تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۵

تهران- ایرنا- «افسوس شما هنوز نمی دانید كه ما چه كسی را از دست دادیم. ما یكی از بزرگترین یاران فكری علمی انقلابمان را از دست دادیم. آقا موسی در دنیای عمل و اجرا نیازها را درك كرده بود. مسائل و مشكلات حركت را می دانست و لمس كرده بود و برای اغلب موضوعات، حكم فقهی داشت او را خیلی حساب شده از ما گرفتند...»(گزیده ای از سخنان شهید مرتضی مطهری)

امام موسی صدر در چهاردهم خرداد 1307 هجری خورشیدی در شهر قم دیده به جهان گشود. پدر وی آیت الله سید صدرالدین صدر از مراجع بزرگ روزگار خود بود. تبار او به سید صالح سید شرف الدین از دانشمندان مشهور شیعه لبنان می رسد.
وی دوره ی ابتدایی را در 1313 هجری خورشیدی در مدرسه ی حیات شهر قم آغاز كرد، امام موسی صدر علاقه بسیاری در مطالعه و كنكاش در علوم گوناگون داشت و همیشه در مسیر كسب دانش تلاش و كوشش می كرد. او در كنار گذراندن دوره های دبستان و دبیرستان، درس های حوزه را نیز پیگیری می كرد، چنانچه تحصیل تمام وقت خود را در حوزه علمیه ی قم در 1320 هجری خورشیدی شروع كرد و در حوزه از وجود حضرات آیات سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، امام خمینی(ره) و سید محمد محقق داماد بهره های فراوانی برد.
امام موسی صدر با شركت در آزمون سراسری دانشگاه ها در 1329 هجری خورشیدی توانست در رشته ی حقوق دانشگاه تهران پذیرش شود و به فراگیری علم در این رشته بپردازد و در 1332 هجری خورشیدی با ارایه ی پایان نامه ی خود به عنوان «ترجمه شروط و صحت آن» مدرك كارشناسی حقوق اقتصادی را دریافت كرد.
امام موسی صدر پس از پایان تحصیلات امكان دستیابی به مسوولیت های خوب و مناسب را به آسانی داشت اما او خود را در برابر ملت رنج دیده و مسلمان مسوول می دانست و به همین دلیل رهروی راه اجداد بزرگ خویش شد.
امام موسی صدر با استفاده از محضر بیشتر بزرگان در حوزه و با پشتكار كم نظیر خویش، خیلی زود به مراحل والایی از نبوغ و شكوفایی دست یافت و بیش از دیگر افراد در حوزه درخشید و نامش آوازه ی آفاق شد. آیت الله سیدرضی شیرازی در بخشی از خاطرات خویش، به این نكته چنین اشاره شده است: «... من درست به خاطر دارم كه در سال 1365هجری قمری، یعنی متجاوز از نیم قرن پیش مرحوم آیت الله العظمی شیخ الفقها، شیخ محمد كاظم شیرازی، به قصد زیارت آستان قدس رضوی به ایران آمدند و در قم به منزل مرحوم آیت الله فیضی وارد شدند. دید و بازدید علما و فضلا زیاد بود ولی به علت مناسبات خانوادگی معظم له با مرحوم آقای سیداسماعیل صدر جد آقا موسی صدر دیدار بیشتری داشتند و در واقع می توان گفت اغلب روزها به دیدار شیخ می آمدند. مرحوم شیخ محمدكاظم مرد بحاثی بود و هیچ وقت دیده نشده بود كه مجلس ایشان خالی از بحث علمی باشد و در واقع روش ایشان در این امر، پرورش روح جستجوگر طلاب بود و از همین باب بود كه هر وقت آقا موسی می آمدند شیخ او را به صحبت علمی می كشیدند... البته آقا موسی در آن زمان گویا تازه در درس خارج آقایان قم حاضر می شدند... من احساس می كردم كه مرحوم شیخ در این بحث و برخوردها با آقا موسی، از درك علمی این طلبه جوان خیلی مبتهج و مسرور می شود و بالاخره مرحوم شیخ ذوق و فهم و شعور علمی ایشان را مورد تحسین قرار می دادند و آتیه درخشانی برای ایشان پیش بینی می كردند...»
