوان دارد. وی كه یكی از مدرسان كلاس های مشاوره یی موسسه ی خیریه ی «سپاس» است، با تاكید بر حضور حتمی اعضای خانواده ی فرد بیمار در كلاس های مشاوره یی گفت: آموزش دیدن حامی فرد بیمار یا یكی از اعضای خانواده ی وی، همانند حمایت كننده یی در مسیر بهبودی آن بیمار یا بیمار بهبودیافته می شود. آن ها در زمان های ناامیدی، منادی تغییر و پیشرفت می شوند.
به گفته ی این پزشك، بیماری، جامعه و خانواده سه منبع استرس در بیماری سرطان است. نوذری گفت: بارها اتفاق افتاده است كه فرد بیمار در كلاس های مشاوره حاضر شده و امید در وی پرورش یافته است اما به محض حضور در منزل به دلیل رفتارهای نادرست و اشتباه اعضای خانواده، تمام آموزه ها از بین رفته و به دلیل ناامیدی و نگرانی های اشتباه اعضای خانواده، حال بیمار تغییر یافته است.
*** خلا مشاوره های درمانی در درمان سرطان
در زمان حاضر تنها موسسات «سپاس» و «محك» به عنوان دو مركز شناخته شده و البته خیریه، در حال ارایه ی خدمات درمانی و مشاوره یی رایگان به بیماران مبتلا به سرطان در كشور هستند و این در حالی است كه بسیاری از بیماران شهرستانی از دسترسی به این خدمات محروم مانده و نیازمند خدمات مشاوره یی در جهت افزایش امیدواری خود و نیز آگاهی از مسایل مربوط به بیماری سرطان هستند.
نبود مراكز مشاوره یی و اطلاع رسانی یكی از مهم ترین انتقاد بیماران سرطانی و بهبودیافتگان در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا بود. بسیاری از آن ها پس از اطلاع از بیماری شان دچار نوعی واماندگی و خلا اطلاعاتی درباره ی بیماری خود و همچنین شناخت احساسات خود شده اند كه به طور حتم، وجود یك روانشناس و مشاور در تمامی مراحل بیماری و درك بهتر شرایط، كمك بسزایی به این بیماران خواهد كرد.
در همین زمینه مریم رسولی با انتقاد از نبود برنامه های مدون در جهت مشاوره های مراقبتی برای بیماران مبتلا به سرطان گفت: سیستم سازمان یافته یی برای مراقبت از بیماران وجود ندارد. وضعیت موجود اینگونه است كه بیمار با مراجعه ی اولیه و سپس تشخیص بیماری، مراحل درمانی خود را طی می كند و به منزل خود بازمی گردد؛ پس از آن نیز اگر علایمی از بیماری را مشاهده كرد، همان چرخه ی درمان را در پیش می گیرد. این در حالی است كه در هیچ یك از مراحل، مشاوره و روانشناسی در كنار بیمار حضور ندارد.
به گفته ی وی، مركز تحقیقات سرطان و دانشكده پرستاری با مشاركت یكدیگر در حال راه اندازی كلینیكی به نام كلینیك «مراقبتِ حمایتِ تسكینی» با هدف ارایه ی خدمات مشاوره یی برای بیماران است.
راه اندازی این كلینیك كه متشكل از كادر پرستاران، مددكاران اجتماعی، روانشناسان و روانپزشكان است، تا حدی صورت پذیرفته است. به گفته ی این محقق سرطان، در این كلینیك تنها مراقبت های جسمی ارایه نمی شود و خدماتی مانند مشاوره های تغذیه یی، معنویت درمانی، كاردرمانی، ارتقای امیدواری بیماران و سلامت معنوی آن ها نیز ارایه می شود. بسته به نیاز هر بیمار هر یك از خدمات از سوی متخصص مربوط ارایه می شود و سپس بیمار به منزل بازمی گردد.
بر اساس اظهارات رسولی برخی مراكز خیریه مانند انجمن خیریه سپاس با هدف ارتقای كیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان در زمان حاضر برگزاركننده ی كلاس های مشاوره ی روانی به صورت دایم هستند تا امیدواری را در بیماران سرطان افزایش دهند و با توجه به اینكه تعداد بیماران مبتلا به سرطان تا سال 2020 میلادی دو برابر خواهد شد، نیاز است تا انجمن ها و سازمان های مردم نهاد در این زمینه، توسعه یابد كه در این میان رسانه ها و همچنین خبرگزاری ها نقش بسزایی در این امر دارند.
