به گزارش گروه انديشه خبرگزاري ايرنا ، سرل در كتاب ' رازِ آگاهي ' كه مجموعه مقالاتي درباره ي ماهيت ِ' آگاهي ' است، كوشيده تا كاستي ها و ناكامي هاي نظريات مرتبط با 'آگاهي ' را در كنار نقاط قوت شان نشان دهد و در انتها خود نيز چشم اندازي براي رسيدن به راه حل مسئله ي آگاهي به دست داده است .
سِرل با طرح سؤالاتي در اين موضوع، مي نويسد: مسئله ي آگاهي مسئله ي تبيين دقيق اين موضوع است كه فرايندهاي زيست شناختي عصبي مغز، چگونه حالات سوبژكتيو ما از هوشياري، يا ادراك حسي را ايجاد مي كنند؛ اين حالات دقيقاً چگونه در ساختارهاي مغزي متحقق مي شوند ؛ آگاهي دقيقاً چه كاركردي در اقتصادِ كلي مغز دارد، و بر اين اساس ، كلاً چه كاركردي در زندگي مان ايفا مي كند .
سرل مي افزايد : به اعتقاد من اگر بتوان به اين پرسش هاي علّي - يعني علّت آگاهي چيست و آگاهي ِ علّت چيست - پاسخ داد ، پاسخ دادن به پرسش هاي ديگر نسبتاً ساده است. به عبارت ديگر ، اگر ما از كلّ روابط علّي باخبر بوديم ، در اين صورت پرسش هايي از اين قبيل كه 'چنين فرايندهاي آگاهانه اي دقيقاً كجاي مغز قرار دارند و ما چرا به آنها نياز داريم ؟ ' هم پاسخ داده مي شدند.
به زعم سِرل، مسئله ي آگاهي ، پروژه اي تحقيقاتي - علمي ، همانند ديگر پروژه ها است، اما دليل اين كه به صورت يك ' راز ' در آمده، اين است كه ما ايده ي روشني از اين كه محتوياتِ درون مغز چگونه مي توانند حالات آگاهانه را ايجاد كنند نداريم . من معتقدم كه معناي اين راز در نزد ما، تنها زماني برطرف خواهد شد كه پاسخي براي اين پرسش علّي داشته باشيم . البته همين معناي راز هم يك مانع حقيقي براي پاسخ دادن به اين پرسش علّي ايجاد مي كند.
مترجم اثر، سيد مصطفي حسيني ، دوگونه رازگرايي را برشمرده است :
رازگرايي هستي شناختي (ontological mysterianism ) كه مدعي است آگاهي ، ذاتاً يك راز است و قابل رمزگشايي نيست. گونه ي ديگر رازگرايي ، از نوع معرفت شناختي ( epistemological mysterianism) است؛ كه مدعي است آگاهي ، ذاتاً يك راز نيست و قابل رمز گشايي است. مترجم در توضيح اين امر به استدلال مك گين ارجاع مي دهد كه مدعي است ما نسبت به آن ويژگي مغزي كه آگاهي را ايجاد مي كند ، به لحاظ شناختي، بسته ايم؛ و نه نسبت به خودِ آگاهي . به عبارت ديگر مك گين بر اين باور است كه مغز توانايي ايجاد آگاهي را دارد ، اما اين كه چطور اين كار را مي كند و پايه هاي علّي آن به چه شكل است ، براي ما قابل فهم نيست.
از ديدگاه سِرل، آگاهي امري يكپارچه است و هرگز چيزي به عنوان آگاهيِ پردازش اطلاعات از يك سو ، و آگاهي پديداري از سويي ديگر وجود ندارد. به نظر سرل، يكپارچگي ِ آگاهي ، اين مسئله را تضمين مي كند كه تمام اشكال گوناگونِ حيات ِ آگاهانه ي هر يك از ما ، در قالب حوزه اي منفرد و آگاهانه ، يكپارچه مي شوند. اين موارد شامل احساس هاي بدني نظيرِ دردِ زانو ، طعم عسل، ادراك هاي ديداري نظيرِ ديدن گل رُز ، و همچنين انديشيدن به مسائل رياضي است. در واقع سرل مي خواهد بگويد چگونه مي توان امر آگاهي را در حالات مختلف، متمايز دانست؟
سرل بر اين باور است كه رازِ آگاهي ، به تدريج و با حل مسئله ي زيست شناختي ، گشوده خواهد شد و اين راز ، مانعي متافيزيكي در راه فهميدن ِ اين كه مغز چگونه كار مي كند، نيست.
