به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا ، مهمترین محور بیانات معظم له بدین شرح است:
**به نظر من، طبقه ناشر در هر بخشی از نشر و طبع، جزو مجموعههای ارزشمند جامعه محسوب می شود؛ چون تولیدكنندگان كتاب و ناشران آن، مهمترین وسیله انتقال فرهنگ را در اختیار مردممان می گذارند. در اینجا نباید كسی بگوید كه ناشران به دنبال كسب درآمدند. البته این حرف، حرف درستی است؛ ناشران دنبال كسب درآمدند. ای بسا گاهی مؤلّف و مترجم هم همین فكر را می كنند؛ ولی این از ارزش كار آنها نمی كاهد. ممكن است یك پزشك هم كه شما از او این قدر تشكّر می كنید، برای كار پزشكی خودش درآمدی كسب كند؛ یا یك پرستار، یا هر فرد امدادگر و خدوم دیگری برای خودش درآمدی كسب كند. اینكه كسی در مقابل كاری، درآمدی كسب می كند، از ارزش ذاتی كار نمی كاهد. البته اگر كسی كه این كار را انجام می دهد، نیّت مخلصانه داشته باشد و این كار را برای اهداف عالی و الهی بكند، ارزش و مزد او مضاعف و چند برابر می شود.
**من در ذهن خودم، كار فرهنگی منفی را - یعنی آن چیزی كه از نظر ما و با معیار ما بد است - به سه نوع تقسیم می كنم: یك نوع، آن نوشته یا كتابی است كه یك منطق یا سخنی را ارائه می دهد كه از نظر ما آن سخن غلط است. یك فكر است، یك پیشنهاد است، یك نظر است، در هر زمینهای ممكن است؛ لیكن فقط آن صاحبِ نظر مخالف، در فكر این است كه نظر مخالف خودش را مطرح كند و هیچ انگیزهای دنبال آن نیست. طرح چنین فكر مخالف و غلطی - از نظر ما - در جامعه، مفید است؛ بودنش از نبودنش بهتر است؛ زیرا اگر اندیشه غلط طرح نشود، اندیشه درست نمی جوشد. این منطقی است و ما مایلیم آن چیزی كه از نظر صاحبش البته درست است، اما از نظر ما غلط است، منتشر شود؛ در حوزههای مختلف هم منتشر شود؛ كمااینكه مثلاً در عالم فقاهت، یا در عالم فلسفه - حالا آن بخش كار ما؛ یعنی فلسفه اسلامی - و بقیه مباحث علمی، كسانی چیزهایی را می نویسند كه از نظر یك جمع دیگر غلط است. آنها هم جوابش را می نویسند؛ نتیجه این می شود كه مطلب رشد پیدا می كند، پرورش پیدا می كند، ذهن ها قوی می شود و سخن و علم پیش می رود.
**نوع دوم كار كه غلط است، این است كه انگیزه آن صرفاً ارائه یك سخن علمی یا یك نظر فلسفی یا اجتماعی یا سیاسی نیست؛ بلكه جزئی از چارچوب یك طرح براندازی است. نشر این هم مضرّ است. دشمن وقتی كه می خواهد با ابزار فرهنگی به كشور و جامعه و نظامی حمله كند، چیزهایی را هدف می گیرد، كه به نظر من امروز در كشور ما چنین چیزهایی هست. هم در عالم كتاب هست، هم در عالم مطبوعات هست، هم در عالم هنر هست. البته وقتی ما می گوییم كه این فكر غلط، یا این طرح غلط، یا این سخن نادرست، در چارچوب یك طرح امنیتی و براندازی قرار دارد، ممكن است صاحب آن اندیشه، مطلقاً نداند كه چه كار می كند! این به معنای آن نیست كه خود او هم در آن طرح براندازی یا خرابكاری شریك است؛ نه، گاهی اصلاً او هیچ سهمی ندارد، اما دشمن از او استفاده می كند. اینجا یك انسان خیرخواه، به مجرّد اینكه دید از سخن او، از حرف او و از كار او به عنوان جزئی از یك مجموعه خرابكاری در این كشور استفاده می شود، اگر خود او به این كار براندازی یا خرابكاری مایل نیست، فوراً عقب می كشد. قاعدهاش این است؛ اگر عقب نكشید، پس او هم سهیم و شریك است. این، نوع دوم از اندیشههای غلط است.
** نوع سوم، آن كار فرهنگی است كه اثرش آنی است و قابل پاسخگویی نیست. مثل اینكه در جامعهای بیایند عكس های مستهجن جنسی را به شكل وسیعی در میان جوانان پخش كنند! شما چطور می خواهید این را جواب دهید!؟ اصلاً قابل جواب دادن است!؟ این اصلاً قابل جواب دادن نیست. وقتی كه یك اثر هنری و یك نوشته و یك عكس، یك تأثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست. جلوِ این كار فرهنگی را باید گرفت؛ این آن ممیّزی واجب است كه در جنجال علیه ممیّزی و سانسور نباید هدف را گم كرد. من وظیفه نظام می دانم، وظیفه وزارت ارشاد می دانم، وظیفه شما كه ناشرید می دانم، كه وقتی چنین چیزی مطرح می شود، شما اجازه ندهید و كمك نكنید. این هیچ ربطی ندارد به اینكه ما با فكر آزاد موافقیم یا مخالفیم. طبیعی است كه ما با آزادیهایی مخالفیم؛ مگر كسی شك دارد؟ ما با بعضی از آزادی ها مخالفیم. ما با آزادی های جنسی مخالفیم؛ ما با آزادی گناه مخالفیم و این كاری است كه مردم را به این طرف سوق می دهد. همین الان در كتاب های ما هست؛ كتاب های منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود كه با گفتن من، نام یك اثر غلطی تكرار شود، اسمش را می گفتم. كتابی كه جوانان را به طور واضحی، با شیوههای هنری، به سمت گناه سوق می دهد! این یك مسأله فكری نیست كه ما بگوییم حالا این كتاب منتشر شود، ما هم جوابش را منتشر كنیم؛ این جواب ندارد!
**خطاست اگر كسی گمان كند، ما كه نسبت به مسأله مطبوعات و كتاب و نوشتن و نشر در جامعه حسّاسیت بهخرج می دهیم، با تفكّر آزاد، با فكر آزاد و با مباحثه آزاد مخالفیم؛ نه. ما كسانی هستیم كه اوّلین شعارهای این مسائل را دادهایم و الحمدللَّه تا الان هم دنبالش بودهایم؛ اما با آزادی گناه و آزادی ویرانگری مخالفیم. نمی شود اجازه داد كه نسل جوان یك كشور كه به اعتماد ما میآید كتاب را از شما می خرد و می گوید اینها متدیّنین و در رأس كار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد كاری انجام دهد.
**پس قدم اوّل چیست؟ نفوذ در ذهنیت مردم. ذهن مردم، ایمان مردم، دل مردم، عواطف مردم و عشق مردم است كه هدف دشمنان قرار دارد و نفوذ در اینها از طرق فرهنگی است. البته تصوّر می كنند كه موفّقیت یافتهاند و گمان می كنند كه پیشرفت كردهاند؛ لیكن خطا كردهاند؛ اشتباه كردهاند. اركان نظام مستحكم است و مسؤولان نظام هم مراقبند و باید هم مراقب باشند.
فراهنگ 1569**1601**
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۱
تهران - ایرنا - حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از ناشران كشور در 28 اردیبهشت ماه 78 بیاناتی را در باره اهمیت كتاب ایراد فرمودند.