تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۲

تهران-ایرنا-سفر وزیر امور خارجه ایران به سه كشور كویت، قطر و عراق و سفر معاون صدراعظم آلمان، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر امور خارجه فرانسه تنها حدود دو هفته پس از توافق هسته یی نشان از آغاز دوره جدید در سیاست خارجی ایران دارد؛ گویی بهار دیپلماسی ایرانی فرارسیده است.

طی 2 سال گذشته نیویورك، ژنو، لوزان و وین بارها میزبان رایزنی های در هم فشرده ی نمایندگان دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و قدرت های جهانی برای حل و فصل اختلاف ها بر سر پرونده ی فعالیت های هسته یی صلح آمیز كشورمان بود كه در آخر به یك جمع بندی مشترك بر سر «برجام» یا همان برنامه ی جامع اقدام مشترك انجامید.

اینك تهران خود میزبان نمایندگان كشورهایی است كه در میان آن ها قدرت های جهانی پیشگامی می كنند. طی روزهای پس از توافق وین (در بیست و سوم تیرماه) شماری از مقام ها و هیات های سیاسی و اقتصادی خارجی برای سفر به ایران اعلام آمادگی كردند.

در روزهایی كه گذشت معاون صدراعظم آلمان، مسوول سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا و وزیر امور خارجه ی فرانسه به تهران آمدند و این هفته نیز وزیران اقتصاد و امور خارجه ی ایتالیا راهی كشورمان خواهند شد. قرار است هیات هایی از اسپانیا، ژاپن و ... نیز به زودی به ایران سفر كنند.

از فردای توافق وین، روزهایی هم كه مسوولان سیاست خارجی از پذیرایی میهمان های خارجی فارغ بودند، دیپلماسی ایرانی را در پایتخت كشورهای منطقه دنبال كردند. در این پیوند، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه در نخستین سفر خارجی پس از توافق وین به قطر، كویت و عراق رفت تا در مورد مسایل منطقه یی با رهبران این كشورها به گفت وگو بنشیند.

در زمینه ی كاركردهای دیپلماسی ایرانی و زمینه ها و پیامدهای وضعیت كنونی آن بیان چند نكته ضروری است:

1- آمد و شدهای پیاپی به مقصد تهران و از تهران، نشان دهنده ی پدیداری وضعیتی ویژه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است گویی مسوولان دیپلماسی ایران و كشورهای دیگر افزون بر پیشبرد امور جاری در پی جبران عقب افتادگی های دوره ی ركود سال های پرتنش پیشین هستند و در این میان سهم كشورهای اروپایی در همسنجی با دیگر كشورها بیشتر است.

از دید صاحبنظران، وضعیت كنونی پیامد مستقیم وضعیت برد- بردی است كه در پی توافق وین تثبیت شد. در حالی كه ایران به فضای تازه و متفاوت با سال های تحریم و تنگناهای شدید بین المللی گام نهاده، كشورهای اروپایی منافع اقتصادی و تجاری خود را در گسترش روابط و همكاری با ایران می جویند. به عبارتی دیگر، چشم انداز بازگشت به وضعیت پیش از تحریم ها و تجارت چندده میلیارد دلاری ایران و كشورهایی اروپایی و همچنین بهره جویی از مزیت های همكاری های متقابل به انگیزه یی مهم برای رایزنی های دیپلماتیك 2 طرف تبدیل شده است.

شرایط كنونی نمایانگر گذار كشورهای اروپایی از مرحله ی تردید و اراده ی جدی برای گسترش مناسبات در زمینه های گوناگون است؛ شرایطی كه باید آن را نتیجه ی تعامل سازنده ی ایران با كشورهای جهان و پیشبرد رویكرد تنش زدایانه ی كارگزاران سیاست خارجی دولت یازدهم دانست.

2- مزیت های گسترش روابط اقتصادی و تجاری با ایران در موقعیت ژئواكونومیك (جغرافیای اقتصادی) و مولفه های آن چون وضعیت گلوگاهی ارتباط شرق و غرب، جایگاه برجسته در اقتصاد انرژی جهان، بازار پركشش و ظرفیت های بارور نشده ی در بخش های صنعت، معدن، علوم و فناوری های نو، گردشگری و ... نهفته است. اما این ها همه ی دلیل هایی نیست كه قدرت های شرقی و غربی و دیگر كشورها را بر ایران متمركز ساخته است.