معناي اين راز، حاصل ِ اين واقعيت است كه در حال حاضر ما نه تنها ايده ي واضحي از چگونگي عملكرد مغز نداريم ، بلكه حتي ايده ي واضحي از اين كه مغز چگونه مي تواند آگاهي را ايجاد كند هم نداريم ؛ و حتي نمي دانيم كه چگونه چنين چيزي ممكن است.
سِرل درباره ي رابطه مسئله ي آگاهي بين انسان و ماشين ، بر اين باور است كه به طور كلي پيشرفت هاي كامپيوتري هيچ اهميتي براي آگاهي انسان ندارد.
وي در پاسخ به سؤالي كه در فصل آخر كتاب آمده و از برنامه ي ديپ بلو صحبت مي كند- همان برنامه ي كامپيوتري كه شطرنج بازي مي كند – و به قول بسياري افراد، توانسته بهترين شطرنج بازان جهان را شكست دهد - مي گويد كه اين مسئله ابداً ارتباطي با آگاهي انسان ندارد.
سرل مي گويد : ما مدت هاست كه ماشين حساب هاي جيبي داريم كه از هر رياضي داني بهتر عمل مي كند، اما خود ماشين حساب عملاً هيچ چيزي درباره ي اعداد، جمع كردن يا چيز هاي ديگر نمي داند. وي در ادامه مي گويد: برنامه ي ديپ بلو ، نيز همين طور است و هيچ چيزي درباره ي شطرنج نمي داند و فقط نمادهاي بي معنا را دستكاري مي كند. اين نمادها برايش بي معنا هستند ، چون همه چيز برايش بي معناست. ايده اي كه اين گونه برنامه ها را به نحوي ، كليد حل مسئله ي آگاهي مي داند ، يك خيال پردازي مطلق است.
سرل اين ادعا كه كامپيوترها ممكن است روزي جايگاه انسان را به خطر بياندازند ، ادعايي بي اساس و سطحي دانسته و مي گويد: اگر كل پروژه ي ديپ بلو توسط شامپانزه ها يا مريخي ها انجام مي گرفت ، شايد تصور مي كردم بين ما و آنها نوعي رقابت وجود دارد. اما اين يك ماشين الكترونيكي است كه هيچ گونه حيات و استقلالي از خود ندارد و فقط ابزاري است كه ما آن را ساخته ايم.
* كتاب 'رازِ آگاهي' ، در هفت فصل شامل مقاله هاي مستقلي از نويسنده است كه پيشتر در نشريه ي نيويورك ريويو ، چاپ شده بوده اند. فصل اول و آخر كتاب به بيان ديدگاه هاي خود سِرل در مسئله ي آگاهي اختصاص دارد و فصل هاي ديگر كتاب، نظرات نويسندگان ديگر توسط سرل نقد و تحليل شده اند .
عناوين فصل هاي اين كتاب 208 صفحه اي به انضمام فهرست تصاوير، واژه نامه دو سويه ، فهرست نام اشخاص و فهرست موضوعي ، عبارتند از : آگاهي به عنوان مسئله اي زيست شناختي ، فرانسيس كريك ، مسئله ي پيوند و فرضيه ي چهل هرتز ، جرالد ادلمن و نگاشت بازگشتي ، راجر پنروز، كورت گودل و اسكلت هاي سلولي، آگاهي انكار شده : روايت دنيل دنت ، ديويد چالمرز و ذهن آگاه ، اسرائيل رازنفلد ، تصوير ذهني بدن و خويشتن ، و نتيجه : چگونه رازِ آگاهي را به مسئله ي آگاهي تبديل كنيم.
چاپ اول كتاب ' رازِ آگاهي ' ، نوشته ي جان سرل و برگردان ِ سيد مصطفي حسيني ، توسط نشر مركز در بيست و هشتمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، عرضه شده است.
غرفه ي نشر مركز واقع در شبستان مصلاي تهران، راهرو 30، شماره ي 36، برنامه ي ديدار با چند تن از نويسندگان اين نشر را طي روزهاي برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب تهران ترتيب داده است.
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۳
تهران - ايرنا - جان سِرل، استاد فلسفه دانشگاه بركلي، برخي نظريه هاي فلسفي درباره ي آگاهي را از خلال نقد پاره اي از برجسته ترين آثار فلسفي معاصر در كتاب 'رازِ آگاهي ' به چالش كشيده است.