تهران - ایرنا - دشمن شروع به گلوله باران منطقه كوی آریا كرد، وجب به وجب منطقه را می زد، آن طرف تر از منزلی كه ما در آن ساكن بودیم، در منزلی دیگر محمد جهان آرا نیز سكونت داشت.

عادل خاطری از جانبازان 70 درصد و متولد خرمشهر است.

او تا آخرین لحظات سقوط خرمشهر در كنار سایر نیروهای مردمی و رزمندگان اسلام از شهر خود دفاع كرد.

به گفته وی، در آن روزها تقریبا 80 درصد شهر تخلیه شده بود و بسیجیان، سپاهیان و نیروهای مردمی برای مبارزه در شهر حضور داشتند.

خاطری با بیان اینكه رزمندگان و نیروهای مردمی با جنگ تن به تن و شبانه و خانه به خانه با عراقی ها كه حدود هشت لشگر بودند، مبارزه كردند، به نقل خاطره ای از آن دوران پرداخته و به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید:

پس از گذشت چند روز از گلوله باران مدرسه دریابد رسایی خرمشهر توسط دشمن بعثی كه در آن بهترین دوستان و رزمندگان شجاع ما از جمله شهید تقی محسنی فر و شهید سیدعلی حسینی به شهادت رسیدند، به دستور محمد جهان آرا در كوی آریا مستقر شدم.

هر یك از سه گروهی كه به دستور محمد تشكیل شده بود، در حال استراحت در خانه ای بودند، اما ستون پنجم این منطقه را نیز شناسایی كرده و گرا را به دشمن بعثی داده بود.

دشمن شروع به گلوله باران منطقه كوی آریا كرد، وجب به وجب منطقه را می زد، آن طرف تر از منزلی كه ما در آن ساكن بودیم، در منزلی دیگر جهان آرا نیز سكونت داشت.

از شدت رگبار گلوله ها هیچكس جرات نمی كرد، سر خود را بلند كند، گلوله های توپ بطور وحشتناكی به اطراف محل استراحت ما اصابت می كرد، در این میان رضا آل عامر و رضا كرمی سینه خیز خود را به مقر استقرار جهان آرا رساندند.

آنها از محمد كسب تكلیف كردند، محمد هم دستور داد كه سریعا دو به دو منطقه را ترك كنیم.

پس از بازگشت برادران از نزد محمد و ابلاغ دستور وی مبنی بر متفرق شدن همه برادران، شهید رضا دشتی اعلام كرد كه همه جمع شوند و نماز وحشت بجا آورند.

همه برادران زیر باران گلوله ها آماده اقامه نماز وحشت شدند در حالیكه هر لحظه امكان اصابت گلوله در میان نمازگزاران وجود داشت.

ولی شهید رضا دشتی بدون توجه به گلوله باران، شروع به خواندن نماز با تكبیرهای بلند كرد.

همه برادران به او اقتدا كرده و نماز را به پا داشتند، ترس در دل برخی از بچه ها رخنه كرده بود هر چند نیت همه آنها حفظ دین بود.

با اتمام نماز و گفتن تكبیر پایان نماز، گلوله باران نیز قطع شد.

شهید دشتی نظر بچه ها را درباره این اقدام جویا شد، عده ای از این عمل اظهار نارضایتی كردند و گفتند، كه در این شرایط نباید اقدام به خواندن نماز می كردیم.

عده ای هم موافق آن بودند اما رضا پس از پایان اظهارات بچه ها گفت: از آنجا كه متوجه شدم در این شرایط مكتب در مقابل توپ در حال مغلوب شدن است، خواستم كاری كنم كه آن بر گلوله توپ غلبه كند.

این جمله و پاسخ رضا همه ما را به هیجان آورد و تاثیر بسیار مثبتی بر بچه ها گذاشت.

اجتمام ** 1880 ** 1071