سید موسی صدر در كنار تحصیل خارج فقه و اصول به آموزش مقدمات و سطح نیز مشغول بود. وی در ارایه ی مسایل مهم و پیچیده، بیانی شیوا و گیرا داشت و دیگران را به تعجب و تحسین وا می داشت. این روحانی والامقام با پشتكار فراوان توانست در مدت كوتاهی در زمره ی استادان حوزه ی علمیه ی قم قرار گیرد و شاگردان فاضلی را همچون آیت الله حاج شیخ علی اصغر مسلمی كاشانی، حجت الاسلام محمد حسین بهجت، آیت الله علی اكبر هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام سید عیسی طباطبائی و ... رشد و پرورش دهد.
وی پس از رحلت پدر بزگوارش، بی درنگ برای تكمیل آگاهی های فقهی، اصولی و... و به خاطر درك محضر علمی و اخلاقی استادان بزرگ حوزه نجف و با مشورت آیت الله العظمی بروجردی و به عراق هجرت كرد و بعد از ورود به نجف همزمان با تحصیل به عضویت هیات امنای جمعیت منتدی النشر درآمد و تا 1337 هجری خورشیدی در آن كشور ماندگار شد.
امام موسی صدر پس از گذر 2 سال از اقامتش در شهر نجف اشرف، به لبنان سفر و با بستگان خویش دیدار كرد. وی در این سفر تاریخی به واقعیت های مهمی دست یافت. دیدار مردم كوچه و بازار این سرزمین مظلوم و شخصیت های مذهبی و سیاسی آن، خاطره های فراموش نشدنی در وی وجود آورد و بر تجربه های تاریخی او افزود و پس از آن اقامت كوتاه، سرزمین لبنان را به طرف ایران ترك كرد و برای ادامه ی تحصیل، دوباره در قم سكنی گزید و مسوولیت سردبیری مجله ی تازه تاسیس مكتب اسلام را عهده دار شد.
وی پس از یك سال اقامت در قم، همراه خانواده خود به عراق رفت و با شركت در كلاس های درس حوزه ی علمیه ی نجف به تدریس فقه، اصول و فلسفه ادامه داد تا آن كه با درگذشت آیت‌الله سید عبدالحسین شرف‌الدین رهبر شیعیان لبنان، امام موسوی صدر به عنوان جانشین آن مرحوم، راهی لبنان شد. هدف های وی از پذیرش این سمت اصلاح شئون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان آن روز لبنان و استفاده از توان های منحصر به فرد این كشور به منظور نشان دادن چهره ی عاقل، عادل، انسان دوست و سازگار با مكتب اهل بیت به جهانیان محسوب می شد.
امام موسی صدر از زمان ورود به لبنان، صفحه ی تازه ای در فعالیت های سیاسی و اجتماعی این كشور گشود. او كه روحانیِ پرورش یافته در حوزه های علمیه بود، در روش ها و رفتارهای سنتی روحانیون تحولی بنیادین پدید آورد.
وی فعالیت های اجتماعی را مبنای تحرك روزانه ی خود قرار داده بود؛ در كنار مردم عامی و ساده حضور می یافت، با آنان به گفت وگو می پرداخت و از نزدیك شرایط آنان را مشاهده می كرد. او فعالیت دینی و اجتماعی خود را از خانه ای ساده ای در محله ی الرمل شهر صور آغاز كرد و در مقام جانشین امام سیّد عبدالحسین شرف الدین تمامی وظایف و مسوولیت های وی را عهده دار شد. مردم با درجه ها و منصب های اجتماعی مختلف و از مذهب های گوناگون با امام موسی آشنا و دوستدار وی شدند.
او سازمان جمعیت «خیریه البر و الاحسان» در لبنان را احیا و سبب اشتغال و خودكفایی اقتصادی خانواده های بی بضاعت، كاهش میزان بی سوادی، رشد فرهنگ عمومی و به اجرا در آمدن طرح های عمرانی در منطقه های محروم آن كشور شد و پس از گشایش مجلس اعلای اسلامی ‌شیعه، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت كرد تا با همفكری یكدیگر برای برای وحدت مسلمانان تلاش كنند.
