تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۴

تهران - ايرنا - به نوشته سايت خبري عصر ايران ،آدم هايي بي آن كه بدانند بر اثر آلودگي جان مي بازند و تا بگويي به خاطر آلودگي است با انكار رو به رو مي شوي كه كدام آمار نشان مي دهد كه مستقيما آلودگي هوا جان هايي را ستانده باشد؟ بيمار بوده اند!

عصر ايران- گزارش يك روزنامه چاپ تهران از رابطه معني دار افزايش مرگ و مير با آلودگي هوا در پايتخت ايران خبر مي دهد.اين گزارش البته مربوط به اين كلان شهر است و چون به لحاظ آماري و نموداري به اين رابطه معني دار دست يافته مورد بحث قرار مي گيرد نه ان كه ندانيم در اهواز چه خبر است يا چون در تهران زندگي مي كنيم آلودگي شهرهايي چون اهواز را ناديده انگاريم. موضوع، گزارشي است كه نشان مي دهد در هر ماه كه هوا آلوده تر بوده مرگ و مير هم بيشتر بوده و هر چند عاملي به نام آلودگي هوا در مرگ و مير به ثبت نمي رسد اما اين عامل را بايد لحاظ كرد.

تا پيش از اين مقامات مسوول، مرگ به دليل مستقيم اثر آلودگي هوا را تكذيب مي كردند و نهايت اين بود كه برخي اظهار مي كردند احتمال مرگ مبتلايان به بيماري هاي قلبي در هواي آلوده بيش از غير بيماران است. حال آن كه اين گزارش اين نكته را به اثبات مي رساند كه هر گاه هوا آلوده تر بوده مرگ و مير هم بيشتر بوده يعني چه با واسطه چه بي واسطه آلودگي هوا آدم مي كشد. گيرم نه غير بيماران كه بيماران را و نه مستقيما كه غير مستقيم.

اين توجيه كه افراد به سبب بيماري هاي ديگر ضعيف و آسيب پذير شده و آلودگي هوا به اين سبب جان آنان را مي گيرد نيز پذيرفتني نيست.

مثل اين است كه قاتلي نه جان رهگذران خيابان كه جان بيماران بستري در بيمارستان را بگيرد و در دفاع از خود بگويد: آنان خود، بيمار بودند و من نمي كشتم بلكه از بيماري مي مردند! آري،بيمار بودند اما مراحل درمان خود را سپري مي كردند و اتفاقا چون قدرت دفاع از خود نداشتند جرم قاتل، سنگين تر است و توجيه او عذر بدتر از گناه خواهد بود.

سعدي مي گويد ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند/ تا تو ناني به كف و آري و به غفلت نخوري. در روزگار ما اما انگار برخي دستگاه ها دست در كارند تا يكي با فروش بي رويه تراكم و عمودي سازي شهر و افزايش تراكم جمعيتي و تعداد خودروها در محل، دومي با توليد بي محاباي خودرو در بازار بي رقابت، سومي با توليد بنزين بي كيفيت و چهارمي با تقليل محيط زيست به وحوش و درخت كاري چنان هواي آلوده اي براي تنفس ايجاد كنند كه آدم ها آرام آرام و بي صدا در آن بميرند.

كساني البته مي خواهند از اين نمد كلاه سياسي بدوزند و تنها اين يا آن سازمان دولتي را محكوم كنند اما قضيه فراتر از اينهاست. جان آدم ها در خطر است و قاتلي به نام آلودگي هوا دارد راست راست راه مي رود و جان شهروندان و بگو شهروندان بيمار و آسيب پذير را مي گيرد.

هر چند متهم رديف اول بنزين است و هر چند كه اقداماتي براي بهسازي آن شده است، اما ماجرا را نبايد به بنزين ختم كرد. اين روند ساختمان سازي نيز در پي خود افزايش تردد خودروها را دارد. تهراني كه تا همين چند ده سال قبل شهر اقاقياهاي گل دار بود و با باغات و چنارهاي آن شناخته مي شد به نفس نفس افتاده و مثل ˈدهلیˈ شده است. البته هنوز مانند دهلي شهرونداني در پياده روهاي آن جان باخته كنار خيابان نيفتاده اند اما آدم هايي بي آن كه بدانند بر اثر آلودگي جان مي بازند و تا بگويي به خاطر آلودگي است با انكار رو به رو مي شوي كه كدام آمار نشان مي دهد كه مستقيما آلودگي هوا جان هايي را ستانده باشد؟

بگذاريد صريح بگوييم. اينها ˈدرگذشتˈ نيست، ˈقتلˈ است. نام قاتل هم آلودگي است. اما اين آلودگي كجا مي بالد و از كجا مي آيد؟ اگر به جاي مرگ، از واژه «قتل» استفاده كنيم آن گاه بهتر و بيشتر درمي يابيم كه آلودگي قاتل است و توليد كنندگان آلودگي مسوول اند اگر ملاحظه كنيم و نگوييم قاتل اند!

منبع/ عصر ايران