تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۶

اراك - ایرنا - براساس گزارش های سازمان جهانی بهداشت، یك چهارم بیمارانی كه به مراكز درمانی مراجعه می كنند حداقل به یك اختلال روانی، عصبی و یا رفتاری دچارند، اما بیشتر آنها تشخیص داده نشده و درمان نمی شود.

هر چند ترس یكی از علتهای مراجعه نكردن به روانپزشك است،‌ اما بسیاری از بیماران به دلیل ناآگاهی از نوع بیماری نزد متخصص نمی روند و یا بسیار دیر مراجعه می كنند.
زندگی ماشینی امروزی باعث شده انسان ها از صبحگاه تا شامگاه به صورت های گوناگون با هیجان ها، تنش ها، استرس ها و نگرانی هایی مواجه باشند كه این فشارهای روانی با وضعیت بدنی، عصبی و روانی فرد متناسب نیست.
تمامی انسان ها، برخی اوقات احساس افسردگی می كنند، همان طور كه بسیاری از آنها دچار سردرد یا دل درد می شوند و طور حتمی نمی توان از ناراحتی های روحی جلوگیری كرد اما می توان تا حدی از آنها پیشگیری یا حداقل به موقع آنها را درمان كرد.
قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه و نیز پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی تعریفی است كه سازمان جهانی بهداشت(‌who) از بهداشت روان ارائه كرده است.
روانشناسان می گویند: بهداشت روان با جنبه های رفتاری و عاطفی روزمره و همچنین روابط بین فردی تاثیرگذار بر روی كیفیت زندگی افراد در ارتباط است و برای گسترش خانواده های مستحكم وبرخوردار از پیوندهای نزدیك تر كه می توانند فرزندانی شاد تربیت كنند، ضروری است.
به گفته آنان، بهداشت روان همواره یكی از نیازهای بشر بوده و مظلوم ترین بخش آن بیماران روانی هستند كه بسیاری از آنها به تنهایی رنج می برند و به دلایل مختلف از ابراز دردهای خود اجتناب می كنند.
طبق گزارش های سازمان جهانی بهداشت، دنیا در طول دو دهه آینده شاهد تغییرات عمده درزمینه اپیدمیولوژی(‌همه گیرشناسی) بیماری ها و نیازهای سلامتی افرادجامعه خواهد بود به گونه ای كه بیماری های روانی در صدرعوامل ایجادكننده ناتوانی و مرگ زودرس قرارمی گیرند.
طبق برآورد این سازمان، با اینكه میزان شیوع اختلالات روانی در كشورهای در حال توسعه رو به افزایش است، اما در برنامه ریزی توسعه اجتماعی و اقتصادی، پایین ترین اولویت به آنها داده می شود.
رشد فزاینده جمعیت، تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی و فروپاشی خانواده های گسترده به عنوان دلیل افزایش این بیماری ها ذكر شده است.
پژوهش های انجام شده در كشورهای مختلف حاكی از رشد چشمگیر میزان شیوع اختلالات روانی در طول سال های اخیر در زنان و دختران جوان بوده به گونه ای كه سلامت روان خانواده ها را تحت تاثیر قرار داده و مشخص شده افسردگی، دومین بیماری شایع جهان است و خیلی از بیماری های جسمی مثل آسم و سرطان ارتباط تنگاتنگی با فشارهای روانی دارند.
براساس آمار اعلامی سازمان جهانی بهداشت، حدود 500 میلیون نفر در دنیا به یكی از اختلالات روانی مبتلا هستند كه از این عده 50 میلیون نفر دارای اختلالات شدید روانی ، 250 میلیون نفر مبتلا به اختلالات خفیف روانی ، 120 میلیون نفرعقب ماندگی ذهنی و 50 میلیون نفر از صرع رنج می برند.
روانشناسان می گویند: بیماران مبتلا به اختلال های روانی همواره از انزوای اجتماعی و درمان نامناسب رنج برده اند و درد و رنج این بیماران هم به دلیل خود بیماری و هم به سبب محرومیت از حق طبیعی درمان و مراقبت، دو چندان بوده است.
