پايگاه خبري بلاغ نيوز در ستون اخبار مهم خود با انتخاب تيتر'ما مازندراني‌ها به همراه استان‌هاي ديگر در حال تمام شدنيم'به نرخ منفي رشد جمعيت به عنوان زنگ خطر اعلام كرد.

در ادامه اين مطلب كه روز دوشنبه انتشار يافته آمده است : نرخ رشد جمعيت در مازندران، همان‌ زنگ خطري را به صدا در آورده‌، كه چند سال است صداي هولناك آن در كشورمان گوش‌هاي دلسوزان را به خود متوجه كرده، ليكن اين هشدارها آنچنان كه علائم مي‌گويند، هنوز جدي گرفته نشده‌اند و جاي نگراني آن همچنان باقي است.

در شرايطي كه چند دهه غرب و اروپا با معضل رشد منفي نرخ جمعيتي مواجه هستند و براي نجات خود از روش‌ها و شيوه‌هاي تشويقي متنوع استفاده مي‌كنند تا از سقوط جمعيتي خود جلوگيري بعمل آورند، مسئولان كشورمان در دهه 60 با مشاهده نرخ رشد جمعيتي بالا، به سياست مهار شديد جمعيت روي آوردند و با افراط در اين زمينه و به بركت تبليغات گسترده و تقبل هزينه براي جلوگيري از باروري، نرخ رشد را منفي كردند و حال، چند سالي است با تذكرات چند باره مقام معظم رهبري، سعي عمومي بر رفع اين معضل ملي است، اما تغيير نگرش‌هاي فرهنگي و حذف موانع موجود، الزاماتي براي قرار دادن جامعه در يك ريل مطمئن و مفيد در اين زمينه را ايجاب مي‌كند.

* مازندران پير در تصوير آمار

به سراغ جعفر احمدي مديركل آمار و اطلاعات استانداري مازندارن رفتيم تا واقعيت‌هاي آماري استان‌مان را از او بشنويم.

وي با ابراز نگراني از كاهش نرخ رشد جمعيت استان، گفت: كاهش نرخ فرزندآوري در سال‌هاي گذشته مازندران را به سمت سالمندي كشانده و در آينده جامعه جوان را از بين مي‌برد.

احمدي با اشاره به آمار جمعيت استان در چند دهه گذشته افزود: بر اساس سرشماري سال 90 نرخ رشد استان 02/1 اعلام شد كه در مقايسه با نرخ 34/1 سال 75 و2/1سال 85 كاهش چشمگيري را نشان مي‌دهد.

وي با بيان اينكه بيش از پنجاه درصد جمعيت استان را افراد بالاي 30 سال تشكيل مي‌دهند، افزود: زماني كه اكثريت جمعيت جامعه به سمت سالمندي ميل كند، وابستگي جامعه به نيروي انساني و كار بيشتر خواهد شد و توان داخلي كاهش مي‌يابد.

مديركل آمار و اطلاعات استانداري مازندارن با اعلام اينكه جمعيت استان طبق آخرين آمارها 3185000 نفر است، بيان كرد: 56 درصد جمعيت استان را شهرنشين و مابقي در روستاها ساكنند كه خود نشان‌دهنده افزايش نرخ رشد جمعيت شهري در سال‌هاي گذشته است.

احمدي با تشريح مضرات شهرنشيني در استاني با ظرفيت كشاورزي و دامداري بالا اذعان داشت: دو عامل باعث افزايش جمعيت شهري استان شد، اول مهاجرت به شهر و دوم تبديل بافت روستاها و اضافه شدن آن‌ها به مناطق شهري.

وي با انتقاد از سياست‌هاي كلان جمعيتي كشور خاطر نشان كرد: بايد به هر نحوي از روند كاهشي جمعيت جلوگيري شود، در ابتداي دهه 60 با نرخ رشد 4 درصدي مواجه شديم كه سرانجام آن بالا رفتن نرخ بيكاري در دهه‌هاي بعد شد. وقتي برنامه صحيحي براي جلوگيري از آن نرخ رشد افراطي صورت نگرفت، با تفريط مواجه شديم و قطعا در سال‌هاي آينده نيازمند نيروي جوان و فعال براي كار هستيم كه معضلي به مراتب بزرگتر از بيكاري خواهد بود.

