تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۵

تهران - ايرنا - پايگاه اطلاع رساني و خبري جماران در يادداشتي به مناسب 17 شهريور، اين رويداد را يكي از حساسترين بخش از مبارزه مردم ايران براي پيروزي انقلاب دانست كه فروپاشي رژيم را تسريع بخشيد.

در اين يادداشت آمده است: سال پاياني حكومت پهلوي در حالي آغاز شد كه عليرغم اوج گيري اعتراضات مردمي،‌ كمتر كسي باور مي‌كرد كه اين رژيم نتواند سال جاري را به پايان برساند، البته بودند كساني چون اميراسدالله علم – يار همراه محمدرضا پهلوي – كه در يادداشت هاي روزانه‌اش فروپاشي حكومت را پيش بيني كرده بود، ‌اما هنوز زنگ خطر جدي در بين رجال پهلوي به صدا در نيامده بود.
آرامش قبل از طوفان
در تير ماه همان سال اوضاع كشور كاملا رو به آرامش نهاد. ناظران خارجي، مفسران سياسي و كارشناسان رژيم به اين جمع بندي دست يافتند كه شاه پس از يك رشته درگيري با شورشيان و سركوب مخالفان از دي ماه 1356 تا خرداد 1357، اكنون ابتكار عمل را به دست گرفته و كاملاً بر اوضاع مسلط گشته است و اكنون هيچ خطر جدي رژيم را تهديد نمي كند. شاه نيز در پايان اين دوره، در يك مصاحبه تصريح كرد كه 'هيچ قدرتي توان كنار نهادن مرا نخواهد داشت چه 700000 تن نيرو مسلح از من پشتيباني مي كنند، همه كارگران و اكثريت مردم پشت سرم هستند و من قدرتمندم'.
تابستان 1357 دوره پر التهابي آغاز شد كه به سقوط حكومت انجاميد. روز شانزدهم شهريور ،‌ به ويژه در تهران ،‌اعتصاب سراسري به وقوع پيوست و همچنين به دعوت روحانيان تهراني، در اين روز راهپيمايي بزرگي صورت گرفت.
اعتصاب گسترده
حادثه 17 شهريور تأثير عميقي بر روند نهضت مردم ايران گذاشت؛‌ با اين كه ظاهرا 3 هفته كشور را با آرامش نسبي رو به رو بود، ولي نه تنها توقفي در روند انقلاب ايجاد نشد،‌ بلكه كينه عمومي از حكومت شاهنشاهي بيشر شد؛ كينه‌اي كه سر بسته باقي نماند- مانند آنچه پس از 15 خرداد 1342 روي داد- و همچنان تا سقوط سلطنت فوران كرد. كشوريك هفته دست به اعتصاب زد. تمامي بازارها و بيشتر اماكن كسب تا 25 شهريور به عنوان اعتراض به اين كشتار وحشيانه تعطيل بودند . حكومت نظامي تا واپسين روز دوام نظام شاهنشاهي پا برجا بود،‌ اما عملا كارآيي نداشت و هرگز نتوانست مقررات خشك خود را در شهرها تزريق كند. براي نمونه با اين كه اجتماع بيش از 3 نفر در حكومت نظامي واكنشي از خود نشان نمي‌دادند.
اسناد به جاي مانده از دستگاه امنيتي پهلوي دوم نشان مي‌دهد كه سرآغاز راهپيمايي روز جمعه هفدهم شهريور 1357 ،‌ راهپيمايي چند روز قبل عيد فطر بود. در سندي از ساواك ضمن اشاره به راهپيمايي عيد فطر ،‌ تظاهرات مجدد در منطقه قيطريه تهران در روز شانزدهم شهريور بررسي شده است .
