آزادي بيان است به طوري كه مي شود در آن به پيامبران الهي هم توهين كرد!' ؛ اين، شايد گزاره اي باشد كه مدافعان اقدام نشريه 'شارلي ابدو'* در توجيه انتشار كاريكاتورهايي از پيامبر اسلام(ص) ، بدان تمسك مي جويند. اما 'آيا واقعاً فرانسه مهد آزادي بيان است؟' و 'آيا با استناد به اصل آزادي بيان مي توان به مقدسات گروهي از انسان ها توهين كرد؟!'
پاسخ به سؤال اول را مي توان اين گونه بيان كرد كه هر چند در غرب و از جمله فرانسه، سطح بالايي از آزادي بيان وجود دارد كه قابل انكار نيست ولي اين گونه نيست كه در اين كشور، همه نوع بياني، آزاد و بي عقوبت باشد.
آشكار ترين مثال نقض در اين باره به ماجراي معروف 'روژه گارودي' برمي گردد. در 1998، يك دادگاه فرانسوي گارودي را به جرم انكار هولوكاست و افتراي نژادي مجرم شناخت و به خاطر كتاب اسطورههاي بنيانگذار سياست اسرائيل (به فرانسوي: Mythes fondateurs de la politique israélienne) كه در سال 95 نوشته بود، 120٬000 فرانك فرانسه ($40٬000) جريمه كرد. اين كتاب با پذيرفتن ديدگاههاي منكر هولوكاست، رابرت فاريسون، فاش ميكند كه در طي هولوكاست يهوديان در اتاقهاي گاز كشته نشدند. (+)
غربي ها در حالي توهين به پيامبر بيش از يك ميليارد انسان را مصداقي از آزادي بيان مي نامند كه خودشان در بسياري از كشورها**، انكار و حتي ترديد هولوكاست- كه مورد تأكيد جمع اندكي از يهوديان صهيونيست است - را جرم انگاري كرده اند و با هر كه در اين باره، جز قرائت رسمي چيزي بگويد يا بنويسد، شديدترين برخوردها را مي كنند.
به عنوان مثال، علاوه بر روژه گارودي، يكي از افرادي كه در سال 2006 به جرم انكار هولوكاست به 3 سال زندان محكوم شد، ديويد اروينگ، مورخ بريتانيايي بود.
يورگن گراف، مورخ و پژوهشگر سوئيسي نيز به خاطر سخنانش در انكار هولوكاست به زندان محكوم شد و براي فرار از زندان از سوئيس خارج شد. وي هماكنون در روسيه زندگي ميكند.
روبر فوريسون، در سال 2006 به دليل مصاحبهاي كه در سال 2005 با شبكه سحر 1 انجام داد، به جرم انكار هولوكاست، به سه ماه زندان و پرداخت 7500 يورو محكوم شد.(+)
بنابراين ، آزادي بيان در غرب ، همانند بسياري از نقاط ديگر دنيا، درگير پديده قديمي 'يك بام و دو هوا' و تابعي است از لابي هاي سياسي و اهداف ايدئولوژيك؛ و الّا كدام منطق مي تواند بپذيرد كه تشكيك درباره يك موضوع تاريخي جرم باشد و محققان اين حوزه به زندان بروند ولي اهانت به پيامبر بيش از يك ميليارد انسان ، مصداقي از آزادي بيان به حساب بيايد؟!
اما 'آيا با استناد به اصل آزادي بيان مي توان به مقدسات گروهي از انسان ها توهين كرد؟!'
پر واضح است كه مرز توهين و آزادي بيان، يك مرز واقعي است. كسي كه در يك نشريه در قامت روزنامه نگار (اعم از نويسنده و خبرنگار و كاريكاتوريست و عكاس و ...) كار مي كند، بايد به اندازه اي از درك و شعور بهره مند باشد كه بداند آنچه مي نگارد يا به تصوير مي كشد، آيا توهين به مردم يا بخشي از آنها محسوب مي شود يا خير؟ و طبيعتاً هيچ انسان عاقل و متمدني، به ديگران توهين نمي كند و اهانت را مصداق آزادي بيان نمي داند.
شايد در ادبيات دروني و حتي كليت جامعه فرانسه، كشيدن كاريكاتور پيامبران الهي ، مشكلي نداشته باشد ولي در دنيايي كه به قول 'مارشال مك لوهان' تبديل به 'دهكده جهاني' شده است، نمي توان اهانت به مقدسات مردم، ترويج تنفر و تحريكات مذهبي را اموري داخلي و شخصي دانست كه بازتاب بيروني و جهاني نمي يابد.
اين نكته اي است كه پاپ فرانسيس رهبر كاتوليك هاي جهان نيز در واكنش به اقدام نشريه شارلي ابدو ، بدان اشاره كرده و گفته است: 'وقتي تحريك مي كنيد انتظار مشت را هم داشته باشيد.'
پي نوشت ها:
*«شارلي اِبدو» جانشين مجله «هاراكيري» است كه از سال 1960 تا 1961 ميلادي منتشر ميشد. مجله پس از بسته شدن توسط دولت فرانسه بخاطر توهين به ارزشهاي ملي دوباره در سال 1966 منتشر شد و در سال 1970 و اين بار پس از مرگ ژنرال شارل دو گل بخاطر توهين به شخص وي، به دستور وزير داخله تعطيل شد. در دهه 80 ميلادي كارمندان قديمي تحريريه با نام جديد «شارلي ابدو» (اين نام كنايه ايست به نام شارل دو گل) كار مجله را ادامه دادند ولي شمارگان بسيار پايين و انتقاد مردم از كيفيت محتوي عامل نيمه تعطيل شدن مجله گشت تا اينكه گروه ديگري به تيم قديمي مجله گرويده در سال 1992 هفته نامه «شارلي ابدو جديد» را منتشر كردند.
** از جمله كشورهاي اتريش، بلژيك، جمهوري چك، فرانسه، آلمان، ليتواني، لهستان، روماني، اسلواكي، سوئيس، كانادا، ليختن اشتاين، مجارستان، پرتغال، هلند و لوكزامبورگ
منبع/ عصر ايران
اول **
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۴
تهران - ايرنا - سايت خبري عصر ايران مي نويسد :شايد در ادبيات دروني و حتي كليت جامعه فرانسه، كشيدن كاريكاتور پيامبران الهي ، مشكلي نداشته باشد ولي در دنيايي كه به قول 'مارشال مك لوهان' تبديل به 'دهكده جهاني' شده است، نمي توان اهانت به مقدسات مردم، ترويج تنفر و تحريكات مذهبي را اموري داخلي و شخصي دانست كه بازتاب بيروني و جهاني نمي يابد.