به گفته آنان، كوتاهی از سوی خانواده ها و بستگان كه می كوشند ابتلا به اختلال های روانی بیمار را پنهان نگه دارند، دست یابی به امر درمان و مراقبت مناسب برای آنها را دشوار كرده است، از همین رو راه های موثر ارتقای بهداشت روان ، پیشگیری از بیماری های روحی، درمان بیماران روانی، بازپروری و كمك به بازگشت آنها به جامعه اهمیت بیشتری دارد.
به اعتقاد روانشناسان، نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیر، افكارغلط و خرافات در مورد این بیماری ها را كنارگذاشته و نشان داده كه بیماری های روانی، قابل پیشگیری هستند و درصورتی كه مانند سایر بیماری ها به موقع تشخیص داده و تحت درمان قرار گیرند به همان نسبت از مزمن شدن و عوارض آنها كاسته خواهد شد.
آنان بهداشت روانی را جزئی از بهداشت عمومی محسوب كرده و معتقدند: افزایش سطح بهداشت روانی از طریق ارتقاء آگاهی های جامعه درمورد بیماری های روانی، شناسایی و تشخیص زودرس اختلالات روانی ودرمان آنها، پیشگیری از عوارض و عود بیماری و توانبخشی بیماران، پیشگیری و درمان بیماری های جسمی مرتبط با این مقوله؛ محورهای مهم بهداشت روان را شامل می شوند.
در ایران؛ با اینكه از زمان محمد بن زكریای رازی و سپس ابوعلی سینا به بیماران روانی (دیوانگان) توجه شده و برای آنها از دستورات مختلف دارویی و روش های گوناگونی همچون تلقین استفاده می كردند، ولی به طور رسمی در سال 1336 برنامه های روانشناسی و بهداشت روان از رادیو ایران آغاز شد و در سال 1338 اداره بهداشت روانی در اداره كل بهداشت وزارت بهداری وقت تشكیل گردید.
اگرچه ازسال 1319 تدریس بیماری های روانپزشكی دانشگاه تهران آغازشده بود،‌ ولی با قبول استراتژی P.H.C (مراقبت های بهداشتی اولیه primary Health Care)‌توسط جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شبكه های بهداشتی درمانی در كشور، موضوع بهداشت روان به منزله جزء نهم خدمات اولیه بهداشتی پذیرفته شد و اكنون به عنوان یكی از موضوعات بسیار ضروری در كشور مورد توجه قرار دارد.
با پیچیده شدن شرایط زندگی در عصر جدید موضوعات مربوط به بهداشت روان و سلامتی ذهنی افراد جامعه اهمیت پیدا كرده و بروز بحران های اجتماعی در بسیاری از جوامع توسعه یافته صنعتی و رواج گسترده افسردگی و اضطراب باعث شده دانشمندان و پزشكان نگاه ویژه ای به مقوله افزایش سطح بهداشت روانی جامعه داشته باشند.
پیشرفت صنعت و فناوری، قدرت و ثروت را افزایش داده ولی امكان زندگی با آرامش و صلح و اطمینان را از انسان سلب كرده و در حقیقت كیفیت، فدای كمیت شده و اعتدال و تناسب كنار رفته و بیماری های عصبی ـ روانی و روان - تنی جانشین آن شده است، به طوری كه آمارها نیز حكایت از افزایش شیوع بیماری های روانی داردو به نظر می رسد كه یكی از تهدیدات جدی كه وضعیت سلامت روحی افراد را به مخاطره می اندازد استرس و اضطراب است.

*** نشانه های هشداردهنده برای ضعف روانی
احساس نگرانی دائمی، ناشادی همیشگی به علل ناموجه، از دست دادن آسان تعادل روانی در بیشتر اوقات، بی خوابی مكرر، افسردگی و سرخوشی متناوب به صورت ناتوان كننده ، احساس بی علاقگی و تنفر دائمی نسبت به مردم، آشفتگی زندگی، عدم تحمل فرزندان ، همواره خشمگین و بعد دچار پشیمانی شدن، ترس بی جهت دائمی، همیشه حق را به جانب خود دادن و دیگران را ناحق شمردن و احساس درد و شكایت های بی شمار بدنی كه علتی برای آن پیدا نمی شود، برخی از نشانه های بیماری روانی است.
یك پنجم یكصد كشوری كه آمارهای خود را به سازمان جهانی بهداشت ارائه كرده اند، تنها كمتر از یك درصد بودجه بخش بهداشت و درمان خود را برای سلامت روانی هزینه می كنند، در حالی كه طبق آمارهای این سازمان 13 درصد هزینه های درمان بیماری ها به دسته گسترده ای از اختلالات عصبی روانی مربوط می شود.