تعطيلي به خاطر حرمت خون شهدا
روزنامه اطلاعات نيز روز شانزدهم شهريور درباره نظر مراجع تقليد راجع به راهپيمايي اين روز چنين آورده است:‌
'‌به قرار اطلاع طي تماس‌هايي كه امروز رهبران دولتي با مراجع تقليد گرفتند مسأله عدم صدور اعلاميه براي راهپيمايي امروز تأييد شده است. اما از سوي ديگر زمزمه‌هايي كه از چند روز قبل و بخصوص از صبح ديروز در شهر شنيده مي‌شد حاكي از تعطيل عمومي و راهپيمايي امروز بود. به همين منظور فروشگاه‌هاي تهران ديروز شلوغ‌ترين روز خود را پشت سر نهادند. در كليه نانوايي‌ها و قصابي‌ها و سوپر ماركت‌ها ازدحام غريبي وجود داشت و مردم آذوقه 2 روزه خود را تهيه ديدند. اين حركت نشان دهنده اين بود كه خبر تعطيلي عمومي امروز و راهپيمايي كه قرار بوده است از مسجد قبا در قيطريه آغاز شود چندان هم صورت شايعه نداشت است. اما آنچه به تعطيل عمومي و راهپيمايي امروز كه به خاطر حرمت خون كشته شدگان روزهاي اخير صورت گرفت قوت مي داد اين بود كه از ديشب و از نخستين ساعات بامداد امروز مأموران گارد و شهرباني در ميادين مختلف و نقاط حساس شهر مستقر شدند و از سوي دستگاه هاي انتظامي تداركات لازم براي جلوگيري از تظاهرات انجام گرفت.'‌
حكومت نظامي در 11 شهر
ضد اطلاعات ژاندارمري هم در اين مورد به ساواك چنين گزارش مي‌دهد:‌ خبر واصله حاكي است تظاهر كنندگان خيابان كوروش كبير [شريعتي]‌ و سه راه تخت جمشيد [طالقاني]‌ به وسيله نوشته،‌ قرار ملاقات هاي بعدي خود را به شرح زير تعيين مي‌نمايند.
1. فردا صبح محل ملاقات منزل آقاي نوري واقع در آب سردار خيابان شهدا
2. فردا شب محل ملاقات مسجد قبا
3. سيار
4 . سند ديگري از ساواك موضوع اعلام حكومت نظامي در تهران و 11 شهر كشور و اعلاميه‌ دولت را درباره آن بيان مي‌كند. اين سند قصد دارد چنين وانمود كند كه خويشتنداري مأموران نظامي از كشتار مردم جلوگيري كرده است. در عين حال اين سند نشان مي‌دهد كه علل نارضايتي مردم و خواست مشروع آنها از ديد مأموران حكومت پنهان نبوده است. ( سند شماره 2)
نوشته‌هاي معتبر ديگري نشان مي دهد كه حكومت نظامي و مقابله با مردم با تأييد مستقيم شخص شاه به اجرا در آمده است.
' طبق منابع موجود شورا ي امنيت ملي متشكل از نخست وزير ، ‌وزير امور خارجه ،‌رئيس ستاد ارتش ،‌رئيس ساواك ،‌ رئيس شهرباني ‌، فرمانده ژاندارمري و وزير كشور روز شانزدهم شهريور جلسه‌اي تشكيل مي دهد. در اين جلسه سپهبد مقدم رئيس وقت ساواك اظهار مي دارد كه طبق گزارش‌هاي رسيده تظاهرات پنج شنبه ( 16/6/57) روز جمعه هم ادامه خواهد داشت و اين كه ' قرار است فردا در مملكت آشوب به پا بكنند و مملكت را به هم بزنند . من مراتب را به عرض اعليحضرت رساندم كه به نظر من ضرورت دارد كه اعلام حكومت نظامي بشود. ' (‌ انقلاب اسلامي به روايت راديو بي بي سي،‌ صص 228 و 229)‌ شاه به مقدم دستور مي‌دهد مسأله را در شوراي امنيت بررسي كنند.
رئيس اداره دوم و سوم ارتش هم كه در اين جلسه شركت كرده بودند، به برقراري حكومت نظامي تأكيد مي‌كنند. پس از اين جلسه شريف امامي،‌ نخست وزير شاه هيأت دولت را تشكيل مي‌دهد. اعضاي هيأت دولت قبل از نيمه شب دور هم جمع مي‌شوند و آنجا سپهبد مقدم و ارتشبد ازهاري رئيس ستاد نسبت به برقراري حكومت نظامي تأكيد مي‌كنند. هيأت دولت نيز به اين موضوع رأي مي‌دهد شريف امامي در آخرين مرحله برپايي حكومت نظامي را به نظر شاه مي‌رساند و تأييد نهايي را از او مي‌گيرد. '‌
در پي تصويب قانون حكومت نظامي و اعلام بي‌موقع و با تأخير آن ،‌ مردمي كه بسياري از آنان بدون اطلاع از مقررات منع آمد و شد به محل راه‌پيمايي روز هفدهم شهريور آمده بودند، به خاك و خون كشيده شدند. گزارش ساواك درباره واقعه اين روز حاوي نكات بسياري است.
