تهران-ایرنا-رضا داوری اردكانی یكی از چهره های شاخص اندیشه ورزی در ایران معاصر است. او كه بیشتر از «مارتین هایدگر» فیلسوف آلمانی متاثر است نسبت به غرب و مدرنیته نگاهی انتقادی و بیشتر سلبی دارد.

رضا داوری‌اردكانی استاد و پژوهشگر فلسفه بی شك یكی از نامداران معاصر ایران است. وی علاوه‌ بر تدریس و پرورش دانشجویان و شاگردان بسیاری در حوزه ی فلسفه، آثار تالیفی و ترجمه یی بسیاری در كارنامه علمی اش قرار داده است.

از جمله آثار وی می توان به كتاب های «درباره علم»، «درباره غرب»، « فلسفه در دام ایدئولوژی»، « فلسفه، سیاست و خشونت»، «ما و راه دشوار تجدد»، « سنت و تجدد»، « فلسفه كارل پوپر»، « فلسفه معاصر ایران»، « فلسفه و انسان معاصر»، «فرهنگ، خرد و آزادی»، «فرهنگ، فلسفه و علوم انسانی»، «هیدگر و گشایش راه تفكر آینده»، « فلسفه، ایدئولوژی و دروغ»، «ما و تاریخ فلسفه اسلامی»، « ما و راه دشوار تجدد»، «فلسفه، سیاست و خشونت» و ... اشاره كرد.

داوری اردكانی از شاگردان «سیداحمد فردید» است كه گرچه كلیت تفكر استادش را می پذیرد اما زبان او را برای تفكر و اندیشیدن نمی پسندند. فردید به داشتن زبانی تند و ستیزه جویانه شهره بود.

در همین حال بسیاری، داوری اردكانی را بسیار متاثر از اندیشه های «مارتین هایدگر» فیلسوف برجسته ی آلمانی می دانند.

داوری اردكانی به مثابه دیگر شاگردان فردید، نقدی كه «مارتین هایدگر» فیلسوف برجسته آلمانی از «عقلانیت ابزاری»، «علم جدید»، «تكنولوژی» داشته و تكیه او بر تفكر به جای فلسفه را در آثار خویش نشان داده است. در واقع داوری متفكری است كه با رجوع خود به هایدگر و سنت فلسفه اسلامی، دست به نقد جدی غرب و الزامات و اقتضائات آن می زند. از طرفی بُعد آنتولوژیك (هستی شناسانه) مباحث داوری در ایران معاصر باعث آن شده از معرفت شناسی به هستی شناسی تمایل پیدا شود و این از اثرات فكر داوری در ایران است.(1)



***ویژگی های مدرنیته در اندیشه ی داوری اردكانی

داوری، مدرنیته را نحوه ی خاصی از نسبت بشر به عالم و آدم می داند كه در علم، هنر و تكنولوژی (فناوری) تجلی پیدا كرده است. وی در این باره در كتاب «فرهنگ، خرد و آزادی» می نویسد: «مدرنیته نحوه خاص نسبت بشر با عالم و آدم و مبدا عالم و آدم است و این نحوه خاص نسبت در علم جدید و تكنولوژی ماشینی و با پوشیده شدن امر قدسی و قرار گرفتن در قلمرو زیباشناسی و در بعضی مظاهر دیگر ظهور پیدا كرده است.»(2)

داوری در واقع تجدد را چیزی جز تغییر نگاه به عالم نمی داند و معتقد است كه مدرنیته یك مفهوم نیست بلكه یك تاریخ است كه عالم گیر شده است.

به زعم داوری، غرب صورت تمدن خود را به همه ی اقوام و ملل داده است از این رو تاریخ جدید عالم، تاریخ غربی است و این صورت نیز چیزی جز «ارزش های ظاهری و قواعد رفتار و مناسبات آن و نحوه تلقی نسبت به امور و اشیا نیست.» (3)

وی در كتاب «اوتوپی و عصر تجدد» درباره ی عقل جدید كه زاده ی مدرنیته است این گونه می نویسد: «دوره ی چهارصد ساله اخیر تاریخ غرب، عصر«علم تحصلی» است. در واقع مدرنیته عقل جدید بر اساس و مدار زندگی قرار گرفته و در همه امور بشر دخالت می كند. در دنیای جدید، وحی و عقل كلی مورد غفلت قرار گرفته و هیچ و پوچ تلقی شده است.»(4)



***نگاه به غرب در اندیشه ی داوری

گفتمان حاكم بر اندیشه ی داوری در باب غرب همان آرای مارتین هایدگر و سیداحمد فردید است كه وی بیشتر به بسط آن ها پرداخته است.