این آمارگویای آن است كه سلامت روانی هنوز دراولویت بسیاری از كشورها قرار نگرفته و منابع جهانی برای مبتلایان به اختلالات روانی و عصبی به منظور رفع نیازهای روزافزون بهداشت روانی ناكافی و توزیع آنها در جهان نابرابر است.
ازهمین رهگذر؛ 10 اكتبرهمزمان با 19 مهرماه از سوی سازمان جهانی بهداشت به عنوان روزجهانی سلامت روان نامگذاری شده و در ایران نیز هفته پایانی مهرماه (24 تا 30 مهر) به نام هفته بهداشت روان نامگذاری شده است.

*** اختلالات اضطرابی و خلقی شایع ترین معضل روانی جامعه
به اعتقاد دانشجوی PHD روانشناسی ومسئول واحد سلامت روان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی اراك، اختلالات اضطرابی و خلقی شایع ترین معضل روانی در جامعه هستند كه باید سطوح پیشگیری، از سوی تصمیم سازان مورد توجه جدی قرار گیرد.
زهرا زری مقدم می گوید: براساس نتایج آخرین پیمایش ملی سلامت روان كشور؛ سهم مردان از اختلالات روانی 20 و هشت دهم درصد و زنان 26 و نیم درصد است.
وی با بیان اینكه 23 و شش دهم درصد از جمعیت 15 تا 65 سال كشور از یك یا چند اختلال روانی رنج می برند، افزود: نتایج این پیمایش به جمعیت استان مركزی نیز قابل تعمیم است و طبق شاخص های آن علاوه بر تهدید بیشتر اختلال روانی زنان نسبت به مردان، گروه بیكار نسبت به شاغل، افراد مطلقه و بیوه نسبت به مجردها، شهرنشینان نسبت به جمعیت روستایی و افراد دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین نسبت به مرفهین و افراد با وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر، بیشتر در معرض مشكلات روانی قرار دارند.
زری مقدم بیان كرد: كمبود خدمات سرپایی درمان روانی و مشاوره ها، شرایط اقتصادی خانوار و ترس از ناتوانی جبران هزینه های درمانی، بی اهمیت پنداشتن مشكلات روانی و یااحساس ترس و ناامنی از زدن انگ های اجتماعی، باعث شده این طیف از بیماران توجه كمتری برای درمان به موقع مشكلات خود داشته باشند و اغلب با حادشدن وضعیت روحی و روانی و درشرایط بسیاربدی برای درمان مراجعه می كنند.
وی گفت: برنامه غربالگری، شناسایی و درمان افراد مبتلا به اختلالات روان در مراكز روستایی دانشگاه علوم پرشكی اراك در حال انجام است و در قالب برنامه های نظام تحول سلامت از امسال نیز با آغاز به كار مراكز سلامت جامعه شهری قرار است مراقبت های بهداشت روان در مناطق حاشیه شهری استان مركزی از آبان ماه امسال كلید بخورد.
وی افزود: اختلالات روانی جزء شایع ترین و ناتوان كننده ترین بیماری ها هستند و سهم بسزایی در از دست رفتن سال های مفید عمر و تنزل كیفیت زندگی را به خود اختصاص داده اند.
وی بیان كرد: طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت، از هر چهارنفر در طول زندگی یك نفر مبتلا به سطحی از اختلالات اعصاب و روان می شود كه دامنه این اختلالات طیف وسیعی از بیماری ها از ترس مرضی، اضطراب، وسواس، افسردگی، خودكشی، اختلالات مصرف مواد و اسكیزوفرنیا را شامل می شود.
وی اظهاركرد: اختلالات روانی با ایجاد هزینه های مستقیم نظیر بارمالی اقدامات تشخیصی، درمانی، بازتوانی و پیشگیری و هزینه های غیرمستقیم مانند كاهش توان فردی، كاهش نیروی مولد جامعه و بارعاطفی و مالی خانوادگی، آثار زیان بار خود را آشكار می كنند.