'‌ قتلگه پهلوي ،‌ژاله تهران شده / قتلگه پهلوي ،‌تمام ايران شده '
نخستين بار ساعت 6 صبح روز هفدهم ،‌ اعلاميه اجراي مقررات حكومت نظامي از راديو خوانده شد بر اين اساس تنها تعداد اندكي از مردمي كه آماده راهپيمايي بودند از اين مقررات اطلاع داشتند و مقايسه شعارهاي مردم در حركت اوليه به سمت ميدان شهدا و پس از فاجعه ،‌ گوياي اين مطلب است. در ابتداي حركت به سوي ميدان شهدا،‌ شعار بيشتر مردم '‌ نصر من الله و فتح قريب بود‌'‌ اين در حالي است كه پس از كشتار مردم ،‌ شعارهايي چون '‌ قتلگه پهلوي،‌ ژاله تهران شده / قتلگه پهلوي،‌ تمام ايران شده ' و ' ارتش بگو گل گلوله است؟‌ '‌ به گوش مي‌رسيد.
17 شهريور به روايت خبرنگار فيگارو
يكي از خبرنگاران حاضر در ميدان شهدا ،‌ خبرنگار روزنامه فيگارو بود مشاهات وي به نقل از روزنامه كيهان چنين است:
ساعت 8 صبح ميدان ژاله،‌ ارتش و نيروهاي امنيتي كاملا در ميدان مستقر گشته‌اند و تمام راه‌هايي را كه به ميدان متصل مي‌شود بسته‌اند. ماسك‌هاي ضد گاز ،‌ كلاه كاسكت ها،‌ سرنيزه‌ها و تفنگ‌هاي نشانه رفته در پرتو نور خورشيد مي‌درخشيد. راه پيمايان و تظاهركنندگان كجا هستند؟ بله، اينجا هستند. در ميدان و كوچه‌ها طوري موضع گرفته‌اند كه به سختي ديده مي‌شوند و در حالتي جدي و فريب دهنده، اما كاملا هوشيار و آگاه از ريسكي كه در پيش دارند،‌آن هم بدون كوچكترين سلاحي و تنها با دست خالي همراه با فريادها و پلاكاردهايي كه در دست دارند. در ساعت 15/8 از قسمت فرماندهي نظامي صدايي كه با بلندگو تقويت شده است چنين ميگويد:‌ حكومت نظامي است. به شما دستور داده مي‌شود كه متفرق شويد ، ما را مجبور به تيراندازي نكنيد. جمعيت يكصدا پاسخ مي‌دهد: ما شاه نمي‌خواهيم جمهوري اسلامي ميخواهيم ،‌مرگ بر شاه جاني 30/8 هيجان و اضطراب بيشتر شده و جمعيت فشرده‌تر مي‌گردد .
جمعه اي كه سياه شد
فريادهاي شادي جمعيت حاكي از ورود آيت‌الله نوري است. وي با جرأت و شهامت به طرف نيروهاي امنيتي مي‌رود و پس از مختصري گفت و گو با يكي از افسران باز مي‌گردد و با اشاره سر از جمعيت مي‌خواهد تا به آهستگي روي زمين بنشينند و جمعيت نيز بدون كوچكترين واكنشي به دعوت وي لبيك مي گويد 15/9 از قسمت ديگر ميدان به يكباره صداي رگبار مسلسل‌ها شنيده مي‌شود. من بلافاصله خود را به روي زمين انداخته و به سختي به طرف پياده رو مي‌رسم ؛ جايي كه سربازان رديف اول بدون وقفه شروع به تيراندازي به طرف ما نموده‌اند. تيراندازي مدت 30 ثانيه به طول انجاميد. تيراندازي به مردم بي‌دفاع و بي‌سلاح چه كار آساني بود،‌ چرا كه جنگ نبود،‌ بله يك كشتار دسته جمعي بود. خياباني كه تا دقايقي قبل از انبوه جمعيت سياه مي‌زد،‌ اكنون پر از اجساد ،‌ كفش‌هاي خونين ، پلاكاردهاي پاره و زخمي‌هايي كه كشان كشان خود را به طرف زخمي ديگر مي‌رساندند . در آن طرف پياده‌رو و خيابان فريادها شديدتر مي گرديد. فريادي با درد و الم ناشي از كشتار بي‌رحمانه توأم با ذكر خدا و بيان اين جمله كه خدايا،‌ خدايا تو آگاهي و مي‌بيني كه چه كردند. '