در زمان حاضر مركز تحقیقات سرطان در زمینه ی ارایه ی گام هایی در راستای خدمات مشاوره یی و حمایت های تسكینی برداشته است. بیماران بستری شده در بخش «آنكولوژی» برخی از بیمارستان ها زیرِ پوشش این خدمات مشاوره یی قرار خواهند گرفت و و در نهایت نیز یك الگوی كشوری برای استفاده ی تمامی بیماران مبتلا به سرطان ارایه خواهد شد.
قرار گرفتن این خدمات زیرِ چتر حمایتی بیمه ها نیز از دیگر گام های بعدی این طرح خواهد بود كه از سوی مسوولان مركز تحقیقات سرطان در حال پیگیری است.
*** آگاهی، یكی از اصول بهبودی
نبود مراكز درمانی مشاوره و جای خالی روانشناس در روند درمانی بیماران به منظور اطلاع رسانی و توضیح مراحل و عوارض ناشی از درمان برای فرد بیمار سبب شده تا بسیاری از بیماران بهبود یافته نقش مشاور را بر عهده گیرند. در این میان بسیاری از بهبودیافتگان سرطان با ایجاد وبلاگ هایی، تجربیات خود از درمان و شكست سرطان را در اختیار بیماران سرطانی كه تشنه ی اطلاعات هستند، قرار می دهند.
وبلاگ «روزهای قشنگ بدون آدنوما كارسینوما» (آدنوما كارسینوما: نوعی غده ی سرطانی) یكی از وبلاگ هایی است كه نویسنده ی آن در سال 91 دچار سرطان «ركتوم» (روده بزرگ) شده است و اینك پس از گذران مراحل درمانی به كمك عوامل مختلفی همچون آگاهی، حمایت خانواده و در نهایت امیدواری به بهبود، سرطان را از پای درآورده است.
وی كه تنها به اعلام نام وبلاگش بسنده كرد، در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا، گفت: زمانی كه متوجه بیماری خود شدم، امیدی به بهبود نداشتم. متاسفانه نظام پزشكی ما به گونه یی است كه این احساس در ابتدای این بیماری به سراغ فرد مبتلا می آید. كسی به عنوان مشاور و پرستار در كنار من نبود كه اطلاعاتی در اختیار من بگذارد در حالی كه در خارج از كشور یك روانشناس مشاور و پرستار در كنار افراد مبتلا به سرطان حضور می یابند.
این بهبودیافته ی سرطان با اشاره به اینكه اطلاعات و دانسته های خود را با تحقیقات شخصی خود به دست آورده است، افزود: همه ی اطلاعات در خصوص عوارض بیماری، درمان و قرص هایی را كه مصرف می كردم از طریق ترجمه ی مقاله ها به دست می آوردم. هیچ امیدی نداشتم زیرا هرچه بیشتر پیش می رفتم اوضاع بدتر می شد. یكی از مهمترین دلایل خلق این وبلاگ این بود كه افرادی را می دیدم كه لازم بود، دانسته ها و تجربیات من را بدانند. به همین دلیل فكر كردم این وبلاگ می تواند كمكی برای افراد مبتلا به سرطان مبتلا باشد.
وی كه ساكن یكی از شهرهای شمالی كشور است، با گلایه از بی نتیجه ماندن تلاش هایش برای یافتن مشاور در این زمینه افزود: من تا به این لحظه نتوانستم مشاوری در این خصوص پیدا كنم و به غیر از پزشك معالجم، هیچ پرستار و مشاوری همراه من نبود تا عوارض خوردن یك قرص یا رادیوتراپی را به من بگوید.
تشخیص بیماری در مراحل اولیه و پیگیری یك نشانه ی كوچك از سرطان روده ی بزرگ نیز یكی دیگر از علل افزایش امید و بهبودی نویسنده ی این وبلاگ بوده است.