*** لزوم پرداختن دائمی به موضوع بهداشت روان
به اعتقاد دانشیار و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی اراك، موضوع بهداشت روانی در حد یك روز و یك هفته نیست بلكه همیشگی و دائمی است و همواره با ما است چون در كنار اختلالات جسمی، اختلالات روحی و روانی نیز هست و جسم و جان در كنار یكدیگر قرار دارند.
دكتر بهمن صالحی می گوید: در حالی كه به بیماری های جسمی خیلی خوب می پردازیم و در مورد بیماری های قلب، فشار خون و قند حساسست زیادی نشان می دهیم و هرطورشده و حتی با فروش وسایل خانه و ماشین، بیمارخود را در بیمارستان بستری می كنیم، باید دانست كه بیمار روحی - روانی هم می تواند اختلال ایجاد كند زیرا بسیاری از بیماری های جسمی، ریشه در بیماری های روح و روان آدمی دارد.
به گفته این روانپزشك، عامل بسیاری از بیماری های قلبی، اختلال در گوارش یا یبوست و اسهال های پی در پی، استرس و فشار عصبی است و تا شرایط عصبی و استرس پا برجاست این اختلالات ادامه دارد و داروها نیز تاثیری نمی كند و وقتی بیماری ریشه یابی می شود با یك مشاوره روانشناسی می توان 50 تا 60 درصد از بیماری روحی و روانی را درمان كرد.
دكتر صالحی، تمام كارهایی كه انسان انجام می دهد را ناشی از روح و روان آدمی دانست و گفت: فردی كه آشغال پرت می كند، به بزرگترها احترام نمی گذارد، حق كوچكترها را در نظر نمی گیرد و مطابق قانون حركت نمی كند، ریشه همه این كارها در روح و روان اوست.
وی افزود: خیلی از هنجارشكنی ها، حركتش در اعصاب و روان است، فرد یك جاهایی مشكلاتی داشته كه حل نشده و حالا خود را در درگیری ها و سایر مشكلات نشان می دهد.
این استاد دانشگاه می گوید: مسائل روحی و روانی فقط در طیف خاصی نیست بلكه 80 درصد افراد جامعه دچار اضطراب هستند ، حدود 20 تا 25 درصد افسردگی دارند، اینها بیمار روانی به آن فرم نیستند ولی دارای علائم افسردگی هستند. خواب كافی ندارند، نا و توان ندارند، كارهای خود را نمی توانند به خوبی انجام دهند، تكرر ادرار و اضطراب دارند.
دكتر صالحی با بیان اینكه ریشه بسیاری از این بیماری ها در ابعاد خانوادگی نهفته است ، گفت: اكثر این افراد دارای بیماری روحی هستند كه گاهی وقت ها با یكسری از پیشگیری ها از ابتلا به بیماری جلوگیری می شود.
وی افزود: بیماران روانی، مجنونند، عقب ماندگی های ذهنی شدید دارند، مواد مخدر استفاده كرده اند و در اثر عوارض مخدرات دچار روان پریشی شده اند، اسكیزوفرنی هستند و هذیان می گویند، دارای اختلالات رفتاری و كاری بوده، همه را دشمن خود می دانند، خواب و خوراك درست ندارند و آشفتگی در چهره آنها مشاهده می شود.
به اعتقاد این روانپزشك، جامعه ما تحت تاثیر یكسری از الگوهای فرهنگی ریشه دار ، تاریخ دار و زمان دار است كه از چندین قرن پیش نشات گرفته، منتها هرچه فرهنگ مردم نوگرایی پیدا می كند درآنها زمینه پذیرش یك سری چیزهای نوپدید، منطقی و به نفع مردم ایجاد می شود.
دكتر صالحی گفت: در كشورمان؛ زمانی كه پست و تلگراف فعالیت خود را آغاز كرد مردم تصور می كردند نامه ها توسط اجنه ها حمل می شود. یا وقتی حمام های دوشی آمد مردم می گفتند آب خزینه كر است و نمی پذیرفتند كه آب دوش پاكیزه و عاری از آلودگی است. اما با تلاش فراوان و فرهنگ سازی توسط آگاهان و نخبگان جامعه ، سرانجام مردم این حقایق را پذیرفتند.
وی با تاكید بر درمان به موقع بیماران روحی افزود: اگر بیماری های روحی مانند بیماری های جسمی به موقع درمان شود می توان بیمار را بهبود بخشید.
