تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۹

برگزاري نشست امنيتي مونيخ در تهران از اهميت ايران در حل و فصل مسائل بين‌المللي و درك كشورهاي اروپايي از نقش مهم و اساسي ايران در امنيت منطقه و امنيت جهاني نشان داشت. كنفرانسي كه كشورها فرصت يافتند تا مواضع خود را صريح و بي‌پرده بيان كنند.

مجموع آنچه در اين نشست مطرح شد، نشان داد مسيري كه تاكنون براي حل بحران سوريه طي شده، درست نبوده و شايد از اين پس، اروپا با همراهي ايران بتواند تحولات را به سمتي هدايت كند كه نتيجه آن به برقراري صلحي پايدار در سوريه بينجامد.
انگيزه مضاعف اروپا براي مهار بحران سوريه، بيش از هر چيز ناشي از تسري اين چالش به فراسوي مرزهاي سوريه و رسيدن پيامدهاي اين جنگ به درون اروپاست. خيل عظيم پناهجويان سوري كه امروز به اميد يافتن مكاني امن‌تر، روانه كشورهاي اروپايي مي‌شوند، سبب شده تا اين كشورها با چالش جديد و جدي مواجه شوند و براي در امان ماندن از سيل آوارگان؛ به فكر يافتن راهكاري براي جنگ سوريه بيفتند. هرچند اتخاذ اين رويكرد اروپا به بحران سوريه ديرهنگام بوده، اما از نگاه كنوني اروپايي‌ها كه تلاش براي حل بحران سوريه را به يكي از اولويت‌هاي اصلي ديپلماسي خود برگزيده‌اند، بايد استقبال كرد.
در عين حال بايد واقع‌بينانه پذيرفت كه تحقق هدف غربي‌ها در زمينه مهار جنگ داخلي سوريه، با موانع جدي روبه‌روست. زيرا امروز امريكا و اروپا در حل بحران سوريه در چنبره مواضع پيشين خود گرفتار شده‌اند كه با انعطاف‌ها و عقب‌نشيني‌هاي نسبي مي‌كوشند از اين وضعيت پيچيده خلاص شوند. آنان كه تا مدتي قبل اصرار بر حذف «اسد» از ساختار سياسي سوريه داشتند و اين مطالبه خويش را به عنوان «پيش‌شرط» مذاكرات مطرح مي كردند، اكنون نرمش به خرج داده و اعلام كرده‌اند رفتن «اسد» پيش‌شرط آغاز مذاكرات نيست اما سير تحولات بايد به گونه‌اي باشد كه در نهايت، «اسد» از قدرت كناره‌گيري كند و در راه حل نهايي نباشد. به نظر مي‌آيد براي امريكايي‌ها عبور از اين مرحله سخت بوده اما اروپا انعطاف بيشتري براي كنار گذاشتن پيش‌شرط‌هاي خود دارد؛ انعطافي كه ناشي از درگير شدن اروپايي‌ها با پيامدهاي ناشي از بحران سوريه و از جمله سيل آوارگان سوري است.
با اين حال بايد بپذيريم كه عقبگرد از سياست‌هاي اعلام شده براي اتحاديه اروپا هم چندان ساده نبوده و گزينه انتخابي اصلي آنان نيست. در چنين شرايطي؛ ظريف، وزير خارجه ايران در تلاش است تا ماهرانه و حساب شده و ضمن درك كامل مشكل سياسي اتحاديه اروپا، آنان را مجاب كند تا ديپلماسي خود را با واقعيت‌هاي منطقه و سوريه هماهنگ كنند و از اتخاذ مواضعي كه مانع شكل‌گيري جبهه‌اي متحد عليه ناامن كنندگان منطقه مي‌شود، پرهيز نمايند. يكي از مهم‌ترين گره‌هاي حل بحران، كنار گذاردن پيش‌شرط حذف «اسد» است كه به مانعي در شكل‌گيري اجماعي مؤثر ميان طرفين درگير و ذينفع در بحران سوريه تبديل شده است. از اين منظر؛ اروپا مي‌تواند در روندي غيررسمي و آرام آرام، پيش‌شرط خويش در قبال رئيس جمهوري سوريه را مورد تجديد نظر قرار دهد و امريكا را نيز متقاعد كند كه نبايد نتيجه يك فرآيند، از پيش تعيين شده باشد. چنين تغييري اگر چه امروز و فردا رخ نمي‌دهد، اما چندان هم دور از انتظار نيست.
*ديپلمات پيشين
**روزنامه ايران/سه شنبه بيست و هفتم مهر 1394