تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۴

تهران-ایرنا- بیست و پنجم اردیبهشت سالروز بزرگداشت «ابوالقاسم فردوسی» است؛ حكیم خردگرایی كه با خلق اثر ارزشمند شاهنامه، شكوه و فرهنگ تمدن ایرانیان را به جهانیان نشان داد و گشاینده ی فصلی نو در دنیای ادب و فرهنگ ایران زمین شد.

شعر، سروده یا چكامه از كهن‌ترین گونه‌های ادبی و شاخه‌ای از هنر است كه در تعریف‌های سنتی، ویژگی اصلی آن را موزون و آهنگین بودن آن قلمداد كرده اند. شعر را می توان سخنی اندیشیده، مرتب، معنوی، موزون، متكرر و متساوی پنداشت كه حروف آخرین آن به یكدیگر شباهت داشته باشند. اشعار فارسی را می بایست در زمینه ی شعرهای حماسی، تعلیمی و غنایی معرفی كرد كه هر كدام از این انواع ادبی؛ شامل اثرهای منظوم و منثور فارسی هستند.

حماسه به معنای دلاوری و شجاعت؛ شعری داستانی با زمینه های قهرمانی، قومی و ملی به شمار می رود كه رویدادهای خارق العاده در آن جریان دارد. در این نوع شعر، شاعر هیچ گاه عواطف شخصی خود را در اصل داستان وارد نمی كند و آن را برپایه ی میل خود تغییر نمی دهد.

سراینده ی شعرهای حماسی با داستان هایی شفاهی و مدون سروكار دارد كه در آنها پهلوانی ها، عواطف و احساسات مختلف مردم یك روزگار شرح داده و نمادهای میهن دوستی، فداكاری و جنگ استفاده می شود.

حكیم ابوالقاسم فردوسی از جمله شاعرانی محسوب می شود كه سرودن شعرهای حماسی را برای خلق شاهنامه برگزیده است. این شاهكار ادبی، بزرگ ترین و ارزشمند ترین اثر وی به شمار می رود كه از دوره ی سامانی و غزنوی به یادگار مانده و دارای 60 هزار بیت و سه دوره ی اساطیری، پهلوانی و تاریخی است.

این حكیم بزرگ در 329 هجری قمری در روستای طابران توس دیده به جهان گشود. او دوره ی كودكی و نوجوانی خویش را به فراگیری علوم و دانش رایج آن روزگار سپری كرد.

این شاعر حماسه سرا به خواندن داستان های كهن بسیار علاقه مند بود و در كنار آن شعرهایی حماسی می سرود. دوره ی خردسالی فردوسی همزمان با حكومت سامانیان سپری شد؛ خاندانی كه در گردآوری و نوشتن سرگذشت پادشاهان كهن ایران زمین بسیار همت گماشتند و توانستند كتاب هایی را با عنوان شاهنامه تهیه كنند، در این میان كامل ترین این اثرها، شاهنامه منثور ابومنصوری نام داشت كه فردوسی برای نظم شاهنامه ی خویش از آن الهام گرفت.

حكیم خردگرای ایران با تشویق دوستان خویش، برای یافتن منبع های مورد نیاز خود در سرودن شعرهای حماسی شاهنامه؛ راهی بخارا، مرو، بلخ و هرات شد.

هنگامی كه غزنویان؛ سلطنت را برعهده گرفتند، فردوسی در دوره ی جوانی به سر می برد. او 30 سال از بهترین روزهای عمر خویش را صرف سرودن شعرهایی حماسی كرد، اشعاری كه از نسخه های پهلوی و كتیبه های كهن ایرانی الهام گرفته شده بود.

این اثر از مهمترین سندهای بزرگ زبان فارسی است و از بارزترین نشانه های شكوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران باستان و خزانه ی واژه ها و گنجینه ادبـیات فارسی به شمار می رود. فردوسی توسی طبع لطیفی داشت، سخنش از طعنه، هجو(سرزنش و بدگویی)، دروغ و چاپلوسی به دور بود و تا جایی كه می توانست از به كار بردن كلمه های غیر اخلاقی خودداری می كرد. او برای نگارش شاهنامه بسیار كوشید و در این راه لحظه ای از تلاش دست برنداشت. شاهنامه ی فردوسی توسی را می توان شناسنامه ی ایرانیان و نگاهبان راستین سنت های ملی ایران دانست.