امام موسی صدر در جمع سردبیران روزنامه های بیروت، روند جهانی شدن در پایان سده ی بیستم را پیش بینی كرد و سده ی بعدی را هنگامه ی همزیستی پیروان ادیان، مذهب ها، فرهنگ ها و تمدن های مختلف لقب داد و در دیدارهای خود با سران كشورهای جهان عرب در 1357 هجری خورشیدی از اهمیت انقلاب اسلامی ‌ایران و پیروزی نزدیك آن سخن می گفت. همچنین مقاله ای به نام ندای پیامبران، درباره ی انقلاب اسلامی ایران در یكم شهریور 1357 خورشیدی در روزنامه ی لوموند پاریس به چاپ رساند.
وی با دعوت رسمی معمر قذافی رهبر لیبی به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین(خبرنگار) در سوم شهریور 1357 هجری به این كشور سفر كرد و در هتل الشاطی شهر طرابلس اقامت گزید.
وی در نشستی با اعضای شاخه ی سیاسی جنبش محرومان، مهمترین اهداف خود را از سفر به لیبی این گونه شرح داد:
تبیین حقایق اندیشه ی تشیع و دعوت به وحدت و انسجام مسلمانان؛ بیان مواضع شیعیان در تاریخ و تشریح موضع كنونی آنان در برابر مسایل سرنوشت ساز و در صدر آنها مساله ی فلسطین و رابطه ی محكم آنان با نهضت فلسطین؛ برطرف كردن اشتباه های و سوءتفاهم های دولتمردان لیبی به جنبش محرومان و رهبری آن كه در اثر تبلیغات مخرب و تردیدآمیز به وجود آمده است؛ ایجاد هماهنگی میان سران دولت های پایداری، مقاومت و تمامی جریان ها و نیروهای ملی گرا كه این اندیشه و رویكرد ملی را به طور كامل پذیرفته اند؛ متقاعد كردن قذافی به اهمیت برگزاری و موفقیت نشست صوفر كه امام صدر برای برپایی آن به منظور پایان دادن به جنگ داخلی لبنان تلاش می كرد، به ویژه آن كه لیبی حامی برخی سازمان ها و احزاب درگیر در جنگ لبنان به شمار می آمد.
اما رخدادی تلخ سبب شد كه امام موسی صدر به هیچ كدام از هدف های خویش دست نیابد و آن اتفاق ربودن رهبر نهضت محرومان لبنان در روز نهم شهریور و در اوج دوران تلاش و ثمربخشی و فداكاری وی بود.
رژیم لیبی در واكنش به فشار افكار عمومی در بیست و هفتم شهریور 1357 هجری خورشیدی اعلام كرد: امام صدر و همراهان وی، با پرواز شماره 881 هواپیمایی آلیتالیا، در نهم شهریور طرابلس را به مقصد رم ترك كرده‌اند اما كمیته ی تحقیق دولت لبنان پس از یك ماه تحقیق و بررسی اسناد و مدارك در كشورهای لیبی و ایتالیا در گزارش مهرماه همان سال به دولت خود ادعای حكومت لیبی را رد و اعلام كرد و گفت كه آنان در تاریخ مذكور و با پرواز نام برده در بیانیه ی رژیم لیبی خاك طرابلس را ترك نكرده‌اند. به همین ترتیب قاضی تحقیق دادستانی شهر رم در خرداد 1358 هجری خورشیدی با صدور حكمی خارج نشدن امام موسی صدر و همراهانش را از لیبی تایید كرد.
ربودن رهبر مقاومت، آن هم در هنگامی كه بیش از هر زمان دیگر همگان به وجود او نیاز داشتند باوركردنی نبود؛ او كه آثارِ رنج و محنتِ برجامانده از جنگِ داخلیِ لبنان و پیامدهای تجاوزهای رژیم صهیونیستی را از پیكر دردمند آنان می زدود و یاری بخش مسلمانان لبنان و جهان هستی بود و هنوز هم با گذشت چندین سال هیچ خبری از او و همراهانش در دسترس نیست.
با الهام از: كتاب امام موسی صدر
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**2002**9131