تهران- ایرنا- تجربه نشان داده هر گاه فضای لازم برای حضور بیشینه ی گروه ها و جریان های سیاسی در فرایندهایی چون انتخابات مهیا بوده، مشاركت به شكلی چشمگیر افزایش یافته و جلوه های اقتدار نظام به بهترین شكل هویدا شده است.

جایگاه ركنی و اساسی جمهوریت در نظام سیاسی ایران سبب شده مشاركت عمومی مردم در رخدادهای سیاسی مهمی چون انتخابات اهمیتی چشمگیر یابد. از این رو است كه از ابتدای بنیان جمهوری اسلامی حضور مردم پای صندوق های رای معیاری برای نشان دادن پیوند حاكمیت و ملت و نیز استواری پایه های نظام سیاسی كشور بوده است.
نظر به اهمیت افزایش مشاركت عمومی در فرایندهای سیاسی، یك مساله ی مهم در این زمینه توجه به تكثرگرایی در فضای سیاسی و پذیرش سلیقه های مختلف است. بر این اساس به بیان نكته هایی در این زمینه می پردازیم:
1- تجربه های سیاسی در چارچوب نظام های مردمسالار در جهان و حتی تاریخ چهار دهه مردمسالاری ایرانی- اسلامی نشان می دهد كه آزادی مردم در تعیین سرنوشت یا به عبارتی انتخاب گری امری متناظر و هم ارز با امكان آزادانه ی نیروهای و كنشگران سیاسی برای قرار گرفتن در پیشگاه رای گزینشگران است. در واقع، زمانی انتخابات آزاد معنا و كاركردهای واقعی خود را پیدا كرده كه گروه ها و نیروهای گوناگون مجال فعالیت آزادانه و در عین حال قانونی را یافته و افكار و ایده های خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده اند. از این رو به رغم آزادی كامل رای دهندگان در برگزیدن تنها یك طیف خاص از ایده ها و اندیشه ها برای اداره ی قوای اجرایی و قانونگذاری كشور، این شكل از آزادی گونه ی نقض غرض شده ی آزادی واقعی و در حكم انكار فلسفه ی انتخابات است. به این خاطر مفهوم و معنای تكثر جایگاهی محوری در كاركرد نظام های مردمسالار می یابد.
2- راه رسیدن به وضعیت متكثر در جامعه ی سیاسی از مسیر فعالیت آزادانه و قانونمند احزاب زیر عنوان مفهوم تحزب می گذرد. این مفهوم وجود نگاه های متفاوت و امكان تضارب آرا در زمینه های گوناگون را البته با قید پایبندی به نظام سیاسی و حركت در مسیر اهداف و منافع ملی به رسمیت می شناسد. تحزب مفهومی است كه به طور مستقیم با روند توسعه ی سیاسی و فرایند شكل گیری جامعه ی مدنی در آمیخته و به نوعی نقشی زمینه ساز و پیش شرطی دارد به شكلی كه می گویند تكثر و چندگانگی در حوزه ی نهادهای مدنی، احزاب و جمعیت ها یكی از عوامل اصلی رسیدن به توسعه ی سیاسی و تبدیل جامعه ی توده یی به جامعه ی مدنی است؛ جامعه یی كه سرنوشت فرد فرد اعضای آن به هم پیوند می خورد و كاركرد این اعضا به شكل سلول های به هم پیوسته ی پیكری واحد در می آید.
3- پذیرش تنوع و تكثر سیاسی، گسترش پهنای عرصه ی سیاسی را در پی خواهد داشت؛ فضایی كه در آن حضور متراكم و حداكثری گزینش كنندگان و گزینش شوندگان سبب افزایش میزان مشروعیت داخلی و در پی آن اقتدار بین المللی نظام سیاسی خواهد شد. همه ی ما به چشم دیدیم كه حماسه ی سیاسی خردادماه 1392، به معنای پشتیبانی همه جانبه ی مردم از نظام سیاسی كشور و مسوولان چه پیامدی در تغییر رویكرد قدرت های جهانی نسبت به جمهوری اسلامی ایران در پرونده ی دشوار هسته یی بر جای گذاشت.