این بهبودیافته ی سرطان، حس بهبودی خود را در یكی از پست های خود اینگونه به تصویر می كشد: وقتی درمانت تمام می شود تا یك مدت گیج و منگی، هاج و واج می مانی كه این دیگر چه اتفاقی بود در زندگیت، می خواهی چشمت را بر تمام اتفاقات پیش آمده ببندی اما تن رنجورت گواهی است بر تمام سختی های بیماریت. قابلیت های جسمی ات یا نصف شده یا برای همیشه از بین رفته، ترس از آینده و برگشت بیماری روح و جانت را می لرزاند، فاصله آزمایشاتت بعد از چند بار چكاب اولیه زیاد می شود اما این كار چیزی از ترست نمی كاهد، آثاری كه از عوارض درمانت بجا مانده سالها و شاید برای همیشه در تو خواهند ماند، اما چاره ای نیست باید جلو بروی، ادامه دهی؛ زندگی كنی؛ اما اینبار می دانی چطور زندگی كنی، چطور نفس بكشی، كارهای باقیمانده ات را سر و سامان دهی، ساعت شنی زندگی را، یكبار دیگر برایت زیر و رو كرده اند، شوخی نیست، پس كم نیاور، حركت كن، ریسك كن، هر آنچه را كه تا بحال امتحان نكرده بودی آزمایش كن، شاید قسمت این بوده، حكمتش را خودم هم نمی دانم، شاید قرار بود تنها دلیلی باشیم برای تمام آنهایی كه در هنگام مواجه شدن با این بیماری امیدشان را از دست می دهند و در لابه لای مطالب اینترنت دنبال روزنه ای از نور می گردند.
«محمد خاكساری نژاد» خالق كتاب «سرطان زنگ بیداری من» می نویسد: ... اگر شما یا یكی از عزیزانتان با این مشكل روبهرو هستید، به جای غصه خوردن كمی مثبتتر به زندگی و آنچه پیش میآید نگاه كنید؛ خیلی از بیماران مبتلا به سرطان نجات پیدا كردهاند و حالا روزهای خوبی را میگذرانند؛ خیلی از مربیان، ورزشكاران، هنرمندان، بازرگانان و.... . باور كنید كمك كردن به دیگر بیماران سرطانی و صحبت كردن درباره تجربههای مختلف دوران بیماری، هدیه یی ارزشمند برای آنهاست. این كار كه شاید از نظر شما ساده و حتی بیاهمیت باشد، برای فرد بیمار ارزشی وصف نشدنی دارد. با این كار در تشخیص بموقع، درمان مناسب و حتی كمكهای پس از درمان به آنها كمك میكنید؛ كمكی كه شاید فردی را به زندگی امیدوار كند و او را به زندگی برگرداند.
بدیهی است كه برای فرد مبتلا به سرطان، شنیدن عوارض درمان و رنج های مراحل شیمی درمانی از زبان فردی كه لحظه ی به لحظه ی آن را تجربه كرده است، قابل پذیرش تر از شنیدن مراحل درمان از زبان پزشك و یا فردی سالم است. در حقیقت فردی كه این تجربیات را دریافت میكند، از اینكه با كسی مانند خودش هم صحبت شده است احساس خوبی خواهد داشت. او از اینكه میبیند شخص دیگری هم سختیهای او را كشیده است و احساساتی مانند او دارد، حس غم و تنهاییاش كمتر میشود.
گفته های پزشكان و فعالان روان درمانی در روند درمان بیماری سرطان نشان می دهد مولفه ی همراهی، مراقبت و برخورد سالم یكی از خلاهای اساسی در جریان درمان سرطان در فرهنگ جامعه است.
بیمار مبتلا به سرطان از نگاه های آلوده به ترحم بیزار است؛ از امید دروغین از زبان انسان های سالم و درد شیمی درمانی نكشیده متنفر است. بیمار سرطانی تشنه ی امید است نه جمله ی «خدابیامرز همسایه ی ما هم....»؛ بیمار سرطانی نیازمند قدرت روحی و جسمی است تا غول سرطان را از پای بیاندازد. در این میان چه بسیارند بیماران بهبودیافته یی كه سخت ترین مراحل درمان را با امید و توكل به قدرت خدا و باور معجزه پشت سر گذاشته اند.
*از: فرشته ذبیحیان(گروه پژوهش های خبری)
پژوهشم**9283**2054
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۵
تهران-ایرنا-تصور بیشتر مردم از بیمار سرطانی، ظاهری لاغر با موی تراشیده، ناامید و در انتظار مرگ است؛ اما در واقع اینگونه نیست. پیشرفت های علم پزشكی افزون بر كنترل و درمان سرطان، باعث افزایش امید به زندگی در بیماران سرطانی شده و خط بطلانی بر نگرش ترحم آمیز نسبت به این بیماران كشیده است.