تهران- ايرنا- روزنامه دنياي اقتصاد در صفحه بورس نوشت: روز گذشته، شاخص كل بورس تهران پس از رفت و برگشت‌هاي كم‌دامنه در نهايت با افزايش 32 واحدي مواجه شد.

اين گزارش كه در شماره روز دوشنبه ششم مهر 1394 خورشيدي به قلم مهرنوش سلوكي انتشار يافته است، مي افزايد: در اين شرايط، برخي نوسان‌گيران از وضعيت مناسب بنيادي در كليت بازار استفاده كرده و در سهام كوچك بورس جهش‌هاي سنگين قيمتي را ايجاد كرده‌اند. حجم مبناي پايين در اين نوع از سهام باعث شده است كه سفته‌بازان با ايجاد صف‌هاي خريد سودهاي بدون توجيهي را كسب كنند. در اين ميان، سهامداران تازه‌وارد و ناآشنا به اين روند، طعمه اصلي اين نوع نوسان‌گيري‌هاي پرريسك هستند.
شرايط ركود بازار سهام در حالي ادامه دارد كه اين روزها بسياري از كارشناسان بر اين باورند بسياري از سهم‌ها به ارزندگي يا به اصطلاح به كف قيمت رسيده‌اند. به اين ترتيب، روند معامله سهم‌ها به گونه‌اي پيش مي‌رود كه عمده تقاضا در سهم‌هاي كوچك و خرد ديده شده و همچنان سهم‌هاي بزرگ به علت كمبود نقدينگي سهامداران نتوانسته‌اند به‌طور مداوم با اقبال مواجه شوند.
با اين حال به نظر مي‌رسد عاملي كه بيش از گذشته رونق سهم‌هاي كوچك را در بازار به‌همراه داشته، بزرگنمايي‌هاي تحليلي است كه هرچند بعضا چاشني فاندامنتال در آن نهفته است، اما توسط تكنيكاليست‌ها گسترش عمومي يافته است. بررسي‌هاي «دنياي اقتصاد» نشان مي‌دهد در حال حاضركم بودن تعداد سهام و رقم ناچيز ارزش بازار نمادهاي كوچك، باعث شده نوسان‌گيران با نقدينگي كمتري بتوانند تغييرات قيمتي را كنترل كرده و سود‌هاي گزافي را به‌دست آورند و در سمت مقابل سهامداران تازه وارد يا كم اطلاعي را «طعمه» نوسان‌گيري خود كنند.
**جهش گروه‌هاي كوچك برخلاف شاخص كل
در شرايطي كه ركود اقتصادي و ادامه سياست‌هاي انقباضي از سوي دولت به‌عنوان اصلي‌ترين دلايل نزول بازار سهام بيان مي‌شود، اما بعضا ديده شده در گروه‌هاي كوچكي مانند قند و شكر و صنعت مواد غذايي جهش‌هايي صورت مي‌گيرد كه گمانه‌زني‌ها درخصوص هيجاني بودن آنها را افزايش مي‌دهد. بررسي‌هاي «دنياي‌اقتصاد» نشان مي‌دهد شاخص كل بورس تهران با افت بيش از 11 درصدي از روز حصول توافق هسته‌اي (23 تير) مواجه بوده و اين در حالي است كه حدود 22 درصد رشد شاخص در گروه قند وشكر را شاهد بوديم.
بررسي بنيادي گروه‌هايي مانند قند و شكر و مواد غذايي نشان مي‌دهد كه اين صنايع همواره در 6 ماه دوم سال از عملكرد قابل‌قبول‌تري نسبت به نيمه ابتدايي سال برخوردارند. برداشت محصول چغندر داخلي در بسياري از نواحي كشور كه از مهرماه آغاز مي‌شود، همزمان با كاهش واردات شكر از سوي وزارت جهاد كشاورزي مي‌تواند اهرم موثري درخصوص رشد سوددهي شركت‌ها در اين بازه زماني باشد، همچنين خبر‌هايي كه اخيرا درخصوص اخذ يارانه دولتي و افزايش قيمت اين محصولات منتشر شده، نگراني‌ها از وضعيت اين گروه را تا حدي التيام بخشيده است. همچنين صنعت مواد غذايي همواره به‌عنوان گروهي معروف بوده‌ كه كمتر تحت‌تاثير ركود اقتصادي قرار گرفته و با مصرف ثابت در جامعه ارزش خود را حفظ كرده‌ است. از سوي ديگر اين روند باعث شده اين صنعت با ريسك كمتري همراه شده و از نظر بنيادي بعد از افت‌هاي مكرر جذابيت خريد پيدا كند.