این روانپزشك گفت: اینكه عده ای با انگ زدن، دست انداختن و گفتن اینكه فلانی بالاخانه اش را اجاره داده، كمبود دارد، مجنون یا دیوانه است و به روانپزشك می گویند دكتر خل و چل ها، اگرچه این طرز تلقی نسبت به سال های گذشته به مراتب بهتر شده ، اما اگر می خواهیم بیماری های روحی و روانی در جامعه كمتر شود باید فرهنگ سازی كرد تا این انگ ها بشكند.
دكتر صالی بیان كرد: رسانه ها، دستگاه های مسئول و مساجد كه با مردم ارتباط مستقیم دارند می توانند از كارشناسان متخصص اعصاب و روان مصاحبه بگیرند، مقاله درج كنند و بیماری های اعصاب و روان را با زبانی ساده توضیح دهند و سئوالات را جواب بدهند.
وی توصیه كرد: در طول سال درقالب فیلم، داستان، سخنرانی و مصاحبه با افراد متخصص همانطور كه درخصوص تزریق یك واكسن خاص تبلیغ و اطلاع رسانی می شود برای ارتقای آگاهی مردم در خصوص بیماری های اعصاب و روان و مراجعه به روانشناس و روانپزشك نیز فرهنگ سازی شود.
این استاد دانشگاه گفت: با بالارفتن سطح آگاهی و بینش مردم، فرهنگ جامعه نیز ارتقا پیدا می كند و لازمه این كار تلاش مجدانه رسانه ها، دانشگاه ها ودستگاههای اطلاع رسان و فرهنگ ساز است.
دكتر صالحی افزود: قدیم ترها وقتی یكی از اعضای خانواده ای مبتلا به بیماری اعصاب و روان می شد از ترس حرف و حدیث مردم، زمانی به روانپزشك مراجعه می كردند كه كسی نباشد تا آنها را نبیند وبه هنگام مراجعت از نزد پزشك نیزمی گفتند اعصاب پدر و یا مادر سالخورده آنها به هم ریخته یا ضعیف شده است. اما اكنون تا حد زیادی این تفكرات در جامعه كاهش پیدا كرده ولی كافی نیست و باید به طور جدی فرهنگ سازی شود.
وی بیان كرد: از عواملی كه باعث شدت بیماری های روحی و روانی می شود این است كه بیمار به موقع به روانپزشك مراجعه نكند. اگر بیمار قلبی نیز در همان مراحل اولیه بیماری درمان نشود، عوارض آن شدت پیدا می كند و چه بسا كه درمان های ساده به عمل جراحی باز منتهی شود.
وی اظهاركرد: دربیماران اعصاب وروان ؛ وقتی استرس شدید می شود به وسواس و اضطراب تبدیل شده و چه بسا كه مبتلایان اقدام به خودكشی بكنند در حالی كه با درمان به موقع می توان آنان را به افرادی موثر در جامعه تبدیل كرد.
این روانپزشك با دسته بندی بیماری های اعصاب و روان گفت: یك دسته از بیماران دارای اختلالات نوروز یا نوروتیك هستند كه ریشه آن در اضطراب و ترس مرضی (فوبی) است.
دكتر صالحی افزود: بیماران مبتلا به وسواس، موج گرفته، PTST( اختلال استرس پس از حادثه ) در اثر تروما (‌ضربه جراحت، شوك)، جبهه و جنگ، زلزله، سیل، آسیب اجتماعی و تصادف بزرگ نیز با كوچكترین یادآوری از آن حادثه یا واقعه، دچار پریشانی و یا حتی برخورد فیزیكی می شوند.
وی بیان كرد: در اضطراب های پانیك (هراس)، بیمار بدون اینكه بداند دچار تپش قلب شده و ترس شدیدی دارد و تصور می كند كه می خواهد بمیرد كه این موارد از گروه های نوروتیك و بیماران خلقی هستند.
وی اظهار كرد: علت 20 تا 30 درصد از ابتلا به بیماری های نوروتیك ممكن است ارثی باشد كه می تواند از افراد دور و نزدیك فامیل برسد، اما با تغییر و مناسب سازی محیط و نبود محرك ها ، شاید آن ژن سال ها در بدن بماند و بیماری فرد ظهور پیدا نكند.