داوری 2 نوع نگاه به غرب را مطرح می كند؛ نگاه نخست «موجود بینی» (ontik) است كه غرب را مجموعه یی از اشیاء می داند؛ یعنی برای علم، مدیریت، محصولات تكنیكی، زیركی، تزویر، دموكراسی، استعمار، سینما، فقر، خشونت، حقوق بشر و ... وحدتی نمی بیند. نگاه دیگر «وجودبینی» یا انتولوژیك (ontology) است كه در آن بحث از چگونگی فراگیری علم و تكنولوژی(فناوری) و مقدمات و شرایط آن است كه در این نوع نگاه میان همه ی امور فوق تناسب وجود دارد.(5) دراین تقسیم بندی بی شك داوری از هایدگر تاثیر پذیرفته است.

با توجه به نگرش انتولوژیك(وجود شناسانه) داوری، دیگر نمی توان چهره ی استعماری غرب متجدد را نخواست، اما «علم و ادب و تكنولوژی» آن را خواست. این امر نشانگر آن است كه داوری همه امور غرب را نه یك كل كه یك كلی می داند.

وی در كتاب «درباره غرب» درباره ی ضرورت شناخت غرب می نویسد: «ما نمی خواهیم غرب را بشناسیم كه فقط بر علممان افزوده شود، بلكه غرب را می شناسیم تا تكلیف خودمان روشن شود. شناخت غرب یك تفنن یا یك فضیلت نیست، بلكه یك ضرورت است. در واقع غرب هوایی است كه تكنولوژی و سیاست جدید در آن روییده و رشد كرده است. می گویند این شرایط همان تجدد و عقلانیت متجدد است. با این گفته حقیقت غرب انكار نمی شود، بلكه فقط به آن نام دیگری داده می شود، زیرا تجدد اگر عین غرب نباشد، مرحله مهمی از تاریخ غربی است.» (6)



***تمدن های دیگر و غرب

داوری معتقد است در دویست سال اخیر فرهنگ و تاریخ كشورهای غیر غربی در 3 مرحله با فرهنگ غرب پوشانده شده است؛ مرحله ی «بهت و سكوت»، مرحله ی «اعجاب و تقلید و تشبه»، مرحله ی «بحران و داعیه و سرگردانی».(7)

از نظر داوری ریشه ی همه بحران های موجود در عالم را باید در تفكر غربی سراغ گرفت. از این رو در كتاب «ما و راه دشوار تجدد» می نویسد: «بحرانی كه در عالم كنونی وجود دارد، بحران تفكر غربی است.» (8)



***نگاه ما به غرب

داوری معتقد است مواجهه ی ما با غرب بر اثر عقب افتادگی اجتماعی بوده است. از نظر او ما در فلسفه احساس عقب افتادگی نمی كردیم تا اولین مواجهه ما با غرب در چارچوب فلسفه باشد. ما از دریچه ی عقب افتادگی اجتماعی به غرب نگاه كردیم و بعد سراغ فلسفه ی آن رفتیم آن هم فلسفه یی كه احساس می كردیم حلال مشكلات ماست.

داوری بحث از عوامل عقب ماندگی را یك نزاع موهوم می داند و می نویسد: «ما هنوز گرفتار این نزاع موهومیم كه چه چیز ما را از قافله پیشرفت بازداشته است. ما صد و پنجاه سال است كه به این نزاع مشغولیم».(9) این نشان می دهد كه تلقی داوری از پیشرفت، بهشت زمینی تكنولوژیك(فناورانه) است و آن را مورد نقد قرار می دهد.



***تكنیك در اندیشه ی داوری

نگاه داوری به تكنیك برخاسته از تفكر هایدگر است. به زعم او ماهیت تكنیك غیر از وسایل و ابزار آن است. تكنیك بر اثر تلقی انسان از عالم به عنوان منبع نیرو و انرژی پیدا شده و اگر این نوع تلقی وجود نداشت، نه تنها تكنیك كه حتی علم جدید هم پیدا نمی شد. هر چند تكنیك به معنی تكنولوژی دیرتر از علم به وجود آمده اما از حیث ذات، مقدم بر علم است و علم را راه می برد.

در واقع تكنیك همراه با اراده ی تصرف در طبیعت پیدا شده است. داوری در این باره در كتاب «درباره علم» می نویسد: «اگر ماهیت تكنیك، در نسبت ما با عالم و یا چیزها ظاهر می شود، تكنیك دیگر ماشین و وسیله تكنیك نیست. بلكه تلقی تمام موجودات به عنوان خزانه نیرو و ماده ی تصرف است.»(10)

داوری حتی نیاز به تكنیك را موجب غفلت از تفكر در باب ماهیت آن می داند.