* ايران هم پير شد

با دكتر سيد محسن سليماني‌راد، مدير گروه سلامت جمعيت، خانواده و مدرس دانشگاه علوم پزشكي مازندران به گفت‌وگو پرداختيم، او نيز نگراني خود را ابراز مي‌كند و در ارائه تصوير جمعيتي كشور مي‌گويد:بر اساس نتايج آخرين سرشماري كشور در سال 1390، جمعيت كشور برابر با 75.1 ميليون نفر بوده و متوسط رشد سالانه‌ جمعيت نيز با ادامه‌ي همان روند كاهشي به 1.3درصد رسيده است. از سوي ديگر، با توجه به الگوهاي جمعيتي كشور ايران از نظر سير كاهنده‌ي ميزان مواليد در مقايسه با اكثر كشورهايي كه اين مسير را طي كرده‌اند در مدت بسيار كوتاهي (حدود 20سال) توانسته تعداد كل فرزندان يا باروري كل را در كشور از حدود 6.5 فرزند به 1.7 فرزند برساند.

* چرا بايد نگران باشيم!

وي در همين ارتباط افزود: اولين و مهم‌ترين وظيفه‌ي هر مسئول ارشد جامعه، صيانت و اعتلاي جامعه است و حفاظت جامعه منوط به بقاي نسل است. حال اگر به منابع داخلي و بين‌المللي مراجعه شود به اطلاعاتي بر مي‌خوريم كه زمينه‌ساز نگراني است. يك شاخص شناخته شده‌ي زاد و ولد، نرخ باروري كل (T.F.R) است.

در بيان ساده‌تر منظور از نرخ باروري كل تعيين تعداد فرزنداني است كه جانشين والدين شوند، اگر اين شاخص در حد 2.1 بچه يا كمتر باشد به معناي كاهش تدريجي جمعيت است. با حفظ شرايط كنوني ما در يك دوره‌ي 40-30 ساله يعني در سال 1420 رشد جمعيّت‌مان به صفر مي‌رسد؛ يعني حتّي اگر همين يك و هفت دهم هم باقي بماند، باز رشد جمعيّت كشور ما در سال 1420 به صفر مي‌رسد.

سريع ترين ميزان كاهش باروري كلي در جهان مربوط به ايران بوده و در طي سالهاي 1980 – 1975 از 6.28 به 1.89 در سال 2010 – 2005 ( به ميزان 4.39) كاهش يافت.

وي با بيان اين كه كاهش سطح باروري در ايران همة طبقات و گروه‌هاي اجتماعي را در بر گرفته است، يادآور شد: اين كاهش به شهرها محدود نشده بلكه در روستاها نيز باروري به شدت كاهش يافته است.

* عوامل كاهش سريع ميزان باروري

سليماني‌راد به عوامل كاهش سريع ميزان باروري اشاره كرد و گفت: عوامل اين كاهش و رسيدن آن به 1.3 بچه براي هر مادر درمازندران متاثر از اين فاكتورهاست:

1- اخذ فتوي و نظر موافق برخي از علماي مذهبي برجواز كنترل وكاهش جمعيت.

2 دخالت دولت و تصويب قوانين مشوق كاهش جمعيت و جريمه فرزند چهارم و بيشتر.

3- افزايش ميزان باسوادي زنان.

4- توسعه شهرنشيني.

5- افزايش سن ازدواج.

6- توسعه اشتغال زنان.

7- گرايش زنان به تحصيلات و آموزش عالي.

8- تغيير در كاركرد خانواده (گسترش نهادهاي دولتي و نيمه‌دولتي و غيرانتفاعي در عرصه رفاه اجتماعي كه برخي از كاركردهاي سابق خانواده را عهده‌دار شده‌اند).

9- كاهش صله ارحام(كاهش روابط، حمايتها و روابط بين نسلي خانوادگي ).

