رواج سبك نادرست زندگی در بین برخی خانواده های ایرانی كه اغلب از سریال های خارجی برداشت می شود و جایگاهی در فرهنگ آیینی و دینی ما ندارد، می تواند به تخریب هندسه فرهنگی جامعه منجر شود.

امروز در دنیایی زندگی می كنیم كه رسانه ها نقش بسیار پررنگی در تنویر افكار عمومی ایفا می كنند و در این بین رسانه های تصویری با اثر همزمان دیداری و شنیداری بر مخاطبان خود نقشی مضاعف دارند.

اینترنت و ماهواره از جمله عواملی است كه تاثیر شگرفی در سبك زندگی افراد ایجاد كرده به گونه ایی كه نشست های گرم خانوادگی رایج در فرهنگ ایرانی اسلامی با روی كار آمدن این دو فناوری كمرنگ تر شده و هر كس در خانواده به نوعی مشغول سرگرمی مورد علاقه خود است كه از طریق یكی از این دو ابزار انتخاب شده است.

به نظر می رسد فرهنگ صحیح استفاده از فناوری در بین ما به درستی رواج پیدا نكرده و هنگام استفاده از اینترنت و ماهواره بدون هیچ محدودیتی از آن استفاده می كنیم این در حالی است كه در كشورهای پیشرفته كمتر كسی وقت خود را بدون حد صرف استفاده از فناوری می كند.

دشمن نیز از این راه در جنگ نرم جوانان و خانواده های ایرانی را مورد حمله قرار داده و تا حدودی توانسته از طریق برنامه های تلویزیونی ماهواره ای وارد زندگی ایرانیان شود تا بنیان خانواده های ایرانی را با نشر سریال های خانوادگی رنگین خود مورد هدف قرار دهد.

این سریال های مهندسی شده با مضمون‌های به ظاهر خانوادگی طوری تنظیم و تدوین شده اند كه عواطف مخاطب را مورد هدف قرار دهد، بطوری كه برای مثال، قهرمان سریال در ابتدا از عشق خود جدا شده و با فرد دیگری پیمان زناشویی می بندد و در ادامه آن قهرمان داستان به سراغ عشق نخستین خود باز می گردد و... این داستان ها كه با هدف عادی جلوه ‌دادن گناه و روابط نامشروع تولید می شود به دلیل ایجاد حس ترحم در مخاطب موجب می شود گاهی حق گناه به قهرمان داستان داده شود.

در برخی موارد از طریق پخش سریال های پر زرق و برق و جوان پسند، زندگی به سبك ازدواج سفید آموزش داده می شود و این امر را بقدری عاری از هر قید و بند و عاری از هر نوع مشكلی كه در ازدواج های رسمی وجود دارد ، جلوه می دهند كه اگر جوانان ما از پشتوانه اعتقادی ضعیفی برخوردار باشند، تاثیر خواهند گرفت.

آنچه به وضوح مشخص است دشمن از راه پخش مداوم برنامه‌ها از طریق رسانه و تبلیغ و ترویج الگو‌های نامناسب سعی می كند در بین خانواده های ایرانی بی بند و باری را رواج دهد، این در حالی است كه در كشورهایی كه این سریال ها ساخته می شود این سبك زندگی رواج ندارد.

متاسفانه در این میان هم سریال های تولیدی در داخل كشورمان نتوانسته اند آن طور كه باید مخاطبان به خصوص قشر جوان را به سوی خود جذب كند و اغلب وقت خیلی ها با تماشای سریال های بیگانه یا گشت و گذار در فضای مجازی پر می شود.

این روند كه هجمه ای برنامه ریزی شده و سازمان یافته از سوی نظام سلطه برای تخریب ساختارهای فرهنگی جوامع هدف است، در نهایت امكان تسلط صاحبان رسانه های مهاجم را بر جوامع متاثر فراهم می كند.

بدیهی است كه برای مقابله با سلاح فرهنگی نیاز به كار فرهنگی بیشتر داریم و باید همبستگی فرهنگی میان مردم و مسوولان فرهنگی شكل بگیرد.

* خبرنگار ایرنا در استان آذربایجان شرقی