تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۰

تهران - ايرنا - روزنامه قانون نوشت: اگرازارتفاع هزارمتر ازنمايشگاه كتاب فيلم بگيري از يك صبح تاشب و بعد با دورتند به نمايش بگذاري،حاصل كار قابي كوچك‌شده از ازدحام است.بازتوليد فضاي شلوغ شهري، راهروهايي در ميان غرفه‌هاي كتابفروشي و ذراتي كه به سرعت در ميان اين غرفه‌ها درحركتند،دربرابرغرفه‌اي مي‌ايستند واز محوطه خارج مي شوند،چيزي مي‌خورند و مي‌نوشندوبعد بازمي‌گردند وبه حركت نسبتا كورومتلاطم ازدحام بازمي‌گردند.

در ادامه اين مطلب كه روز سه شنبه در روزنامه قانون منتشر شد، مي خوانيد: ازجهت به خود كشاندن جمعيت،مي‌توان مدعي شد كه نمايشگاه مكان هندسيِ علاقه‌اي هنوز زنده به مطالعه است.

اين حرف را بايد البته فارغ از مسئله‌ سانسور و مميزيِ كتاب‌ها زد، فارغ از اين‌كه بسياري براي مطالعه‌ خود طرح و نقشه‌اي ندارند.

با عنايت به اين نكته‌ دوم شايد بتوان نمايشگاه را فضايي براي پرسه زدن هم در نظر گرفت. پرسه زدني بي‌هدف ونابينا درميان كتاب‌ها،كتاب‌گردي با دوستان، به همان سياق كه سوژه‌ مدرن درميان پاساژهاوويترين‌هاي مغازه‌ها پرسه مي‌زند تا تنهايي خود را فراموش كند،تاهويتي از دست‌شده را از گم‌شدن درهويتي جمعي براي خود دست‌و پا كند.

از اين جهت، نمايشگاه كتاب فضايي مدرن و شهري است. فضايي كه البته چشمي بزرگ آن را مي‌پايد،چشمي به بزرگي خود نمايشگاه.

اما آنچه كه چشم آدم ها در نمايشگاه، چشم آدم‌ها در ساحت فردي‌شان مي‌بيند، چيست؟ اولين چيزي كه معمولا هر آدم كتابخواني، هر آدمي كه ساعاتي طولاني از زندگي‌اش را كتاب به دست سپري كرده است و ارزش طاق زدن عزلت و كتاب را با حضور در محافل دريافته است، اين است كه در نمايشگاه بخشي از حضور از دست‌رفته‌ زندگي‌اش را بازمي يابد.

مكان‌هايي همچون نمايشگاه و كتابفروشي پيشاپيش براي فرد بازديد كننده نوستالژيك اند. گويي كه تو خاطره‌ از دست‌رفته ميل‌ات را به كتاب، خاطره‌ از دست‌شده روزگار سپري شده‌ات را با كتاب درآن مكان باز مي‌يابي.

نمايشگاه كتاب شكل عيني‌شده‌ بخش بزرگي از زندگي كتابخوان‌هاست. محل زنده‌شدن و جسميت يافتن خاطره تو از كتاب، گويي كسي،كساني از گذشته به سمت تو در حركتند.

وقتي در ميان غرفه‌ها قدم مي‌زني،وقتي كه ازدحام تو را باخودش به هرسو مي‌كشد،وقتي بركتاب‌ها دست مي‌كشي،وقتي بخشي از آنچه را كه مي‌جويي درميان كتاب‌ها نمي‌يابي با خودت فكر مي‌كني اينجا، نمايشگاه، حيات ذهني من است كه به ماده بدل شده است. درنمايشگاه كتاب صداي نويسندگان مختلف از دالان‌هاي تاريخ، از رنسانس تا امروز، از يونان باستان تا رنسانس، از زمان مولوي تا نيما و هدايت، از زمان هدايت تا شاعران و داستان‌نويسان همدوره‌ات به گوش مي‌رسد.

همنوايي اعجاب‌انگيز تاريخ ادبيات و انديشه و علوم، صداي كركننده اعصار در همهمه‌ حاضران مي‌پيچد و تو را با خود دور مي‌كند، هرچند در اين ميان صداهايي هم هستند كه شنيده نمي‌شوند.

منبع: روزنامه قانون

اول ** 1346