چالش هايي كه ادامه اين وضعيت براي جامعه ايجاد مي‌كند

1- چالش هاي آينده جمعيتي.

مدرس دانشگاه علوم پزشكي مازندران سپس عنوان داشت:با توجه به روند كاهش تدريجي باروري و رسيدن به پايين تر از سطح جانشيني، مسائل زير از جمله چالش هاي آينده جمعيتي استان خواهد بود:

الف) بحران ميزان باروري و تجديد نسل.

ب) كاهش حجم كل جمعيت.

ج) بحران كاهش نيروي در سن كار.

د) بحران سالمندي جمعيت.

ه) افزايش مهاجرت هاي بين المللي و تغييرات هويتي و فرهنگي.

2- چالش‌هاي اجتماعي ـ فرهنگي:

الف) بحران ساختاري خانواده

ب) اختلال در حمايت هاي بين نسلي

ج) شكاف هاي نسلي در اثر بهم خوردن توازن جمعيت نسل ها

ه) جمع شدن چترهاي حمايتي خانواده از سالمندان

د) كاهش تدريجي سرمايه اجتماعي

3- چالش‌هاي سياسي ـ امنيتي

4- چالش‌هاي اقتصادي

عوامل بسيار متعددي بر فرزندآوري موثر هستند كه بخشي از آن عبارتند از:

وضعيت ازدواج در جوانان، ناباروري، طلاق (عاطفي ـ رسمي)، تحصيلات، مسائل اقتصادي، آينده‌نگري والدين، اشتغال بانوان و ...، كه براي رفع مشكل بايد برنامه‌ريزي مناسب براي رفع تمام مسائل داشت، سهم وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكي در اين زمينه حداكثر و در بهترين شرايط بيشتر از 20 درصد نخواهد بود اما اقدام در اين زمينه به دليل ارتباط نزديك با سلامت جامعه از جمله رسالت‌هاي اصلي وزارت بهداشت است.

* براي حل مسئله بايد اقدامات زير مد نظر قرار گيرد

• ارتقاي مشاوره هاي هنگام ازدواج و پس از ازدواج با تاكيد بر مهارت هاي زوجين و سلامت جنسي با رعايت چارچوب هاي مذهبي، فرهنگي و اجتماعي

• افزايش آگاهي جامعه درباره اهميت فرزندآوري سالم و اجتناب از تك فرزندي

• مشاوره براي كاهش ميانگين فاصله زماني بين ازدواج و فرزند اول

• مشاوره براي كاهش ميانگين فاصله زماني بين فرزندان

• پيشگيري از بارداري هاي پرخطر و سقط

• تامين مراقبت هاي كيفي دوران بارداري و مراقبت هاي ويژه براي بارداري هاي پرخطر

• جلوگيري از مرگ مادر، ‌نوزاد و شيرخوار

• تدوين بسته هاي آموزشي براي ارتقاي آگاهي، نگرش و عملكرد جامعه در زمينه عوامل مستعدكننده ناباروري

• تعيين اولويت هاي پژوهش هاي كاربردي در راستاي سلامت باروري، فرزندآوري، ارتقاي نرخ باروري كلي و عوامل مستعدكننده ناباروري از جمله عوامل محيطي

• تامين خدمات سلامت مادر و كودك و باروري در راستاي ارتقاي نرخ باروري كلي و افزايش بارداري هاي برنامه ريزي شده مبتني بر سياست ها و قوانين مصوب.

در نتيجه:

مدير گروه جمعيت، خانواده و مدرس دانشگاه علوم پزشكي مازندران در پايان نتائج مباحث خود را اين گونه فهرست كرد:

• به‌طور خلاصه اگر بخواهيم ميزان باروري كلي را افزايش دهيم براساس يك برآورد در سال 90 با كاهش 10 درصدي تصادفات منجر به فوت در مردان جوان به ميزان 0.02، كاهش 10 درصدي طلاق به ميزان 0.03، كاهش 10 درصدي افراد مجرد به ميزان 0.75 مي‌توانيم باروري كلي را افزايش دهيم كه نقش بسيار موثر ازدواج جوانان به وضوح مشخص است.ك/1

6026/6097