روايت ديپلمات آمريكايي از 17 شهريور
جان دي . استمپل كه خود از مسؤولين رده بالاي سفارت ايالات متحده آمريكا در ايران بود،‌ بعدها كتابي منتشر كرد. وي در كتاب خود درباره واقعه ميدان شهدا مي‌نويسد:‌
'‌ بلادرنگ پس از آغاز برخورد در ميدان ژاله ، مجروحين حادثه به سه بيمارستان واقع در ناحيه روانه شدند. منابع پزشكي كشته شدگان را بين 200 تا 400 نفر برآورد كردند. در ابتدا دولت مدعي شد كه مقتولين 58 نفر بوده‌اند، اما در عرض يك هفته اين رقم به 122 نفر افزايش يافت كه به اين رقم بين 2000 تا 3000 زخمي نيز افزوده گرديد. در نيم روز 8 سپتامبر (57.06.17) رقم مقتولين اعلام شده از طرف مخالفين 400 تا 500 نفر بود،‌ اما طي 24 ساعت تا حدود 1000 نفر بالا رفت ... قبرستان بهشت زهرا تنها محل رسمي دفن مردگان در تهران به كنترل مخالفين درآمد و نيز تحريكات قابل توجهي درباره ثبت ارقام قبور مقتولين از هر 2 طرف به عمل آمد پزشكاني كه مدت 36 ساعت كار كرده بودند عقيده داشتند كه رقم 300 تا 400 كشته و 3000 تا 4000 مجروح كه در بيمارستان ها و مراكز درماني درمان سرپايي شده‌اند برآوردي منطقي است. '‌
17 شهريور نخستين زنگ خطر را براي زمامداران آمريكا به صدا درآورد. از همين زمان گروهي از سران آمريكا به بررسي دقيقتر و بازنگري كارشناسانه در حوزه مسائل ايران ترغيب شدند. در پي آن انبوهي از كارشناسان سياسي، نظامي، اقتصادي و خبري آمريكا به منظور بررسي همه جانبه وضعيت ايران وارد كشور شدند.
اظهارنظر ها و رهيافتهاي متفاوت آنان در پي ناآرامي هاي فراگير در سطح كشور، مقدمه پيدايش 2 طرز تفكر و دو خط مشي در ارتباط با ايران از سوي مقامات واشنگتن شد: يكي هواداران مشي مسالمت آميز و طراحان راه حل سياسي به رياست سايروس ونس وزير خارجه و شخصيت هايي چون ويليام سوليوان سفير آن كشور در ايران و ديگري طرفداران خشونت و شدت عمل و سياست مشت آهنين به رهبري برژينسكي ـ مشاور امنيت ملي كارتر ـ و با حمايت وزير دفاع و ديگران كه بي وقفه تا آغاز كنفرانس گوادلوپ ادامه يافت.
پيامد اين نگرش ها و راهكارهاي متفاوت آن، سردرگمي هرچه بيشتر آمريكا در امور ايران بود كه با توصيه هاي ضد و نقيض به شاه همراه مي شد و در نتيجه مسير انقلاب را هر چه بيشتر هموار مي ساخت.
****
1 مركز بررسي اسناد تارخي وزارت اطلاعات ؛‌ انقلاب اسلام يبه روايت اسناد ساواك ؛‌ كتاب يازدهم ؛‌ تهران ،‌ 1381 ؛ ص ص ج و د
2 روزنامه ،‌اطلاعات؛ 16/6/1357 ؛ ش 15705 ، ص 4
3 مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات ؛‌ همان ؛‌ ص 8
4 همان ؛ ص 43
5 كيهان '‌ ش 13239
6 جان ،‌دي،‌ استمپل ؛‌ دروان انقلاب ايران ؛‌ ترجمه منوچهر شجاعي ؛‌ انتشارات رسا ؛ ص 168
7 آيندگان، ش 3228 ؛‌ ص 16
منبع: پايگاه خبري و اطلاع رساني جماران
اول**1577