یوهان ولفگانگ گوته، اندیشمند آلمانی، مترجمان را یكی از كنشگرهای اصلی جهان ادبیات می‌داند و نه فقط به عنوان میانجی بلكه همچون آفریننده‌ ارزش ادبی از آنها یاد می‌كند. درك و آشنایی با جهانی دیگر در حوزه معرفتی تنها یا به تعبیری، بیشتر از راه ترجمه ممكن است.

با نگاهی اجمالی می‌توان تأثیر ترجمه را بر ساحت معرفتی فرهنگ دید و اذهان را از چارچوب فرهنگی خود به سویه‌هایی از معرفت دیگر كشاند. واضح است ترجمه نه تنها می‌تواند بانی ورود فكری جدید باشد، بلكه بر سبك و سیاق نوشتاری نیز تأثیر می‌گذارد و موجب پدید آمدن اشكال و فرم‌های گوناگون در نوشتار نیز می‌شود. آشنایی ما چه از گذشته و چه از «دیگری» در عصر حاضر منوط به متون ترجمه شده است.

ادبیات كُردی و فارسی از دیرباز به موجب هم مرزی‌های جغرافیایی و نیز هم ریشگی زبان شناختی، بده بستان‌های فراوانی داشته‌اند و بالطبع تأثیری متقابل در زمینه‌های متنوع ادبی روی هم گذاشته‌اند. اما شاید واضح‌ترین نوع این همیاری و همدلی در ترجمه و دقیق‌تر در بین مترجمان كُرد پدیدار می‌شود. در واقع خدمات متقابل این دو نوع ادبیات در بین اشخاص مترجم بیشتر مشهود است تا تكنیك یا محتوای خاصی از آن.

گواه این ادعا را می‌توان در كتاب‌های فراوانی كه در اینجا تنها بخش كوچكی را مورد اشاره قرار می‌دهیم دید كه توسط مترجمان كُرد به فارسی برگردانده شده‌اند. محمد قاضی نامی آشنا برای رمان‌خوان‌های فارسی زبان است كه از دهه 20 شمسی كارش را با ویكتور هوگو شروع كرد و بعد از سكوتی 10 ساله، تا دم فوت، ترجمه‌های شایانی را از فرانسوی به فارسی عرضه كرد. وی دُن كیشوت سروانتس، شازده كوچولوی سنت اگزوپری و زوربای یونانی كازانتزاكیس را با ترجمه‌های شیوا به فارسی زبانان معرفی كرد و آناتول فرانس پادشاه نثر فرانسه را باری دیگر در لیست كتاب‌های پرفروش گذاشت.

از مترجمان دیگر كُرد می‌توان به ابراهیم یونسی اشاره كرد كه بالغ بر 80 كتاب از انگلیسی به فارسی ترجمه كرده كه حوزه‌های وسیعی از ادبیات، تاریخ سیاسی و هنر را شامل می‌شود. مترجم، نویسنده و روزنامه‌نگار ذبیح‌الله منصوری نیز در سنندج زاده شد و در مدرسه‌ فرانسوی درس خواند. سبك ترجمه منصوری با آنكه منتقدان زیادی دارد ولی تعداد ترجمه‌های فارسی و نیز تعداد نویسند‌گانی كه به فارسی زبانان معرفی كرد بیشتر از هر مترجم و نویسنده‌ای است.

ادبیات فارسی به مدد مترجمان كُرد توانسته از آثار ادبی جهان كه خود معرف فرهنگ و جهانی دیگر است بهره ببرد و از سیر بازار جهانی ادبیات مطلع شود. چنین پیوندی‌ در بازار جهانی ادبیات حاصل بده بستان‌های زبانی و فرمی نیز می‌شود كه می‌توان بخوبی در ادبیات هر دو زبان دید كه مترجمان سهم بسزایی در این مورد ایفا می‌كنند و در واقع آنان حلقه‌ پیوند ادبیات فارسی با بازار جهانی ادبیات هستند.

*روزنامه‌نگار

منبع: روزنامه ایران 21/10/93