به گفته این روانپزشك، برخی از دارندگان ژن ارثی مربوط به بیماری های نوروتیك بخاطر داشتن زندگی پراسترس در سنین 20 سالگی و برخی نیز به دلیل قرارگرفتن در محیط و فضای مناسب تا 50 سالگی دچار بیماری های خلقی و نوروتیك نمی شوند.
دكتر صالحی گفت: همانطور كه یك فرد بخاطر سرماخوردگی به پزشك مراجعه می كند هرگاه خلقش تنگ شد، احساس ناخوشی ، ناراحتی و كسالت كرد، خوابش دچار اختلال شد ، جواب های سربالا داد و با اطرافیان درگیر شد باید به روانشناس مراجعه كند و دستورات مشاوره ای بگیرد و با ادامه دار شدن این مشكلات می بایست نزد روانپزشك برود و با دریافت دارو، كارهای درمانی انجام شود.
وی افزود: به زمینه های ایجاد فشار عصبی، استرس می گویند و معمولا همه افراد تحت تاثیر محیط های پیرامونی دچار اضطراب می شوند، اضطراب نرمال مشكلی ایجاد نمی كند ولی اگر اضطراب های آسیب رسان (پاتولوژیك) ناشی از فوت اقوام، از دست دادن كار، قرار نداشتن فرد سر جای خودش و یا كارفرمایی كه قدر كارهای او را نمی داند ، ادامه پیدا كند افسردگی بوجود می آید كه باید توسط روانپزشك درمان شود.
وی بیان كرد: نبود یكسری امكانات رفاهی از قبیل فضای سبز و پاركینگ مناسب، سربالا جواب دادن یك مسئول به هنگام انجام كار و بیان عبارت امروز برو فردا بیا ، ازدحام ، آلودگی و گرمای هوا از دیگر عوامل اضطراب زا هستند كه برای رفع آنها باید به خانواده ها اطلاع و آگاهی داده شود، سیستم های رفاهی و تفریحی افزایش یابد و برای جوان ها كار ایجاد شود، ازدواج هم می تواند ایجاد آرامش كند.
وی گروه دیگر از بیماران روحی را روان پریش (سایكوز) معرفی كرد و گفت: شدت بیماری روان پریش یا روان گسیخته، بسیار شدیدتر از بیماران نوروتیك است. آنان روز را شب می دانند، یا تصور می كنند همه قصد آسیب زدن به آنها را دارند و بعضا می گویند تلویزیون دارد صدای من را می خواند و غیره. به این طیف از بیماران ، دیوانه و مجنون هم گفته می شود.
این روانپزشك افزود: مصرف كنندگان مواد مخدر شیشه، حشیش وماری جوانا بیشتر از دیگر بیماران روانی نیازمند انجام كارهای درمانی هستند.
به گفته دكتر صالحی ، از هر 10 بیمار روحی مراجعه كننده به بخش اعصاب و روان بیمارستان امیركبیر اراك شاید یك نفر مبتلا به اسكیزوفرنی باشد، پنج درصد از مراجعان به این بیمارستان معتادان به مواد مخدرند كه حالت روان گسیختگی دارند، 85 درصد مراجعان نوروتیك، اضطرابی و افسردگی می باشند، 15 تا 20 درصد بقیه بیماران عقب مانده ذهنی و سایر اختلالات روانی هستند.
وی گفت: بخش اعصاب و روان بیمارستان امیركبیر اراك دارای 30 تخت بستری برای بیماران روانی حاد شامل 15 تخت زنان و 15 تخت مردان است و همیشه 20 تا 30 بیمار روانی بدحال در انتظار نوبت بستری هستند.
وی افزود: مدت زمان بستری بیماران روانی در بخش اعصاب و روان این مركز درمانی بین دو هفته تا دو ماه است. ولی افرادی هم هستند كه بیش از 15 بار در بخش مذكور بستری شده اند.
این روانپزشك تاكید كرد: با اطلاع رسانی و آگاهی لازم می توان قبل از اینكه بیماری بیماران اعصاب و روان به مرحله حساس برسد، آنان را به صورت سرپایی درمان كرد.
دكتر صالحی گفت: بیمار اعصاب و روان نیازمند احترام و محبت است، آنها شیاد و شرور نیستند، با این طیف از بیماران باید با محبت برخورد كرد، به آنان احترام گذاشت و برای آنها آرامش فراهم كرد تا حالشان خوب شود.
گزارش: احمد الهی
6066/6012