در حال حاضر ایران قدرت برتر منطقه یی در گستره ی حساس و همچنین پرآشوب خاورمیانه به شمار می رود. در شرایطی كه تحریم های گسترده و همه جانبه نتوانست ایران را از موقعیت یك قدرت منطقه یی فروكاهد، اكنون در فضای پساتوافق توانمندی های تهران روندی خیره كننده را خواهد پیمود به ویژه اینكه رقیبان منطقه یی همچون آنكارا و ریاض خود را درگیر چالش هایی خود ساخته كرده اند.

در نقشه ی جغرافیای منطقه، ایران به لنگرگاه ثبات در عرصه ی مواج و كف آلود تحولات خاورمیانه می ماند و از آن مهمتر موثرترین بازیگر برای خروج از وضعیت بغرنج این حوزه ی حساس و پرخطر به شمار می رود. با افزایش ضریب عقلانیت كشورهای غربی در برابر گسترش تهدید گروه های افراطی و دهشت افكن، آشكار شدن نقش و توان تهران در مدیریت بحران های منطقه بیش از پیش كشورهای جهان را متوجه همكاری با جمهوری اسلامی ایران ساخته است.

به این ترتیب آمیزه یی از اهداف و منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی سبب شده تهران به مركز توجه بسیاری از كشورهای جهان و منطقه تبدیل شود.

3- در فضای كنونی، نوع كنشگری مسوولان سیاست خارجی نشان از تعادلگرایی آنان در عرصه ی دیپلماسی كشور دارد. در اوج مذاكره ی هسته یی با كشورهای گروه 1+5 و پس از آن كه كارگزاران سیاست خارجی درگیر رایزنی های تنگاتنگ با مقام های غربی بودند، بایسته هایی دیگر چون دیپلماسی منطقه یی و تعامل با قدرت های شرقی نیز مورد توجه قرار گرفت. نمودهای این تعادلگرایی را می توان در حضور پررنگ رییس جمهوری در نشست اخیر سازمان همكاری شانگهای (در شهر اوفا روسیه) یا سفر منطقه یی هفته ی گذشته ی ظریف یافت.

این رویكرد نشان می دهد مسوولان سیاست خارجی اهداف و منافع ملی را در گوشه گوشه ی جهان و به شكلی پیوسته و همه جانبه دنبال می كنند و در پی بهره وری بیشینه از كاركردهای گوناگون دیپلماسی هستند.

4- همچنان كه گفته شد دیپلماسی ابزار یا فرایندی با كاركردهایی گوناگون است. یكی از این كاركردها هموارسازی راه توسعه ی اقتصادی كشورها است. نگاهی به دستورهای كار هیات های دیپلماتیك نشان از اهمیت این كاركرد دارد. در حال حاضر افزایش توان اقتصادی به عنصری تعیین كننده در قدرت ملی كشورها تبدیل شده و در نتیجه سخن به میان آوردن از مفهوم قدرت بدون توجه به پشتوانه و توانایی های اقتصادی كشورها بی معنا به نظر می رسد.

آنچه گفته شد واقعیتی است كه بی توجهی به آن پیامدهای خود را در سال های گذشته به شكلی بارز نشان داده است. گسترش روابط و افزایش مناسبات با كشورهایی با منزلت ناچیز در نظام بین الملل هر چند بخشی از سیاست خارجی ما بوده و در عرصه هایی چون حمایت از فرودستان بین المللی، عمق بخشی به انقلاب اسلامی ایران و نیز فرایندی نظیر رای گیری های مجمع عمومی سازمان ملل كاركردهای خاص خود را داشته اما این همه ی سیاست خارجی ما نیست.

متاسفانه طی سال های گذشته این كاركرد دیپلماسی بر دیگر كاركردهای آن از جمله تنش زدایی و توسعه ی اقتصادی سایه افكند و سبب دوری هر چه بیشتر ایران از قدرت های اقتصادی شد. این مساله سبب شد حتی در تعامل ایران با دوستان جهانی و قدرت های شرقی نیز مسایل سیاسی و امنیتی بر همكاری های اقتصادی ترجیح یابد؛ رخدادی كه جز بر چالش های روابط خارجی كشور نیافزود.

در شرایط كنونی این كاركرد مهم دیپلماسی بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران كشور قرار گرفته و به عنوان مولفه یی مهم بر داغی تنور دیپلماسی افزوده است.

*گروه پژوهش و تحلیل خبری

پژوهشم**9279**2054