***مواجهه با مدرنیته

از نظر برخی، هر چند با پیدایش مدرنیته، تحولاتی در امور اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی بشر حاصل شد، اما مدرنیته همراه خود مشكلات بسیاری را به وجود آورد. از جمله ی آن این بود كه مردم روی زمین بی جهان شدند و تعبیراتی چون بیگانگی و بیگانه گشتگی كه از قرن هجدهم در زبان ها افتاد گویای این وضع است.

این مشكلات را چگونه می توان حل كرد؟ راه رهایی چیست؟ از نظر داوری كشورهای غیر متجدد در مواجهه با مدرنیته سه راه را در پیش رو دارند: 1-ورود در نظام عقلانی تكنیك. در این صورت دین و معرفت و فرهنگ جز برای رسیدن به قدرت مفید نخواهد بود2-مصرف كننده تكنولوژی3-خروج از دایره ولایت تكنیك.(11)

داوری معتقد است كه تنها در صورت خروج از دایره ولایت تكنیك است كه می توان از اصلاح و گزینش تكنیك و استفاده ی مطلوب از آن سخن گفت. وی در این باره در كتاب «فلسفه در بحران» می نویسد: تا قدرت و سلطنت تكنیك در هم شكسته نشود و قهر عالم كنونی فرونریزد و عالم دیگری پدیدار نشود، تكنیك هم به اشیا و وسایل مبدل نمی شود.(12)



*** نقد اندیشه ی داوری

كسی كه همه ی امور غرب را نه یك كل كه یك كلی می داند، دیگر نمی تواند از اخذ برخی از اجزای آن سخن بگوید تا چه رسد به آن كه به دنبال مقدمه و شرایط آن باشد. این مهمترین نقطه ی ضعف اندیشه ی داوری در مواجهه با غرب از نظر برخی متفكران است.

از طرفی دیگر نقدی كه می توان به داوری داشت این است كه وی به تبع فردید، به دنبال رهایی از غرب است و راهی منسجم برای نیل به آن ارائه نمی دهد و فقط به تفكر و تذكر و تامل توصیه می كند.

رضا داوری اردكانی به سال 1312 در اردكان یزد بدنیا آمد و تا پایان دوره اول متوسطه در آنجا به مدرسه رفت. در سال 1330 از دانشسرای مقدماتی اصفهان دیپلم گرفت و در مهرماه همان سال به استخدام وزارت فرهنگ (وزارت آموزش و پرورش فعلی) درآمد و چندین سال در مدارس شهرهای اردكان، اراك- قم و تهران تدریس كرد. در سال 1334 برای تحصیل به دانشگاه تهران وارد شد و در رشته فلسفه به تحصیل پرداخت و در سال 1346 به اخذ درجه دكتری نائل آمد. داوری اردكانی استاد برجسته ی فلسفه دانشگاه تهران دارای سوابقی همچون ریاست دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران 1360-1358، سرپرست كمیسیون ملی یونسكو در ایران 1361-1359، مدیر گروه آموزشی فلسفه- دانشگاه تهران 1365-1362، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از سال 1363 تاكنون، سردبیر مجله نامه فرهنگ از سال 1371 تاكنون، سردبیر مجله فرهنگ از سال 1375 تاكنون، مدیر عامل انتشارات علمی و فرهنگی 1376-1375، عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تاكنون، رئیس فرهنگستان علوم از سال 1377 تاكنون است.

*منابع:

1-ماه نامه مهرنامه، شماره ی 3، خرداد89، ص74

2- فرهنگ،خرد و آزادی، رضا داوری اردكانی، نشر ساقی 1383،ص101

3- وضع كنونی تفكردر ایران، داوری اردكانی،نشرسروش1357، ص55

4- اوتوپی و عصر تجدد، داوری اردكانی،نشر ساقی1379، ص29

5- ما و راه دشوار تجدد، رضا داوری اردكانی، نشرساقی 1384، ص19 و20

6- درباره غرب، رضا داوری اردكانی،نشر هرمس1386، ص54-53،

7- رویارویی با تجدد، عبدالله نصری، نشر علم1386،ص291

8- ما و راه دشوار تجدد، رضا داوری اردكانی، نشرساقی 1384، ص16

9- منبع پیشین،ص90

10- درباره علم، رضا داوری اردكانی، نشر هرمس1379،ص48

11- رویارویی با تجدد،عبدالله نصری، نشر علم1386، ص301

12- فلسفه در بحران،رضا داوری اردكانی، نشر امیر كبیر1367،ص145

*گروه پژوهش و تحلیل خبری

پژوهشم**458**2054