سرانجام حكیم توس بعد از به پایان رساندن شاهنامه در 411 هجری قمری در 82 سالگی رخ در نقاب خاك كشید و به دیار حق شتافت. اكنون پس از گذر سده ها از درگذشت فردوسی توسی نام این شاعر بزرگ همچنان در خاطر مردمان این گیتی پهناور به نیكی یاد می شود.

** پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت روز بزرگداشت حكیم ابوالقاسم فردوسی با «محمدرضا یوسفی» نویسنده و خالق اثرهای ادبی به گفت و گو پرداخته است.

محمدرضا یوسفی حمله ی اعراب به ایران و تحقیرهایی را كه خلفای اموی نسبت یه ایرانیان روا داشتند؛ رویكردی برای بازگشت اقوام و ملل ایرانی به فرهنگ پیشین دانست و گفت: پیش از حمله ی اعراب در دوره ی ساسانی ها، خدای نامك ها مجموعه ای از قصه های فولكلوریك(علمی برای بررسی رسوم عامه‌ی مردم) ایران وجود داشتند كه شامل داستان های پهلوانی، اسطوره ای، افسانه ای و برخی از قصه های دینی و ملی می شدند. ساسانیان چون تبار خودشان را از شخصیت های اسطوره ای می دانستند، به این قصه ها و اسطوره ها مدیون بودند. بنابراین مجموعه ی دست نوشته های فولكلوریك و اسطوره ای به نام خدای نامك ها را جمع آوری كردند اما متاسفانه امروز بسیاری از این دست نوشته ها به دلیل حمله ی اعراب از میان رفته است. متون كهنی كه در فلات ایران به ویژه در خراسان بزرگ وجود داشت، شهری كه در آن روزگار سرشار از متون اسطوره ای و افسانه ای و یادآور داستان های پهلوانان و قصه های فولكلوریك بسیاری بود.

وی در ادامه خاطرنشان كرد: ایران آن روزگار، به دلیل شرایط جغرافیایی خاص همواره مورد هجوم اقوام گوناگون قرار می گرفت اما این رویدادها سبب نشد تا بازخوانی فرهنگی تمدن باستان ایران زمین صورت نگیرد، بلكه خوشبختانه ایرانی ها با وجود تمامی این جنگ ها توانستند به متون كهن دسترسی گسترده ای پیدا كنند این امر سبب شد تا شخصیت هایی چون دقیقی، فردوسی و ... متون پژوهشی مكتوبی را گردآوری كنند و اثرهای ماندگاری را برای آیندگان به یادگار بگذارند.

این خالق آثار ادبی، عصر سامانیان را روزگار طلایی فرهنگی ملی ایرانیان عنوان كرد و افزود: در این دوره، پادشاهان سامانی چون نصربن احمد سامانی و پادشاهان دیگر به دلیل علاقه به شعر و ادب كهن ایران زمین این قصه ها را با نظارت كسانی كه به آن ها پیران می گفتند؛ گردآوری كردند. این بزرگان، جوانان ادب دوست را به شهرهای مختلف می فرستادند تا قصه ها را جمع آوری كنند و این گونه كتاب هایی همچون شاهنامه ی ابومنصوری و... به وجود آمدند و به مرور زمان شخصیت هایی نظیر دقیقی توسی و فردوسی توسی كه به بازآفرینی متون گذشته ی ایران بسیار تمایل داشتند، گرشاسپ نامه و شاهنامه را به زیبایی آفریدند.

محمدرضا یوسفی روزگار فردوسی را این گونه توصیف كرد: حكیم توس به دلیل ناآرامی ها و دلهره هایی كه غزنویان برای مردم ایران و خراسان ایجاد كرده بودند، تصمیم می گیرد تا در دیار خویش بماند. او در سرزمینی رشد و پرورش یافت كه پهلوان های بسیاری در آنجا می زیستند و آیین و فرهنگ پهلوانی در آنجا رواج داشت. بنابراین با پیشنهاد دوست خود كه به داستان های پهلوانی علاقه مند و منابع تاریخی بسیاری را برای او گردآوری كرده بود، سرودن ابیات حماسی شاهنامه را آغاز كرد.