**رشد توجيه نشده در صنايع خرد
با اين حال، اين تغييرات وضعيت بنيادي در حدي نبوده كه بتواند جهش‌هاي فعلي قيمتي در اين گروه‌ها را توجيه كند. بنابراين، نوسان گيران با حركت‌هاي نوساني بيشترين سود‌دهي را از اين شرايط براي خود رقم زده‌اند. بررسي‌هاي «دنياي‌اقتصاد» نشان مي‌دهد در صنعت قند و شكر ميانگين قيمت به درآمد نمادهاي زير‌مجموعه حدود 14 واحد است كه نسبت به كل بازار مقادير بسيار بيشتري را داراست (نسبت 5.4 براي كل بازار). با اين حال، در برخي سهام اين گروه رشد بسيار زياد قيمتي نيز مشاهده شده است. به‌طور مثال نماد« قشرين» رشد بيش از 120 درصدي را از 23 تير تجربه كرده در حالي‌كه اين شركت در آخرين پيش‌بيني، زيان را براي سال مالي برآورد كرده است. از سوي ديگر به نظر مي‌رسد فعاليت نوسان گيران در صنعت غذايي افزايش يافته است. گروه غذايي به جز قند در دو روز گذشته رشد بيش از 3 درصدي را تجربه كرده؛ در حالي‌كه ميانگين قيمت به درآمد نمادهاي اين گروه حدود 18 واحد است. مشابه اين روند در سال 92 در صنعت كاشي و سراميك به‌خوبي ديده شد. رشد 300درصدي اين صنعت در آن سال گواه حركت نامعقولي بود كه بعدها به نزول شديد اين صنعت انجاميد.
به نظر مي‌رسد بسياري از اين نوسان‌گيرها اين روزها به استناد پايين بودن قيمت‌ها به سراغ سهم‌هايي مي‌روند كه حجم مبناي كم و سهام شناور پاييني را در اختيار دارند. اين در حالي است كه بيشتر كارشناسان بازار سهام بر اين باورند كه عمده سهم‌هايي كه شرايط معامله دارند در گروه‌هاي بزرگ و كلان است. بر اين اساس، سرايت اين رشدها در گروه‌هاي كوچك مي‌تواند نگراني از ادامه اين حركت را به وجود آورد كه در نتيجه، رفتار سهامداري را تغيير داده و به‌طور تدريجي در كل بازار رواج يابد و در نتيجه به ناكارآمدي بورس دامن بزند.
**ذائقه سهامداران خرد در خطر است
در همين زمينه «دنياي اقتصاد» در گفت‌وگويي با مازيار فتحي، كارشناس بازار سرمايه عملكرد فعلي بازار را مورد تجزيه و تحليل قرار مي‌دهد؛ فتحي درخصوص مخاطرات فعلي بازار با ادامه اين روند مي‌گويد: مهم‌ترين‌ خطر اين رفتار سفته‌بازان و نوسان‌گيران دودي است كه در چشمان تازه واردان بازار و اشخاصي كه رفتار هيجاني دارند، مي‌رود. زيرا بسيار مشاهده مي‌شود افرادي كه به تازگي به سرمايه‌گذاري در بورس مشغول شده‌اند به راحتي پس از صعود چند روزه و بدون دليل بنيادي يك سهم، اسير شايعاتي كه سفته‌بازان در بازار به‌وجود مي‌آورند مي‌شوند.
وي در ادامه گفت: اغلب اين گروه، زماني خريد مي‌كنند كه سفته بازان و بازيگران اصلي كه موج صعودي كاذب را به راه انداخته‌اند در حال خروج از سهم هستند. بدترين اثر اين رفتار مخصوصا براي تازه‌واردان بازار سرمايه تخريب چهره بورس با توجه به پيش زمينه بي‌اعتمادي به وجود آمده در 2 سال اخير نزد آنها است كه موج بدبيني را بيشتر در سطح جامعه نسبت به اين بازار مي‌گستراند.
