نويسنده در يادآورشده است:در دوران سلسله منحط قاجار كه سرانش تنها هنرشان عيش و عشرت بود بازار مهماني ها و بخور بخورهاي مفت خوران گرم بود و در ضيافت هاي شاهانه هر كسي بر آن بود تا به نوعي به زعم خودش هنرنمايي كند و پيش شاه خود شيريني نمايد.
در اين ميان كساني كه هنري نداشتند ازفرط بي خاصيتي در نهايت دقت بادنجان هاي پخته شده را به دور بشقاب مي چيدند و به صورتي چيدن بادنجان ها به دور بشقاب را برنامه ريزي مي كردند كه همزمان با ورود شاه به آشپزخانه شود تا شاه ببيند و از بادنجان هاي تزيين شده خوشحال شود و اشتهايش برانگيخته شود و در ضمن، بادنجان دور قابچينها هم خودي نشان داده باشند .
درزمان طاغوت (دوره پهلوي) در بعضي از ادارات افرادي' گل آفتابگردان 'خوبي بودند .
در زمان مديرسابق بادنجان دور قاب چين بودند و در زمان مدير جديد به سرعت رنگ عوض كرده و منتظرآمدن مديرجديد مي نشستند تا دوباره خود را قالي زير پاي او كنند .
آري آن افراد چنان مديران قبلي را پشت پا زده وفراموش مي كردند كه انگار هفت پشت بيگانه بوده و هيچ وقت سر سفره اش نبودند و آنها چنان با مديرجديد رفيق مي شدند كه انگار ساليان سال با او پسرخاله بوده اند.
ناگفته نماند كه همين ها تا چند روز قبلش براي اين كه اين آقا مدير نشود با او مخالفت ودشمني مي كردند.
كارديگر اين آدم ها اين بود كه دور مديرحلقه مي زدند و چنان اورا روي دست بلند مي كردند كه نياز به بالارفتن پله نداشته باشد غافل از اين كه آن طرف پله ها سرسره شيب داري براي مدير گذاشته اند كه برگشتي ندارد و پايين سرسره چاهي قرار داده اند كه ديگر بيرون آمدنش محال بود.
آري آنان كساني بودند كه كاسه داغ تر از آش مي شدند و براي كسب منافع خود اگر مديري مي گفت كلاه بياورند بجايش سر مي آورند و چنان زيردستان خود را درتنگنا و فشار قرار مي دادند كه ناي حرف زدن نداشته باشند و به آبرو ومال و سلامتي ديگران هيچ ارزشي قائل نبودند.
اما چرا اين نكته هاي تاريخي را مطرح نمودم ؟
اخيرا اين بيماري به استان ما نيز سرايت پيدا كرده است در شهر ما بوشهر سالانه ده ها طرح بزرگ احداث و افتتاح مي گردد مسوولان متعددي از كار بركنار ، بازنشسته و يا به ديگر شهر هاي كشور انتقال مي يابند افراد مختلفي به عنوان مدير جديد يك اداره و يا يك سازمان معرفي مي گردند .
در برخي از شهرهاي بزرگ معمولا هيچ خبري از تبليغات و بنر زني نيست و كسي هم ضرورتي براي هياهو و در بوق و كرنا كردن آن نمي بيند اما اخيرا در شهر بوشهر رسمي بدي پيدا شده است تا مديري مسووليت جديدي به او داده مي شود بازار چاپلوسي و خوش آمد گويي هاي بي مورد در بنرهاي بزرگ در سطح شهر داغ مي گردد .
در حالي كه اين موارد هيچ گونه ضرورتي ندارد و اين هزينه هاي بي مورد را مي توان صرف كارهاي بهتري كرد .
اخيرا رهبر معظم انقلاب در سفر نوروزي خود به خراسان رضوي هنگامي كه مهماندار هواپيماي مسافربري پرواز عادي تهران مشهد در خوشامدگويي ابتدايي به مسافران به سبك معمول براي شادي روح امام و شهدا دعا و سلامتي رهبر انقلاب را آرزو كرد ، رهبرانقلاب نيز كه مسافر اين پرواز بودند با شنيدن اين خوشامدگويي از بخش آرزوي سلامتي براي رهبرانقلاب ناراحت شدند و دستور حذف سريع اين بخش از متن خوشامدگويي مهمانداران توسط مسوولان مربوط را صادر كردند.
آيا بهتر نيست اين هزينه هاي بي مورد را در كارهايي كه نفع آن به مردم برسد هزينه گردد؟ آيا بهتر نيست به جاي اين همه چاپلوسي و تملق بال مدير شده و در كارها به او كمك كنيم؟ آيا بهتر نيست از اين اسراف هاي بي مورد در سطح شهر دست برداريم؟ آيا بهتر نيست مسئولان شهري اين رسم هاي غلط را جمع آوري كنند و اجازه زدن اين گونه بنر به افراد را ندهند؟
ك/1
6045
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۶
بوشهر- ايرنا - پايگاه خبري پيغام در مطلبي به قلم نصرالله سليمي فرد با عنوان 'خوش آمد گويي هاي بي مورد ' رسم و آيين تازه پديد آوردن ناپسندي را در استان بوشهر بازنشر داده است.