این خالق آثار ادبی فردوسی را از دهقانان خراسان دانست و بیان كرد: وی از تبار خرده مالك های خراسان بوده است كه در دوره ی حمله ی اعراب، زمین هایشان به تصرف آن ها در می آید. این شاعر بزرگ در پایان عمر به فقر دردناكی مبتلا می شود و در كنار آن بزرگ مال های ایران نیز از نظر اقتصادی در شرایط نامطلوبی به سر می برند. نه تنها فردوسی بلكه دیگر ادبا به پیشینه ی خود بسیار اهمیت می دادند آنان در این هنگامه همت می گمارند تا داستان ها و اسطوره هایی كه به وسیله ی امپراتوری ساسانی برجای مانده در داستان های خود را به كار برند. بنابراین فردوسی یك سوم از شاهنامه ی خود را به تاریخ ساسانیان اختصاص می دهد به طوری كه در این شاهكار ادبی نام تمامی پادشاهان سلسله ی ساسانی آورده و سرگذشت آن ها بررسی می شود.

وی این بُعد فرهنگی حفظ و بازگشت به تمدن كهن را در تمامی كشورها برابر ندانست و گفت: اگر این رویداد در جهان اتفاق می افتاد، ما اكنون از چند شاهنامه بهره می بردیم. شاهنامه در جهان بی رقیب است و كتاب هایی چون ایلیاد و اودیسه ی هومر متن حماسی یونان كه كهن تر از شاهنامه محسوب می شود و نیز رامیانا و مهابهاراتا قصه های اسطوره ای و دینی مردم هند از لحاظ ساختار قابل مقایسه با شاهنامه نیستند و اثر فردوسی توسی نسبت به این آثار برتری بسیاری دارد كه ویژگی مهم آن بازگو كردن تاریخ یك ملت است، چه بسا در طول این 10 سده كتاب هایی همچون فرامرزنامه، شهریارنامه، همایون نامه، برزونامه و ... به تقلید از شاهنامه ی فردوسی نوشته شده اند اما هیچ كتابی به سبك و روش شاهنامه به وجود نیامد.

محمدرضا یوسفی شاهنامه را به معنای شاه كتاب عنوان كرد و در ادامه افزود: شاه یعنی بزرگ و به تعبیر عامیانه به معنای تاریخ و سرگذشت شاهان است، بنابراین شاهنامه یعنی كتاب بزرگ. با توجه به اینكه هر ملتی بقا، استحكام، وجود و هویتش وابسته به فرهنگ آن جامعه است و باید فرهنگ این ملت را حفظ كرد؛ بنابراین این اثر بزرگ، فرهنگ ملی ما را بازخوانی و این گونه ساختار فرهنگ كلاسیك را كه همان اسطوره ها هستند، منتقل می كند.

این خالق آثار ادبی سبكی را كه فردوسی برای اثرش برگزید، مثنوی بیان كرد و گفت: این سبك پیش از حكیم توس، به وسیله ی دقیقی توسی به كار برده شد. فردوسی با چینش واژه ها در كنار یكدیگر كه هركدام یك قالب است و امروز به نام عروض و قافیه شهرت دارند، توانست اثری جاودانه بیافریند. در واقع پس از حمله ی اعراب این وزن های كلاسیك و عربی با یكدیگر تركیب شدند و این گونه تلفیق نوینی با گونه هایی از روایت متفاوت شاعرانه به وجود آمد كه در نهایت همان سبك معروف شاهنامه؛ یعنی مثنوی شكل گرفت و این موضوع با روایت حماسی همخوانی دارد.

وی در ادامه یادآور شد: فردوسی در این اثر با داشتن تخیل شگفت انگیز به خوبی توانست در سرایش ابیات، لحن، چینش و انتخاب واژه ها و ایجاد تصاویری خلاقانه اثری ماندگار بیافریند. می توان گفت گرچه از دوره ی قاجار تاكنون 600 بازنویسی به شیوه ی نثر از شاهنامه داریم اما در واقع نظیر این شاعر خردگرا در فرهنگ و ادب ایران زمین، بسیار كم است و به صورت قطع در زمینه ی حماسه وی رقیبی ندارد، زیرا در طول این سده ها پیش و پس از فردوسی هیچ شخصی نتوانسته چنین شاهكاری بیافریند.

محمدرضا یوسفی در پایان سخنانش به معرفی اثری از خود پرداخت و افزود: اكنون داستان های شاهنامه را برای كودكان و نوجوانان به صورت رمان در مجموعه ای 100 جلدی تهیه كرده ام كه 22 جلد آن شامل عاشقانه های شاهنامه می شود و مهم ترین بخش آن رمان های شاهنامه را در برگرفته كه 6 جلد از این اثر در بیست و هشتمین دوره ی نمایشگاه بین المللی كتاب ارایه شده است.

از: فاطمه مهدوی (گروه اطلاع رسانی)

پژوهشم**9128**1391**9131