تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۵

تهران- ايرنا- آفتاب تابان، بلنديهاي كليمانجارو، صحراهاي گسترده، بيشه هاي انبوه و وحشي ، رودخانه هاي خروشان، دشت هاي سرسبز و هرازگاهي قحطي و بيماري از جمله تصاويري هستند كه با نام آفريقا به ذهن متبادر مي شود ؛ اما الماس هاي خونين روي ديگر سكه آفريقاست كه كمتر ديده شده است.

الماس با نام آفريقا گره خورده است . از ميان 10 كشور عمده توليد كننده الماس در جهان شش كشور در آفريقا قرار دارد. به عبارت ديگر 60درصد الماس هاي رنگارنگ و درخشان جهان در آفريقا استخراج مي شود ولي همه اين الماس ها پاك نيستند بلكه برخي از آنها به خون آلوده اند.
با اينكه آفريقا بزرگترين توليد كننده الماس در جهان محسوب مي شود ولي هيچيك از مراكز عمده تجارت و داد و ستد الماس در اين قاره قرار ندارد.
بزرگترين مركز بين المللي داد و ستد الماس در شهر 'آنور' بلژيك قرار دارد و براساس آمار رسمي 80 درصد داد و ستد الماس جهان در اين شهر صورت مي گيرد.
يكي ازتصاوير ناعادلانه و چهره تاريك تجارت الماس اين است كه كشورهاي توليد كننده ، تاثير و نفوذ اندكي بر چرخه داد وستد آن دارند.
تيرگي اين تصوير ناعادلانه هنگامي بيشتر خودنمايي مي كند كه بدانيم الماسي كه در آفريقا استخراج مي شود گاهي 10 برابر قيمت خريداري شده در آفريقا ، در بازار تجاري بلژيك به فروش مي رسد.
بنابراين منافع سرشار يك قطعه الماس كه از اعماق زمين واز دل معادن تاريك آفريقا بيرون كشيده مي شود در اختيار كساني قرار مي گيرد كه هزاران كيلومتر با آفريقا فاصله دارند و براي مردم محروم اين قاره دسترنجي بسيار اندك همراه با خون دل باقي مي ماند.
با اين وجود اين الماس ها را پاك مي دانند و الماس خونين چيز ديگري است.
الماس هاي خونين الماس هايي هستند كه از ميان جنگهاي داخلي و نبردهاي قومي خارج مي شوند.
در واقع از فروش الماس‌هاي خونين ميلياردها دلار سرمايه براي تامين هزينه جنگ‌هاي داخلي و ديگر درگيري‌ها در كشورهاي آفريقايي بدست مي آيد كه از آن جمله مي توان به جنگ هاي داخلي سيرالئون، آنگولا، ليبريا،‌ ساحل عاج و جمهوري دمكراتيك كنگو اشاره كرد.
در اغلب موارد، ‌عوامل ايجاد اين جنگ هاي داخلي،‌ شورشياني عليه دولت قانوني هستند كه تلاش مي كنند كنترل معادن الماس را به دست بگيرند.
براي مثال در جنگ داخلي سيرالئون كه از سال 1991 تا 2002 ميلادي ادامه داشت جويي از الماس هاي خونين جاري بود.
در سيرالئون گروهي شورشي ، با تهديد ، قتل عام و قطع عضو ساكنان روستاهايي در نزديكي معادن الماس توانستند كنترل كامل معادن منطقه را به دست بگيرند.
در اين درگيري 20 هزار انسان بيگناه قطع عضو شدند،‌ 75 هزار نفر كشته شده و دو ميليون نفر از اين كشور گريختند.
گرچه براي مقابله با چنين روندي برنامه اي تحت عنوان 'طرح فرايند صدور گواهي كيمبرلي' براي نظارت و كنترل تجارت الماس در سال 2003ميلادي از سوي جامعه جهاني ايجاد شد تا از ورود الماسهاي خونين به بازار قانوني الماس جلوگيري شود ، اما اين طرح بخاطر نفوذ قدرتهاي غربي هيچگاه بدرستي به مورد اجرا در نيامد.
اين طرح دستخوش تبعيض و فريبكاري كشورهاي غربي شد و به همين خاطر مي توان گفت كه اين طرح هم به گونه اي در جهت توليد همان 'الماس هاي خونين ' قرار گرفت.
برخورد اين طرح با دو كشور آفريقايي 'زميبابوه ' و 'جمهوري دمكراتيك كنگو' نمونه بارز اين نوع تبعيض و فريبكاري است.
جمهوري دمكراتيك كنگو از جمله مناطقي است كه گروههاي شورشي در آن از مدتها پيش به تاخت و تاز مشغولند. اين شورشيان كه اغلب از خارج حمايت مي شوند به انواع جرايم نظير بكارگيري اجباري كارگران در معادن، استفاده از كودكان به عنوان سرباز و تجاوز و كشتار مردم غير نظامي متهم هستند . به رغم اين جرايم ، الماسي كه از معادن اين كشور استخراج مي شود نه تنها به راحتي در بازار بورس الماس بلژيك مورد داد و ستد قرار مي گيرد، بلكه يكي از شاخص هاي اين بورس است.
آيا اينكه جمهوري دمكراتيك كنگو زماني مستمعره بلژيك بوده و هنوز هم دولت بروكسل برآن نفوذ دارد در اين زمينه موثر بوده است؟
از سوي ديگر 'زيمبابوه' كه كشوري نسبتا با ثبات و بدون درگيري در آفريقا محسوب مي شود از سالها پيش تحت تحريم كشورهاي غربي است. اين تحريم ها از آن جهت به مورد اجرا درآمده تا مقامات زيمبابوه ناچار شوند منافع كشورهاي غربي را نيز در نظر بگيرند.
براي سالهاي طولاني يك اقليت سفيد پوست مهاجر زمام امور زيمبابوه را در دست داشت و بركل جامعه سياه پوست اين كشور حكومت مي كرد . اين كشور كه در نهايت پس ازتلاشهاي فراوان و مبارزات مستمر در سال 1980 ميلادي به استقلال دست يافت اينك به خاطر مخالفت با سياستهاي توسعه طلبانه برخي كشورهاي غربي تحت تحريم اين كشورهاست.
آمار سازمان ملل متحد در سال 2006 ميلادي نشان مي دهد نزديك به 23 ميليون دلار الماس خونين از ساحل عاج به كشورهاي ديگر قاچاق شده و سپس به صورت قانوني در جهان به فروش رسيده است.
اين به منزله آن است كه هنوز برخي گروهها و قدرتهاي محلي با حمايت قدرتهاي استعماري و صاحب نفوذ در آفريقا همچنان از تجارت الماس هاي خونين بهره مي برند و در نتيجه از آن پشتيباني مي كنند.
سخن آخراينكه آنچه رنگ برخي از الماس هاي افريقا را به خون آلوده مي كند ، فقط ناشي از عملكرد شورشيان و جنگهاي داخلي نيست بلكه مداخلات گسترده و پشتيباني قدرتهاي خارجي از جنگ هاي داخلي است كه رنگ الماس هاي اين قاره را به خون آلوده كرده است. الماس ها از اعماق معادن آفريقا استخراج مي شود ولي در سطح زمين با دستهاي خارجي به خون آلوده مي گردد.
خاورم ** 1583 **