وي درخصوص ارائه راهكار‌ها براي برطرف كردن اين شرايط گفت: بزرگ‌ترين‌ مشكل بازار سرمايه ما در ماه‌هاي اخير كمبود شديد نقدينگي است كه منجر به كاهش شديد طرف تقاضا و حجم معامله شده است.
مشكل مزبور را در بازاري كه تا اين حد حجم معاملات آن پايين آمده نمي‌توان با متدهاي مالي حل و فصل كرد بلكه بازار بايد توسعه كمّي پيدا كند و فرهنگ سرمايه‌گذاري در بورس، در ميان عامه مردم به خوبي جا بيفتد.
وي در ادامه بيان كرد: يكي از مهم‌ترين‌ عوامل دستيابي به اين هدف، اصلاح موقعيت‌هاي سرمايه‌گذاري موازي است كه با واقعيت اقتصادي كشورمان مطابقت ندارد و به راحتي سرمايه‌گذاران‌ در آن سود بدون ريسك به‌دست مي‌آورند. در نتيجه، اين نرخ بالاي سود بدون ريسك تبديل به آفتي شده كه توجيه بسياري از سرمايه‌گذاري‌هاي با ريسك را در شرايط ركود فعلي اقتصاد كه قطعا بازده كمتري از نرخ‌هاي بازار پول يا اوراق بدهي دارند از بين مي‌برد.
فتحي همچنين درخصوص روند آتي سهم‌هاي كوچك در بازار نيز گفت: اين روند در صورت ادامه‌دار بودن، ذائقه بازار را تغيير مي‌دهد و مي‌توان گفت تا حدودي در 2 سال اخير تغيير داده است، به اين صورت كه اكثريت معامله‌گران بازار مهم‌ترين‌ پارامتر تصميم‌گيري خود را هنگام انتخاب سهم، جو بازار قرار مي‌دهند. قرار دادن الگوي روند بازار براي خريد يا فروش يك سهم شايد در برخي مواقع و با ديد نوسان‌گيري يا كوتاه‌مدت پاسخ مثبت صادر كند اما براي اشخاصي كه سرمايه هنگفت دارند يا دنبال سرمايه‌گذاري با ريسك پايين‌تر هستند به هيچ‌وجه نمي‌تواند توجيه‌كننده باشد.
**كم‌توجهي به سهم‌هاي بزرگ
مازيار فتحي، همچنين درخصوص ارزندگي معامله در سهم‌هاي بزرگ گفت: بسياري از سهام بزرگ بازار كه درصد قابل توجهي از سهام آنها در اختيار شركت‌هاي سرمايه‌گذاري بزرگ و هلدينگ‌هاي بازار است از طرف صاحبان اين سهم‌ها حمايتي نمي‌شوند و به‌طور كلي حقوقي‌ها پا را از ميدان كنار كشيده‌اند. از طرفي ديگر نيز افراد حقيقي و با سرمايه كم كه در بازار همچنان فعال هستند با توجه به تغيير ذائقه‌اي كه بيان شد، صرفا به دنبال نوسان‌گيري در بازه زماني بسيار كوتاه مدت و چند روزه هستند.تا اين حد كه بعضا ديده شده وقتي سهمي را خريداري مي‌كنند پس از كسر كارمزد‌هاي معاملاتي بازدهي در حد يك درصد هم براي آنها حاصل شود راضي هستند.
وي در پايان بيان كرد: اين دسته از فعالان بازار كه در شرايط كنوني اكثريت معامله‌گران را هم تشكيل مي‌دهند به دنبال سهامي هستند كه به قدري از نظر سرمايه كوچك باشد كه بتوانند به راحتي در آن نوسان بگيرند و قيمت آن شارپ گونه بالا رود و حركت قيمتي سهم به راحتي صورت پذيرد. بر اين اساس، توجه به سهام بزرگ بازار بسيار كم شده است.
*منبع: روزنامه دنياي اقتصاد
**گروه اطلاع رساني**9165**2002**9131