ارتباط مستقیم مشاركت مردمی با قوام اعتماد عمومی به مسوولان نظام اسلامی و اقتدار آن در عرصه ی جهانی بارها در حضور چشمگیر مردم پای صندوق های رای به اثبات رسیده و ضرورت های فراهم آوری زمینه های این مشاركت گسترده نیز بارها مورد تاكید مسوولان قرار گرفته است. از جمله این تاكیدها می توان به سخنان رهبر انقلاب در صبح روز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم مبنی بر حق الناس بودن رای مردم اشاره كرد؛ حقی كه فقط در انتخاب آزاد معنا نمی یابد و نیمه ی دیگر این حق را باید در امكان انتخاب شدن آزاد جست وجو كرد.
4- همچنان كه اشاره شد پویایی فضای سیاسی كشور در گرو حضور دیدگاه ها و طیف های مختلف سیاسی در انتخابات است. بنا بر این نمی توان با صورتبندی خودی و غیر خودی به این مساله پرداخت چرا كه قانون باید سنگ محك باشد. بر این اساس همه ی شخصیت ها و گروه ها در چارچوب قانون برابرند.
در همین پیوند، همه ی نهادها باید پاسدار آزادی های سیاسی باشند نه این كه تلاش كنند به بهانه های مختلف فضای كشور را ببندند چرا كه بسته شدن فضای كشور به محدودیت آزادی و نقض تضارب آرا منجر می شود و كاهش دامنه ی مشاركت را به دنبال خواهد داشت.
5- در جامعه یی اگر نقد وجود نداشته باشد، آن جامعه دچار رخوت و ركود خواهد شد. بر این اساس رویكرد حذفی نسبت به احزاب و گروه های سیاسی نتیجه یی جز گسترش تك صدایی و زوال اندیشه و تفكر در جامعه نخواهد داشت چرا كه نگاه طردی به تك سویه نگری و دوری از نگاه همه جانبه منجر و باعث استیلای تفكر خودمحورانه در فضای سیاسی جامعه می شود.
به این ترتیب، آسیب جدی گریز از پذیرش همه گیر احزاب و جریان های سیاسی، تك قطبی شدن فضای سیاسی كشور است؛ فضایی كه با بستن دهان مخالفان و امكان نقد، زمینه را برای فساد و تكروی برخی مسوولان فراهم خواهد ساخت. تجربه های تلخ سال های اخیر كه فساد را دامنگیر برخی از مسوولان سیاسی و اداری كشور ساخت، اهمیت دوری از تك صدایی را آشكار می سازد. البته آسیب های وضعیت تك صدایی محدود به بسته شدن فضای نقد و ایجاد زمینه های فساد نیست بلكه تك صدایی زاینده ی ناكارآمدی در پیگیری اهداف و منافع ملی، بی توجهی به خواست مردم، توسعه نیافتگی سیاسی و اقتصادی، بروز چالش ها و معضل های فرهنگی و ... است.
6- با توجه به آنچه گفته شد نمی توان تردیدی بر ضرورت تكثر و پرهیز از تكصدایی در دایره ی كنش قانونمند نیروهای سیاسی جامعه وارد آورد. با این حال و با وجود تاكیدهای صریح رهبر انقلاب بر ضرورت تداوم حماسه ی سیاسی و حضور پررنگ مردم در همه ی صحنه ها و عرصه های كشور، برخی سخن از وجود شرایط برابر و آزاد برای فعالیت سیاسی گروه ها و جریان ها بر زبان می رانند و در عمل به دنبال تنگ كردن عرصه بر كسانی هستند كه آنان را دیگری و غیرخودی تعریف می كنند. این اقلیت سیاسی كه از میزان اقبال مردمی نسبت به ایده ها و آرای خود آگاهند به جای توجه به خواست ها و نیازهای واقعی شهروندان از طریق هرچه تنگتر كردن فضای كنش سیاسی به دنبال بیرون انداختن رقیبان از دایره ی رقابت و حفظ موقعیت خود هستند. این در حالی است كه این رویكرد نتیجه یی جز آسیب رساندن به مشاركت چشمگیر مردمی نخواهد داشت و ركن جمهوریت نظام و در سطحی فروتر منافع و اهداف ملی را هدف آفت های ناشی از سودجویی های فردی و گروهی قرار خواهد داد.
از این رو است كه رفع زمینه های شكل گیری تكصدایی و تلاش برای نهادینه سازی تكثر در جامعه بایسته یی است كه پیش روی همه ی مسوولان و شهروندان قرار دارد.
*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458**9279**2054